از دهۀ ۱۹۵۰، ۸.۳ میلیارد تُن پلاستیکْ تولید کردهایم که تقریباً نیمی از آن برای ۲۰۰۴ به بعد است
کوچه و خیابان و جنگل و دریا پر شده است از زبالههایی که بیشترشان پلاستیکیاند و آنقدر این منظرهها را خراب کردهاند که دلمان میخواهد تنهایی دستبهکار شویم و جمعشان کنیم. اما تا وقتی ندانیم چقدر از این پلاستیکها در طبیعت رها شده، نمیتوانیم برایش چارهای بیندیشیم. تحقیق جدیدی به ما میگوید، در طی هفتاد سال گذشته، حدود هشت میلیارد تُن پلاستیک تولید شده که سهم بازیافت و سوزاندن به یکپنجم آن هم نمیرسد. واقعاً با باقیِ آن چه میتوان کرد؟
تاتیانا اشلوسبرگ، نیویورک تایمز — اگر قرار بود تمدن بشر تخریب شود و شهرهایش از روی نقشه محو شوند، گونههای جاندار و هوشمند آینده با یک روش ساده میفهمیدند میانۀ قرن بیستم با چه چیزی آغاز شده است: پلاستیک.
از دهۀ ۱۹۵۰ تا امروز، ۸.۳ میلیارد تُن پلاستیکْ تولید شده که حدود نیمی از آن پس از ۲۰۰۴ ساخته شده است. و ازآنجاکه پلاستیک بهطور طبیعی تجزیه نمیشود، میلیاردها تن پلاستیکی که در گورستانِ زباله دفن، در اقیانوسها شناور، یا در خیابانهای شهر تلمبار میشوند برای تمدنهای بعدی نشانهایاند تا اگر خواستند، بتوانند جایگاه عصر ما را مشخص کنند. شاید آنها این دوره از زمین را عصر پلاستوسین۱ بنامند.
تحقیق جدیدی که چهارشنبه در ساینس اَدوَنسِز۲ منتشر شد، برای اولین بار دربارۀ تمام پلاستیکهایی که تا به حال بهصورت انبوه تولید شدهاند، تحلیلی عرضه کرد: چه مقدار و از چه نوعی تولید شده است و، وقتی که غیرقابل استفاده میشود، چه اتفاقی برای پسماندش میافتد.
رولاند گیِر، نویسندۀ اصلی این تحقیق، بیان کرد: «شعار من این است که نمیتوانید چیزی را که اندازه نگرفتهاید مدیریت کنید و، بدون آمار خوب، نمیفهمید مشکل واقعی کجاست».
نویسندگان از دانشگاه سانتاباربارای کالیفورنیا، دانشگاه جورجیا، و انجمن مطالعات دریا در وودز هولِ ماساچوست هستند و، در تخمینزنی، از دادههای منابع مختلفی دربارۀ تولید پلاستیک استفاده کردهاند.
یافتههای آنان نشان میدهد که محیط زیست ــاقیانوسها، گورستانهای زباله، و زیستبومهای آبی و خاکیــ مقادیر بهتآوری از آشغالهای تقریباً نابودنشدنی را در خود دارد و احتمال دارد که این مقدار افزایش یابد و، تا سال ۲۰۵۰، به ۱۲ میلیارد تن برسد که یا در گورستانهای زباله مذفوناند یا در طبیعت رها شدهاند.
طبق مطالعات قبلی، دانشمندان برآورد میکنند که سالانه بین ۵ تا ۱۳ تن پلاستیک وارد اقیانوس میشود. دادههای جدید نشان میدهند آلودگی در رودخانهها و چشمهها و همچنین سطح زمین روزبهروز بیشتر میشود و، اغلب، این آلودگی بهشکل تکههای میکروسکوپی الیاف مصنوعی است که عمدتاً در پوشاک تولید میشوند.
اولین دلیلی که برای گسترش بسیار سریع پلاستیک میتوان یافت کاربرد آن در صنعت بستهبندی است که در سال ۲۰۱۵ حدود ۴۲ درصد تولید پلاستیک غیرالیافی را به خود اختصاص میداد. ساختوسازْ دومین بخش پرمصرف پلاستیک است؛ این بخش سالانه ۱۹ درصد پلاستیک غیرالیافی را مصرف میکند.
محققان برآورد میکنند بستهبندی، که عموماً به سال نرسیده کاراییاش را از دست میدهد، ۵۴ درصد پلاستیک غیرالیافیِ دورریز در سال ۲۰۱۵ را در بر میگرفت.
