در بسیاری از ما نوعی سادیسم وجود دارد، که «سادیسم روزمره» نامیده میشود
غالباً وقتی کلمۀ «سادیسم» را میشنویم تصویر مجرمی خطرناک را مجسم میکنیم که تفریحش شکنجۀ دیگران است. باوجوداینکه قطعاً این شکل افراطیِ سادیسم هم وجود دارد، گرایشهای سادیستی منحصر به افراد شرور یا فاسد نیستند. امروزه، روانشناسان میگویند که در بسیاری از ما نسخۀ ملایمتری از سادیسم وجود دارد که ممکن است عواقب ناگواری برای خود و اطرافیانمان بههمراه داشته باشد. این نوع سادیسم چیست؟ چگونه آن را تشخیص دهیم؟ و اصلاً چرا چنین گرایشی در وجود ما شکل گرفته است؟
روانشناس و استاد دانشگاه آکسفورد
Ever taken pleasure in another’s pain? That’s ‘everyday sadism’
11 دقیقه
لوسی فوکس، سایکی— گاهی اوقات درد دیگران را چنان عمیق حس میکنیم که انگار درد خودمان است. وقتی دیگران صدمه میبینند، چهره در هم میکشیم و زمانیکه رنجشان را درک میکنیم، چه غریبه باشند چه آشنا، اشکمان جاری میشود. این احساس همدلی یک ابزار اجتماعیِ حیاتی است: زمانیکه پریشانی کسی را درک یا احساس کنیم، خود را ملزم میدانیم که دست یاری بهسوی او دراز کنیم. بااینحال همدلی، با وجود اهمیت و عمومیتی که دارد، تنها واکنش ممکن ما به درد دیگران نیست. گاهی آنچه در رفتارمان ظاهر میشود همتای تاریک همدلی یا همان سادیسم است. این استعداد، همین لذتبردن از درد و رنج دیگران بهجای احساس همدلی، آنقدرها هم که فکر میکنید نادر نیست.
در اکثر مواقع، با شنیدن کلمۀ «سادیسم» تصویر مجرمی نفرتانگیز در ذهنمان ترسیم میشود که تفریحش شکنجۀ دیگران است. این همان سادیسمی است که در داستانهای عامهپسند، در فیلمهایی مثل «سکوت برهها» (۱۹۹۷) یا سریال «دکستر» (۲۰۰۶-۲۰۱۳)، و در گزارش جنایتهای واقعی مثل مورد تد باندی، قاتل سریالی آمریکایی، دیده میشوند. قطعاً این نسخۀ افراطی سادیسم هم وجود دارد: لذت سادیستیک ممکن است عامل انگیزشیِ اکثر جرایم خشن از قبیل قتلهای زنجیرهای و جنایات جنسی باشد، اما اینکه سادیسم را منحصر به افراد شرور یا فاسد بدانیم و آن را از مرکز توجهمان خارج کنیم اشتباه است. درحالحاضر، روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که در بسیاری از ما نسخۀ ملایمتری از سادیسم -که آن را «سادیسم روزمره» نامیدهاند- دیده میشود، شاید به این دلیل که، در تنازع بقا، مزیت رقابتی مهمی به اجداد ما بخشیده است.
