نوشتار

بعضی‌ها حاضرند بمیرند ولی عذرخواهی نکنند

آدم‌های یکدنده و مغرور، هرچند در ظاهر قدرتمند، در واقع بسیار شکننده‌اند

بعضی‌ها حاضرند بمیرند ولی عذرخواهی نکنند

چرا بعضی آدم‌ها، حتی وقتی معلوم است که مقصرند، عذرخواهی نمی‌کنند؟ بسیاری از ما دفاع تمام قدِ این‌گونه افراد از اشتباهاتشان را نشانۀ قدرت و اعتماد به نفس آن‌ها می‌دانیم، اما واقعیت چیز دیگری است. قبول اشتباه به برداشت ما از خودمان آسیب می‌زند، و کسانی که از عذرخواهی گریزانند آن‌قدر تصویر ناپایداری از خود در ذهن دارند که می‌ترسند ضربۀ ناشی از قبول اشتباه آن‌ها را به‌کلی از پا در بیاورد. در مواجهه با اینگونه افراد چه باید کرد؟

TED

We all know people who just can’t apologize — well, here’s why

گای وینچ، تِد — از وقتی نوشتنِ ستونِ «آدم عزیز» را شروع کردم، نامه‌های زیادی از خوانندگان دریافت کردم که می‌پرسیدند چرا بعضی آدم‌های زندگیشان، حتی وقتی معلوم است که مقصرند، نمی‌توانند عذرخواهی کنند؟

آیا آن‌ها صرفاً لجباز هستند؟ یا چیزی در روانشان مانع از این می‌شود که بتوانند مسئولیت کارهایشان را بپذیرند و خیلی ساده اظهار پشیمانی کنند؟

بیایید تعارف را کنار بگذاریم، حتی باوجدان‌ترین آدم‌های اطرافمان نیز گاهی عذرخواهی نمی‌کنند.  این شرایط معمولاً به یکی از این دو دلیل اتفاق می‌افتد:

۱. به قدر کافی برای طرف مقابل یا رابطه اهمیت قائل نیستیم تا دشواری ناشی از اعتراف به اشتباهمان را به جان بخریم و به خاطرش عذرخواهی کنیم.

۲.فکر می‌کنیم پوزشمان اهمیتی ندارد.

مثلاً، بیایید فرض کنیم شما درگیر رساندن کاری در ضرب‌الاجلی مشخص بودید و به یکی از همکارانی که مزاحمتان شده پریده‌اید. اگر فکر کنید که همکارتان از پیش به خاطر اتفاقی قبلی کینه‌ای از شما به دل دارد، شاید بی‌خیال عذرخواهی شوید، چون حس می‌کنید این عذرخواهی واقعاً کمکی به رابطه‌تان با او نمی‌کند.

 اما آدم‌هایی که تحت هر شرایطی هرگز نمی‌توانند اشتباهشان را بپذیرند چطور؟ چه چیزی باعث می‌شود که حتی وقتی به‌ضوح مقصرند، نتوانند عذرخواهی کنند؟ برای چنین آدم‌هایی، تصدیق خطا و عذرخواهی، از نظر روانی زیادی تهدیدآمیز است. عذرخواهی در واقع نشانگر آن است که به نحوی به طرف مقابلشان آسیب زده‌اند و این می‌تواند باعث شرمگین شدنشان شود.

آدم‌هایی که قادر به عذرخواهی نیستند، اغلب آنچنان به‌شدت احساس کم‌ارزشی می‌کنند که ایگوهای شکننده‌شان نمی‌تواند ضربۀ ناشی از پذیرش اینکه اشتباه کرده‌اند را هضم کند. پس سازوکار دفاعیشان، گاهی به طور ناخودآگاه، وارد عمل می‌شود و شاید تقصیر را به گردن عوامل بیرونی بیندازند یا حتی واقعیت‌های بدیهی را زیر سؤال ببرند تا از تهدید اینکه با عذرخواهی خودشان را کوچک کنند، بگریزند. آدم‌هایی که اهل عذرخواهی نیستند با مقصردانستن شرایط، انکار حقایق یا حمله به طرف مقابل یا افراد دیگر، بیش از پیش به اشتباهشان می‌چسبند و به این ترتیب می‌توانند به جای حس بی‌ارزشی، احساس توانمندی کنند.

متأسفانه، خیلی‌هایمان به اشتباه حالت دفاعی ناشی از شکنندگی این آدم‌ها را نشانه‌ای از قدرت روانی تعبیر می‌کنیم. دلیلش این است که آن‌ها در ظاهر افراد سرسختی به چشم می‌آیند که حاضر نیستند پا پس بکشند. اما این پاپس‌نکشیدن اتفاقاً به دلیل ضعف آن‌هاست نه قدرتشان.

از منظر روانشناختی تصدیق اینکه حق با ما نیست، از نظر هیجانی ناراحت‌کننده و برای تصویری که از خودمان داریم دردآور است. برای قبول مسئولیت و عذرخواهی، عزت‌نفسمان باید به قدر کافی قوی باشد تا بتوانیم این ناراحتی را بپذیریم. در واقع، اگر عزت نفسمان به حد کافی قوی و تثبیت‌شده باشد، می‌توانیم ضربۀ موقتی که با چنین تصدیقی همراه است، تحمل کنیم، بدون اینکه دیوارهای پیرامون ایگویمان به لرزه بیفتند.

اما اگر عزت نفسمان در ظاهر بالا ولی در حقیقت شکننده باشد، آن ضربه می‌تواند به دیوارهای دفاعیمان رخنه کرده و ضربۀ مستقیمی به ایگویمان وارد کند. البته، به‌عنوان یک قاعدۀ تجربی روانشناختی، هر چه سازوکارهای دفاعی فرد سفت‌وسخت‌تر باشند، ایگویی که دارد از آن حفاظت می‌کند شکننده‌تر است.

