انتشارات

اعترافات یک کتاب‌خوان معمولی

پس از پنج سال زندگی جورج و من فهمیدیم که برای صمیمیت عمیق‌تر یعنی وصلت کتابخانه‌هایمان آماده‌ایم

اعترافات یک کتاب‌خوان معمولی طرح جلد کتاب «اعترافات یک کتاب‌خوانی معمولی». تصویرساز: سوفی بلک‌ول.

ویرجینیا وولف می‌گوید کتاب‌خوان معمولی «با منتقد و پژوهشگر فرق دارد. او برای لذت خود می‌خواند، نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران. فراتر از همهٔ این‌ها، با این غریزه پیش می‌رود که با خُرده‌پاره‌هایی که سر راهش قرار می‌گیرند، کلیّتی خلق کند». آنه فدیمن، روزنامه‌نگار و نویسنده، در کتاب «اعترافات یک کتاب‌خوان معمولی» همین مسیر را در پیش گرفته و یادداشت‌هایش دربارهٔ کتاب‌ها را با زندگی‌اش پیوند داده است. او با هزاران خُرده‌پارهٔ تلنبار در طبقات کتابخانه‌اش تصویری دوست‌داشتنی از زندگی با کتاب و آدم‌های کتاب‌باز ترسیم می‌کند.

ویرجینیا وولف در رمان کتاب‌‌خوان معمولی (که عنوانش را از سطری از زندگی گری اثر ساموئل جانسون وام گرفته است) از «همۀ آن اتاق‌‌هایی» نوشت که «محقرتر از آن‌‌اند که کتابخانه نام بگیرند، اما پُر از کتاب‌‌اند، جایی که مردم عادی پیگیر خواندن می‌‌شوند». او گفت کتاب‌‌خوان معمولی «با منتقد و پژوهشگر فرق دارد. کمتر تحصیل کرده و طبیعت چندان استعدادی به او عطا نکرده است. او برای لذت خود می‌‌خواند، نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران.
فراتر از همۀ این‌‌ها، با این غریزه پیش می‌‌رود که با خُرده‌‌پاره‌‌هایی که سر راهش قرار می‌‌گیرند، کلیّتی خلق کند». این کتابْ کلیّتی است که سعی کرده‌‌ام از هزاران خُرده‌‌پارۀ تلنبار در طبقات کتابخانه‌‌ام خلق کنم.
من این هجده یادداشت را ظرف چهار سال نوشتم. یادداشت‌‌ها در اینجا به ترتیب نگارششان آمده‌‌اند، به‌‌جز دو مورد آخر که جایشان با هم عوض شده است. به واقعیت‌‌های روایت‌‌شده در این یادداشت‌‌ها دست نزده‌‌ام: مثلاً وقتی دربارۀ ویلیام کانسلر می‌‌نوشتم او زنده بود، پس در این صفحات هم زنده است. در طول آن سال‌‌ها پسرم به دنیا آمد، دخترم خواندن یاد گرفت، من و همسرم چهل‌‌ساله شدیم، مادرم هشتادساله شد، پدرم نودساله شد، اما کتاب‌‌هایمان، حتی آن‌‌ها که پیش از تولدمان چاپ شده بودند، تکان نخوردند. آن‌‌ها گذر زمان را ضبط و ثبت کردند و چون یادآور همۀ دفعات خواندن و بازخوانی‌‌شان بودند گذر چندین دهه را منعکس می‌‌کردند.

فهرست

[۱] وصلت کتابخانه‌‌ها
[۲] لذت درازآلودگی
[۳] طبقۀ عجیب کتابخانه‌‌ام
[۴] غزل را تمسخر نکن
[۵] با یک کتاب هرگز چنین کاری نکنید
[۶] زنانگی حقیقی
[۷] کلمات روی یک صفحۀ خالی
[۸] تو آنجایی!
[۹] مسئلۀ His’er
[۱۰] درج کدو
[۱۱] جوهر ابدی
[۱۲] شکم‌‌چران ادبی
[۱۳] زیر آسمان چیز جدیدی نیست
[۱۴] امر کاتالوگی
[۱۵] قلعه‌‌های اجدادی من
[۱۶] شریک شدن در کتک‌‌کاری
[۱۷] امپراتوری کتاب‌‌های جناب نخست‌‌وزیر
[۱۸] نثر دست‌‌دوم

► برای خرید این کتاب اینجا را کلیک کنید.

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

نرگس

۰۸:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۳۰
0

اینا کتاب خوان معمولی ان ؟ ناامید شدم از خودم با این وضعیت مطالعه ام ...

سیامک

۱۲:۰۲ ۱۳۹۸/۰۲/۰۶
0

در اینکه نویسنده یک کتابخوان معمولی نبوده است من هم با نظر سرکار خانم موسوی موافقم و همینطور تاسف می خورم از اینکه یک خواننده معمولی در اروپا، حتی بیشتر از اساتید دانشگاه ما هم مطالعه دارد. من الان 27 سالمه و پنج سالی می شود که علاقمند به کتابخوانی شده ام، اما با اینهمه باز هم میزان مطالعه ام در مقایسه با یک خواننده معمولی! بسیار جزئی می باشد.

فاطمه موسوی

۰۱:۰۲ ۱۳۹۸/۰۲/۰۵
0

البته می دانم نویسنده متن، واقعا بیش از یک کتابخوان معمولی است. در این متن به ۲۰ کتاب و نمایشنامه و ۸ نویسنده بدون نام بردن از آثارشان اشاره شده. از ۲۰ کتاب مذکر، فقط ۱۳ عنوان به فارسی ترجمه شده اند و با آنکه اهل ادبیات هستم هیچ کدام از نویسندگان بدون کتاب را نمی شناختم. آنقدر کتاب خواندن ما در ایران مقید به سلیقه مترجمان است که حتی بیش فعالترین خواننده ایرانی به اندازه یک کتابخوان معمولی انگلیسی زبان نخواهد بود. چه غم انگیز

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0