image

آنچه می‌خوانید در مجلۀ شمارۀ 18 ترجمان آمده است. شما می‌توانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.

نوشتار

فرزندِ کمتر، زمین پاک‌تر؟ این فرضیه را جدی نگیرید

بچه‌دارشدن ربطی به بحران‌های محیط‌زیستی ندارد

فرزندِ کمتر، زمین پاک‌تر؟ این فرضیه را جدی نگیرید

زمین از همیشه گرم‌تر شده و افزایش میزان انتشار دیاکسیدکربن آیندۀ این کرۀ خاکی را تهدید می‌کند. آتش این بحران چنان شعله‌ور شده که برخی فعالان اجتماعی و روزنامه‌ها به والدین جوان هشدار می‌دهند فکر بچه‌دارشدن را از سر خود بیرون کنند، اولاً به این دلیل که تولد هر بچه می‌تواند مقدار زیادی کربن به زمین تزریق کند و ثانیاً به‌دنیاآوردن کودک در این سیارۀ آتشین به‌هیچ‌وجه اخلاقی نخواهد بود. اما یافته‌های جدید حرف دیگری دارند. آیا واقعاً بچه‌دارشدن به وخامت حال زمین منجر می‌شود؟

سیگل ساموئل

سیگل ساموئل

عضو تحریریۀ پروژۀ «آیندۀ درخشان» در وب‌سایت ووکس

Vox

Having fewer kids will not save the climate

سیگل ساموئل، ووکس— روزبه‌روز به تعداد جوانانی که به‌خاطر تغییرات آب‌وهوایی از بچه‌دارشدن امتناع می‌کنند یا می‌خواهند بچه‌های کمتری داشته باشند افزوده می‌شود. صدای آن‌ها ظرف چند سال گذشته بلندتر شده است. زنان بریتانیایی جنبشی به راه انداخته‌اند به نام «اعتصاب علیه تولد»1 و اعلام کرده‌اند تا زمانی که دنیا دربارۀ آب‌وهوا هم‌صدا نشود و خود را نظم نبخشد، آن‌ها بچه‌دار نخواهند شد. شخصیت‌‌های برجستۀ آمریکایی همچون الکساندریا اکاسیو کورتز از این پرسش پشتیبانی کرده‌اند که آیا بارداری در زمانۀ ما از نظر اخلاقی قابل‌قبول است یا خیر.

یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌هایی که این گروه به آن اشاره کرده‌اند این است که بچه‌دارشدن باعث بدترشدن اوضاع آب‌وهوا می‌شود. منطق آنان به این شکل است که داشتن بچه اقدامی علیه زمین است، زیرا شما یک نفر دیگر را به زمین اضافه می‌کنید که میزان کربن بیشتری را در آن منتشر می‌کند، به‌علاوۀ فرزندانش، نوه‌هایش و همین‌طور الی آخر: رسوایی در پیِ رسوایی.

نیروی محرکۀ این منطق مطالعاتی است که مدعی است فرزندآوری منجر به نشر مقدار بسیار زیادی کربن می‌شود، بسیار بیشتر از میزان نشر کربن در دیگر کارهای زندگی، مانند رانندگی با ماشین یا خوردن گوشت. گزارش‌های رسانه‌ای این نکته را در بوق و کرنا کرده‌اند که اگر می‌خواهید با تغییرات آب‌وهوایی مبارزه کنید، داشتن فرزند کمتر بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.

اما بر اساس گزارش جدید بنیاد «فاندرز پلج»2 این نکته درست نیست. این بنیاد کارآفرینانی را که می‌خواهند بخشی از درآمدشان را به مؤسسات خیریۀ مؤثر اهدا کنند راهنمایی می‌کند.

تحقیق دربارۀ تأثیر تصمیم‌هایی که بر سبک زندگی مبتنی‌اند و برای آب‌وهوا مخرب‌اند، غالباً، با این مشکل مواجه است که تغییرات احتمالی در سیاست‌گذاری دولتی در آینده را در نظر نمی‌گیرد. اما محققان بنیاد فاندرز پلج معتقدند سیاست‌گذاریِ آب‌وهوا قطع‌به‌یقین در زمان زندگیِ فرزندان و نوه‌هایمان بسیار سخت‌گیرانه‌تر خواهد شد.

