نوشتار

بهتر است هیچ‌وقت نگوییم «این صرفاً عقیدۀ شماست»

وقتی می‌گوییم من عقیده‌ام این است، یا این عقیدۀ شماست، گفتگو را ناممکن می‌کنیم

بهتر است هیچ‌وقت نگوییم «این صرفاً عقیدۀ شماست»

«هر کسی نظر خودش را دارد». بعید است این جمله را هنگام گفتگوهای چالش‌برانگیز اخلاقی یا سیاسی نشنیده باشید. آدم‌ها معمولاً وقتی می‌بینند نمی‌توانند طرف مقابل را با خود همراه کنند، این جمله را می‌گویند تا ضمن احترام به او، اعلام کنند که دست از عقاید خودشان نخواهند کشید. اما فیلسوفی آمریکایی می‌گوید این جمله و حرف‌های شبیه به آن، نه‌تنها محترمانه نیستند، بلکه خطرناک و بی‌معنایند. از نظر او، بهتر است به‌جای اینکه صرفاً بپذیریم دیگران عقاید متفاوتی دارند، از آن‌ها بپرسیم «چرا» چنین عقایدی دارند؟

philosophersmag

The Fact/Opinion Distinction

جان کوروینو، فیلاسفرز مگزین— هنگام بحث دربارۀ اخلاق و سایر موضوعات مناقشه‌آمیز، معمولاً می‌شنویم که می‌گویند «این صرفاً عقیدۀ شماست». چنین ادعایی خطرناک است، معنای روشنی ندارد و باید آن را در آتش انداخت – یا استدلال من در اینجا چنین است.

وقتی کسی می‌گوید فلان چیز صرفاً یک عقیده است، احتمالاً می‌خواهد آن را از چیزی که صرفاً یک عقیده نیست متمایز کند و بدیهی‌ترین نامزد برای این تمایزگذاری «امر واقع» (fact) است. فیلسوفان شاید وسوسه شوند که با تعریف امر واقع به «وضعیت امور» -رخدادهایی که در جهان پدید می‌آیند، فارغ از اینکه کسی به آن‌ها فکر کند یا نه- و تعریف عقیده به باورهای راجع‌به وضعیت امور این تمایز را توضیح دهند. مطابق این رهیافت می‌توانیم، به قول پری ودل، با استفاده از آزمون «مالِ کی» امور واقع را از عقاید تمیز دهیم: همیشه می‌توان پرسید «این عقیدۀ کیست؟»، اما هیچ‌وقت نمی‌شود پرسید «این امر واقعِ کیست؟».

اما این شیوۀ تمایزگذاری فقط مسئله را یک گام عقب‌تر می‌برد. چون در میانِ باورهایی که افراد راجع‌به جهان دارند، برخی باورها هستند که مردم تمایل دارند آن‌ها را ذیل ستون «امور واقع» قرار دهند و برخی دیگر هستند که مایل‌اند آن‌ها را ذیل ستون «عقیده‌ها» بگذارند. در واقع، افراد بین باورهای واقعیت‌بنیاد و عقیده‌ها (باورهای عقیده‌بنیاد) تمایز می‌گذارند و پرسشِ «باور کی؟» در هر دو مورد قابل طرح است. همین وضع در مورد بیان‌های باور نیز صادق است: می‌توانیم از اظهار امر واقع در مقابل اظهار عقیده سخن بگوییم یا از مدعیات واقعیت‌بنیاد در مقابل مدعیات عقیده‌بنیاد و الی‌آخر -و همۀ این‌ها از دهان سوژه‌ها بیرون می‌آید.

با این وصف، بیایید بررسی خود را به اظهارات محدود کنیم، یعنی وقتی می‌پرسیم «فرق بین امر واقع و عقیده چیست؟» در واقع منظورمان این باشد که فرق بین اظهار امر واقع و اظهار عقیده چیست؟».