بیشتر پلاستیکی که تاکنون ساخته شده دیگر قابل استفاده نیست: از ۱۹۵۰، حدود ۶.۳ میلیارد تن پلاستیک دور ریخته شده، حدود ۱۲ درصد آن خاکستر شده (که تنها راه انهدام همیشگی پلاستیک است)، ۹ درصد بازیافت شده (که فقط انهدام نهایی را به تأخیر میاندازد)، و ۶۰ درصد ــحدود ۴.۹ میلیارد تنــ مدفون در گورستانهای زباله است یا همچنان در طبیعت پراکندهاند.
در اروپا، ۳۰ درصد پلاستیکهای غیرالیافی بازیافت میشود و، در ایالات متحده، ۹ درصد. اروپا همچنین پلاستیک بیشتری ــیعنی چیزی حدود ۴۰ درصد از زبالۀ پلاستیک غیرالیافیاش راــ میسوزاند، اما ایالات متحده تنها حدود ۱۶ درصد را خاکستر میکند. چین نزدیک به ۲۵ درصد از زبالههای پلاستیکی خود را بازیافت میکند و نسبتاً ۳۰ درصد آن را میسوزاند. محققان برآورد میکنند که نرخ بازیافت، انهدام، و خاکسترسازی در سایر نقاط جهان نیز احتمالاً مشابه ایالات متحده است.
دکتر گیِر گوشزد میکند که بازیافتْ درمان قطعیای برای آلودگی پلاستیکیِ جهانی نیست. وی میگوید تنها سود بازیافتْ کاهش مقدار تولید پلاستیک جدید بود و «ما بهدرستی نمیدانیم بازیافت تا چه حد توانسته تولید اولیّ پلاستیک را کاهش دهد».
ویژگیهایی که سبب شدهاند پلاستیک در بازار جهانی تا این حد مهم باشد همانهایی هستند که آن را به آلایندهای فراگیر تبدیل کردهاند: دوام و مقاومت در برابر تجزیه.
در نظر دکتر گیر، ما دربارۀ عواقب درازمدت این میزان پلاستیک و انهدام آن اطلاعات کافی نداشتیم. «اکنون پلاستیک خیلی سریع انباشته میشود و دیگر تجزیه هم نخواهد شد، پس راهی جز تلنبار شدن ندارد».
وی افزود: «فکر میکنم، اگر توجه کنیم، انواع عواقب ناخواستۀ آن را میبینیم. خوشحال خواهم شد اگر بفهمم تولید این زبالهها صرفاً مشکلی زیباییشناختی بوده است».
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها:
• این مطلب را تاتیانا اشلوسبرگ نوشته است و در تاریخ ۱۹ جولای ۲۰۱۷، با عنوان «The Immense, Eternal Footprint Humanity Leaves on Earth: Plastics» در وبسایت نیویورک تایمز منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ آن را با عنوان «تا ۲۰۵۰ زیر پلاستیک دفن خواهیم شد» و با ترجمه نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• تاتیانا اشلوسبرگ (Tatiana Schlossberg) فارغالتحصیل دانشگاه ییل است و در نیویورک تایمز مینویسد.
[۱] Plastocene Epoch
[۲] Science Advances
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد
با سلام و احترام به نظرم میرسه که سایتتون داره تبدیل میشه به مرجع مطالب جالب و «بامزه» نیمچه علمی. علوم انسانی و جریان های غالب اون تو سایت خیلی کم بازتاب پیدا میکنه و در مقابل مطالب جذاب و مخاطب جذب کن خیلی زیاده. فکر می کنم شما هم دنبال افزایش مخاطب هستید بیش از هر چیز که البته قابل احترامه. اما با ترجمه ی این نوع آثار خدمت بزرگی به علوم انسانی داخل، روندسازی، و بالا بردن کیفیت آثار و پژوهش های داخلی نخواهد شد. فکر می کنم اسم سایت با محتوا همخوانی نداره و بسیاری از مطالب یا اصلاً به «علوم انسانی» ارتباط خاصی ندارند و یا به هیچ وجه در مباحث اصلی و مهم آن جای نمی گیرند. البته خود من همچنان هم طرفدار و بازدید کننده ی مطالبتون هستم و ارزش کارتون رو میدونم. بد نیست دوستان دیگه هم نظرشون رو بگن.