در پربازدیدهای این ماه میخوانید: «استخوان شکسته و قلب شکسته برای مغز فرقی نمیکند» نوشتۀ الیتسا دِرمِنژیسکا، «کمتر بخوانید ولی دوباره بخوانید» نوشتۀ رولف دوبلی، «واقعیت نظر افراد را تغییر نمیدهد» نوشتۀ اُزان وارُل و «رابرت گرین هفت گروهی را معرفی میکند که در شبکههای اجتماعی آرامشمان را بههممیزنند» نوشتۀ رابرت گرین.
3 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب این مجموعه، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• استخوان شکسته و قلب شکسته برای مغز فرقی نمیکند
طردشدن فقط به سلامت ما آسیب نمیرساند بلکه میتواند کشنده باشد
فرقی نمیکند بیمحلی و طردشدن از طرف دوست و آشنا باشد یا یک غریبه. حتی خیلی فرقی نمیکند این رفتار دلیل جدی و مهمی دارد یا بهخاطر اتفاقی پیشپاافتاده باشد. تنها چیزی که واقعاً اهمیت دارد این است که وقتی کسی را نادیده میگیرند، حسابی «دردش» میگیرد. اما آیا تاحالا فکر کردهاید که این درد دقیقاً چطور دردی است؟ تحقیقات علمی سرنخهایی برای ما دارند: مغز انسان میان استخوان شکسته و قلب شکسته تفاوتی قائل نیست.
• رولف دوبلی: کمتر بخوانید ولی دوباره بخوانید
برخی از کتابها در قفسه هستند که نمیتوانم با اطمینان بگویم که آیا تا به حال آنها را خواندهام یا نه
پس از مدتی سر وقت کتابخانه و کتابهایمان که میرویم اکثرشان دیگر با هم تفاوت زیادی نمیکنند، چون تقریباً چیز زیادی از آنها یادمان نمیآید؛ محتوای هر کتاب صرفاً بهصورتی مبهم و آشفته از ذهن ما عبور میکند. در چنین مواقعی ابتدا پریشان میشویم که مشکل از حافظۀ ضعیف خودمان است یا شاید کتابها تأثیر اندکی بر ما داشتهاند. اما وقتی میفهمیم بسیاری از دوستانمان هم همین تجربه را دارند کمی احساس آسودگی میکنیم. اگر محتوای کتابها تا بدین حد کم به خاطر میمانند، اساساً اهمیت مطالعه در چیست؟ رولف دوبلی، نویسندۀ کتاب «هنر شفاف اندیشیدن»، پیشنهادهایی دارد.
• واقعیت نظر افراد را تغییر نمیدهد
تغییر نظر افراد، یا خودمان، پیچیدهتر از چیزی است که تصور میکنیم
کدام واقعیت قادر است نظر ما را تغییر بدهد؟ اکثر ما تصور میکنیم ذهن بیطرفی داریم و اگر استدلال مخالفی بر مبنای «دادهها» و «واقعیتهای عینی» باشد، نظرمان را بدون لجبازی تغییر میدهیم. اما شاید مهمترین واقعیت این باشد که «ذهن صرفاً پیرو واقعیتها نیست» و لجبازتر از چیزی است که اغلب خیال میکنیم. با این حساب اگر واقعیتها جواب نمیدهند پس چطور میشود نظری را تغییر داد؟ حال چه نظر خودمان باشد چه نظر دیگران.
• رابرت گرین هفت گروهی را معرفی میکند که در شبکههای اجتماعی آرامشمان را بههممیزنند
بدانید این افراد از یک قماش نیستند و نمیشود با آنها یکجور رفتار کرد
معمولاً تلاش میکنیم در حضور دیگران مؤدب باشیم و با آنها همدلی کنیم. پشت سرشان میتوانیم کاملاً رذل باشیم، اما جلوی رویشان سخت است؛ چون احتمالا بلافاصله مجازات میشویم. اما اگر حضور فیزیکی افراد و ارتباط رودررویی که مانع رفتار بیادبانه میشود را حذف کنیم چه؟ رابرت گرین، نویسندۀ کتاب پرفروش «۴۸ قانون قدرت»، هفت گروهی را معرفی میکند که در شبکههای اجتماعی، در نبود ارتباط رودرروی کاربران، آرامش بقیه را بههممیریزند و راههایی برای مهارکردن قدرت مخرب آنها پیشنهاد میدهد.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد