بررسی کتاب «آیندههای خیالی؛ آرزوهای واهی و پویایی سرمایهداری» نوشتهٔ ینس بکرت
سرمایهداری و ادبیاتْ نقطۀ اشتراک بزرگی دارند: خیالپردازیهای بیپایان. اما جالب است که تا امروز کمتر محققی روی این جنبۀ ادبیِ سرمایهداری تحقیق کرده است. ینس بکرت، جامعهشناس آلمانی، با کمکگرفتن از ادبیات تلاش کرده است نشان دهد خیالپردازی چطور در محاسبات اقتصادی ایفای نقش میکند. اما چیز دیگری هم در میان است: این خیالپردازیها معمولاً بهسودِ آدمهایی اندک و بهضررِ انبوهی از مردماند.
بروک هرینگتون، آتلانتیک — هرکس خانهای خریده، تجارتی راه انداخته یا چند دلاری صرف بختآزمایی کرده، دربارهاش خیالبافی کرده است که این تصمیم چطور میتواند آیندهاش را تغییر دهد. هر یک از این فعالیتهای اقتصادیْ پروازِ خیال نیز بوده است که امید و آرزوها را با محاسبهٔ سود و زیان ترکیب کرده است. البته تنها افراد نیستند که دست به چنین فعالیتهایی میزنند، سازمانهایی چون بانکها یا شرکتهای سهامی نیز، وقتی به خریداران مسکن و کارآفرینان وام میدهند یا سود سهام خود را پیشبینی میکنند، درواقع همین کار را انجام میدهند. هرچند برخی از این پیشبینیها ظاهراً مبتنی بر محاسبات عاقلانه و منطقی است، بیثباتی آینده اجتنابناپذیر است و اینجاست که خیالپردازی و رؤیا پا به عرصه میگذارند. برای اینکه حضور امر ناعقلانی در فعالیتهای مالی احساس نشود، عمل تصورکردنِ آینده در حوزهٔ امور مالیْ نامهای دیگری به خود میگیرد؛ «شَم»۱ و «خلاقیت» در این میان از محبوبیت بیشتری برخوردارند. اما دانشمندان نقش خیالپردازی در زندگی اقتصادی را بهندرت بهصورت نظاممند بررسی کردهاند. در جهانی که با دانشهای مالی و اقتصادی احاطه شده و سودای علمیشدن در سر میپروراند، خیالپردازی و خلاقیت در پیشبینی آینده، اغلب نادیده گرفته میشود؛ این واژگان با شکلی از تحقیق که سعی دارد تا حد ممکن ناشناختهها را کاهش داده و حوادث غیرمنتظره را از میان بردارد، سازگاری ندارد.
ینس بکرت، جامعهشناس آلمانی، بهشکلی جدی به این مسئله میپردازد. او تخیل را در مرکز تأملاتی گسترده دربارهٔ نقش آیندهٔ پیشبینیناپذیر در بهوجودآمدن سرمایهداری مدرن قرار میدهد. کتاب جدید او، با نام آیندههای خیالی: آرزوهای واهی و پویاییِ سرمایهداری، استدلالی بینقص و کاملاً مستند ارائه میدهد. این استدلال در دفاع از ظنی است که بسیاری دربارهٔ سرمایهداری داشتند: سرمایهداری قلعهای است در آسمان، ساختهشده بر پایۀ خیال و فرو رفته در ابرهای دغلکاری. بکرت در استدلال قانعکنندهٔ خود میگوید هیچ گوشهای از بازار نیست که در فرایند شکلگیری آیندههای خیالی، بِکر باقی مانده باشد. تازگیِ کار او در این است که راهی برای فهم این فرایند بهعنوان نظامی اجتماعی فراهم میآورد، راهی که همه، از افراد گرفته تا مؤسسات، در آن دخیل هستند.
یکی از وجوه جسورانه و متمایز این کتاب استدلال بکرت است. طبق این استدلال میتوان برای تحلیل پدیدههایی که اقتصاد از شرح و پیشبینی آنها عاجز بوده است، از نظریهٔ ادبی استفاده کرد. در اصل بکرت اصرار دارد که اگر خوانندگان میخواهند قبول کنند خیالپردازی نقشی بزرگ در کاپیتالیسم بازی میکند، باید این بینش را تا نتیجهٔ منطقی آن دنبال کنند، یعنی ابزار تحلیلیای را که در بررسی آثار ادبی مورد استفاده قرار میگیرد در بازار به کار ببرند. هرچند این سخن میتواند برای خوانندگانی که به سیطرهٔ نظریهٔ اقتصادی در تحلیل بازارها عادت بیشتری دارند شوکهکننده باشد، اما به دو دلیل فرصتی مناسب برای بازنگری در این سنتهاست: اول اینکه، خاطرهٔ شکست شرمآور مدلهای اقتصادی در بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ همچنان تازه است؛ دوم اینکه، تجزیه و تحلیلهای بعدی در قالب فیلمهای محبوبی چون «رکود بزرگ»۲، و «سوءاستفاده از جایگاه»۳ این نکته را یادآوری میکنند که پیش از آن حادثه تا چه حد تخیل و رؤیا به بازارها و رسانه تزریق شده بود. گرچه کتاب بکرت در مقایسه با این آثارْ رویکردی علمیتر و عقلیتر دارد، با ارائهٔ تصویری بزرگ از آن دسته جریانهای اجتماعی که باعث بهوجودآمدن چنین فجایعی میشوند، آنها را تکمیل میکند.
