آنچه میخوانید در مجلۀ شمارۀ 6 ترجمان آمده است. شما میتوانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
برونو لاتور علم را نجات داده، اما خوشحال است از اینکه اعتبار دانشمندان را کاسته است
دانشمندانِ علوم تجربی غالباً از دست فیلسوفانِ علم و علمپژوهان دل خوشی ندارند. آنها دائماً به کار دانشمندان اشکال میگیرند و دسترنج چندینسالهشان را زیر سؤال میبرند. لاتور، علمپژوه فرانسوی، پس از وقف زندگیِ خود برای نقد علم، دوباره به این نتیجه رسیده که باید به دانشمندان احترام گذاشت. او میگوید گرچه رهاورد دانشمندان همچنان کلیت و ضرورت ندارند و از دیدگاههای سیاسی جدا نیستند، اما نباید آنها را در عمل نادیده گرفت.
Bruno Latour, a veteran of the ‘science wars,’ has a new mission
7 دقیقه
گفتوگو با برونو لاتور، ساینس — جامعهشناس و فیلسوف علم فرانسوی، برونو لاتورِ هفتادساله، مدتها مایۀ دردسر علم بودهاست، اما در عصر «واقعهای بدیل» به دفاع از آن میپردازد.
ماه پیش، لاتور از وظایف رسمی خود در «مؤسسۀ مطالعات سیاسی پاریس»۱، که دانشگاهی است مختص به علوم اجتماعی، بازنشسته شد. او بهخاطر نگارش زندگی آزمایشگاهی: ساخت واقعهای علمی۲ (۱۹۷۹) با همکاری جامعهشناسی بریتانیایی استیو ولگار به شهرت رسید. لاتور برای این تحقیق دو سال را در «مؤسسۀ مطالعات زیستشناختی سالک»۳ در سن دیگوی کالیفرنیا گذارند و رفتار دانشمندان در محیط کار را در مقام یک انسانشناس مشاهده کرد. او در ۱۹۸۷ اندیشۀ خود را در کتابِ درسی علم در عمل۴ شرح و تفصیل داد.
ایدۀ محوریِ اثر لاتور این است که دانشمندان واقعها را میسازند و القا میکنند بین عناصر اجتماعی و فنی علم تمایزی وجود ندارد. او بهخاطر رویکرد و نگرشهایش مورد ستایش قرار گرفت، اما دیدگاههای نسبیگرایانه و «ساختگرایانۀ اجتماعی»اش واکنشهایی بهدنبال داشت. پُل گراسِ زیستشناس و نورمن لویتِ ریاضیدان در کتاب خرافات برتر: جناح چپ دانشگاهی و پرخاشهایش به علم۵ (۱۹۹۴) لاتور و دیگر جامعهشناسان را متهم کردند که حرفۀ خود را بیاعتبار ساختهاند و اعتماد به علم را به خطر میاندازند.
مباحثات پرشوری که در این باره صورت گرفت، معروف به «جنگهای علم»، سالها به طول انجامید. لاتور در آثار بعدی خود اذعان داشت که نقد علم مبنایی برای تفکر ضدعلمی ساخت و بهویژه راه را برای انکار تغییرات اقلیمی، که اکنون موضوع اصلی اوست، هموار نمود. اکنون، لاتور امیدوار است که به بازسازی اطمینان به علم کمک کند.
مجلۀ ساینس با لاتور در آپارتمانش در پاریس به گفتوگو نشست. این مصاحبه با هدف وضوح و اختصار ویرایش شده است.
یاپ دو فریژه: نگاه شما به «جنگهای علم» چگونه است؟
برونو لاتور: تعبیر «جنگ» برای اتفاقات دهۀ نود درست نیست. یک مناقشه بود و مسببش جامعهشناسانی بودند که دربارۀ روش علمی مطالعه میکردند و نسبتبه این فرآیند منتقد بودند. تحلیلهای ما واکنش کسانی را برانگیخت که دیدگاهی آرمانگرایانه و متغیر دربارۀ علم داشتند و فکر میکردند به آنها حمله شده است. البته برخی از انتقادها مضحک بود، و اسم من با آن مطالب نسبیگرایانۀ پسامدرن عجین شد، دیگران مرا در آن زمره قرار دادند. یقیناً ضدعلم نبودم، هرچند باید بگویم احساس خوبی داشت که کمی از اعتبار دانشمندان کاستیم. برخی از جوانها مشتاق سبکم بودند.
اکنون در وضعیتی کاملاً متفاوت هستیم. بهعلاوه، ما در حال جنگیم. ترکیبی از شرکتهای بزرگ و برخی از دانشمندانی که منکر تغییرات اقلیمی هستند این جنگ را هدایت میکنند. آنها علاقۀ وافری به این موضوع دارند و بر مردم تأثیر وسیعی میگذارند.
فریژه: چگونه به این جنگ دوم علم وارد شدید؟
لاتور: ۲۰۰۹ و در یک مهمانی این اتفاق رخ داد. یکی از اقلیمشناسان مشهور نزدم آمد و گفت: «میتوانید به ما کمک کنید؟ بهناحق به ما حمله میکنند». کلود آلگر، دانشمند فرانسوی و وزیر اسبق آموزش و پرورش، یک کمپین ایدئولوژیک بسیار مؤثر علیه اقلیمشناسی به راه انداخته بود.
این نماد یک چرخش بود. کسانی که هرگز نمیفهمیدند ما علمپژوهان چه کار میکنیم، ناگهان پی بردند که به ما نیازمندند. آنها بهلحاظ فکری، سیاسی و فلسفی توانایی مقابله با این اتهام همکارانشان را نداشتند، اتهامی که میگفت علمپژوهان چیزی جز یک گروه فشار نیستند.