کسانی که علائم سادیسم روزمره را نشان میدهند، در بطن زندگی هرروزۀ خود، از درد فیزیکی یا روانی دیگران لذت میبرند. برای مثال، ممکن است تماشای یک نزاع خیابانی یا خرابشدن ارائۀ مهم دیگران در جلسهای کاری برایشان دلپذیر باشد. اما موضوع به اینجا ختم نمیشود؛ انجام کارهایی که موجب رنجش دیگران میشود نیز برای این افراد مطبوع است. برای مثال، در یکی از آزمایشهایی که محققان کانادایی و آمریکایی انجام دادند، دیده شد دانشجویانی که به داشتن تکانشهای1 سادیستیک اقرار کرده بودند (با گزارههایی مانند «من از آسیبرساندن به مردم لذت میبرم» یا « لذت میبرم از اینکه موجب رنج مردم باشم» موافقت کرده بودند) درعمل احتمال بیشتری داشت که دست به اعمال بیرحمانه بزنند. بهطور خاص، در بخشی از آزمایش از آنها خواسته شده بود بین چهار تکلیف پردردسر یکی را انتخاب کنند: کشتن خرخاکی با یک آسیاب قهوۀ اصلاحشده2؛ کمک به شخصی دیگر در کشتن حشرات؛ تمیزکردن سرویس بهداشتی؛ یا قراردادن دستشان در آب یخ. دانشجویانی که گفته بودند از آسیبزدن به دیگران لذت میبرند بیشتر از سایر افراد یکی از دو گزینۀ کشتن را انتخاب میکردند (حشرهدوستان نگران نباشند؛ هیچکس تکالیف را به سرانجام نرساند، برای همین هم در این آزمایش هیچ خرخاکیای آسیب ندیده است).
حشرات تنها قربانی افراد با نشانههای سادیسم روزمره نیستند. همان تیم کانادایی-آمریکایی در آزمایشی دیگر از شرکتکنندگان خواست یک بازی کامپیوتری انجام بدهند و به آنها این امکان را داد که برای حریف خود نویز سفید3 پخش کنند. کنترل بلندی صدا و طول پخششدن آن نیز در دست شرکتکنندگان بود. نتیجۀ پژوهش نشان داد شرکتکنندگانی که به سادیستیکبودن خود اعتراف کردهاند احتمال بیشتری داشت که حریف خود را بیازارند و از نویز سفید بلندتر و طولانیتری استفاده کنند. آنها حتی حاضر بودند برای مدت بلندتری روی تکلیف خستهکنندهای مانند شمارش حروف یک متن کار کنند تا بتوانند فرصتی به دست آورند و دوباره حریف خود را آزار دهند.
خارج از پژوهشگاه نیز کسانی که نمرۀ بیشتری در پرسشنامۀ اندازهگیری سادیسم روزمره گرفتهاند با احتمال بیشتری دست به تخریب اموال عمومی و خصوصی و خشونت جنسی میزنند و قلدری سایبری4 و اوباشگری اینترنتی5 میکنند. چنین یافتههایی نشان میدهند که لذتهای سادیستیک روزمره محدود به حالات درونی یک نفر نیست، بلکه عواقب بیرونی هم دارد؛ به این علت که با احتمال بیشتری از چنین شخصی رفتارهای رنجآفرین سر میزند.
یکی از جاهای دیگری که گرایشهای سادیستیک احتمال بیشتری برای بروز دارند تختخواب است. درواقع، سادیسم جنسی -برانگیختگی جنسی در پاسخ به رنج شخص دیگری- آنقدر هم کمیاب نیست. در یک پژوهش آلمانی ۲۱.۸ درصد مردان گزارش دادند که فانتزی جنسیشان ایجاد درد فیزیکی یا روانی است. پژوهش دیگری که در کِبِک انجام شده بود نشان داد که، فارغ از جنسیت، ۵.۵ درصد از مردم حداقل یک بار رفتار جنسی سادیستی از خود نشان دادهاند. البته قیاس این پژوهشها با مطالعات مربوط به سادیسم روزمرۀ غیرجنسی دشوار است، زیرا، با بررسی موشکافانهتر، متوجه میشویم سادیسم روزمرۀ جنسی، بهعنوان بخشی از خردهفرهنگ جنسیِ بیدیاسام (بستن، نظم، سادیسم و مازوخیسم)، تنها با رضایت شریک جنسی اتفاق میافتد. در نقطۀ مقابل، در رفتارهای مرتبط با سادیسم روزمرۀ غیرجنسی مانند پرخاشگری و قلدری سایبری، رضایت قربانی آزار و اذیتها نادیده گرفته میشود. توجه به همین نکته مرز بین این دو نوع سادیسم را آشکار میکند.
