مروری بر کتاب «ویتگنشتاین و حکمت» نوشتۀ مالک حسینی
تقریباً تمامی آثارِ اصلیِ منتشر شدۀ ویتگنشتاین در ایران ترجمه شدهاند. اما همۀ اینها فقط به جنبۀ فنیِ فلسفۀ ویتگنشتاین میپردازند. مالک حسینی در کتاب ویتگنشتاین و حکمت بر این باور است که جنبهای از شخصیت ویتگنشتاین هست که هنوز در زبان فارسی به آن پرداخته نشده است؛ جنبۀ حکیمانۀ شخصیت ویتگنشتاین.
6 دقیقه
ویتگنشتاین در ایران از حیث انتشار آثارش بدشانس نبوده است. تقریباً تمامی آثارِ اصلیِ منتشر شدۀ او در ایران ترجمه شده و ترجمهها نیز بعضاً دقیق و قابل اعتنا هستند – از این میان میتوان به طور خاص به ترجمههای سهزبانۀ میر شمسالدین ادیب سلطانی از رساله و مالک حسینی از در باب یقین اشاره کرد. علاوهبراین، کتابهای زیادی دربارۀ ویتگنشتاین نیز به زبان فارسی منتشر شده است که برخی از آنان کتابهایی مفید هستند و ترجمههای خوبی نیز دارند. البته هنوز نمیتوان مطمئن بود که آیا ویتگنشتاین اینقدر خوششانس بوده است که کسانی که این کتابها را میخرند آنها را بخوانند یا نه، یا آنها که کتابها را میخوانند، بفهمند یا نه. به هر حال، اقلِّ مطلب این است که اگر کسی بخواهد با فلسفۀ ویتگنشتاین مختصر آشناییای پیدا کند و زبان آلمانی یا انگلیسی نداند – یا بداند و آنقدر نداند که بتواند با آنها فلسفهورزی کند – میتواند به این منابع مراجعه کند. اما همۀ اینها تنها به جنبۀ فنیِ فلسفۀ ویتگنشتاین – و بعضاً با اشاراتی مختصر به زندگیِ او – میپردازند. اما ظاهراً مالک حسینی در کتاب ویتگنشتاین و حکمت بر این باور است که جنبهای از شخصیت ویتگنشتاین هست که هنوز در زبان فارسی – و البته تا پیش از انتشار این کتاب به آلمانی، در زبانهای اروپایی – به طور نظاممند به آن پرداخته نشده است، یعنی جنبۀ حکیمانۀ شخصیت ویتگنشتاین.
ویتگنشتاین و حکمت ترجمۀ فارسیِ تز دکتریِ مالک حسینی در دانشگاه مونیخ۱ است که زیر نظر ویلهلم فسنکول نگاشته و از آن دفاع شده است و پیش از انتشار به زبان فارسی هم انتشاراتِ کُلهامر اشتوتگارت آن را در سال ۲۰۰۷ به زبانِ آلمانی منتشر کرده بوده است. ترجمۀ فارسی کتاب را انتشارات هرمس برای اولین بار در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده و چاپ سوم آن هم با انجام اصلاحاتی امسال به بازار آمده است. کتاب به جز توضیحات دربارۀ روش کار و اختصارات کتابشناختی و پیشگفتار، یک مقدمه و چهار فصل دارد. در مقدمه حسینی تلاش میکند درکی کلی از مفهوم حکمت ارائه دهد تا در ادامه خواننده بتواند متوجه منظور او از بحث دربارۀ ربط و نسبت ویتگنشتاین و زندگیِ او و حکمت و حکیم بودن شود.
