ایدز دیگر مثل گذشته گسترش نمییابد و کشنده نیست. اما اچ.آی. وی همچنان مرموز باقی مانده است و ما نیازمندیم که دربارۀ آن بیشتر بدانیم. آنچه میخوانید گزارشی از چند مطلب و بهمناسب روز جهانی ایدز است: چطور مردسالاری ایدز را گسترش میدهد؟، چطور میشود تا ۲۰۳۰ گسترش ایدز را متوقف کرد؟ و مورد عجیب بیماربرلینی؟
7 دقیقه
چطور مردسالاری ایدز را گسترش میدهد؟
چطور سلطۀ مردانه و نابرابریهای جنسیتی میتواند در گسترش این بیماری نقش داشته باشد؟ به نظر میرسد ایالت چیاپاس مکزیک نمونهای از این اتفاق تأسفبار است.
در سپتامبر ۲۰۱۳ در شهر کوچک لارفرما در شمالشرقی این ایالت، کارگاهی برای زنان مبتلا به اچ. آی. وی برگزار شد. این نخستین فرصت آنان بود تا بدون محدودیت، یکدیگر را ببینند و از اوضاعشان صحبت کنند. پنج زنی که در جمع حضور داشتند، شروع کردند به روایت داستانشان. وقتی شرایطشان را توصیف میکردند و از ترسهایشان میگفتند، بیوقفه اشک میریختند. همۀ داستانها موضوعی مشترک داشتند: هر یک از زنانی که در کارگاه حضور داشتند، از شریک بلندمدتشان، اکثراً شوهرشان، این بیماری را دریافت کرده بودند.
واقعیت ناراحتکننده این است که برای زنانی که در مناطق روستایی مکزیک زندگی میکنند، رابطۀ جنسی زناشویی، بزرگترین خطر برای ابتلا به اچ. آی. وی است. ایالت چیاپاس نیز از این قاعده مستثنی نیست. نابرابریهای جنسیتی شدید است و فرصتهای اقتصادی برای زنان، کم. در کنار این واقعیت، داغ ننگ و هنجارهای اجتماعی، مانع ایجاد کمپینهای آموزش جنسی مؤثر میشوند. برای زنان متأهل در چیاپاس، پرهیز تقریباً ناممکن است و ورود وسایل پیشگیری به روابطی که در آن، توازن قدرت بر ضد آنها است، بسیار دشوار است. خلاصه اینکه مردان نمیخواهند از وسایل پیشگیری استفاده کنند و زنان، که از نظر اقتصادی و فرهنگی وابسته به شوهرانشان هستند، نمیتوانند بدون آنها از عهدۀ زندگی برآیند. هزینۀ این وابستگی، برای هر پنج زنی که در کارگاه حضور داشتند، چیزی نبود جز اچ. آی. وی.
آدلا بونیلا، ۶۱ ساله مدیر سازمانی است که برای توانمندسازی زنانِ مبتلا به این ویروس تلاش میکند. او میگوید: «مردسالاری کشنده است.» آدلا دربارۀ زنان مبتلا به ویروس میگوید: «واقعیت این است که اکثر زنان از این واقعیت که مبتلا به ویروس اچ. آی. وی هستند، بسیار شرمگیناند. جامعه آنها را طرد کرده است. آنها در پشت پرده زندگی میکنند؛ درحالیکه هیچ کار اشتباهی نکردهاند.»
چطور میشود تا سال ۲۰۳۰ گسترش ایدز را متوقف کرد؟
مطابق گزارشی که سازمان ملل در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد، اینکه اپیدمی جهانی ایدز در دو دههٔ آینده تا حد زیادی کنترل شود، کاملاً شدنی است؛ اما آیا این کارصورت میگیرد؟
این گزارش میگوید: «دلایل متعددی برای امید و اعتقاد به این هدف وجود دارد.» یکی از آنها این است که بیماری هماکنون دیگر با سرعت گذشته گسترش نمییابد: ۲.۱ میلیون بیمار جدید مبتلا به اچ. آی. وی در سال ۲۰۱۳ دیده شدهاند. این تعداد نسبت به سال ۲۰۰۱ که ۳.۴ میلیون بود، ۳۸ درصد کاهش داشته است. در میان کودکان، بهلطف استفادۀ بخش زیادی از زنان حاملۀ مبتلا به بیماری از داروهای مناسب، سرعت کاهش حتی از این هم بیشتر بوده است.
همچنین این بیماری مانند گذشته کشنده نیست. در سال ۲۰۰۵، مرگومیر ناشی از ایدز ۲.۵ میلیون نفر بود. این عدد در سال ۲۰۱۳، به ۱.۵ میلیون کاهش یافته است. این یعنی 35 درصد کاهش در مرگ و میرها.
