گفتوگو با جولیت ویلیامز دربارۀ نظام آموزشی تکجنسیتی و سیاستهای جدید عدالت جنسیتی
حامیان مدارس تکجنسیتی معتقدند که دختران و پسران از شیوههای آموزشی متفاوتی سود میبرند. مخالفان ادعا میکنند که آموزش تکجنسیتی به نقشهای جنسیتی سنتی تداوم میبخشد و به جنسیتگرایی نهادی مشروعیت میبخشد. این اختلافات همچنان نتوانسته است از محبوبیت الگوی آموزش تکجنسیتی بکاهد. تعداد مدارس تکجنسیتی در آمریکا طی ده سال گذشته ۲۵ برابر شده است.
آتلانتیک — حامیان مدارس تکجنسیتی معتقدند که دختران و پسران از شیوههای آموزشی متفاوتی سود خواهند برد. موافقان اغلب به ناعدالتیهایی اشاره میکنند که دختران در کلاسهای مختلط با آنها مواجهاند و شاهد ایشان تجارب مدارسی است که در برخی گزارشها منعکس شدهاند. مانند گزارش انجمن آمریکایی زنان دانشگاهی۱ با عنوان «مدارس چطور حق دختران را ضایع میکنند.» همچنین محیطهای آموزشی تکجنسیتی به عنوان روشی برای جبران عقبافتادگی در دانشآموزان رنگینپوست –عمدتاً پسران- کمدرآمد در مدارس دولتی شهری پیشنهاد میشود. در مقابل، مخالفان ادعا میکنند که نظام آموزشی تکجنسیتی به نقشهای جنسیتی سنتی تداوم میبخشد و «به جنسیتگرایی نهادی مشروعیت میبخشد»، در حالی که دانشمندان علوم اعصاب وجود تفاوتهای جنسیتی میان مغز دختران و پسران را رد میکنند. برخی منتقدان معتقدند جداسازی دختران و پسران بیش از آنکه به ایجاد مدارسی عادلانهتر برای دانشآموزان غیرسفیدپوست منجر شود، با تفکیک نژادی در مدارس قابل قیاس است.
این اختلافات هرچند حامیان دوآتشه را در مقابل مخالفان سرسخت قرار داده است، اما نتوانسته چندان از محبوبیت این الگو بکاهد. رواج مدارس دولتی تکجنسیتی در طی سالیان فراز و نشیبهایی داشته اما در دههٔ گذشته شاهد دگرگونی مهمی بودیم. به گزارش انجمن ملی نظام آموزشی دولتی تکجنسیتی۲، در سال ۲۰۰۴ تنها ۳۴ مدرسه دولتی تکجنسیتی مشغول به کار بودند. این رقم طی ۱۰ سال، ۲۵ برابر شده است: نیویورک تایمز گزارش داد که در سال ۲۰۱۴، ۸۵۰ مدرسه در سراسر کشور، برنامههای تکجنسیتی داشتند. با توجه به مشارکت روبهافزایش، سال گذشته بخش حقوق مدنی وزارت آموزش آمریکا، توصیههایی را برای کلاسهای تکجنسیتی به مدارس دولتی (کی-۱۲)۳ ارائه کرد.
برخلاف استقبال دوباره از کلاسها و مدارس تکجنسیتی، جولیت اِی. ویلیامز۴، استاد مطالعات جنسیت و معاون بخش علوم اجتماعی دانشگاه یوسیالای در کتاب جدیدش، راهکار تفکیک؟ نظام آموزشی تکجنسیتی و سیاستهای جدید عدالت جنسیتی۵، عمیقاً به جنبههای اجتماعی و چارچوببندی این بحث داغ میپردازد. او اخیراً دربارۀ برخی تفکراتش با من گفتوگو کرد. مصاحبهای که در ادامه میآید، ویرایش و خلاصه شده است.
