بررسی کتاب

آیا تجربۀ سفر فضایی می‌تواند ما را به آدم بهتری تبدیل کند؟

احساس کوچک‌بودن در جهانْ چشم‌اندازی است که بسیار لازمش داریم

آیا تجربۀ سفر فضایی می‌تواند ما را به آدم بهتری تبدیل کند؟

فضانوردان غالباً آدم‌هایی‌اند مهندسی یا پزشکی خوانده، اهل عمل، و ورزیده و نترس. کسی از آن‌ها انتظار ندارد حرف‌های الهام‌بخش بزنند یا فلسفه ببافند، اما خیلی از فضانوردان، بعد از آنکه از سفری فضایی بازمی‌گردند، از تجربۀ عجیبی حرف می‌زنند که با دیدنِ زمین از آن بالا به آن‌ها دست داده است: نوعی حس ابهت و عظمت، درکِ ناچیزبودن حیات انسان، و احساس خضوع و فروتنی. آن‌ها زمینی را می‌بینند عاری از مرزکشی، و البته آسیب‌پذیر و شکننده. چطور باید این احساس را توضیح داد؟

Guardian

;Awe, wonder and the overview effect: how feeling small gives us much-needed perspective

جولیا بِرد، گاردین— تردیدی نیست که فضانوردان بهترین شاهدانِ این واقعیت‌اند که کلید درک ابهت و شگفتیْ احساس کوچکی است. نمونه‌اش کاپیتان جیم لاوِل است که شب کریسمس سال ۱۹۶۸، وقتی سوار بر فضاپیمای آپولو۸ بود، دستش را جلوی پنجره بلند کرد و دید که کل سیاره دارد ناپدید می‌شود. بعداً گفت «فهمیدم که اگر همۀ آنچه تا به‌ حال شناخته‌ام پشت انگشت شستم جا شده، پس همۀ ما چقدر ناچیزیم». نیل آرمسترانگ، اولین انسانی که در تاریخ قدم بر ماه گذاشت، نیز دقیقاً همان کار را کرد. بعدها به خاطر آورد: «ناگهان به ذهنم خطور کرد که آن نخودِ کوچکِ قشنگ و آبی زمین است. شستم را بلند کردم و یک چشمم را بستم و شستم سیارۀ زمین را پشت خودش محو کرد. احساس نکردم غولم؛ احساس کردم خیلی خیلی کوچکم».

• نسخۀ صوتی این نوشتار را اینجا بشنوید.

ما، طی چند دهۀ گذشته، صدها انسان را به فضا پرتاب کرده‌ایم که اکثرشان سابقه‌ای در مهندسی، علوم، پزشکی یا امور نظامی داشته‌اند و تقریباً همۀ آن‌ها با چشمانی بازگشته‌اند که گویی برای همیشه باز مانده‌اند. کهنه‌سربازان ناگهان از وجد حرف می‌زنند، ریاضی‌دان‌ها از سعادت و زیست‌شناسان از تعالی سخن می‌گویند. تأثیرِ روان‌شناختیِ پرواز در فضا و دیدن زمین همچون نقطه‌ای ساده اصطلاحی برای خودش دارد: «اثر کُل‌نگری»۱. این تعبیر را فرانک وایت، نویسندۀ کتابی به همین نام، در سال ۱۹۸۷ ساخته است. وایت آن را چنین تعریف کرد: «واکنشی عمیق به مشاهدۀ زمین از بیرون جو».

اثر کُل‌نگری فضانوردان را، وقتی با ایمان بازیافته یا در جست‌وجوی خرد از فضا بازمی‌گردند، به «ایمان‌گسترانی [تبدیل می‌کند] که حقیقتِ مدارِ زمین را موعظه می‌کنند». این تجربه برای برخی از آن‌ها نوعی سرخوشی ماندگار ایجاد می‌کند که به تغییر دائمی چشم‌اندازشان منجر می‌شود. یوری گاگارین، کیهان‌نورد روسی، نخستین انسانی که به فضای خارج [از زمین] پا گذاشت و، در سال ۱۹۶۱، ۱۰۸ دقیقه به دور زمین چرخید، پشت بلندگوها می‌گفت «موقع چرخیدن به دور زمین در فضاپیما، دیدم که سیاره‌مان چقدر زیباست. مردم! بیایید این زیبایی را حفظ کنیم و، به‌جای نابودکردنش، آن را گسترش دهیم».