این امر لااقل در برخی از کشورها محتمل به نظر می‌رسد، زیرا پیشرفت‌ها در فناوریِ پاک دارد راه گذار به انرژی سبز را هموارتر می‌کند و برخی دولت‌ها از همین حالا به این موضوعات علاقه نشان می‌دهند. به‌عنوان مثال، انگلستان اکنون از نظر قانونی موظف است تا سال ۲۰۵۰ انتشار گازهای گلخانه‌ای را به میزان خالصِ صفر برساند و از سال ۲۰۳۵ فروش خودروهای آلاینده در این کشور ممنوع خواهد بود. این نوع سیاست‌ها می‌توانند میزان آسیب‌های محیط‌زیستیِ فرزندانمان را محدود کنند.

فاندرز پلج در گزارش خود از اهداف و سیاست‌‌‌های پیش‌بینی‌شدۀ کشورها در زمینۀ آب‌و‌هوا بهره‌ برده ‌است تا تخمین بزند با پرهیز از طیفی از انتخاب‌های مربوط به سبک زندگی می‌توان از انتشار چند تن کربن جلوگیری کرد.

در این گزارش آمده است:‌ «وقتی ما سیاست‌گذاری را مورد توجه قرار دهیم، برخی تصمیمات مانند حرکت به‌سمت اتومبیل‌ برقی اثر زیادی دارد. سایر موارد، مانند خریدن الکتریسیتۀ سبز و مسافرت هوایی داخل اتحادیۀ اروپا، بسیار کمتر از آنچه در ابتدا به نظر می‌آیند، تأثیرگذار هستند و بعضی حتی تأثیری ندارند.

اما عجیب‌ترین مورد به تأثیر بچه‌دارشدن بر آب‌وهوا مربوط می‌شود.

مقایسۀ تأثیرات اقلیمیِ امکان‌های مختلف سبک‌ زندگی، با و بدون درنظرگیریِ سیاست‌گذاری
بهترین راه برای دیدن اینکه امکان‌های مختلف سبک‌ زندگی چقدر بر آب‌وهوا تأثیر می‌گذارند مشاهدۀ چند نمودار است.

برای شروع، به این نمودار نگاهی بیندازید که نشان می‌دهد، با چند تصمیم مختلف، می‌توانید از انتشار چند تن ‌دی‌اکسید‌کربن جلوگیری کنید. این نمودار تغییرات در سیاست‌گذاری دولت را به حساب نمی‌آورد.

اگر فقط به این نوع نمودارها توجه کنید، نتیجه روشن است: داشتن فرزند کمتر با اختلاف زیادی بهترین کاری است که می‌توانید برای نجات کرۀ زمین انجام دهید. درست است؟‌

اما عجله نکنید!

این تخمین‌ها فرض می‌کنند میزان انتشار کربنِ فرزندانتان در آینده با نرخی ثابت ادامه پیدا خواهد کرد. این فرض به دو دلیل به‌شدت غیرواقع‌بینانه است.

اول اینکه میزان انتشار کربن، به‌ازای هر فرد، در اکثر کشورهای ثروتمند رو به کاهش است. با توجه به شکست سیاست‌های آب‌وهوایی ایالات‌متحده، ممکن است این‌گونه به نظر نرسد، ولی این گزاره صحت دارد؛ حتی در ایالات‌متحده هم انتشار سرانۀ کربن از سال ۲۰۰۵ در حال کاهش است (توجه داشته باشید این بدان معنا نیست که آمریکایی‌ها عملکرد خوبی دارند. گرچه میزان انتشار سرانۀ کربن در این کشور در حال کاهش است، این کاهش از ارتفاع بسیار زیادی انجام می‌گیرد، زیرا ایالات‌متحده بدترین سرانۀ انتشار کربن را در جهان دارد).

دوم اینکه بسیاری جاها اکنون اهداف آب‌وهوایی را با الزامات قانونی همراه کرده‌اند و همچنین برنامه‌هایی برای قیمت‌گذاری انتشار کربن دارند که، در چند دهۀ آینده، آن‌ها را وادار به کربن‌زدایی می‌کند (حداقل در برخی بخش‌ها). این موارد اتحادیۀ اروپا، انگلستان، سوئیس، کالیفرنیا و ده ایالت شمال شرقی ایالات‌متحده را شامل می‌شود. آن ده ایالت شمال شرقی آمریکا، که طرح گازهای گلخانه‌ای منطقه‌ای را شکل می‌دهند، عبارت‌اند از: کنتیکت، دلاوِر، مین، مریلند، ماساچوست، نیوهمپشایر، نیوجرسی، نیویورک، رودآیلند و ورمونت.