ملیندا دی. اندرسون: از جمله بحثهایی که در کتاب دنبال میشود، این است که افراد زیادی –مدرسان، والدین، فعالان و سیاستگذاران- به ظرفیت بالقوهٔ آموزش تکجنسیتی در ایجاد موفقیت تحصیلی معتقدند، اما شواهد اثبات این مدعا ناکافی و پراکندهاند. نظر شما دربارهٔ نیروی محرکهٔ اصلی در پس این حمایت مصرانه چیست؟
جولیت ای. ویلیامز: برخی افراد به خاطر تجارب شخصی ارزشمندشان، به آموزش تکجنسیتی معتقدند. برای برخی دیگر، آموزش تکجنسیتی بخشی از عرف عام و کهن است: آنها تفاوتهای میان دختران و پسران را میبینند و مایلاند مدارسی ایجاد شوند که این تفاوتها را منعکس میکنند. بعضی نیز به عدم موفقیت نظام مدارس دولتی ایالات متحده نظر دارند و فکر میکنند «باید کاری کرد؛ به امتحانش میارزد.» از دههٔ ۱۹۹۰، تفکیک جنسیتی در مدارس دولتی دوباره رواج یافت و به دانشآموزان ابتدایی تا متوسطه خدمات میداد. در این کتاب، دلایل استقبال از آموزش دولتی تکجنسیتی و همچنین نتایج آن بررسی میگردد. آنچه من دریافتم این است که مدارس دولتی تکجنسیتی با بهترین نیت ایجاد شد اما نتایجی را که انتظار میرفت در پی نداشت. در عین حال، در زمینهٔ تشدید تصورات کلیشهای جنسیتی عواقب ناخواستهای را در پی داشت.
اندرسون: تجربه سال اول شما در دبیرستان دخترانه فیلادلفیا، مکانی دولتی و کاملاً دخترانه، ویژهٔ دانشآموزان دختر برگزیده با «زندان» مقایسه شده است. ویژگیای که به نظرم برای فارغالتحصیلی از مدرسۀ نمونه دخترانه کمی خاص بود. به استثنای تجربهٔ محدود شما در مدرسهای کاملاً دخترانه، راهکار تفکیک؟، فاقد نظرات دانشآموزان کنونی یا محصلان سابق مدارس تکجنسیتی است. فکر نمیکنید دیدگاههای آنها میتوانست به بسط تحلیلتان از تفکیک جنسیتی در نظام آموزشی کمک کند؟
ویلیامز: شکی نیست به هر مدرسهای که میرفتم، اضطراب نوجوانی را تا حدی تجربه میکردم و به گذشته که نگاه میکنم میبینم اشتباه است اگر نتیجه بگیرم تمام این مسائل به خاطر دبیرستان دخترانه بود. بر همین اساس، فکر میکنم بسیاری از افرادی که در فضاهای تکجنسیتی درخشیدند، میتوانستند همان موفقیتها را در مدرسهای مختلط کسب کنند. مشکل ارجاع به تجارب شخصی در ارزیابی موارد مؤثر و غیرموثر بر نظام آموزشی، همین است. موضوع را اینطور ببینید: اگر بنا بود کتابی دربارهٔ درمانهای جدید برای سرطان بنویسم، نمیرفتم از مردم بپرسم که آیا از درمانشان لذت بردهاند یا خیر. بلکه بهدنبال نتایج میرفتم. فرزندانمان سزاوارند در جامعهای بزرگ شوند که آموزش را به اندازۀ درمان خوب جدی میگیرد.
اندرسون: ایجاد محیطهای تحصیلی تکجنسیتی در دههٔ ۱۹۵۰ در جنوب به دست مخالفان تلفیق، خود ماجرای جالبی است که با هدف خنثی کردن اثر حکم براون در برابر هیئت آموزش۶ و ممانعت از حضور پسران سیاهپوست در کنار دختران سفیدپوست انجام شد. هنوز هم برنامههای تکجنسیتی مدارس بیشتر در ایالات جنوبی متمرکزند. میتوانید کمی دربارهٔ این مسئلهٔ تاریخی برایمان بگویید؟
ویلیامز: امروزه وقتی دربارهٔ تفکیک جنسیتی با افراد صحبت کنید، این تمایل وجود دارد که موسساتی خاص در فضاهای روستایی را در نظر میآورند که در آنها علاوه بر تربیت جدی ذهن، بر ساخت شخصیت و رشد اعتماد به نفس هم تاکید میشود. اما، آن طور که من دریافتم، در پس تصویر گذشتهٔ امیدبخشِ تفکیک جنسیتی، ماجرای تاریخ پرفرازونشیب آن پنهان است. بعد از جنگهای داخلی، بسیاری از مدارس شهری که روزبهروز تنوعشان بیشتر میشد، به سوی ایجاد دبیرستانهای دولتی تکجنسیتی رفتند تا رضایت والدین بیگانههراس را جلب کنند. والدین نگران بودند فرزندانشان در مدرسه با افرادی با زمینههای اخلاقی، مذهبی و طبقاتی متفاوت شانهبهشانه شوند. در سالهای پس از حکم دادگاه عالی که نقطهٔ عطفی محسوب میشد، در میان خشم نژادی حاصل از اجتنابناپذیری شکلگیری پیوندهای اجتماعی فراتر از مرزهای نژادی، میان زنان سفید و مردان سیاه، تعصب برای اجتناب از مدارس دولتی مختلط آشکارتر شد.