شاید این پرسش ساده‌ای به نظر بیاید، ولی در واقع اکثر افراد پاسخی برای آن ندارند. توجه داشته باشید که آنان در ارائۀ مثال، یا در دسته‌بندی مثال‌های دیگر، مشکلی ندارند. برای نمونه، اگر جملات زیر را به آن‌ها بگویید، همه خواهند گفت که ستون الف اظهار امور واقع است و ستون ب اظهار عقاید.

اما وقتی بپرسید مبنای تمایزگذاری بین این دو ستون چیست -یعنی قاعده‌ای که به ما بگوید کدام اظهارات در کدام دسته قرار بگیرند- اغلب پاسخی برای گفتن ندارند.
برخی سعی کرده‌اند تمایز فوق را با این توضیح برای من روشن کنند که امور واقع صادق هستند. این پاسخ به‌هیچ‌وجه مفید نیست، زیرا عقاید نیز نوعاً به‌عنوان اموری صادق مطرح می‌شوند و برخی مدعیات مربوط به امور واقع نیز نادرست از آب درمی‌آیند. برای مثال، بیشتر مردم خواهند گفت که اشتباه‌بودن نسل‌کشی صادق است و ممکن است در یخچال من آب‌میوه باشد یا نباشد. تمایز امر واقع/عقیده مستقل از تمایز صادق/کاذب است.

دیگران می‌گویند اظهارات واقعیت‌بنیاد «انضمامی» هستند، نه «انتزاعی». اما این پاسخ موجب می‌شود همۀ گزاره‌های ریاضی نیز غیرواقعی شوند، چون ریاضی حاوی مفاهیم انتزاعی است (مثل اعداد). تازه اینکه بگوییم امور واقع «عینی» هستند (و نه ذهنی)، دست‌کم در نگاه نخست، کمکی هم نمی‌کند، چون دست‌کم برخی اظهارات در ستون «عقیده» هستند که محتوای آن‌ها، فارغ از باورهای این یا آن ذهن خاص، صادق (یا کاذب) است. برای مثال، اینکه خداوند زمین را آفریده یا نه، موضوعی عینی است، البته مناقشه‌آمیز هم هست و اثبات آن دشوار است. اما اگر چنین باشد، فارغ از اینکه کسی بدان باور داشته باشد یا نه، چنین است. همین‌طور است اگر چنین نباشد (در ادامه راجع‌به تمایز ذهنی/عینی بیشتر حرف خواهم زد).

شاید آخرین مثالْ گویای پاسخی بهتر باشد: تفاوت بین امور واقع و عقاید این است که اظهارات راجع‌به امور واقع مناقشه‌آمیز نیستند. اما این پاسخ هم درست به نظر نمی‌آید، چون موجب می‌شود واقعیت‌بنیاد بودن یا نبودن یک چیز به امری مخاطب‌محور تبدیل شود: برای مثال، «زمین دور خورشید می‌چرخد» برای باورمندان به آن یک امر واقع خواهد بود، اما نه برای شکاکان؛ «زمین صاف است» یک امر واقع خواهد بود برای کسانی که معتقدند زمین تخت است، اما نه برای بقیۀ افراد. اگر هر اظهاری بسته به اینکه چه کسی آن را می‌شنود بتواند هم امر واقع و هم عقیده باشد، دیگر اصلاً تمایز بین امر واقع/عقیده چه فایده‌ای دارد؟

اگرچه ناظران عادی در مورد این تمایز سردرگم می‌شوند، شاید «متخصصان» کمی بهتر عمل کنند. بر اثر حس کنجکاوی برای یافتن توضیحی استاندارد، در گوگل جستجو کردم «امر واقع در مقابلِ عقیده» (روش اجرای پژوهش‌های فلسفی جدی این نیست، اما برای بررسی افکار عمومی در مورد یک موضوع این راهِ بدی نیست). اولین نتیجۀ جستجو در وبسایت Critical Thinking Across the Curriculum Project بدین قرار بود:

امر واقع: اظهار آنچه بالفعل است یا رخ داده است. امر واقع مبتنی‌بر شواهد مستقیم، تجربۀ واقعی یا مشاهده است.