در سال‌های اخیر، دانشمندان در تلاش بوده‌اند تا اثر کُل‌نگری را بسنجند و بفهمند. حتی افرادی را به فضای شبیه‌سازی‌شده۲ فرستاده‌اند تا آنجا از خلال دریچه‌ها کهکشان‌ها را تماشا کنند و سپس دربارۀ واکنش‌هایشان از آن‌ها پرس‌و‌جو کرده‌اند، اما هنوز روایت‌ فضانوردان بهترین بینش‌ها را در اختیار می‌گذارد. کلماتی که به کار می‌برند انباشته است از احساس ابهت، از فهمی مبنی ‌بر اینکه زمین، با اتمسفری به ‌نازکیِ ورق کاغذ، چقدر شکننده است و چقدر باید کار کرد تا از آن و ساکنان آن محافظت شود.

به ‌گفتۀ محمد أحمد فارس، فضانورد سوری، زمانی‌که از فضا به زمین نگاه می‌کنید، «جای زخمِ مرزهای ملی» ناپدید می‌شود. سم دورِنس آمریکایی گفت، پس ‌از اینکه از استراتوسفر گذشت و به درون فضای سیاه پرتاب شد، احساساتی شد، به ‌این ‌دلیل که «از زمین کنده می‌شوید، اما هم‌زمان احساس پیوندی باورنکردنی با زمین دارید، شبیه هیچ احساسی که تاکنون داشته‌اید نیست». می جِمیسن نخستین زن سیاه‌پوستی است که به فضا سفر کرد و در سال ۱۹۹۲، سوار بر شاتل فضایی اِندِوِر، ۱۲۷ بار به دور زمین چرخید. او می‌گوید احساس «پیوستگی شدیدی با باقی کائنات» کرده است (او بعدها به دانشجویانش گفت «بهترین شکل زندگی این است که ژرف زندگی ‌کنید و چشمتان به بالاها باشد»).

اصطلاح ژاپنی یوگِن۳، که از مطالعات زیبایی‌شناسانه اخذ شده است، گاهی برای توصیف خیره‌شدن به فضا استفاده می‌شود. می‌گویند معنایش «درک عمیق و رازآلودی از زیبایی جهان … و زیبایی اندوهگین رنج بشری است»، هرچند معنا و ترجمۀ آن وابسته به زمینه است. زه‌آمی موتوکیو، هنرپیشه و زیبایی‌شناس ژاپنی، برخی از راه‌های رسیدن به یوگن را شرح داده است:

• تماشای غرق‌شدن خورشید در پس تپه‌ای پوشیده از گل.
• سرگردانی در جنگلی عظیم بدون اندیشۀ بازگشت. ایستادن بر ساحل و خیره‌شدن در پی قایقی که در پس جزایر دوردست ناپدید می‌شود. تأمل در پرواز غازهای وحشی که لحظه‌ای آن‌ها را می‌بینی و دوباره در میان ابرها گم می‌شوند.
• و سایۀ ظریف خیزران که روی خیزران افتاده.

یا خیره‌شدن به آسمان از زمین، یا به زمین از آسمان.

یوگن این‌چنین نیز تعریف شده است: «نوعی آگاهی از کائنات که برانگیزندۀ واکنش‌های احساساتی‌ای است که، برای گنجیدن در قالب کلمات، بیش‌ازحد بزرگ و نیرومندند». شایان توجه است که چطور، به‌کرات، افرادی که شهامت به خرج داده و به فضا می‌روند از ناکافی‌بودن کلمات سخن می‌گویند. کاترین دی. سولیوان، فضانورد سابق ناسا که در سال ۱۹۸۴ نخستین زن تاریخ شد که در فضا گام برداشته (و در سال ۲۰۱۳ توسط رئیس‌جمهور اوباما نامزد معاونت وزارت بازرگانی در امور اقیانوس‌ها و جو شد) نیز مبهوت شده بود.

او می‌گوید «توضیح اینکه این تجربه چقدر شگفت‌انگیز و جادویی است سخت است. اول از همه، زیبایی و تنوع حیرت‌انگیز خودِ این سیاره است که در پیش چشمتان، با شتابی موقّر و آرام، حرکت می‌کند … باید به اطلاعتان برسانم که هیچ میزانی از مطالعه یا تمرینِ پیشینی نمی‌تواند کسی را برای احساس ابهت و شگفتی‌ای که این تجربه القا می‌کند کاملاً آماده کند».

نیکول اسکات، مهندس و فضانورد آمریکایی، خبر داد که «به‌ نحوی کاملاً غیرمنتظره مبهوت» شده است. آن را برای پسر هفت‌ساله‌اش این‌گونه توصیف کرد: «یک لامپ رو در نظر بگیر -پرنورترین لامپی رو که اصلاً ممکنه بتونی تصور کنی- و با تمام رنگ‌هایی که می‌دونی تو زمین هست رنگش کن، و روشنش کن و بگذار کورت کنه».