هرچه دولت‌های بیشتری سیاست‌‌های محافظت از آب‌وهوا را تصویب کنند -مانند تحمیل قیمت‌گذاری کربن و لحاظ‌کردن حمل‌ونقل جاده‌ای و گرمایش خانگی در بازارهای کربن- تأثیر مستقیم فرزندان و نوه‌های شما بر آب‌وهوا کمتر می‌شود. همان‌طور که محققان بنیاد فاندرز پلج توضیح می‌دهند:

در نظامی که محدودیت سفت و سختی در تولید گازهای گلخانه‌ای دارد، داشتن فرزندی که برقِ آلوده‌کننده مصرف کند تقاضا برای مجوز انتشار کربن را افزایش می‌دهد، اما این لزوماً منجر به کاهش انتشار در جایی دیگر می‌شود و بر انتشار سراسری و کلی کربن اثری نمی‌گذارد. این نکته در نوشته‌های علمی به «اثر تشک آب» معروف است:‌ اگر انتشار کربن را در جایی کاهش دهید، در جایی دیگر ظاهر می‌شود و برعکس.

در دنیای واقعی همه‌چیز ممکن است کمی آشفته شود، بنابراین ممکن است اثر تشک آب دقیقاً آن‌طور که در مدل نظری عمل می‌کند جواب ندهد. اما این واقعیت همچنان باقی است که سیاست دولتی تفاوت فاحشی ایجاد می‌کند. و وقتی شما سیاست‌گذاری را لحاظ می‌کنید، در نمودارها تغییر بزرگی اتفاق می‌افتد.

در اینجا همان نمودار قبلی را می‌بینیم، اما این بار با یک نوار اضافی که نشان می‌دهد، وقتی تغییر در سیاست‌گذاری‌ها را لحاظ می‌کنیم، تخمین‌ها چگونه تغییر می‌کنند.

همان‌طور که می‌بینید، هنوز به نظر می‌رسد داشتن یک فرزند کمتر روش مطمئنی در کاهش انتشار کربن است، اما به‌هیچ‌وجه نزدیک به آن اندازه که در نمودار اول به نظر می‌رسید مؤثر نیست. دیگر این گزینه بقیۀ گزینه‌ها را کم‌اهمیت نشان نمی‌دهد.

در این مدل، به‌جای داشتن یک فرزند کمتر، می‌توانید از چند مسافرت هوایی به آن طرف اقیانوس اطلس صرف‌نظر کنید و به همان میزان در انتشار کربن صرفه‌جویی کنید. اگر جوانی باشید که آرزو دارد پدر و مادر شود، این‌ گزینه فداکاریِ معقول‌تری به نظر می‌رسد.

چه گزینه‌ای از فرزندِ کمتر داشتن بهتر است؟ کمک به خیریه‌های مؤثر در زمینۀ آب‌وهوا
وقتی به تغییراتی فکر می‌کنیم که می‌توانیم، برای کمک به آب‌وهوا، در سبک‌ زندگی‌مان ایجاد کنیم، معمولاً مواردی مثل مسافرت هواییِ کمتر، رانندگیِ کمتر و خوردنِ مقدار گوشت کمتر به ذهنمان می‌آید و واضح است که همۀ این‌ها کارهای خیلی خوبی است که باید انجام شود. اما اقدام عالی دیگری هم وجود دارد که غالباً کمتر از آن یاد می‌شود:‌ کمک مالی به مؤسسات خیریه در زمینۀ آب‌وهوا.

لازم به یادآوری است که همۀ مؤسسات خیریه به یک اندازه خوب نیستند. برخی که ادعا می‌کنند اقدامات خوبی برای آب‌وهوا انجام می‌دهند در واقع هیچ کاری نمی‌کنند؛ یا شاید بهتر باشد که اصلاً کاری انجام ندهند. اما چند مؤسسۀ خیریه در زمینۀ آب‌وهوا هستند که نشان داده‌اند فوق‌العاده مؤثرند.

