مجموعهیادداشتهایی دربارۀ کمکهای انساندوستانه
این روزها بازار خیریه بسیار داغ است. ثروتمندان بعضاً چند درصد از ثروت خود را وقف کمک به نیازمندان میکنند. سلبریتیها، از آنجلینا جولی تا دیوید بکام، بچههایی که دارند از گرسنگی و جنگ جان میدهند را به آغوش میکشند. سازمانهای بینالمللی نیز دائماً مردم را تشویق میکنند به داد فقرا برسند. درست هم میگویند، اگر قرار باشد مبلغ اندکی از پولهایمان جان یک انسان را نجات دهد، روشن است که نباید آن را دریغ کنیم. اما این تمام ماجرا نیست. منتقدان میگویند فعالیتهای بشردوستانه بیش از آنکه به ریشهکنشدن فقر کمک کنند، بر ناعدالتیهای ساختاری و کمکاری دولتها سرپوش میگذارند، و مبارزه با نابرابری را صرفاً به مسئولیتی فردی تقلیل میدهند.
4 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• علیهِ خیریه
بیش از آنکه فرهنگِ فردیشدۀ بخشیدن را بسازیم، باید ستاندنِ نهادینهشدۀ سرمایهداری را به چالش بکشیم
در چند سال گذشته، خیریهها رشد گستردهای در سراسر جهان کردهاند. شعار همۀ آنها چنین است: کمی از پولی که نیاز ندارید، به فقرا بدهید و زندگی آنها را نجات دهید. به نظر میرسد هیچ جایی برای مخالفت با چنین نیکوکاریهایی وجود ندارد. اما ماجرا به این سادگی نیست. خیریه خوب است، اما مشکل اصلی در نظام اقتصادیِ بیرحمی نهفته است که انبوهی از مردم را همیشه در فقر مرگبار نگه میدارد.
• آیا از ترس مرگ است که به دیگران کمک میکنیم؟
ثروتمندان سالانه میلیونها دلار خرج کارهای خیر میکنند، اما آیا واقعاً دغدغۀ محرومان را دارند؟
انسانها از کمک کردن به دیگران لذت میبرند. اما گونۀ خاصی از انسانها، یعنی ثروتمندان، معمولاً علاوه بر لذت، از کمککردن سود هم میبرند. آنها اموالشان را وقف خیریهها میکنند و در قبالش از مالیات معاف میشوند یا ائتلافهای سودآور جدید میسازند. گرچه خیلیها به انگیزۀ آنها برای چنین کارهایی بدگماناند، تحقیقات نشان میدهد انگیزههای ما برای بخشش و کمک بسیار پیچیده است: مخلوطی از خودپرستی، نوعدوستی، و شاید هم هراس از مرگ.
• آیندۀ فعالیتهای بشردوستانه
بشردوستی تحت شرایط خاص تاریخیای شکل گرفت که دیگر وجود ندارند
آنچه بسیاری از سازمانهای بشردوست انجام میدهند این است که عکسی از کودکی درحالرنج را بهعنوان نمایندۀ تمام رنجهای قابلتصور نشان میدهند و میگویند «آنچه در حال وقوع است وحشتناک است و شما علاقهای به شنیدن همۀ ماجرا نخواهید داشت.پولتان را به ما بدهید و ما این رنج و درد را به پایان خواهیم رساند.» اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا آنها صرفاً سازمانهایی برای تحویل کمکهای بشردوستانهاند ؟ منظور از سازمانهای بشردوستانه چیست؟
• قحطیهای امپریالیستی، گرسنگیهای سوسیالیستی
بررسی کتاب «مواخذۀ گرسنگی: غذا، عدالت و پول در قرن بیستویکم» نوشتۀ دیوید ریف
مطابق اجماعِ متخصصان توسعه، سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم را میتوان پایان فقر شدید دانست. اما دیوید ریف در کتاب مواخذۀ گرسنگی، نشان میدهد که آنچه این اجماع میگوید، صرفاً رویکردی ایدئولوژیک به مسائل است که علل فقر را سادهسازی میکند. جان گری، فیلسوف سیاسیِ انگلیسی، این کتاب را بررسی میکند.
• انجیل ثروت
«اقتصاد اخلاقی»، مفهومی که زمانی متضمن نقد سرمایهداری بود، چگونه به میدان فعالیت میلیاردرها بدل شد؟
بسیاری از طرفداران سرمایهداری، این نظام را نه صرفاً مکانیزمی اقتصادی، بلکه نوعی اخلاقیات همهجایی میدانند که در تمام عرصههای زندگی باید به اجرا درآید. اما این برداشت کلگرایانه از سرمایهداری منتقدان سرسختی نیز داشته است که معتقدند حتی اگر نتوان از سرمایهداری بهعنوان نظامی اقتصادی دست کشید، باید در اخلاقیات فردی و جمعی راه دیگری در پیش گرفت. کتابی جدید به سه تن از بزرگترین چهرههای این جنبش میپردازد: کارل پولانی، ای.پی تامپسون، و ریچارد تانی.
• تغییر شیوۀ فهم ما از «مسئولیت» ما را بیرحمتر کرده است
اکثر مردم میخواهند ادارۀ زندگیشان را به دست بگیرند، اما برای این کار به کمک نیاز دارند
ما در برابر چه چیز مسئولیت داریم؟ در برابر خودمان و تصمیمها و انتخابهایمان؟ یا در برابر خانواده و محله و کشورمان؟ پاسخی که به این سؤال میدهیم، اثر مهمی در نحوۀ نگاه ما به مسائل سیاسی دارد. وقتی فرد را مسئول تمام اشتباهاتش بدانیم، هر گونه کمک یا حمایتی به او را نفی میکنیم و وقتی دولت را مسئول مشکلات مردم بدانیم، عاملیت آنها را نادیده گرفتهایم. کتابی جدید به این سؤال دشوار پرداخته است.
• نیکوکاران نابکار
بررسی کتاب «غرق شدن غریبهها: گلاویزی با ایدهآلیسم ناممکن، انتخابهای سخت و غلبه بر میل شدید به کمک»
بسیاری از ما معتقدیم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؛ اما بسیاری از افرادی که کتابِ «غرقشدن غریبهها» از آنها یاد کرده است چنین اعتقادی ندارند. در دو دوتا چهارتای اخلاقی آنها هدفْ کمک به اکثر مردم است، حتی اگر این به معنای نادیده گرفتن نزدیکان و خویشاوندان شود.
اعتیاد معمولاً از چند عامل زیربنایی و نهفته ریشه میگیرد
نقدهای استیگلیتز به نئولیبرالیسم در کتاب جدیدش، خوب اما بیفایده است
حافظۀ جمعی فقط بخشهایی از گذشته را بازنمایی میکند
جوزف استیگلیتز در مصاحبه با استیون لویت از نگاه خاص خود به اقتصاد میگوید