شاید بپرسید سادیسم روزمره -نوع غیرجنسی آن- با ویژگیهای شخصیتیِ مثلث تاریک6، که خود را موذیانه در جمعیت پنهان میکنند، چه ارتباطی دارد. منظور از ویژگیهای مثلث تاریک سایکوپاتی (فقدان احساس گناه و همدلی)، ماکیاولیسم (گرایش به دستکاری روانشناختی دیگران و سوءاستفاده از آنها) و نارسیسیسم (خودپسندی بیشازحد) است. پاسخ این است که این ویژگیها در یکدیگر تأثیر مستقیم دارند. افرادی که نمرۀ سادیسم بالایی دارند احتمالاً در حداقل یکی از این سه ویژگی نمرۀ بالایی میگیرند و بالعکس. باوجوداین، سادیسم تا حدودی از این سه مؤلفه متمایز است -به این علت که در برخی رفتارهای ضداجتماعی مانند اوباشگری اینترنتیْ اطلاع از سطح سادیسم افراد به ما این امکان را میدهد که احتمال رفتارهای مخربشان را اندازهگیری کنیم، آن هم بسیار دقیقتر از زمانی که نمرۀ سه ویژگی تاریک آنها را در اختیار داریم. برخی از روانشناسان به همین دلیل باور دارند که «مثلث» تاریکِ سایکوپاتی، ماکیاولیسم و خودشیفتگی باید به «مربع تاریکِ» ویژگیهای شخصیتی مشکلآفرین تبدیل شود و سادیسم روزمره را نیز در بر گیرد.
سادیسم روزمره، مانند بسیاری از ابعاد شخصیت، قضیهای صفروصدی نیست. چنین نیست که بگوییم یک نفر سادیسم روزمره دارد یا ندارد، بلکه طیفی از این ویژگی در عموم مردم دیده میشود. افرادی که نمرۀ بالاتری در این ویژگی میگیرند به احتمال بیشتری دست به رفتارهای ضداجتماعی واضح مانند قلدری یا آسیبزدن به دیگران میزنند. احتمالاً آن دسته از افراد که نمرۀ سادیسم پایینتری دارند بهصورت نامحسوستری از رنج دیگران خشنود میشوند، مثلاً از فیلمها و بازیهای خشونتآمیز لذت میبرند (اگرچه شایان ذکر است که ریشۀ لذتبردن از چنین محتواهایی احتمالاً با حس کنجکاوی یا تعلیق مرتبط است و صرف اینکه یک نفر چنین سلیقهای دارد به این معنا نیست که ممکن است در دنیای واقعی به دیگران آسیب بزند).
حتی افرادی که نمرۀ سادیسم کمی دارند ممکن است تماشای آسیبدیدن دیگران را، هرچند با عذاب وجدان، سرگرمکننده بدانند؛ البته زمانیکه متوجه میشوند مسئله جدی است، احساس خوشایندشان محو میشود. در پژوهشی، شرکتکنندگان ویدئوی تصادفات مسابقات دوچرخهسواری را تماشا کردند. کسانی که در آزمون سادیسم روزمره نمرات پایینتری گرفته بودند، زمانیکه متوجه شدند جراحات سطحی بوده است، (احتمالاً به این دلیل که به نظرشان چنین محتوایی نوعی نمایش کمدی بیضرر است) از تماشای ویدئو لذت بردند، اما این لذت با شنیدن اینکه جراحات جدی بوده است از بین میرفت. کسانی که در آزمون سادیسم روزمره نمرات بالاتری گرفته بودند کاملاً متضاد گروه دیگر رفتار کردند؛ زمانیکه پژوهشگران به آنها میگفتند دوچرخهسوار مذکور جراحت شدیدی برداشته است، لذتشان بیشتر میشد.
