تونی جات، استاد پرآوازۀ تاریخ و مقالهنویس مشهور مجلۀ «نیویورک ریویو آو بوکز» است. او در جوانی پیرویِ پرشور مارکسیسم-صهیونیسم بود، اما بعد از مدتی زندگی در فلسطین اشغالی، ایمانش را به صهیونیسم از دست داد و به یکی از بلندترین صداهای منتقدِ رژیم اسرائیل تبدیل شد. «گذشتۀ ناقص و پس از جنگ»، «تاریخ اروپا بعد از ۱۹۴۵» از مشهورترین کتابهای اوست. نوشتاری دربارۀ تجربۀ ما از جنگهای قرن بیستم، آخرین حرفهای او دربارۀ آیندۀ اسرائیل و دو جستار دربارۀ نقش راهآهن در بهوجودآمدن شهرهای مدرن را در این ویژهنامه میخوانید.
2 دقیقه
• از تاریخ چه آموختهایم؟ احتمالاً هیچ
از قرن بیستم هر چه را فراموش کنیم، جنگها را نباید از یاد ببریم
بله، تردیدی نیست که سرعت تغییرات جهانی آنچنان هولناک شده است که انگار دیگر از گذشته چیز چندانی نمیتوان آموخت. گذشته همچون رؤیایی دور یا کابوسی تلخ جلوه میکند که رفته و اثری از آن بهجای نمانده است. اما واقعیت این نیست. تونی جات به ما نهیب میزند که اعتقادِ افراطی به تازگی این دورانْ خطرناک است، زیرا هنوز در بر همان پاشنه میچرخد و جنگ از آنچه فکر میکنیم به ما نزدیکتر است.
• تونی جات: تهران بیش از تلآویو در معرض تهدید هستهای است
آخرین حرفهای مورخ سرشناسِ انگلیسی دربارۀ آیندۀ اسرائیل
یهودیهای امریکایی که اکثرشان چیزی از تاریخ، زبانها یا مذهب یهود نمیدانند، احساس «یهودیبودن» میکنند. منشأ این احساس، همذاتپنداری بیدرنگ آنان با دو چیز است: نخست، آوشویتس که یهودیها را قربانیهای منحصربهفرد تعریف میکند؛ دوم، «اسرائیل» که سند بیمۀ آنها و خودِ سلطهجویشان است. بهنظرم این وضعیت خفّتبار است: خوشحال میشوند که بهنامشان خون عربها ریخته شود؛ بهشرط آنکه سایر یهودیها این کار را بکنند. این که ترس نیست؛ چیزی مابین ملیگرایی نیابتی و بیتفاوتی اخلاقی است.
• راه آهن چگونه شهر مدرن را به وجود آورد؟
کاری که خطوط آهن کردند فراتر از تسهیل مسافرت بود. آنها نحوۀ نگرش و تصورمان از دنیا را دگرگون کردند
راهآهن بیش از هر طرح تکنیکی یا نهاد اجتماعی دیگری، نمایندۀ تجدد است. هیچ شکل رقیبی از حملونقل و هیچ نوآوری تکنولوژیک دیگری نتوانسته به اندازۀ اختراع و بهکارگیری راهآهن موجب تغییر و تحولات شود. کاری که خطوط آهن کردند فراتر از تسهیل مسافرت بود. آنها نحوۀ نگرش و تصورمان از دنیا را دگرگون کردند.
• ریلها را بازگردانید
قطار مروج زندگیِ جمعی است، اما اتومبیل نمادِ زندگی انفرادی
در قرن نوزدهم، قطارها اصلیترین نمادِ مدرنیته بودند. اما رفته رفته در قرن بیستم با ظهورِ اتومبیل و پیشرفتِ هواپیما و ارزانشدنِ قیمتِ نفت، قطار جایگاه خود را از دست داد و حاشیهنشین شد. ایستگاههای راهآهن که قلبِ کلانشهرها بودند متروک شدند و بزرگراهها شلوغ. ولی از دستدادنِ قطار، یعنی از دستدادن زندگیِ جمعی.
کنوانسیون نسلکشی گویا طوری طراحی شده است که فقط هولوکاست را مصداق این جنایت بداند
آمریکا بعد از یازده سپتامبر خط قرمزی را شکست که دنیا را به جای متفاوتی تبدیل کرد
چطور جامعۀ اسرائیل با جنایتهای ارتش خود در غزه و لبنان کنار میآید؟
تمجید آشکار از دیکتاتورها مشخصۀ اصلی راستگرایان آمریکاست