نقاش: بارتولومئو بیل
پرونده

چندتا لایک داره؟

مجموعه جستارهایی دربارۀ خیال‌بافی

دنیل پنی تیلور لورنز اَلی ولپی آدام استونمن کارمن فیش‌ویک

♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آن‌ها کلیک کنید. • اینستاگرام تجسم هنری عصر نئولیبرالیسم است در اینستاگرام همه‌چیز برای فروش قفسه‌بندی می‌شود، حتی غیرقابل‌فروش‌ترین احساسات اینستاگرام بچۀ سرراهیِ تاریخ هنر نیست، خویشان و اجدادی دارد و بسیاری از خصوصیاتِ خود را از سبک‌ها و مدهای هنریِ پیش از خود […]

آنچه در این پرونده می‌خوانیم

اینستاگرام تجسم هنری عصر نئولیبرالیسم است

در اینستاگرام همه‌چیز برای فروش قفسه‌بندی می‌شود، حتی غیرقابل‌فروش‌ترین احساسات

زندگی شوهران اینستاگرامی

مردان پشت دوربین آماده‌اند که روی صحنه پا بگذارند

مشهور نیستی اما همه تو را می‎‌شناسند: داستانِ کودکان پرطرفدار اینستاگرامی

کم‌سن‌وسال‌ترین ستاره‌های اینستاگرامی شهرتشان را مدیون کار سخت والدین در پشت صحنه‌اند

شباهت بچه‌پولدارهای اینستاگرام با نقاشی‌های اشراف‌زادگان

قدرت چشم‌انداز و چشم‌انداز قدرت در ولخرجی‌های متظاهرانۀ جدید

اینستاگرام آن بخشِ خودشیفتۀ شخصیتتان را دوست دارد

آیا لایک‌های اینستاگرام و فیس‌بوک ما را به خودشیفتگانی مغرور بدل کرده یا از قبل هم همین‌طور بوده‌ایم؟

لبخند صمیمی اینفلوئنسرها خرج هنگفتی روی دست فالورها می‌گذارد

امروزه دشوار بتوان اینفلوئنسری پیدا کرد که روکش دندان نداشته باشد

راحت باشید؛ دیگر نمی‌شود با عکس‌های ساختگی لایک جمع کرد

دوران کلیشه‌های عکس‌انداختن در اینستاگرام به سر رسیده است

کپشن‌ها انگ ابتذال را از اینستاگرام برداشتند

نوشته‌‌های اینستاگرام اثر عمیقی می‌گذارند که عکس‌‌ها به‌‌تنهایی از پس آن برنمی‌‌آیند

چه رازی در کامنت‌های اینستاگرام پنهان شده؟

در دنیایی که عکس‌ها همه شبیه هم‌اند،جذابیت مطالب به نظرات پایین آن‌هاست


♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آن‌ها کلیک کنید.


اینستاگرام تجسم هنری عصر نئولیبرالیسم است
در اینستاگرام همه‌چیز برای فروش قفسه‌بندی می‌شود، حتی غیرقابل‌فروش‌ترین احساسات

اینستاگرام بچۀ سرراهیِ تاریخ هنر نیست، خویشان و اجدادی دارد و بسیاری از خصوصیاتِ خود را از سبک‌ها و مدهای هنریِ پیش از خود گرفته است و، همچون هر مد هنری دیگری، ریشه‌های عمیقی در تمایزات طبقاتی دارد. اینستاگرام شبکۀ اجتماعی بورژواهاست و آن‌هایی که ادایشان را درمی‌آورند. یک عکس کنار برج ایفل، دیگری در حال نواختن پیانو، و سومی به‌منظور دلسوزی برای پیرمردِ خمیده‌ای در خیابان. نسب اینستاگرام به کجا می‌رسد؟


زندگی شوهران اینستاگرامی
مردان پشت دوربین آماده‌اند که روی صحنه پا بگذارند

شوهر اینستاگرامی کسی است که از یک شاخ اینستاگرام عکس می‌گیرد. ماجرا را ساده نگیرید، چرا که حرف از چندین ساعت عکس‌گرفتن در روز است. زندگی با چهره‌های پرطرفدار اینستاگرامی می‌تواند به جهنمی دردناک تبدیل شود چون مداوماً باید در جستجوی زاویه یا موقعیتی برای عکس‌گرفتن باشید و این پروژه تمام نمی‌شود. توی خانه، وقت سفر، طی تعطیلات، همه‌جا و همه‌وقت. ولی نکتۀ دیگری هم هست که شاید شرایط را خوشایندتر کند: کنار همسرتان هستید و پول درمی‌آورید.