بنیاد فاندرز پلج در گزارشی در سال ۲۰۱۸ دو گروه را نام برد: «ائتلاف کشورهای دارای جنگل‌های استوایی»3 که سازمانی بین دولتی است متشکل از کشورهایی که جنگل استوایی دارند و نقش مهمی در کاهش انتشار کربنِ ناشی از جنگل‌زدایی بازی می‌کند. و گروه دیگر «نیروی ویژه هوای پاک»4 که سازمانی غیرانتفاعی مستقر در ایالات‌متحده است و به کاهش آلودگی هوا کمک می‌کند. طبق محاسبات بنیاد فاندرز پلج، می‌توانید با کمک مالی به این گروه‌ها، با پرداخت دوازده سنت تا یک دلار، از انتشار یک تن کربن جلوگیری کنید (برای اینکه ارزش این مقادیر را درک کنید خوب است بدانید که بیشتر سازمان‌ها نمی‌توانند با هزینه‌ای کمتر از دو دلار از انتشار همین مقدار کربن جلوگیری کنند. به‌طور متوسط، هر آمریکایی در یک سال باعث انتشار حدود ۱۶ تن کربن می‌شود).

در گزارش جدید، محققان فاندرز پلج این اقدام، یعنی کمک مالی به این مؤسسات، را با دیگر تصمیمات مربوط به سبک زندگی مقایسه کرده‌اند.

همان‌طور که در این نمودار مشاهده می‌کنید، یافته‌ها قابل‌توجه است.

معلوم شده است که اگر هزار دلار به مؤسسات خیریۀ مربوط به آب‌وهوا اهدا کنید، می‌توانید اثرِ داشتن یک فرزند کمتر را کاملاً کاهش دهید.

در این گزارش آمده است: «کمک‌های مالیِ شخصی بزرگ‌ترین اهرمی است که افراد دربارۀ آب‌وهوا دارند و همواره باید از اولویت‌های اصلی افراد آگاه از وضعیت آب‌وهوا باشد».

البته به همۀ این موارد به دیدۀ تردید بنگرید. این گزارش مبتنی بر تخمین‌هایی دربارۀ آینده صورت گرفته و ازاین‌جهت نباید آن را قطعی به شمار آورد. دشوار است با قطعیت پیش‌بینی کنیم دقیقاً چه نوع سیاست‌هایی در چند دهۀ آینده مناسب خواهد بود، زیرا دولت‌ها همیشه به قول‌های خود عمل نمی‌کنند.

نویسندگان تصدیق می‌کنند که برآوردهایشان «نباید به‌عنوان تخمینی کاملاً دقیق در نظر گرفته شود، زیرا فرضیه‌ها و تردیدهای مختلفی در پی تجزیه و حلیل می‌آیند». باوجوداین، چون به نظر آن‌ها نتیجه‌گیری‌شان مستدل است، دست از ارائۀ چند دلیل برنمی‌دارند.

آن‌ها می‌گویند «اولاً، حوزه‌های قضایی که برای خود اهداف جاه‌طلبانه‌ای دربارۀ آب‌وهوا تعیین می‌کنند تمایل دارند به آن اهداف دست پیدا کنند یا، درغیراین‌صورت، دست‌نیافتن به اهداف حداقل فشار سیاسی شدیدی را برای اصلاح مسیر فراهم می‌کند. ثانیاً، برای تغییر نتیجه‌گیری ما، اهداف آب‌وهوایی باید به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای دستِ‌کم گرفته شوند؛ حتی وقتی فرض می‌کنیم ایالات‌متحده درست تا سال ۲۰۸۰ کربن‌زدایی خواهد شد، میزان انتشار کربن به‌ازای هر کودکِ بیشتر همچنان فقط در حدود ۱۴ تن در سال است، معادل کمک مالی سالیانه ۱۴۰ دلار».

از این مطلب نباید به‌اشتباه این‌طور برداشت کرد که شما می‌توانید هرچقدر می‌خواهید کربن منتشر کنید و بعد از کمک‌های مالی برای جبران آن استفاده کنید (تضمینی نیست که هیچ میزانی از جبران جلودار آن اندازه از ‌دی‌اکسید‌کربن منتشرشده باشد؛ این کار، در وهلۀ اول، صرفاً کاهش انتشار دی‌اکسیدکربن را تضمین می‌کند!). به‌جای اینکه به فکر کمک مالی به‌عنوان نوعی جبران باشید، آن را به‌عنوان راهی ببینید که به‌وسیلۀ آن می‌توانید تأثیر مثبت زیادی ایجاد کنید.


