پروپاگاندای ماهرانه در عرصۀ فرهنگ منحصر به دولتهای دیکتاتوری نیست
رفته رفته با آزادشدن اسناد طبقهبندیشدۀ مربوط به سالهای جنگ سرد، وقت آن رسیده است که باورهای رایج خودمان دربارۀ آن تقابل بزرگ میان دو بلوک شرق و غرب را اصلاح کنیم. منازعات فرهنگی نیز یکی از همین جنبههاست. اینروزها کتاب جدیدِ «خبرکشها» جنجالی به پا کرده است. کتابی که با مطالعۀ یکی از مشهورترین مجلات روشنفکری آن دوران، یعنی پاریس ریویو، رابطۀ سیا با نویسندگانِ آزادیخواه طرفدار آمریکا را بررسی کرده است.
Joel Whitney's Finks explores how the CIA used writers to fight the Cold War
7 دقیقه
جان سیملی، گلوب اند میل — چند هفته پیش هیچ چیز حقیقت ندارد و همه چیز ممکن است: قلب سورئال روسیۀ جدید۱، اثر پیتر پومرانتوف را تمام کردم، از آن زمان آرزویی غریب همۀ فکر و ذکرم را به خود مشغول کرده: نقلمکان به مسکو.
آرزویم چیزی بیش از این نیست: یک پیشنهاد کاری ردنکردنی با درآمدی خوب از طرفِ شرکتی رسانهای در پایتخت روسیه داشته باشم، به آنجا بروم و مجدانه در جهت انتشار اطلاعات غلط و پروپاگاندای کرملین کار کنم. انگیزههای من گذشته از جذابیت نسبتاً آشکار شرارت، صاف و ساده است. پومرانتوف، این مرد انگلیسی متولد روسیه که مهاجرتی مشابه داشته، باعث شده چنین ایدهای برایم به طور بسیار عجیبی جذاب و فریبنده به نظر برسد. آنطور که او در کتابش توصیف میکند، روسیه در دورۀ پساپسااصلاحات پوتین، محلِ باروریِ فکری شگفتآوری شده است. روسیه محلی است که در آن تهیهکنندگان تلویزیون، کارگردانان سینما و روزنامه نگاران همه درگیر فلسفهای سطح بالا و نظریهای انتقادی میشوند تا آن را با هدف خدمت به منافع استبدادی دولت، به کار بگیرند.
این (امر) ناخوشایند (یا در واقع شیطانی) به نظر میرسد اما نوع خاصی از شفافیت را نشان میدهد: در حکومت پوتین مهم نیست زمین چقدر لغزنده به نظر برسد، چون شما همواره میدانید کجا ایستادهاید. مطمئناً همه چیز ممکن است ساختگی باشد اما حداقل همه «میدانند» که ساختگی است.
ممکن است همۀ این حرفها جای سرزنش داشته باشد. بدیهی است که چنین عملیاتهایی در عرصۀ رسانهایْ مقابلهای صوری است با آنچه جوئل ویتنی، در کتاب جدید خود دربارۀ کنترل موذیانۀ خودِ آمریکا بر روزنامهنگاری داخلی و خارجی، اینگونه معرفی کرده است: «نقش خصمانۀ سنتیِ رسانهها، نقشی که حداقل به لحاظ نظری قدرت دولت را کنترل میکند و مراقب گسترش بیشازحد آن است.» آنچه کتاب خبرکشها۲ی ویتنی بهطور حیرتانگیز و آزاردهندهای آشکار میسازد، این است که چنین مقابلههایی در ایالت متحده نیز طبیعی و قابلپیشبینی هستند؛ جایی که روشنفکران، نویسندگان و به قول خودشان ادیبان بهعنوان دستنشاندگان سیا در طول جنگ سرد بهکار گرفته میشدند. آنها برخی مواقع میتوانستند همدستیشان را انکار کنند چون شواهدی دالّ بر آن وجود نداشت؛ اما در بسیاری از مواقع نیازی به این کار نمیدیدند، چون با میل و رغبت بسیار همکاری میکردند.
ویتنی بهعنوان مطالعهای موردی، نگاهی عمیق به تاریخچۀ مجلۀ پاریس ریویو میاندازد. این فصلنامۀ ادبی را در سال ۱۹۵۳ جورج پلیمتون، هارولد ال. هیومز و پیتر ماتیسن، عامل مخفی سیا، تأسیس کردند. آنطور که ویتنی توصیف میکند، چنین مجلات روشنفکرانهای بهعنوان بخشی از طرح بزرگتر دولت برای ساختن تصویری غیرواقعی از فرهنگ آمریکا در طول دوران جنگ سرد طراحی شده بودند. طبق تعبیر او، «بسیاری از سیاستگزاران احساس میکردند وحشت مردم اروپای غربی از کمونیسم به خاطر دستاوردهای فرهنگی عظیمِ شوروری و روسیه، تعدیل شده است. آمریکاییها، در یک کلام، باید تقویتکنندۀ فرهنگ غنی خودشان میشدند.»