عقیده: اظهار باور یا احساس. عقیده گویای احساسات فرد در مورد یک موضوع است. عقاید مستحکم، هرچند مبتنی‌بر امور واقع باشند، دیدگاه یک فرد در مورد یک موضوع هستند و نه خود امور واقع.

با این روش تمایزگذاری، «زمین به دور خورشید می‌چرخد» یک عقیده خواهد بود -یا دست‌کم امر واقع نخواهد بود- چون هیچ‌کس آن را به‌صورت مستقیم مشاهده نکرده است (حتی فضانوردان!). همچنین رخدادها (آنچه ما قبلاً «وضعیت امور» نامیدیم)، اظهارات مربوط به رخدادها و شواهد آن اظهارات در این تعریف با هم یکی گرفته شده است.

شاید بخش گیج‌کننده‌ترش این باشد که عقیده را به «اظهار باور» تعریف کرده است. چنان‌که ما تا اینجا از این اصطلاحات استفاده کرده‌ایم، همۀ اظهارات بیانگر باورها هستند و وظیفۀ ما این است که تعیین کنیم کدام‌یک از آن‌ها باورهای واقعیت‌بنیاد و کدام‌یک عقاید را بیان می‌کنند.

به همین دلیل، سراغ نتایج بعدی رفتم. اینجا نتیجۀ دوم و سومِ این جستجوی اینترنتیِ سریع را می‌گذارم، به ترتیب از وب‌سایت‌های Education Oasis و Enchanted Learning:

امر واقع عبارت است از اظهاری که بتوان صدق آن را اثبات کرد.

عقیده بیانگر باور، احساس، دیدگاه، ایده، یا داوری یک فرد نسبت به چیزی یا کسی است.

و

امور واقع اظهاراتی هستند که می‌توان صدق آن‌ها را نشان داد یا قابل اثبات هستند یا چیزی که واقعاً رخ داده است. می‌توانید در دایرةالمعارف یا دیگر کتاب‌های مرجع به دنبال امور واقع بگردید یا خودتان آن‌ها را مشاهده کنید. مثلاً، این امری واقع است که بروکلی برای شما خوب است (می‌توانید این را در کتاب‌های مربوط به رژیم‌های غذایی سالم جستجو کنید).

عقیده‌ها بیان می‌کنند که افراد راجع‌به چیزها چه احساسی دارند -عقیده‌ها لازم نیست بر استدلال منطقی استوار باشند. برای مثال، اینکه بروکلی مزۀ خوب (یا بدی) دارد یک عقیده است.

هر دو وب‌سایت امر واقع را به قابل‌اثبات‌بودن ربط می‌دهند. اما در عرف عام، «قابل‌اثبات‌بودن» نیز مخاطب‌محور به نظر می‌رسد: ممکن است برهان وجودی آنسلم در اثبات وجود خدا برای کسی کافی باشد (و برای همین «خدا وجود دارد» برای آن شخص امری واقع باشد)، ولی در مورد دیگران چنین نباشد.

اگر «تفکر انتقادی» این باشد، بیزارم از اینکه بخواهم ببینم تفکر هردمبیل چطور است.

اجازه دهید حدسی بزنم: تمایز امر واقع/عقیده مبهم است و افراد، در تلاش برای توضیح آن، معمولاً آن را با تمایزهای مشابه خلط می‌کنند.

بیایید چند مورد از این تمایزهای مشابه را بررسی کنیم. نخست، تمایز فلسفی آشنا بین باور و واقعیت (reality) را در نظر بگیرید. در فهم عام، جهانی وجود دارد (واقعیت) و بازنمایی‌های ما از آن جهان (باورها: گاهی صادق گاهی کاذب). ممکن است من باور داشته باشم که در یخچال آب‌میوه دارم، چه در یخچال باشد چه نباشد. ممکن است من باور داشته باشم که خدا زمین را آفریده است، چه خدا آفریده باشد چه نیافریده باشد -در واقع، چه اصلاً خدا وجود داشته باشد چه نداشته باشد. به‌طور کلی، ما تلاش می‌کنیم در بازنمایی جهان باورهایی بسازیم که تا حد ممکن دقیق باشند، اما این موجب نمی‌شود شکاف بین این دو از میان برود.