تاریخ حائز اهمیت است اما گمان نمیکنم بتوان به سادگی مشابهتهایی را میان تفکیک نژادی مدارس در گذشته و تفکیک جنسیتی در حال پیدا کرد. بسیاری از برنامههای تکجنسیتی به طور خاص برای پاسخگویی به نیازهای تامیننشدهٔ دانشآموزان محروم، به ویژه مردان جوان سیاهپوست و اهل آمریکای لاتین تدوین شدهاند و شکی نیست که امروز برخی از بهترین مدارس دولتی تکجنسیتی همانهایی هستند که برای خدمترسانی به دانشآموزان رنگینپوست ایجاد شدند. اما سؤال این جاست که آیا این مدارس به این خاطر موفقاند که تکجنسیتی هستند. تاکنون شواهدی در دست نیست که نشان دهد جواب سؤال مثبت است. بلکه، تحقیقات نشان میدهند که مدارس موفق، چه مختلط و چه تکجنسیتی، اشتراکاتی دارند، از جمله ایجاد پیوندهای قوی میان دانشآموزان و معلمان و حفظ جمعیت کلاس در اندازهای قابل مدیریت. اگر این شرایط مهیا باشند، دانشآموزان بهرهمند میشوند، چه دختران و پسران مجزا باشند و چه نباشند.
اندرسون: این ادعا که دختران و پسران به لحاظ ژنتیکی و گریزناپذیری متفاوتاند، بویژه عصبشناسیِ تفاوتهای در یادگیری مبتنی بر جنسیت، در مطالعات علمی رد شده است. اما، اعتقاد به تأثیر آن، هنوز به عنوان رویکردی در سیاستگذاری تحصیلی و تربیت حرفهای معلمان ادامه دارد. چطور میشود به شکلی موثرتر با این مسئله برخورد کرد؟
ویلیامز: در حین پژوهش برای این کتاب پدیدهٔ شگفتانگیزی را شناختم که به آن «جاذبهٔ گزینشی اطلاعات عصبشناختی» میگویند. گروهی از محققان دانشگاه یِیل طی مجموعه آزمایشهایی دریافتند که حتی ذکر اطلاعات عصبشناختی غیرمرتبط باعث میشود که ادعای فرد معتبرتر به نظر برسد. این یافته در عمل بدان معناست که ممکن است به سادگی به سوی پذیرش ادعاهایی دربارهٔ تفاوتهای زنان و مردان سوق داده شویم که به درستی اثبات نشدهاند، به شرط آنکه این ادعاها در پوشش لفاظیهای محکم ژنیتیکی عرضه شده باشند. همچنین متوجه شدم بخش زیادی از مسائل تربیتیِ «حساس به جنسیت» فعلی، به زبان شبهعلمی و جذاب ودر قالب تفاوتهای جنسیتی به مربیان و والدین تحمیل شده است. منظورم این نیست که تفاوتی میان دختران و پسران نیست. بلکه باید به کسانی که دانستههای فعلی را ملاک نتیجهگیری میدانند به دیدهٔ تردید نگاه کرد. علیرغم این حقیقت که بخش عمدهای از دانش عامیانه دربارهٔ تفاوتهای جنسی کم ارزش شده است، در دههٔ گذشته شاهد گسترش برنامههای مدارس دولتی بر مبنی آموزههای ساختگی بودهایم.