کنگرۀ آزادی فرهنگی۳ (سی.سی.اف)، گروهی ضد شوروی و حامی هنر، تحت حمایت سیا بود. سی.سی.اف تور ارکستر سمفونیک بوستون را در اروپا برگزار و از نمایشگاههای هنر اکسپرسیونیستی انتزاعی حمایت مالی کرد. ویتنی از حمایت مالی مخفی سیا از هنرِ به ظاهر آزاد و انتزاعی چنین مینویسد: «رنگپاشیهای جکسون پولاکْ خود را به روایتی مارکسیستی یا ضد امپریالیستی قرض نمیدادند». این نوعی دوروییِ استادانۀ سیاسی است که شایسته پوتین است: در حالی که محافظهکاران قدیمیتر و مسنتر ممکن است مانع بودجهدادن و ارتقای آثار هنری متشکل از خطوط و رگههای رنگ شوند، سیا و سی.سی.اف رویکردی ظریفتر اتخاذ میکنند: «دشمنت را نزدیکتر نگه دار». نسخۀ سبکتر و آبکیِ سوسیالیسمِ تحتِ حمایت غربیها درنهایت ترجیحدادنیتر از شبح در حال ظهور شوروی است.
آنجایی هم که سیا مبارزان بالقوۀ فرهنگی را زیر چتر خود نمیآورد، بهدقت آنها را زیر نظر میگرفت. پیتر ماتیسن، سردبیر پاریس ریویو، وظیفۀ جاسوسی بین تبعیدشدگان آمریکایی ساکن پایتخت فرانسه را بر عهده داشت، درحالیکه نویسندۀ سیاهپوست امریکایی و چهرۀ حقوق مدنی، جیمز بالدوین، دائماً تحت نظر بود. عناصر میدانی سیا نشریات ادبی خارجی مانند موندو نووی اسپانیایی را حمایت و نسخههای زبان روسی دکتر ژیواگو را پنهانی منتشر میکردند (با ترجمهای مشخصاً افتضاح)؛ رمانی که ناشران روسی آن را ضدشوروی میپنداشتند. وابستگان سیا همچنین فیلمهای هالیوودیای را حمایت میکردند که برای سروشکل ضد امریکایی پیدا کردن، سانسور و بازنویسی شده بودند. کارگردان افسانهای، جان فورد، به سفارش جزوات تبلیغاتی دولت برای بیان بهتر مأموریت فرهنگی سیا یعنی «آزادیخواهی نظامی»، همکار مشتاقی برای سیا از آب درآمد.
حتی جوروج اورول، یکی از ماهرترین نویسندگان سیاسی قرن بیستم و منتقد صریح قدرت، زمانی که در سال ۱۹۵۳ فیلمی اقتباسی از قلعۀ حیوانات برای خدمت به دستور کار جنگ سرد بازبینی شد، خودش را مضحکۀ یکی از شوخیهای بد سیا یافت. در حالی که داستان اورول در ایدهای مالیخولیایی به پایان میرسد که در آن سرمایهداران (انسانها) و کمونیستها (حیوانات) از نظر ایدئولوژک از هم تمایزی ندارند، فیلم طوری ساخته شده بود که حیوانات بهروشنی خائن به نظر برسند، هجویۀ اصیلِ اورول به پروپاگاندایی بیمزه در حمایت از سرمایهداری یا ایالات متحده تنزل داده شده بود.
بهشکلی تأثرانگیز، بسیاری از افشاگریهایی که در خبرکشها گردآوری شده، ضرباهنگی اورولی دارد، از مفاهیم دوپهلویی مثل «آزادیخواهی نظامی» گرفته تا آن برنامۀ بزرگتر و به ظاهر متناقضِ «پرورش آزادی فرهنگی از طریق اِعمال سانسور دائمی». کتاب ویتنی، که از نظر دامنه، عمق و ساماندهیِ اسناد خارجشده از طبقهبندی چشمگیر است، ثابت میکند که کارزارهای تبلیغاتیِ ماهرانه در عرصۀ فرهنگی به هیچوجه در انحصار حکومتهای دیکتاتور هولانگیز نیست. با دوباره گرم شدن کشمکش روسیه و ایالت متحده، خبرکشها بار دیگر یادآوری میکند که این دولت یا آن دولت دیگر نیست که غیرمشروع جلوه میکند، بلکه خودِ تمامیتِ قدرتِ دولت چنین است، حتی اگر برخی انواع قدرت نامشروعتر از بقیه به نظر برسد.
اطلاعات کتابشناختی:
Whitney, Joel. Finks: How the C.I.A. Tricked the World’s Best Writers, OR Books, 2017
پینوشتها:
• این مطلب را جان سیملی نوشته است و در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ با عنوان «Joel Whitney’s Finks explores how the CIA used writers to fight the Cold War» در وبسایت گلوب اند میل منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ این مطلب را با عنوان «روشنفکری در دوران جنگ سرد، داستانی اورولی» و با ترجمه فاطمه رایگانی منتشر کرده است.
•• جان سیملی (John Semley) برای نشریاتی چون سالون، نیویورک تایمز و گلوب اند میل می نویسد.
[۱] Nothing is True and Everything is Possible: The Surreal Heart of the New Russia
[۲] Finks
[۳] Congress for Cultural Freedom