چگونه بر تعصب سیاسی در مواجهه با واقعیتهای علمی غلبه کنیم؟
احتمالاً شما هم با کسانی مواجه شدهاید که، در عین تواناییِ خیرهکنندهشان در ریاضیات یا علم، اعتقادات سیاسی بسیار متعصابهای دارند. انگار آن کسی که اینقدر در فهم پیچیدگیهای علمی باز است، در فهمِ پیچیدگیهای سیاسی بسته است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ پروهشی تازه در زمینۀ روانشناسی سیاسی میگوید شاید جواب این تناقض را باید در خصیصهای دیگر جست: کنجکاوی برای مواجهشدن با مسائل تازه.
نویسنده در حوزۀ سلامت، جنسیت و علم
How to Overcome Political Irrationality About Facts
6 دقیقه
اُلگا کازان، آتلانتیک — شاید ما به اوج وضعیت دوقطبی رسیدهایم. برایان شافنر از دانشگاه ماساچوست و سامانتا لاکس مدیر اجرایی پژوهش علمی در یوگاو۱ پژوهشگرانی هستند که دو تصویرِ زیر را از مراسم تحلیف دونالد ترامپ در چپ و تحلیف باراک اوباما در راست، برای نوعی نظرسنجی، به آدمها نشان دادند.
رأیدهندگان به ترامپ، نسبتبه رأیدهندگان به کلینتون، با شدت بسیار بیشتری اصرار داشتند که عکس تحلیف اوباما درحقیقت متعلق به مراسم تحلیف ترامپ است. پانزدهدرصد از رأیدهندگان به ترامپ حتی از این هم فراتر رفتند و مدعی شدند که در عکسِ مراسم تحلیف ترامپ جمعیتِ بیشتری حاضر هستند، عکسی که در آن تکههای سفید خالی دیده میشود و حالآنکه در عکس اوباما این تکهها پر از آدم است.
این پژوهشگران اخیراً یادداشتی در واشنگتن پست نوشتهاند که در آن آمده است: «برخی حامیان ترامپ در گروهِ نمونۀ ما تصمیم گرفتند، بهجای دادن پاسخی واقعگرایانه به پرسشنامه، از این پرسش برای بیان حمایت خود از ترامپ استفاده کنند.»
مطالعات نشان میدهند که نهتنها جمهوریخواهان بلکه دموکراتها نیز وقتی بشنوند فلان سیاستْ مورد حمایت حزبشان است آن را بیشتر ترجیح میدهند.
این مفهوم را، که با عنوان «استدلال با انگیزههای سیاسی» شناخته میشود، میتوان اینگونه نیز توصیف کرد: تمایل افراد به درآمیختن اطلاعات جدید با باورهای موجودِ خود تا، بهوسیلۀ آن، هویت سیاسیشان را تقویت کنند. همانطور که پروفسور دَن کان از دانشگاه ییل و همکارانش در پژوهشی تازه در نشریۀ َادوَنسز این پالیتیکال سایکولوژی۲ شرح میدهند، افرادی که در این نوع استدلال امتیاز بیشتری میگیرند گرایش به تعصب حزبی دارند. آنان اطلاعاتی را نگاه میدارند که موافق با باورهایشان باشد و باقی اطلاعات را کنار میگذارند.
کان و همکارانش قصد داشتند دریابند این گرایشِ بهشدت انسانی به یافتن حقایقی که با استدلالها و هویتهای ما همنواست، یعنی چسبیدن به خوراکهای خبری قرمز یا آبی۳، قابلتعدیل است یا خیر؟
آنها دریافتند که، تا وقتی خصیصۀ غریب «کنجکاوی علمی» را در خود داشته باشید، این اتفاق ممکن است. معلوم است که این خصیصه صرفاً بهمعنای خوببودن در علم یا فهم آن نیست. کنجکاوی علمی، آنگونه که کان آن را تعریف میکند، وصف افرادی است که مجذوب اطلاعات غافلگیرکننده و اکتشافات علمی میشوند. در این پژوهش، کنجکاوان علمی وقت بیشتری را صرف تماشای مستندی علمی کردند و علاقۀ بیشتری به مطالعۀ اخبار علمی نشان دادند. درعینحال، کسانی که واقعاً علم را درک میکردند علاقۀ مشابهی به مستند نداشتند. این پژوهشگران نوشتهاند که «آنها علاقهای به مصرف خودانگیختۀ اطلاعات علمی بهصِرف علمبودنش ندارند».
کنجکاوانِ علمی بیشتر علاقه داشتند تا مستندهای طبیعی ببینند، نه یک فشنشو
نوعاً مواجهه با اسناد و شواهدْ صرفاً افراد را به سرسختیِ بیشتر بر باورهایشان در موضوع مورد مناقشه وامیدارد، موضوعاتی نظیر تحدید اسلحه، تغییرات اقلیمی یا ایمنی واکسیناسیون. به همین ترتیب، در این مطالعه کان دریافت که علمآموختگانِ محافظهکار بیشتر تمایل دارند دربارۀ نقش انسان در گرمشدن کرۀ زمین جدل کنند، درحالیکه علمآموختگان لیبرال بر آن صحه میگذارند. افرادی که چیز زیادی درمورد علم نمیدانستند نیز بهطور مساوی، فارغ از حزب متبوع خود، موافق و مخالف بودند.
کان در بیانیهای گفته است: «ما همیشه این الگوی ناامیدکننده را مشاهده کردهایم: آن بخشی از عامۀ مردم که بیشترین توان را برای فهم شواهد علمی دارند درواقع همانهاییاند که بیشتر قطبی شدهاند.»