وقتی کوچک می‌شوید، توانایی‌تان برای دیدن به‌نوعی شدت می‌گیرد. وقتی زیبایی، عظمت و شکنندگی طبیعت را می‌بینید، می‌خواهید از آن محافظت کنید. آنچه در آن سهیم هستیم و نحوۀ پیوستگی‌مان به یکدیگر را می‌بینید. کوچک‌بودن را درک می‌کنید. بوریس وولی‌نوف، فضانورد روسی، گفت که پس از دیدن زمین از فضای سیاه «از زندگی سرشارتر و نرم‌تر می‌شوید. شروع می‌کنید تا با دلواپسی بیشتری به تمام موجودات زنده نگاه کنید و شروع می‌کنید تا با افراد دوروبرتان مهربان‌تر و صبورتر باشید».

اسکات کِلی، از ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶، یک سال تمام را در ایستگاه فضایی بین‌المللی گذراند و زمین‌نشین‌ها را با توییت‌ها و عکس‌های فوق‌العاده‌اش خوشحال کرد. او به بیزنس اینسایدر گفت که تجربۀ فضا افراد را همدل‌تر می‌کند، «بصیرتی درونی دربارۀ نوع بشر و کیستی ما می‌دهد، و اینکه چه باید بکنیم تا نه‌تنها از این سیاره محافظت کنیم، بلکه معضلات مشترکمان را نیز، که به‌وضوح بسیارند، حل کنیم». بینش‌های کِلی بازتابی است از بینش خیلی‌های دیگر: شکوه و آسیب‌پذیری زمین، پیوستگی انسان‌ها، و نیاز به کار هماهنگ در میان ملت‌ها. او گفت:

زیبایی این سیاره باورنکردنی است، نفس‌گیر است. حالا که این را گفتم، باید این را هم بگویم که بخش‌هایی از آن آلوده است، مثلاً سطوح ثابتی از آلودگی در بخش‌هایی از آسیا. می‌بینید که اتمسفر چقدر شکننده به ‌نظر می‌رسد. خیلی نازک است. تقریباً مثل لنز طبی نازکی روی چشم است، و می‌فهمید که تمام آلاینده‌هایی که وارد جو می‌کنیم درون آن لایۀ بسیار نازکِ روی سطح محصور می‌شود. نگاه‌کردن به آن درواقع کمی ترسناک است. بعد دیدنِ زمین می‌فهمید که، علی‌رغم زیبایی و آرامش آن، سختی‌ها و تنش‌های زیادی در جریان است. شما به سیاره‌ای بدون مرز نگاه می‌کنید، به‌خصوص طی روز. شب‌ها می‌توانید کشورها را با نور ببینید، اما طی ساعات روز به‌ نظر می‌رسد که همۀ ما بخشی از یک سفینه هستیم، سفینۀ زمین.

و همگی داریم درون فضا، مثلِ یک تیم، با هم پرواز می‌کنیم، و این به شما این چشم‌انداز را در رابطه ‌با بشریت می‌دهد -بعضی‌ها در وصف آن این دریافت را «چشم‌انداز مداری» گفته‌اند- و احساس می‌کنید که لازم است بهتر کار کنیم -خیلی خیلی بهتر- تا مشکلات مشترکمان را حل کنیم.

کریس هدفیلد، نخستین کانادایی‌ای که قدم به فضا گذاشت، می‌گوید ردشدن با سرعت زیاد از روی قاره‌ها و دیدن طلوع و غروب، هر ۴۵ دقیقه یک‌ بار، موجد «احساس سرفرازی و تواضع، نوعی ابهت و عظمت نافذ» است. و این احساس شگفتی و سرفرازی و وضوحِ جهان، به‌مرور، نگرش شما را تغییر می‌دهد». به‌ عقیدۀ او، اثر کُل‌نگری منحصر به سفر فضایی نیست، بلکه بیشتر مرتبط است با «زمانی‌ که احساس می‌کنید چیزی وجود دارد بسیار بزرگ‌تر از شما، بسیار عمیق‌تر از شما، باستانی، [چیزی که] نوعی اهمیت طبیعی دارد که اهمیت شما را ناچیز جلوه می‌دهد». این فهم، به‌زعم هدفیلد، می‌تواند منجر شود به اینکه مردم تصمیم‌های جهانی هوشمندانه‌تری بگیرند و کمتر «بخیلانه، محلی و کوته‌بینانه» عمل کنند. امیدواریم.