مسئله مشخصاً این است که تلاش‌ها برای پل‌زدن بر این شکاف همیشه از‌طریق قوای شناختیِ خطاپذیر خودمان انجام می‌گیرد. باورهای ما راجع‌به واقعیت کماکان باور هستند و برخی از آن‌ها، فارغ از اینکه چقدر خوب تلاش کنیم، غلط از آب درمی‌آیند. این حرف، فارغ از اینکه راجع‌به باورهایی حرف بزنیم که معمولاً در ستون «امور واقع» قرار می‌گیرند («در یخچال من نوشیدنی هست») یا در ستون «عقاید» («خدا زمین را آفریده است»)، همواره صادق است. به عبارت دیگر، هم امور واقع و هم عقیده‌ها می‌توانند در بازنمایی واقعیت موفق یا ناموفق باشند، بنابراین تمایز امر واقع/عقیده مانند تمایز باور/واقعیت نیست.

دومین مورد مشابه تمایز ذهنی/عینی است. یک چیز ذهنی است، اگر وابسته به ذهن باشد و عینی است، اگر مستقل از ذهن باشد. مطابق این تعریف، همۀ باورها (به‌مثابۀ باور) ذهنی هستند، چون باورها وابسته به ذهن‌ها هستند. و چون ما هم امور واقع و هم عقاید را اظهار باور دانسته‌ایم، پس امور واقع و عقاید هر دو به یک اندازه ذهنی هستند: به عبارت دیگر، همیشه می‌توانیم بپرسیم «باور کی؟» یا «اظهار کی؟».

البته باورها و اظهارات انواع مختلفی دارد. برخی در مورد مسائل عینی هستند، مانند اینکه آیا آب‌میوه در یخچال وجود دارد یا خیر. برخی دیگر در مورد موضوعات ذهنی هستند، مانند اینکه کسی این یا آن نوع آب‌میوه را دوست دارد. شاید تمایز امر واقع/عقیده تابع تمایز بین اظهاراتی با محتوای عینی (امور واقع؟) و اظهاراتی با محتوای ذهنی (عقاید؟) است. اما اگر چنین باشد، باید چیزهایی را که معمولاً ذیل هر‌یک از آن دو ستون قرار می‌گیرند اصلاح کنیم. به‌ویژه، این اظهار که «خدا زمین را آفریده» باید به ستون «امور واقع» منتقل شود، چون اینکه آیا خدا زمین را آفریده یا نه یک موضوع عینی است -مستقل از اینکه ما باور داشته باشیم که چنین است (یا نداشته باشیم). همین امر در مورد «خدا وجود دارد» نیز صادق است -در این چارچوب، دیگر عقیده نیست، بلکه یک ادعای واقعیت‌بنیاد است (شاید صادق، شاید کاذب).

همچنین، به‌هیچ‌وجه روشن نیست که آیا «نسل‌کشی اشتباه است» باید در ستون «عقیده» باقی بماند یا نه. چون گرچه برخی فیلسوفان معتقدند که باورهای اخلاقی ذهنی هستند، بسیاری از آن‌ها چنین عقیده‌ای ندارند. علاوه‌بر این، یک فهم عرفی قوی وجود دارد که می‌گوید نسل‌کشی اشتباه است، چه کسی باور کند که اشتباه است و چه نکند، که این نشان می‌دهد این ادعا عینی است، نه ذهنی. بنابراین، هرچند تمایز ذهنی/عینی ممکن است در توضیح تمایز امر واقع/عقیده مفید باشد، اتخاذ این رویکرد ما را ملزم به تجدید‌نظر در افکار معمول خودمان در مورد امور واقع و عقاید می‌کند. این لزوماً چیز بدی نیست، زیرا همان‌طور که دیدیم افکار معمول ما در مورد امور واقع و عقاید کمی مغشوش به نظر می‌رسد.