مشهور نیستی اما همه تو را می‎‌شناسند: داستانِ کودکان پرطرفدار اینستاگرامی
کم‌سن‌وسال‌ترین ستاره‌های اینستاگرامی شهرتشان را مدیون کار سخت والدین در پشت صحنه‌اند

پنج‌هزار دلار درآمدی نیست که روزانه نصیب هر کسی شود. اما کودکانِ اینفلوئنسر و اینستاگرامی «هر کسی» نیستند. والدین آن‌ها می‌توانند عکسی از فرزند خود بیندازند و، بابت تبلیغات تجاری، از شرکت‌های بزرگ و سرمایه‌دار پول هنگفتی بگیرند. البته هر چه این عکس‌ها خودمانی‌تر و غیرتجملاتی باشند، تأثیر بیشتری بر مخاطبان می‌گذارند. به همین دلیل، اصلاً وسایل زیادی برای صحنه‌پردازی لازم نیست: پس‌زمینه‌ای رنگی، چند لباس معمولی، شاید یک عکاس و نهایتاً کودکی که مؤثرترین استراتژی برای فروش است.


شباهت بچه‌پولدارهای اینستاگرام با نقاشی‌های اشراف‌زادگان
قدرت چشم‌انداز و چشم‌انداز قدرت در ولخرجی‌های متظاهرانۀ جدید

اگرچه ابزارِ انتقال‌دهندۀ عکس‌ها جدید است ولی تصاویر و روابطِ اجتماعی‌ در پس آن، شیوه‌های قدیمیِ به‌رخ‌کشیدنِ ثروت را به یاد می‌آورد. مانند عکس‌های اینستاگرام، نقاشی‌های رنگ‌روغنِ هم توجهات را به جایگاه و وجهۀ افراد جلب می‌کند. منتقد هنر و نویسندۀ انگلیسی جان برگر، تظاهر به بی‌طرفی در آثار هنریِ معتبرِ غربی را به چالش کشید. وی استدلال کرد که تمام تصاویر را می‌توان با توجه به معنای سیاسی و اجتماعی‌شان درک کرد. طرح‌های زیر حاصل کنار هم چیدن منتخبی از دو گونه تصاویرِ متفاوت و بر پایۀ تفکرات برگر است. نقاشی‌های رنگ روغن اروپایی سال‌های ۱۷۵۰-۱۶۵۰ و تصاویر اینستاگرام سال‌های ۲۰۱۴-۲۰۱۲.


اینستاگرام آن بخشِ خودشیفتۀ شخصیتتان را دوست دارد
آیا لایک‌های اینستاگرام و فیس‌بوک ما را به خودشیفتگانی مغرور بدل کرده یا از قبل هم همین‌طور بوده‌ایم؟

رسانه‌های اجتماعی در اصل به‌عنوانِ ابزارهایی برای ایجاد ارتباط با دیگران و بیرون از آمدن از تنهایی طراحی شده‌اند، اما در واقع، تجربۀ حضور در آن‌ها معمولاًحسی از تنهایی و انزوا به ما می‌دهد. شاید دلیل این تناقض، محدودیتِ این رسانه‌ها در بازنمایی کاملِ زندگی انسانی باشد. شبکه‌های اجتماعی ظرفیتی برای بیان غم‌ها، تردیدها و کاستی‌های ما ندارد و در مقابل، آن‌دسته از گرایش‌هایی را تقویت می‌کند که از اساس با همدلی در تضاد است.


لبخند صمیمی اینفلوئنسرها خرج هنگفتی روی دست فالورها می‌گذارد
امروزه دشوار بتوان اینفلوئنسری پیدا کرد که روکش دندان نداشته باشد

پوستی صاف، ناخن‌هایی مانیکور‌شده، لبخندی زیبا و دندان‌هایی سفید. داشتن این ویژگی‌ها منجر به لایک و کامنت و فالور بیشتر می‌شود و این یعنی کسب درآمد هر چه بیشتر برای اینفلوئنسرها. آدم‌ها یک نگاه به صفحۀ گوشی می‌اندازند و یک نگاه به خودشان در آینه. ما دائماً می‌خواهیم خودمان را شبیه به افراد مشهور اینستاگرامی کنیم و همین اشتیاق روزافزونِ ما تجارت عظیمی را در این شبکۀ اجتماعی راه انداخته. یک نمونه‌اش، تجارت دندان‌های سفیدی که از پشت لبخند این افراد برق می‌زنند.