یکی از محبوب‌ترین دانشمندان برای خود من کارل سِیگنِ معرکه است، سخن‌وری فصیح، نویسنده‌ای پرکار و کیهان‌شناسی که در آمریکا به «فضانورد مردمی» شهرت داشت. او دربارۀ حیات فرازمینی مطالعه کرد و پیام‌های «کیهانی» فیزیکی به فضا فرستاد به این امید که شاید موجودات دیگر آن‌ها را پیدا کنند و بفهمند. سِیگن در کتاب سال ۱۹۹۴ خودش، نقطۀ آبی کم‌رنگ۴، که دربارۀ منظومۀ شمسی و جایگاه ما در آن است، دربارۀ منظرۀ زمین از فضا نوشت.

او به ‌نحوی بی‌نقص توصیف کرد که چگونه این منظره ما را عمیقاً آگاه می‌کند از اینکه سیارۀ کوچکمان فقط نقطۀ آبی کم‌رنگی است شناور در بی‌کرانگیِ فضا و تنها خانۀ ماست، جایی ‌که ما و هر آن کس که دوستش می‌داریم، و هر آن کس که تا به ‌حال پا به عرصۀ حیات گذاشته، زندگی‌اش را در آن سپری کرده است. همچنین به یادمان آورد که وقتی متوجه می‌شویم تمام آفریده‌های بشری و چندین هزاره راحت و رنج و تفرعن و تکاپو، همه، بر روی این ذرۀ کوچک و دورافتاده اتفاق افتاده است، بی‌تردید به ما کمک می‌کند تا اهمیت رفتار شایسته و باملاحظه با یکدیگر، و اهمیت محافظت از و عشق‌ورزیدن به زمین را درک کنیم.

ای کاش می‌توانستیم فوراً تمام اعضای هیئت‌های حاکمه، سیاست‌مداران، قضات و متفکرانمان را به فضای خارج از جو بفرستیم -و درنهایت به آن‌ها اجازۀ بازگشت دهیم- تا ضرورت حفاظت از سیاره‌مان را به آن‌ها تلقین کنیم.

لازم نیست این نقطۀ آبی را ترک کنید تا ابهت، شگفتی و از این قبیل چیزها را تجربه کنید. اما روایت‌های فضانوردانی که عارف شده‌اند اهمیت آگاه‌بودن نسبت به زمین، و بازکردن تمام درها، پنجره‌ها، آستانه‌ها و دریچه‌ها به آن را به ما یادآوری می‌کنند.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.


اطلاعات کتاب‌شناختی:

Baird, Julia. Phosphorescence: On awe, wonder and things that sustain you when the world goes dark. HarperCollins Australia, 2020


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را جولیا بِرد نوشته و در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۲۰ با عنوان «Awe, wonder and the overview effect: how feeling small gives us much-needed perspective» در وب‌سایت گاردین منتشر شده است. و برای نخستین‌بار با عنوان «آیا تجربۀ سفر فضایی می‌تواند ما را به آدم بهتری تبدیل کند؟» در نوزدهمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ علی امیری منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۰ با همان عنوان منتشر کرده است.
•• جولیا بِرد (Julia Baird) روزنامه‌نگار و نویسندۀ استرالیایی است که برای نیویورک تایمز و سیدنی مورنینگ هرالد مطلب می‌نویسد. از او تاکنون سه کتاب منتشر شده که آخرین آن‌ها فروزندگی: دربارۀ ابهت، شگفتی و چیزهایی که به‌وقت تاریکی جهان شما را زنده نگه می‌دارند ‌(Phosphorescence – on awe, wonder and things that sustain you when the world goes dark) است.
••• این متن بُرشی ویرایش‌شده است از کتاب فروزندگی: دربارۀ ابهت، شگفتی و چیزهایی که به‌وقت تاریکی جهان شما را زنده نگه می‌دارند، نوشتۀ جولیا برد.
•••• آنچه خواندید در شمارهٔ ۱۹ فصلنامهٔ ترجمان منتشر شده است. برای خواندن مطالبی مشابه می‌توانید شمارۀ نوزدهم فصلنامهٔ ترجمان را از فروشگاه اینترنتی ترجمان به نشانی tarjomaan.shop بخرید. همچنین برای بهره‌مندی از تخفیف و مزایای دیگر و حمایت از ما می‌توانید اشتراک فصلنامهٔ ترجمان را با تخفیف از فروشگاه اینترنتی ترجمان خریداری کنید

[۱] Overview Effect
[۲] Virtual space
[۳] yugen
[۴] Pale Blue Dot

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0