در نهایت، تمایز توصیفی/هنجاری را در نظر بگیرید. اظهارات توصیفیْ جهان را توصیف یا بازنمایی می‌کنند؛ اظهارات هنجاری آن را ارزیابی می‌کنند. برای مثال، این اظهار که هزاران نفر در دارفور کشته شدند توصیفی است و این اظهار که چنین قتل‌عامی اشتباه بوده هنجاری است.

تمایز توصیفی/هنجاری گاهی اوقات تمایز امر واقع/ارزش نامیده می‌شود که این شاید باعث شود با تمایز امر واقع/عقیده اشتباه گرفته شود. اما محل مناقشه است که آیا همۀ ادعاهای هنجاری عقیده به حساب می‌آیند یا خیر. علاوه‌بر این، بسیاری از مثال‌های استانداردِ «عقیده» هنجاری نیستند: «خدا وجود دارد» یا «در انتخابات ۲۰۱۶ یک دمکرات برنده خواهد شد» را در نظر بگیرید. اگر تمایز امر واقع/عقیده با تمایز امر واقع/ارزش یکسان باشد، باز هم باید افکار معمول خود راجع‌به امور واقع و عقاید را مورد تجدید‌نظر قرار دهیم.

پس از حذف این تمایزهای مختلف، و نگاهی دوباره به چندین تلاشی که برای توضیح تفاوت بین امر واقع و عقیده انجام دادیم، می‌توانیم تعاریف زیر را ارائه کنیم:

اظهار واقعیت‌بنیاد اظهاری است که محتوای عینی داشته باشد و با شواهد موجود به‌خوبی پشتیبانی شود.

اظهار عقیده‌بنیاد اظهاری است که محتوای آن یا ذهنی باشد یا، در غیر این صورت، با شواهد موجود به‌خوبی پشتیبانی نشود.

این تعریف‌ها چند مزیت دارند. نخست اینکه برخی از دغدغه‌هایی را که باعث شده اساساً بر تمایز امر واقع/عقیده تأکید شود پوشش می‌دهند -به‌ویژه این دغدغه که ادعاها بدون شواهد خوب پذیرفته نمی‌شوند. دوم اینکه توضیح می‌دهند چرا برخی از موضوعات عینی -به‌ویژه موضوعات مناقشه‌آمیزی چون وجود خدا یا پیش‌بینی حوادث آینده- به‌رغم محتوای عینی‌شان، در دستۀ عقاید قرار می‌گیرند. و سوم اینکه مثل برخی پیشنهادهای ذکرشده آبکی نیستند. بااین‌حال، تا حدودی تجدیدنظرطلبانه هم هستند: این تعریف‌ها کاملاً مطابق کاربرد رایج نیستند (زیرا در کاربرد رایج آشفتگی و سردرگمی وجود دارد)، بلکه کاربرد رایج را بهبود می‌دهند و اصلاح می‌کنند.

چرا نگران تمایز امر واقع/عقیده باشیم؟ یک دلیل این است که تفکر دقیق به‌خودی‌خود ارزشمند است. اما یک دلیل دیگر نیز وجود دارد که عمل‌گرایانه‌تر است. عبارتِ «این صرفاً عقیدۀ شماست»، به‌رغم معنای ناروشن آن، کاربرد روشنی دارد: گفت‌و‌گو را متوقف می‌کند. این عبارت راهی است برای رد ادعاها و تقلیل آن‌ها به موضوعاتی سلیقه‌ای که قابل بحث نیستند (سلیقه بحث و گفت‌و‌گو ندارد).