دلیل مهم دیگری که برخی افراد نمی‌خواهند در دوران اختلال آب‌وهوایی بچه‌دار شوند
علاوه‌بر نگرانی بابت اینکه بچه‌های بیشتر اوضاع را وخیم‌تر می‌کنند، ترس دیگری جوانان را تحریک می‌کند که از تصمیم بچه‌دارشدن چشم بپوشند: ترس از اینکه بچه‌دارشدن در این روزگار یعنی محکوم‌کردنِ آن کودک به زندگی مشقت‌باری در یک سیارۀ داغ.

آن ترس به این سؤال فلسفی برمی‌گردد که والدین چه دینی به فرزندانشان دارند. برای مثال، اگر معتقد باشید وظیفۀ والدین است که به فرزندان خود زندگی‌ای ببخشند که شادی‌اش تا حدی به درد و رنج‌هایش بچربد، آنگاه شاید بپرسید که، در دوران اختلال آب‌وهوایی، آیا می‌توانید آن مسئولیت را انجام دهید یا نه.

برخی افراد به مواردِ استثنایی‌ای مثل آتش‌سوزی‌های بزرگ یا سیل‌هایی نگاه می‌کنند که در منطقۀ آنان رخ خواهند داد و دیگر مطمئن نیستند بتوانند آینده‌ای به اندازۀ کافی امن برای کودکانشان رقم بزنند. این نگرانی بیشتر برای افراد کم‌درآمد، رنگین‌پوست و کسانی صدق می‌کند که در کشورهای درحال‌توسعه زندگی می‌کنند، زیرا آن‌ها بیش از همه از تغییرات آب‌وهوایی اثر می‌پذیرند.

توجه به این نکته مهم است که نباید با چنین نگرانی‌هایی سایر افراد را هنگام تصمیم دربارۀ تولیدمثل تحت‌فشار قرار داد. یکی از مشکلات گفتمان جمعیت و آب‌وهوا این است که به‌راحتی می‌تواند از آن برای اهداف غیرمترقبه‌ای مانند ترویج مهار جمعیت در مناطق فقیر سوءاستفاده کرد. ازآنجاکه بسیاری از کشورهای ثروتمند هم‌اکنون نرخ زادوولد بسیار پایینی دارند، این استدلال که افراد باید فرزندان کمتری داشته باشند ممکن است به‌طور نامتناسبی بر رنگین‌پوستان ساکن در کشورهای درحال‌توسعه اثر بگذارد. درحالی‌که برخی خواهان دستیابی به خدمات بهترِ تنظیم خانواده و پیشگیری از بارداری‌اند، برخی دیگر خانواده‌هایی پرجمعیت می‌خواهند. خب اخلاقی نیست که، برای مقابله با بحرانی که فعالیت کشورهای ثروتمند رقم زده است، بخواهیم خانواده‌های کشورهای توسعه‌نیافته را کنترل کنیم.

همچنین گفتنی است که این اولین بار در تاریخ نیست که نسلی مجبور می‌شود بپرسد آیا بچه‌دارشدن از نظر اخلاقی قابل‌قبول است یا نه. بسیاری در طول جنگ سرد، یعنی وقتی ترس از نابودی هسته‌ای بالا گرفته بود، همین سؤال را از خود می‌پرسیدند. همان‌طور که ماری آنیز هگلر نیز اشاره کرده است، سیاه‌پوستان ایالات‌متحده نیز همین سؤال را از خود می‌پرسند، زیرا می‌دانند بچه‌دارشدن یعنی واردکردن این کودکان به نظامی نژادپرست.

یکی از مواردی که باعث می‌شود افراد با وجود این مسائل بچه‌دار شوند این ایده است که ما هرگز نمی‌توانیم بفهمیم در پیچ بعدی چه پیش می‌آید. شاید جنگ هسته‌ای شروع نشود. شاید قوانین نژادپرستانه ساقط شود. شاید چند بچه در نسل آینده -از جمله بچۀ شما، شاید!- کسانی باشند که سر درآورند چگونه از انرژی پاک برای نجات کرۀ زمین استفاده کنند.