اغلب هنگام مواجهه با کسی که عادت به عذرخواهی ندارد، مرتکب این اشتباه می‌شویم که از کوره درمی‌رویم (بدون شک، به دلیلی موجه) و سعی می‌کنیم در بحثمان با او برنده شویم (چون حق با ماست!). اما واقعیت غم‌انگیز و مأیوس‌کننده این است که هرگز نمی‌توانیم برنده شویم. حتی اگر اثبات کنیم که این افراد در واقعیت‌های محض و بحث‌ناپذیر اشتباه می‌کنند، آن‌ها یا همان واقعیت‌های بحث‌ناپذیر را انکار می‌کنند یا با گفتن چیزی مثل اینکه «چرا همیشه قضیه را دشوار و ناخوشایند می‌کنی» گزینۀ حملۀ شخصی را انتخاب می‌کنند.

در چنین موقعیت‌هایی، بهترین کار این است که تا حد ممکن با آرامش و استدلال حرفمان را بزنیم و بعد وقتی بحث غیرسازنده می‌شود، از آن بیرون بیاییم –مثل وقتی که این اشخاص واقعیت‌ها را زیر سؤال می‌برند، بهانه‌ای مضحک می‌تراشند یا سراغ مطالب بی‌اهمیت می‌روند. وقتی آرام بگیرند و دیگر حس نکنند که تحت حمله هستند، بعد می‌توانیم دنبال نشانه‌هایی از پشیمانی بگردیم. آیا آن‌ها زیادی با ما مهربان یا نگرانمان هستند؟ این روش ناخودآگاهشان برای این است که رابطه‌شان با ما را به نحوی درست کنند که برای تصویرشان از خودشان تهدید‌آمیز نباشد. در واقع آن‌ها برای اینکه احساس بدی که نسبت به خود پیدا کرده‌اند را برطرف کنند، برایمان سنگ تمام می‌گذارند..

خب، پس در رابطه با آدم‌هایی در زندگی‌تان که اهل عذرخواهی نیستند چه کاری از دستتان برمی‌آید؟ به ویژه اگر عضوی از خانواده، همکار یا دوستتان باشند؟ خب، اگر افرادی نیستند که مرتب با آن‌ها تعامل دارید، می‌توانید به این فکر کنید که تماستان با آن‌ها را به حداقل برسانید. اما گر خویشاوندان نزدیکی هستند، می‌توانید سعی کنید با آن‌ها به نقطه‌ای مشترک برسید.

بهترین راه برای انجام این کار، درک رفتار آزاردهندۀ آن‌هاست و درک اینکه این افراد صرفاً از نظر روانی قادر به عذرخواهی نیستند. به علاوه، باید بدانیم قرار نیست آن‌ها تغییر کنند. تمرین پذیرش می‌تواند کمکتان کند از بحث با آن‌ها بیرون بیایید و برای اینکه احساس سرخوردگی، خشم و رنجشتان را محدود کنید، مفید است.

به این ترتیب اگر آدمی که اهل عذرخواهی نیست، در تماس نزدیک با شماست، می‌توانید سراغ استفاده از همدلی و شفقتتان بروید. به خودتان یادآوری کنید که زیر این ظاهر بیرونی که بسیار کله‌شق به نظر می‌رسد، آن‌ها به‌شدت آسیب‌پذیرند.

جان کلام این است: همگی لحظاتی را تجربه می‌کنیم که حاضر به تصدیق اشتباهمان نیستیم. اما وقتی شخصی هرگز مسئولیت اشتباهش را قبول نمی‌کند و عادت به عذرخواهی ندارد، نشانۀ این است که او فردی با ایگوی شکننده است و خود را ضعیف می‌پندارد.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را گای وینچ نوشته و در تاریخ ۱۲ ژوئیۀ ۲۰۲۱  با عنوان «We all know people who just can’t apologize — well, here’s why» در وب‌سایت تِد منتشر شده است. و وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ با عنوان «بعضی‌ها حاضرند بمیرند ولی عذرخواهی نکنند» با ترجمۀ میترا دانشور منتشر کرده است.
•• گای وینچ (Guy Winch) روانشناسی است که به تلاش برای استفادۀ از یافته‌های علمی مربوط به سلامت روان در زندگی روزمره شهره است. سه سخنرانی تِدِ او بیش از بیست میلیون بازدید داشته است و به ۲۶ زبان ترجمه شده است.
••• آنچه خواندید، به‌طور اختصاصی برای وب‌سایت ترجمان تولید شده و به‌رایگان در اختیار شما قرار گرفته است. شما می‌توانید با خرید اشتراک فصلنامه ترجمان علوم انسانی از انتشار این مطالب و فعالیت‌های ترجمان حمایت کنید. برای خرید اشتراک فصلنامه ترجمان و بهره‌مندی از تخفیف و مزایای دیگر به فروشگاه اینترنتی ترجمان به نشانی tarjomaan.shop مراجعه کنید.

مرتبط

سندرم شخصیت اصلی چیست؟

سندرم شخصیت اصلی چیست؟

در دنیای محدود شخصیت‌های اصلی، بقیۀ آدم‌ها صرفاً زامبی‌هایی مزاحم هستند

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

مروری بر کتاب طبیعت، فرهنگ و نابرابری نوشتۀ توماس پیکتی

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

نگران نباشید، عجله نکنید. زندگی مسابقه نیست

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

الگوریتم‌های سرگرمی‌ساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشده‌اند

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0