در این معنا، بکرت برای ساکنان مدرن سرمایهداری همان کاری را انجام میدهد که توتو برای دوروتی و همراهانش در جادوگر شهر اوز انجام میداد: او پردهٔ نمایش بزرگ را که مدتها جادو شده و بسیاری را آشفته و ترسانده بود کنار میکشد. تماشای نمایش بکرت -وقتی قرقرهها، اهرمها و دیگر سازوکارهای سازندهٔ تخیلات بازار را فاش میکند- ممکن است احساسات متضادی در خوانندگان به وجود آورد. دریکسو، هیجان عاطفی گناه (که از فرمان توجهنکردن به مرد پشت پرده سرپیچی میکند) و هیجان عقلی کشف فرایندی پیچیده (که در زندگی امروز بهشکل فزایندهای اهمیت پیدا کرده است) وجود دارد و درسویدیگر نیز کشف ملالآور این نکته که تخیلات آیندهمحور اقتصادی -حتی در لحظات اوج هیجان، مثلاً وقتی در تجارتهای پرسود، رؤیاهای ثروتمندشدن و لذتبردن از ظرفیت بیپایان بهشکل وسوسهانگیزی به تحقق نزدیک میشوند- اغلب ساختهٔ مردان کوچک و دونمایهای است که از امیدها و رؤیاهای دیگران بهنفع خود استفاده میکنند.
قطعاً نوآوران و نوابغ خلاقی همچون توماس ادیسون یا استیو جابز نیز وجود دارند که نقش بسیار سازندهای در تصور آینده ایفا کردهاند. بکرت در کتاب خود وجود این چهرههای شبهقهرمان و شیوههای آنان در مهارکردن ظرفیت خیالپردازی بهمنظور همکاریهای مثبت در جهان را تصدیق میکند؛ پیروزی آنها به این دلیل بود که علاوهبراینکه توانستند جهانهای جدید و بهتری را تصور کنند، دیگران را نیز متقاعد کردند در رؤیاهای آنها سهیم شده و حمایتشان کنند تا آن رؤیاها به واقعیت بدل شوند. اما به نظر میرسد در ازای هر ادیسون و استیو جابز، افراد بیشماری وجود دارند که بدون اینکه چیز با ارزشی به جهان عرضه کنند تنها از امیال انسانی استفاده میکنند تا خیالات خود را به آینده معطوف کنند.
بکرت، با نامبردن از چهرههای بدنام معاصر همچون برنارد مدوف۴، وجود این انسانهای دغل و بیمعنی را نیز تأیید میکند، اما تنها در حاشیه به بررسی دخالتهای آنها میپردازد. اگر نقدی به این کتاب وارد باشد این است که بسیار کم به تأثیر تقلب و کلاهبرداری در خیالستان سرمایهداری میپردازد. آن روی سکهٔ اعتماد، که شالودهٔ حیاتی بازارهاست و بکرت نیز توجه زیادی به آن نشان میدهد، کلاهبرداری است. حجم گستردهای از آثار علمی و محبوب به این موضوع میپردازند که تقلب و کلاهبرداری از همان آغاز در سرمایهداری جهانی نهادینه شده است، اما بکرت با کمال تعجب به این امر یا پیامدهای آن نمیپردازد.
این بهطور ویژه تأسفبرانگیز و ناگوار است، زیرا آثار محبوب فراوانی وجود دارند که در این موضوع غور کرده و میتوانند مثالهای سودمندی برای دفاع از استدلالهای بکرت در اختیار او قرار دهند. ازجملهٔ این آثار میتوان به رمان سال ۱۸۵۷ هرمان ملویل بهنام مرد مطمئن۵، و اعترافات فلیکس کرول۶ نوشتهٔ توماس مان اشاره کرد که تقریباً یک قرن پس از کتاب ملویل به چاپ رسید. هر دوی این رمانها در میل خود برای آشکارساختن یک چیز با بکرت مشترک هستند: شیوههایی که خیال و رؤیاپردازی، البته در شکلهای فاسد خود، بهوسیلهٔ آن بر بازار و دادوستد حکمرانی میکنند. اما وظیفهٔ شناخت کامل رابطهای که از نظر بکرت بین جهانهای خیالی و پول وجود دارد به نویسندهٔ دیگری محول خواهد شد.
اطلاعات کتابشناختی:
Beckert, Jens. Imagined futures: fictional expectations and capitalist dynamics. Harvard University Press, 2016
پینوشتها:
• این مطلب را بروک هرینگتون نوشته است و در تاریخ ۱۳ جولای ۲۰۱۶ با عنوان «The Capitalist’s Imagination» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان «سرمایهداریِ خیالانگیز» و با ترجمۀ امیر قاجارگر منتشر کرده است.
•• بروک هرینگتون (Brooke Harrington) استاد دانشکدۀ بازرگانی دانشگاه کُپنهاگن و نویسندۀ کتاب ثروت بدون مرز (Capital without Borders) است.
[۱] vision
[۲] The Big Short
[۳] Inside Job
[۴] Bernard Madoff
بزرگترین کلاهبردار مالی جهان است که با استفاده از ترفند پونزی در مدت پانزده سال در حدود ۶۵میلیارد دلار کلاهبرداری کرد. از او همچنین بهعنوان «فرانکشتاین امور مالی» نیز یاد میشود. (ویکیپدیا)
[۵] The Confidence Man
[۶] Confessions of Felix Krull