این ما را به مهم‌ترین نقطه می‌رساند. آن گزینه‌های مختلف سبک زندگی که در سطح فردی انتخاب می‌کنیم از اهمیت بالایی برخوردارند، زیرا با هم جمع می‌شوند. اما مهم‌تر از اینکه بخواهید چند فرزند داشته باشید این است که چه زمانی کشورتان استفاده از سوخت‌های فسیلی را متوقف می‌کند. گذار گسترده به منابع انرژی پاک که با تغییر در سیاست‌گذاری دولت محقق می‌شود پیروزی بزرگی است که باید روی آن تمرکز کنیم.

حتی اگر بخواهیم به‌طور چشمگیری میزان زادوولد را کاهش دهیم، حتی اگر شما و هرکه می‌شناسید هیچ بچه‌ای نداشته باشید، مادامی‌که از مصرف سوخت‌های فسیلی دست نکشیم آب‌وهوا همچنان محکوم به بدترشدن است. عامل مهم در اینجا همین است، و منطقی است بر این مسئله تمرکز کنیم و نه بر انتخابی فردی که تأثیر به‌مراتب کمتری دارد از تبلیغات و فداکاریِ بزرگی که هزینه‌اش را باید والدین احتمالی آینده بدهند.

و یک چیز دیگر را نیز باید در نظر گرفت. آن مسئله واقعیت آشکاری است، ولی واقعیتی که اغلب اوقات از گفت‌وگوهای مربوط به آب‌وهوا و کودکان کنار گذاشته می‌شود این است که بچه‌ها فقط انتشاردهندۀ کربن نیستند. آن‌ها همچنین به‌طور خارق‌العاده‌ای انتشاردهندۀ شادی و معنا و امیدند. این احساسات همان چیزی است که خوشبختانه ما را برمی‌انگیزد تا شبانه‌روز برای تغییرات ضروریِ جهان تلاش کنیم.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را سیگل ساموئل نوشته و در تاریخ ۱۳ فوریۀ ۲۰۲۰ با عنوان «Having fewer kids will not save the climate» در وب‌سایت ووکس منتشر شده است و برای نخستین بار با عنوان «فرزندِ کمتر، زمین پاک‌تر؟ این فرضیه را جدی نگیرید» در هجدهمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ حمیدرضا کیانی منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۲با همان عنوان منتشر کرده است.

سیگل ساموئل (Sigal Samuel) عضو تحریریۀ پروژۀ «آیندۀ درخشان» در وب‌سایت ووکس است. او فارغ‌التحصیل رشتۀ نویسندگی خلاق از دانشگاه بریتیش کلمبیاست و دربارۀ هوش مصنوعی، علوم اعصاب، فلسفۀ اخلاق و ارتباط دین و تکنولوژی می‌نویسد. ساموئل پیش‌ازاین در نشریۀ آتلانتیک مسئولیت سرویس حوزۀ دین را بر عهده داشت. یادداشت‌های تحسین‌شدۀ او، که برندۀ جایزه نیز شده‌اند، در وب‌سایت‌های بازفید و دیلی بیست منتشر شده‌اند. رمان او عرفان و پایان مایل (The Mystics of Mile End) نام دارد.

پاورقی

  • 1
    BirthStrike
  • 2
    Founders Pledge
  • 3
    Coalition for Rainforest Nations
  • 4
    Clean Air Task Force

مرتبط

«عجیب»ها کیستند و چرا این‌قدر در دنیای هنر و ادبیات زیادند؟

«عجیب»ها کیستند و چرا این‌قدر در دنیای هنر و ادبیات زیادند؟

عجیب‌ها در همه جای دنیا دارند به هم شبیه‌تر می‌شوند

نوستالژی دیگر یک بیماری نیست

نوستالژی دیگر یک بیماری نیست

امروزه روان‌شناسان معتقدند نوستالژی احساسی تقریباً همگانی و اساساً مثبت است

پیش روان‌کاو مشهوری می‌رفتم که از من متنفر بود

پیش روان‌کاو مشهوری می‌رفتم که از من متنفر بود

آیا روان‌کاوان حق دارند هر طور که دلشان می‌خواهد دربارۀ مراجعانشان بنویسند؟

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0