راحت باشید؛ دیگر نمی‌شود با عکس‌های ساختگی لایک جمع کرد
دوران کلیشه‌های عکس‌انداختن در اینستاگرام به سر رسیده است

هر صفحه‌ای در اینستاگرام باز کنید، چشمتان می‌افتد به ژست‌هایی تصنعی، قهوه‌هایی تزیین‌شده، یا لابد غذاهایی رنگ‌وارنگ. اما حالا دیگر دوران این عکس‌ها به سر رسیده. اواسط سال ۲۰۱۸ بود که کارشناسانِ اینستاگرام فهمیدند ذائقۀ بصری کاربران دارد تغییر می‌کند و آن عکس‌هایی ویروسی می‌شود که ناگهانی‌تر، صمیمی‌تر و شلخته‌تر باشند. حتی بررسی‌ها نشان می‌دهند بعضی اینفلوئنسرهای باهوش عمداً جلوی پس‌زمینه‌ای کثیف می‌ایستند و با نوری نامناسب عکس می‌اندازند تا موقعیتشان طبیعی‌تر جلوه کند. گویا نمی‌شود با سلیقۀ یک سال پیش همچنان در اینستاگرام پیشرفت کرد.


کپشن‌ها انگ ابتذال را از اینستاگرام برداشتند
نوشته‌‌های اینستاگرام اثر عمیقی می‌گذارند که عکس‌‌ها به‌‌تنهایی از پس آن برنمی‌‌آیند

شامی در رستورانی مجلل، استراحت زیر آفتاب کنار استخر خانگی، جشنی همراه با دوستان، یا تصویری از چهرۀ خود. تا همین چند سال پیش، اینستاگرام فقط جای این‌جور عکس‌ها بود. اما حالا تبدیل شده است به جذاب‌ترین پلتفرم قصه‌‌گویی در اینترنت، که در متن‌های طولانی و صمیمانۀ زیر عکس‌هایش می‌شود غر زد، اظهار فضل کرد، خاطره گفت، و حتی داستان‌های بلندی نوشت که روزی جایشان در کتاب‌ها یا نهایتاً مجله و وبلاگ بود. آیا کپشن‌ها می‌توانند جای عکس‌ها را بگیرند؟


چه رازی در کامنت‌های اینستاگرام پنهان شده؟
در دنیایی که عکس‌ها همه شبیه هم‌اند،جذابیت مطالب به نظرات پایین آن‌هاست

دو سال پیش بود که اینستاگرام بخش نظردهیِ پایین پست‌ها را ارتقا داد و افراد توانستند در آنجا با هم حرف بزنند. از آن به بعد همه‌چیز در این شبکۀ تصویری زیر و رو شد. ترول‌های اینستاگرامی به دنیا آمدند، باب تازه‌ای برای گفت‌وگو یا اظهارنظرهای فخرفروشانه باز شد، و حتی عده‌ای لابه‌لای این نظرات دنبال نیمۀ گمشدۀ خودشان گشتند. و حالا کار به اینجا رسیده که نظردادن چهره‌های مشهور از پست‌های صفحه‌شان مهم‌تر شده. کسی چه می‌داند؟ شاید کامنت‌ها می‌توانند چیزهایی بگویند که عکس‌ها از نشان‌دادن آن عاجزند.

دیگر پرونده‌ها

پرونده عکس: مت چیس

شاید نخوانده باشید

گزیده‌ای از مطالب منتشرشدۀ سال ۱۴۰۲ که شاید نخوانده باشید

پرونده عکس: مت چیس

گزیده‌های تکنولوژی و زندگی دیجیتال

گزیده‌ای از مطالب تکنولوژی و زندگی دیجیتال در سال ۱۴۰۲

پرونده عکس: خاویر خاین

جستارهای برگزیده

گزیده‌ای از جستارهای منتشر شده در سال ۱۴۰۲

بیشتر
d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0