بهطور کلی، پژوهشهای انجامشده در این زمینه نشان میدهند که استعدادِ اینکه تا حدی از درد دیگران لذت ببریم، در کمال تعجب، رایج است. در ابتدا این گزاره گیجکننده به نظر میآید -بخش عظیمی از جامعۀ مدنی با همدلی اداره میشود، و باتوجه به مهربانیهای بیشماری که هرروزه اتفاق میافتد، میتوان گفت که ما انسانها ظرفیت عظیمی برای عشق و محبت به دیگران در خودمان رشد دادهایم. بااینحال، انسانها هزاران سال است که از درد و رنج دیگران لذت میبرند. این نشان میدهد که سادیسم، دقیقاً مانند همدلی، میتواند کارکرد اجتماعی مهمی داشته باشد.
ممکن است در زمانهای دور، آسیبرساندن به دیگران -مخصوصاً آنان که تهدید محسوب میشدند- منجر به تهیۀ غذا و تأمین امنیت بیشتر شده باشد یا نقش پیامی تهدیدآمیز را برای دشمنان و رقیبان ایفا کرده باشد. اگر مشابه آنچه گفتیم، با مشاهدۀ درد دیگران، احتمال بقایمان افزایش یافته باشد، دور از منطق نیست که بگوییم، در طی فرایند تکامل، چنین تجربهای برای ما تا حدی به تجربهای پرفایده تبدیل شده است. هنوز هم مزایای تکانشهای سادیستیک به چشم میآیند -در بسیاری از موقعیتها، ازجمله زندانها و مدارس، پرخاش و خشونت باعث میشود فرد به موقعیت اجتماعی بهتری دست بیابد. در محیط کار، کسب لذت از شکست دیگران میتواند به شخص انگیزه بدهد که برای ارتقا یا افزایش حقوق دریافتی خود تلاش کند. در موقعیتهای افراطیتر، مانند عضویت در گروههای تبهکار، داشتن سطح بالایی از سادیسم میتواند شانس بقای شخص را افزایش بدهد.
سادیسم، فارغ از اینکه چه مزیتی دارد، باعث رنجهای نادیده و ناشناخته میشود؛ برای مثال، سادیسم با قلدری ارتباط دارد، که ممکن است تا سالیان سال حتی بعد از قطع آزارها نیز بر سلامت روانی قربانیان تأثیرات جدی و ناخوشایندی بگذارد. با شناخت و درک بهتر سادیسم، میتوانیم با عواقب آسیبزای آن مبارزه کنیم. اما قبل از هر چیز، باید این فکر را که سادیسم تنها در بخش بسیار کوچکی از جمعیت شایع است زیر سؤال ببریم. درون بسیاری از ما، استعداد لذتبردن از پریشانی دیگران تا حدودی وجود دارد.
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
این مطلب را لوسی فوکس نوشته و در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰ با عنوان « Ever taken pleasure in another’s pain? That’s ‘everyday sadism’» در وبسایت سایکی منتشر شده است و برای نخستین بار در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ با عنوان «سادیسم روزمره چیست؟» در وبسایت ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ محدثه دنیائی منتشر شده است.
لوسی فوکس (Lucy Foulkes) روانشناس، استاد دانشگاه آکسفورد و استاد افتخاری کالج دانشگاهی لندن است. ازجمله کتابهای او What Mental Illness Really Is… (and what it isn’t) (2022) است.
همه نگران اقتدارگرایی روبهشد راستگرایان در جهان سیاستاند، اما شاید خطر اصلی جای دیگری باشد
راه آزادی، کتاب جدید جوزف استیگلیتز، تأملی انتقادی بر سیاست و اقتصاد نئولیبرال است
یک سوم کل غذای تولیدی جهان دور ریخته میشود
نوجوانانی که در کشورهای انگلیسیزبان زندگی میکنند بهشکل روزافزونی روانرنجور شدهاند. چرا؟