در واقع، برچسب «عقیده» نه‌تنها برای تحقیر مواضع دیگران، بلکه برای تضعیف موضع خود نیز استفاده می‌شود. وقتی می‌فهمیم باور شخصی ما به‌شدت با باور افراد و فرهنگ‌های دیگر متفاوت است، می‌گوییم «حدس می‌زنم این صرفاً عقیدۀ من است -بهتر از عقیدۀ دیگران نیست». این تعبیر ممکن است ناشی از فروتنیِ قابل‌تحسین باشد. اما می‌تواند آثار مخرب هم داشته باشد: منجر به نوعی ضعف شود، که در آن فرد از ترس اینکه «عقاید صرف» را بیان کرده باشد از دفاع از اعتقادات خود خودداری ‌کند. چنین سکوتی با عقل سلیم در تضاد است: مطمئناً برخی عقیده‌ها متفکرانه‌تر، آگاهانه‌تر، منسجم‌تر و مهم‌تر از دیگر عقیده‌ها هستند.

این ضعف به‌ویژه در بحث‌های اخلاقی نگران‌کننده است. بحث‌های اخلاقی عملی هستند -بحث‌هایی هستند راجع‌به آنچه باید انجام دهیم- و به ارزش‌های ما ربط دارند: چیزهایی که برای ما مهم هستند. یا به سوریه نیرو می‌فرستیم یا نمی‌فرستیم. یا اجازه می‌دهیم هم‌جنسگرایان با هم ازدواج کنند یا نمی‌دهیم. یا به پدر و مادرمان در مورد اتفاقی که برای ماشین افتاده دروغ می‌گوییم یا نمی‌گوییم. دسته‌بندی این موضوعات ذیل «موضوعات عقیده‌بنیاد» چیزی از فوریت یا حیاتی‌بودن آنها کم نمی‌کند.

بنابراین، پیشنهاد من است که تمایز مبهم امر واقع/عقیده را کنار بگذاریم، به‌ویژه پاسخ طردکنندۀ «این صرفاً عقیدۀ شماست» را دیگر تکرار نکنیم. در عوض، باید بر این امر تمرکز کنیم که آیا افراد می‌توانند دلایل خوبی برای مدعایشان عرضه کنند یا نه -دلایلی که شاید ما را متقاعد کند با ایشان هم‌نظر شویم. به‌هر‌حال، عقیدۀ من این است. اگر شما عقیدۀ بهتری دارید، فقط نگویید این عقیدۀ من است، بگویید چرا.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را جان کوروینو نوشته و در تاریخ ۲ مارس ۲۰۱۵ با عنوان «The Fact/Opinion Distinction» در وب‌سایت فیلاسفرز مگزین منتشر شده است و برای نخستین‌بار در تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۳ با عنوان «بهتر است هیچ‌وقت نگوییم «این صرفاً عقیدۀ شماست»» و با ترجمۀ محمد ابراهیم باسط در وب‌سایت ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.

جان کوروینو (John Corvino) فیلسوف آمریکایی و نویسندۀ چندین کتاب در حوزۀ اخلاقیات است. عنوان آخرین کتاب او Debating Religious Liberty and Discrimination است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است.

مرتبط

بیشتر آدم‌ها واقعاً نمی‌دانند چطور فکر می‌کنند

بیشتر آدم‌ها واقعاً نمی‌دانند چطور فکر می‌کنند

برخی افکارشان به شکل تصویر است و بعضی به شکل واژه‌ها. اما فرایندهای ذهنی مرموزتر از چیزی که تصور می‌کنیم هستند

ممکن است فایدۀ کتابی که امروز می‌خوانید، سی سال دیگر معلوم شود

ممکن است فایدۀ کتابی که امروز می‌خوانید، سی سال دیگر معلوم شود

یک متخصص هوش مصنوعی می‌گوید فرق انسان‌ها با هوش مصنوعی در نحوۀ آموختن آن‌هاست

چه بر سر ژیژک آمده است؟

چه بر سر ژیژک آمده است؟

سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپ‌ها به مشکل خورده است

چرا نباید از هوش مصنوعی ترسید؟

چرا نباید از هوش مصنوعی ترسید؟

گفت‌و‌گویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانه‌ها

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0