در طول قرن گذشته، دههبهدهه، مُد مخدّرها عوض شده است: از کوکائین و هروئین در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، تا الاسدی در دهۀ ۱۹۵۰، اکستازی و کوکائین در دهۀ ۱۹۸۰، تا داروها و روانگردانهای بهبوددهندۀ قوای شناختی و بهرهوری در دوران امروزی. اما چرا در این سالها مخدّرها مدام تغییر کردهاند؟ گویا موادی که در هر بُرهه مصرف میشود تا حد زیادی متناسب با فرهنگ آن عصرند، و کاربرد مخدّرها، دریچهای بسیار کارا برای فهم فرهنگی است که در آن به سر میبریم.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است از کُدی دلستراتی که پیش از این با عنوانِ «هر نسلی مخدّر خاص خودش را دارد» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را در اینجا بخوانید.
به کمک موادی که الگوهای فرهنگمان در قرن گذشته را شکل دادهاند، میتوانیم مشخص کنیم که هر نسل بیش از هرچیز مشتاق چه بوده و چه چیزی را کم داشته است. پس مخدرهای یکیدوروزه بر پرسشی فرهنگی دلالت میکنند که نیازمند پاسخ است: خواه آن پرسش عطش تعالی معنوی باشد، یا بهرهوری، سرخوشی، خودمتفاوتپنداری یا آزادی. بدینترتیب، موادی که مصرف میکنیم بازتابی است از عمیقترین میلها و کمبودهایمان، یعنی دقیقاً همان احساساتی که فرهنگ زیستمان را خلق میکنند.
فایل صوتی نوشتار «هر نسلی مخدّر خاص خودش را دارد» را گوش کنید.
خشونت برای بیشتر آدمها غیرقابلفهم است. نظریهای جدید میگوید خشونت نه ذاتی است، نه عقلانی
آیا واقعاً به بازیهای ویدئویی «معتاد» میشویم؟
شاید در نهایت مهمترین چیزی که ما انسانها را از حیوانات متمایز میکند توانایی احساس انزجار باشد
اقتصاد زبان قدرت است و همۀ ما را تحت تأثیر قرار میدهد، پس بهتر است دربارۀ آن بدانیم