فصل اول، حکمت نزد ویتگنشتاین، به جستجوی «حکمت» و مشتقات و البته مترادفات آن در آثار ویتگنشتاین میپردازد. البته همانطور که نویسنده در همان سطور ابتدایی این فصل تذکر میدهد این موضوع، موضوعی نیست که ویتگنشتاین به جد دربارۀ آن نظروروزی کرده باشد – یا شاید بهتر باشد بگوییم چیزی نیست که به جد دربارۀ آن نوشته باشد. اما در اینجا و آنجای آثارِ به جا مانده از او میتوان به قطعاتی برخورد که او در آنها از لفظ حکمت یا چیزهایی شبیه به آن استفاده کرده و این فصل به بحث دربارۀ آنها اختصاص یافته است. فصل دوم، فلسفه، همانطور که از نام آن پیداست به برداشتِ ویتگنشتاین از فلسفه، یا به عبارتِ مد روز متافلسفۀ ویتگنشتاین، میپردازد و ربط و نسبت آن با حکمت را میکاود. البته این فصل به همینجا ختم نمیشود و به مطالبی جزئیتر دربارۀ آراء ویتگنشتاین دربارۀ موضوعاتِ مختلفی فلسفی هم اشارههایی میشود. فصل سوم دربارۀ زندگی است و اینکه حکمت در رابطه با زندگی به طور عام و زندگیِ فیلسوف مورد نظر به طور خاص چگونه است و نظر ویتگنشتاین دربارۀ آن چیست. در فصل چهارم، ویتگنشتاینِ حکیم؟، حسینی به این پرسش مهم میپردازد که آیا در نهایت ویتگنشتاین حکیم بود یا نه، و به طور خلاصه پاسخ میدهد که «…کوشیدم مشخص کنم که تلقی ویتگنشتاین از فلسفه و فلسفۀ او، تلقی ویتگنشتاین از زندگی و شیوۀ زندگیِ او، متأثر از نوعی حکمت است» (ص ۱۸۹). او این پاسخ را در این فصل نهایی بیشتر بسط میدهد و در انتهای فصل هم گزیدهای از سخنانی از ویتگنشتاین را گرد آورده است که به نوعی حکیمانهاند یا میتوانند باشند.
علاقمندان به فلسفۀ ویتگنشتاین در ایران – و احتمالاً در تمام جهان – عموماً در دو دستۀ کلی قرار میگیرند: کسانی که علائق فنی دارند و با دقت و موشکافی تحلیلی آثار او را بررسی میکنند و کسانی که از خارج از فلسفه آمدهاند و بدون اینکه درک و فهمی از فلسفۀ ویتگنشتاین یا پیشزمینهها و تاثیراتِ آن داشته باشند دربارۀ آن حرف میزنند و نقل قول میآورند. کتاب ویتگنشتاین و حکمت از این جهت – تا آنجا که من اطلاع دارم – اولین کتابی است که به صورت نظاممند، بدون اینکه از جنبههای فنیِ منطقی و فلسفیِ آثار ویتگنشتاین غافل یا بیاطلاع باشد، به موضوعی که ظاهراً در تورِ کارهای نظریِ فنی نمیافتد میپردازد. از این جهت، ویتگنشتاین و حکمت کتابی بسیار جالب توجه است. نویسندۀ کتاب هم، که دکتریِ فلسفۀ خود را در یکی از معتبرترین دانشگاههای آلمان زیر نظر ویتگنشتاینشناسی برجسته گرفته است و با آثار دیگر خود، از جمله ترجمۀ کتابهای کلاسیکِ در باب یقین و کتاب آبی به فارسی تسلط خود را بر موضوع نشان داده است، خواننده را برای خواندن کتاب مطمئنتر میسازد. در کل، به نظر میرسد ویتگنشتاین را علاوه بر موقعیت ویژۀ خانوادگی و همینطور فلسفی، باید به خاطر نقش پررنگ حکمت در زندگی و دیدگاههایش نیز گرامی داشت.
اطلاعات کتابشناختی:
حسینی، مالک، ویتگنشتاین و حکمت، هرمس، ۱۳۸۸
«نقطه» ستونی است که در آن مهدی رعنائی هر بار به موضوعی میپردازد، موضوعاتی متنوع از رمان و داستان کوتاه گرفته تا فیلم و سریال. مهدی رعنایی از مترجمان ترجمان و دانشجوی دکتری فلسفه است. او نویسندۀ کتابهای استدلال هستیشناختی گودل و مرد بیست و چند انگشتی است.
پینوشت:
[1] LMU
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.