اما، بهنحو غافگیرکنندهای، کنجکاوان علمی از بین آنها به دام چنین تعصب کورکورانهای نیفتادند. اینها، در مقایسه با غیرکنجکاوان، به خواندن اخباری که با وابستگی سیاسیشان تعارض دارد بیشتر علاقه دارند. برای مثال، لیبرالها بر آن شدند که مقالهای در روزنامه را بخوانند که تیترش این بود: «دانشمندان از شواهدی شگفتانگیز خبر میدهند: یخهای قطب جنوب رو به افزایشاند و درحالحاضر سطح آب دریا را افزایش نمیدهند». آنان مشتاق چیزهای بدیع و نو بودند، حتی وقتی میدانستند که این چیزها باب میلشان نخواهد بود.
کان میگوید: «برای آنها تکههای شگفتآورِ شواهد علمی، چیزهایی زیبا و درخشاناند که نمیتوانند در برابر وارسیِ آنها مقاومت کنند.»
بااینکه کنجکاوان علمیِ محافظهکارِ شرکتکننده، همچنان کمتر از رقبای لیبرال خود، گرمشدن کرۀ زمین و شکست هیدرولیکی۴ را مسئلهای مهم میپنداشتند، هرچه کنجکاوی علمیِ بیشتری داشتند، بیشتر آن را نوعی خطر در نظر میگرفتند. لذا این دو خطِ حزبی بیشتر موازیاند تا بهسوی دو قطب مخالف:
چقدر این مسئله برای بشریت خطرناک است؟
بهعبارتدیگر، کنجکاوی بهنظر سوزنی است که حباب تعصب حزبی ما را میترکاند تا اطلاعات جدید و گاهی آزاردهنده به درون درز کنند. این نویسندگان اشاره میکنند که هیچچیز دیگری مانند کنجکاوی چنین کارکردی ندارد، نه متفکربودن، نه خوببودن در ریاضیات و نه حتی تحصیلکردهبودن.
آنها نوشتهاند، درعوض، «افرادی که مشتاق غافلگیرشدن با اطلاعات علمی هستند و از کشف این موضوع خرسندند که جهان آنگونه که توقع دارند پیش نمیرود کسانی هستند که آمادگی بیشتری دارند تا خود را در معرض اطلاعاتی بگذارند که با انتظارات آنها ناسازگار است».
نویسندگان این پژوهش نتیجه گرفتهاند که یافتههای آنان بسیار ابتدایی اما امیدبخش هستند؛ آنها بهدنبال ارتقای علاقهمندی به مستندهای علمی بودند نه پایانبخشیدن به دوقطبی سیاسی.
کان معتقد است اگر نتایج بهدستآمده درست باشند، کنجکاوی ممکن است «برای داشتن شخصیتی متمدن، ضروری» تلقی شود و فعالانه «در میان شهروندانِ جمهوری لیبرال علم» ترویج یابد. در این صورت احتمالاً باید اسم این جمهوری استعاری را به بحث بگذاریم.
آنان آرزومندانه نتیجه میگیرند که «بهزبانآوردن این آرزو بسیار بسیار آسانتر از محققکردن آن است».
پینوشتها:
• این مطلب را اُلگا کازان نوشته است و در تاریخ ۲۶ ژانویه ۲۰۱۷ با عنوان «How to Overcome Political Irrationality About Facts» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان برای «درمان تعصب، کنجکاوی بهتر از علم است» و با ترجمۀ نرگس نخجوانی منتشر کرده است.
•• اُلگا کازان (Olga Khazan) نویسنده آتلانتیک است و دربارۀ سلامت، جنسیت و علم مطلب مینویسد.
[۱] YouGov
[۲] Advances in Political Psychology
[۳] برای نشاندادن اینکه تا چه حد ممکن است واقعیت در نظر کاربران مختلف فیسبوک متفاوت باشد، وال استریت ژورنال دو نوع فید ساخت: قرمز و آبی. اگر منبعی خبری در فیدهای قرمز ظاهر شوند اکثر مقالاتی که از آن فید به اشتراک گذاشته شدهاند، در خلال مطالعهای گسترده در سال ۲۰۱۵ بر روی فیسبوک، بهعنوان «همسو با محافظهکاران» دستهبندی میشوند. و اگر در فیدهای آبی باشند متعلق به دستهبندی لیبرالها هستند.
[۴] Fracking
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد
ممنون از شما. اتفاقا مطالعاتی در ایران نیز نشان داده است که افراد بیشتر توییت ها و نظرات احزاب مورد علاقه خود را دنبال می کنند و این قطبی شدن به چشم می آید. این موضوع به عنوان یک خطای شناختی نیز مطرح است. یعنی تایید اطلاعاتی که به باور ما نزدیک است زیرا اگر باور ما تایید نشود دچار نوعی ناهماهنگی شناختی خواهیم شد، مثل فردی که سیگار می کشد ولی میداند برای او نیز مضرر است و سرطان زاست. در چنین شرایطی توجیه باور برای فرد راحت تر از تغییر باور است.
برای ما مهم است که محتوای ترجمان، همچون ده سال گذشته، رایگان بماند و در اختیار عموم باشد. اما این هدف بدونِ حمایت شما ممکن نیست. هر کمک کوچک نقشی بزرگ در این مسیر دارد. به جمع حامیان ترجمان بپیوندید.