فریژه: تبیین شما از ظهور تفکر ضدعلمی و «واقعهای بدیل» چیست؟
لاتور: برای اینکه واقعهای مشترک داشته باشیم، باید یک واقعیت مشترک داشت. این امر مستلزم ایجاد کلیسا، کلاسها، ژورنالیسم مناسب، داوری تخصصی و… است. این نه دربارۀ پساحقیقت بلکه دربارۀ این واقعیت است که عدۀ کثیری از مردم گویا دارند در جهانی متفاوت و با واقعیتهایی متفاوت زندگی میکنند، در جایی که اقلیم دستخوش تغییر نشده.
جنگ دوم علم دستِکم ما را از این اندیشه نجات داده که میتوان علم و فناوری را از سیاست تفکیک کرد. همیشه گفتهام تفکیکشان ممکن نیست. علم هرگز از سوگیری سیاسی در امان نبوده است. نمیتوان در باب مسائلی که دلالتهای وسیع سیاسی دارند دادههایی بیطرف تولید کرد. منظور این نیست که نمیتوان علم معتبری تولید کرد، بلکه منظور این است که دانشمندان باید صریحاً اعلام کنند علایق و ارزشهایشان چیست و چه براهینی آنها را به تغییر اندیشه وامیدارد.
فریژه: دانشمندان این جنگ جدید را چگونه باید ادامه دهند؟
لاتور: مجبوریم دوباره برای علم مرجعیت قائل شویم. این کاملاً عکس موضعی است که در آغاز علمپژوهی داشتیم. دانشمندان حالا باید دوباره محترم شوند. اما راهحل همان است: علم را باید در مقام علم در عمل مطرح نمود. موافقم که این کار خطرناک است، زیرا عدم قطعیتها و مشاجرهها را آشکار میسازیم.
کلایو همیلتون، استاد استرالیاییِ اخلاق عمومی، توجیه دیگری موسوم به «ذاتگرایی راهبردی» پیشنهاد میدهد و میگوید، به دلایل راهبردی، علمْ مناقشهپذیر نیست. منطقی به نظر میرسد، اما در بلندمدت نیازمند یک تصور واقعگرایانهتر از دانش علمی هستیم. همچنین، با توجه به این مناقشه و فقدان کنونی اطمینان، نمیتوان به عقب بازگشت و گفت تغییرات اقلیمی «صرفاً یک واقع» است.
فریژه: چنین نیست؟
لاتور: نه، علم پیچیدهتر و آشفتهتر از آن است که نحوۀ عملکرد اقلیم را با آن بفهمیم. این توهم قطعیت است که بگوییم کاملاً آن را میفهمیم. چنین باوری باقیماندۀ آرمان علم است.
فریژه: اما تردیدکنندگان در تغییرات اقلیمی نیز از عدم قطعیت استفادۀ راهبردی میکنند.
لاتور: حق با شماست. اما عدم قطعیت دلیل مشروعی برای توقف یا تعویق سیاست نیست، و یقیناً دلیلی برای قطع بودجۀ این تحقیق هم نیست. این یک جنایت واقعی است که بودجۀ تحقیقهایی که نتایج خوشایندی ندارند را قطع کنیم. اتفاقاً اگر آن را «شکگرایی» بخوانیم، از این اصطلاح سوءاستفاده کردهایم.
فریژه: برنامۀ شما برای دورۀ بازنشستگی چیست؟
لاتور: چیزهای کمتری هستند که نگرانشان باشم، اما کارم را ادامه میدهم. دوبارۀ دربارۀ موضوعی نظیر زندگی آزمایشگاهی کار میکنم، ترکیبی از آزمایشگاه و کار میدانی در بخشی که «منطقۀ حیاتی» نامیده میشود، یعنی مطالعۀ پوستۀ بیرونی زمین. آثار زمینشیمیستها، زیستشیمیستها و ژئوپولیستها را پی میگیرم و با محققان مختلف بسیاری صحبت خواهم کرد، یک رویکرد لاولاکی۶ اتخاذ میکنم و فرض میگیرم که زمین بهعنوان یک سیستم خودسامانده عمل میکند. و بله، معتقدم توصیف مفصل این اثر به بازتولید اعتماد به علم کمک خواهد کرد.
پینوشتها:
• این مطلب گفتوگو با برونو لاتور است و در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۷ با عنوان «Bruno Latour, a veteran of the ‘science wars,’ has a new mission» در وبسایت ساینس منتشر شده است و وبسایت ترجمان در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۶ آن را با عنوان «برونو لاتور؛ منتقدی که اعتبار علم را بازمیگرداند» و ترجمۀ میلاد اعظمیمرام منتشر کرده است.
•• برونو لاتور (Bruno Latour) جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی است که بیشتر عمر خود را در مطالعات علم و فناوری گذرانده است. قریب به سی کتاب و مقالۀ تأثیرگذار در کارنامۀ علمی خود دارد که از مهمترین آنها کتاب علم در عمل (Science in Act) است.
[۱] Sciences Po
[۲] Laboratory Life: The Construction of Scientific Facts
[۳] Salk Institute for Biological Studies
[۴] Science in Action
[۵] Higher Superstition: The Academic Left and its Quarrels with Science
[۶] Lovelockian approach: لاولاک (متولد ۱۹۱۹) دانشمند تجربی و آیندهپژوه انگلیسی است [مترجم].
چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجاتبخش دوران افسونزدایی میداند
او چیزی از خواهرم نمیدانست، خوبیاش همین بود
کتابی جدید، تاریخ ایدۀ خودآفرینی را در کنار تغییرات مذهبی بررسی میکند
نظریۀ «انفجار هوش» بر مبنای درک نادرستی از هوش به وجود آمده است