اندرسون: چشمانداز بحث دانشآموزان ترا-جنسیتی، با هدف بنا کردن آموزش تکجنسیتی در مسیرهای جدید و مهم و در قالب ارزیابی مجدد بحث آموزش تکجنسیتی در این کتاب ارائه شده است. در حالی که هر روز تعداد بیشتری از دانشآموزان با جنسیتهای دوگانه (پسر یا دختر) تعریف نمیشوند، آیندهٔ نظام آموزش تکجنسیتی را چطور میبینید؟
ویلیامز: مواجههٔ مدارس تکجنسیتی با مسئلهٔ روبهپیشرفت تنوع جنسیتی جالب خواهد بود. دفتر حقوق مدنی وزارت آموزش تصریح کرده است که طبق بند ۹، دانشآموزان تراجنسیتی و دانشآموزانی با جنسیت نامشخص در برابر تبعیضهای جنسیتمحور مستحق حمایت هستند. [تمامی مدارس ابتدایی و راهنمایی دولتی و خصوصی، مجتمعهای آموزشی، مدارس عالی و دانشگاههایی که از حمایت مالی فدرال بهرهمند هستند باید به بند ۹ پایبند باشند.] به علاوه، تمامی دانشآموزان موظفاند طبق هویت جنسیتی خود در برنامههای مدرسه مشارکت کنند.
شاید یکی از جاهایی که مدارس دولتی تکجنسیتی مایل به الگوگیری از آن باشند، مدارس عالی زنانه ملی است. در سالهای اخیر، تعدادی از معتبرترین مدارس عالی زنانه، شروط پذیرش خود را بازنگری کردهاند و آشکارا پذیرای درخواستهای دانشآموزان ترا-جنسیتی و یا دانشآموزانی با جنسیت نامشخص هستند. با این کار، این مدارس عالی گامهای مهمی را برمیدارند تا اطمینان حاصل کنند که تعهدشان به آموزش تکجنسیتی بهصورت غیرعمدی عدم مدارا و تبعیض را تداوم نمیبخشد.
اندرسون: بندی در قانون «هیچ بچهای نباید از تحصیل جابماند۷»، در سال ۲۰۰۱، به رشد آموزش تکجنسیتی سرعت بخشید؛ شما آن را «خیزش تجربیات تکجنسیتی» در کلاسهای مدارس دولتی در سراسر کشور توصیف میکنید. یکی از موافقان این قانون هیلاری کلینتون، سناتور سابق نیویورک بود، قانونی که به مجتمعهای آموزشی امکان میداد از کمکهای ویژهٔ دولتی به مدارس و کلاسهای تکجنسیتی استفاده کنند؛ طبق رأی او، آموزش تکجنسیتی گزینهای برای توسعهٔ مدارس دولتی محسوب میشود. او هماکنون نامزد ریاستجمهوری ایالات متحده است، فکر میکنید آموزش تکجنسیتی چه جایگاهی در برنامه هیلاری کلینتون دارد؟
ویلیامز: بسیاری از مسئولان از جمله هیلاری کلینتون آموزش تکجنسیتیِ دولتی را راهبردی اصلاحگر و دارای آیندهای روشن میدانستند. در آن زمان، بودجهٔ فدرال به تشویق «آزمایش» در حوزهٔ رویکردهای تکجنسیتی اختصاص داده شد. از آن زمان، صدها ابتکار عمل در زمینۀ مدارس دولتی تکجنسیتی مطرح شدهاند. ما از این مساله چه چیزی آموختیم؟ میشود پیشبینی کرد که طرفداران آموزش تکجنسیتی از موفقیت این تجربیات دم میزنند و برای اثبات این مدعا، نمونههایی گزینشی و محدود در دست دارند. اما واقعیت ماجرا را میتوان در ابتکار عملهای بسیار متعددی یافت که نتوانستهاند نتایج مثبتی را کسب کنند.
پینوشتها:
[۱] The American Association of University Women
[۲] National Association for Single Sex Public Education
[۳] اصطلاحی است که در برخی نظامهای آموزشی به دورههای آموزشی ابتدایی تا دبیرستان یعنی دوره تحصیلات رایگان اطلاق میشود.
[۴] Juliet A. Williams
[۵] The Separation Solution? Single-Sex Education and the New Politics of Gender Equality
[۶] حکم تاریخی دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا در خصوص غیرقانونی شدن جداسازی نژادی در مدارس آمریکا که در سال ۱۹۵۴ علیه هیأت آموزش و پرورش شهر توپیکا صادر گشت.
[۷] No Child Left Behind
نوجوانانی که در کشورهای انگلیسیزبان زندگی میکنند بهشکل روزافزونی روانرنجور شدهاند. چرا؟
در دنیای محدود شخصیتهای اصلی، بقیۀ آدمها صرفاً زامبیهایی مزاحم هستند