باید به این نکته توجه داشتیم باشیم که پایان اپیدمی، پایان بیماری نیست. اهداف ۲۰۳۰ بهجای ریشهکنکردن ایدز بر محدودساختن آن متمرکز است. طرح برنامۀ سازمان ملل یک نقشۀ جادویی برای پاککردن این ویروس از سطح سیارۀ زمین در طول ۱۵ سال آینده نیست؛ بلکه راهنمایی است برای متوقفساختن شدت گسترش آن. در این گزارش آمده است: «ویروس اچ. آی. وی برای مدتی طولانی وجود خواهد داشت؛ اما تأثیر آن با اجرای برنامههای پیشگیری و درمان اچ. آی. وی، ممکن است خنثی شود.»
برنامۀ مدنظر سازمان ملل در نگاه نخست، بسیار ساده است؛ اما باید دید در عمل چطور پیش میرود. آنچه این سازمان مدنظر دارد، افزایش امکانات پیشگیری و درمان و فراهمکردن آموزشهای لازم به افرادِ در معرض خطر است.
مورد عجیب بیمار برلینی؟
تنها نام یک انسان در جهان ثبت شده که توانسته است خود را از این ویروس رها کند: تیموتی ری براون. برای او که در برلین زندگی میکرد و اصالتاً امریکایی بود، دو دهۀ گذشته همراه بود با اتفاقات شدیداً خوب و بد. در سال ۱۹۹۵، بیماری براون، اچ. آی. وی مثبت تشخیص داده شد. در سال ۲۰۰۶، درحالیکه یازده سال به کمک دارو ویروس را کنترل کرده بود، به بیماری مرگبار دیگری دچار شد: نوعی سرطان که به مغز استخوان حمله میکند و به خون گسترش مییابد. درحالیکه پرتودرمانی و شیمیدرمانی ناموفق بودند، در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ پیوند مغز استخوان بر روی او صورت گرفت.
عملکرد این روشها موفقتر از آن چیزی بود که هرکسی میتوانست انتظار داشته باشد. امروز، پس از پیوند، او از شر سرطان و اچ. آی. وی رها شده است. تا این تاریخ، براون دیگر از داروهای ضدویروس استفاده نمیکند و تنها فردی است که بهطور عملی از بیماری درمانناپذیری رها شده است. این بیمار برلینی، ذهن محققان اچ. آی. وی را درگیر خود کرده است. حالا آنان در تلاشاند تا یک قدم به فهم چگونگی بروز این شاهکارِ ظاهراً ناممکن در بدن براون نزدیکتر شوند.
دانشمندان مدتها مشکوک بودند که درمان براون در نتیجۀ ترکیب سه عاملِ بالقوه است. نخست اینکه وقتی برای سرطانش تحت پرتودرمانی قرار گرفت، این شانس را پیدا کرد که اکثر سلولهای آلودۀ بدن او از بین بروند. احتمال دوم «پیوند علیه بیماری میزبان» است. یکی از عوارض شایع پیوند مغز استخوان که در آن سلولهای پیوندی، سلولهای میزبانِ جدید خود را شیئی خارجی تفسیر میکنند و سیستم ایمنی را به حمله علیه آن تحریک میکند. زمانی که دریافتکننده به اهداکننده بیربط است، همچنان که براون بود، خطر پیوند علیه میزبان بسیار بیشتر است. دربارۀ براون، سلولهای جدید نیز توانستهاند در خلال واکنش ایمنی، ویروس را بکشند. احتمال سوم هم این است که وضعیت جدید سلامتِ او ربط کمی به بدنش دارد و کاملاً مرتبط با بدن اهداکننده است. در جستوجوی تطابق بافتی، پزشکِ براون بهطور هدفمند اهداکنندۀ مغز استخوانی را انتخاب کرده است که جهش ژنتیکی شناختهشدهای با عنوان دلتا ۳۲ داشته است. این جهش تنها در یک تا دو درصد اهالی اروپای شمالی یافت میشود. در اکثر افراد، پروتئین CCR5 که گیرندۀ موجود در سطح سلولهای سفید خون است، به ویروس اچ. آی. وی اجازه میدهد که جای خود را محکم کرده و سپس هجوم ببرد و خودش را تکثیر کند. در افراد با دلتا ۳۲، پروتئین CCR5 بدشکل است و ویروس را بدون سلول میزبان، بیفایده رها میکند.
تحقیقات جدید در پی آزمونِ این سه احتمال است تا ببیند کدام یک یا ترکیبی از آنها منجر به رهایی براون از بند ویروس شده است. جدیدترین تحقیقات، احتمال نخست را رد کرده است. پرتودرمانی هرچند ممکن است تعداد زیادی از سلولهای آلوده را از بین برده باشد، نمیتواند درمانی قطعی باشد. تحقیقات برای آزمونِ دو احتمال دیگر همچنان ادامه دارد.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد