کتاب جدید نایل فرگوسن، بسیار جاهطلبانه، و در عینحال ناامیدکننده است
نایل فرگوسن، نویسنده و مورخ جنجالی، استاد نوشتن کتابهای قطور و جذابی است که موضوعاتی امروزی را در خلال تاریخ جستوجو میکنند. کتاب جدید او، «میدان و برج»، تلاشی است برای ترکیبِ دو ایدۀ بسیار مهم در فهم ساختار قدرت: شبکه و طبقه. استدلال او این است که مرز میان این دو مفهوم معمولاً مبهم است. یعنی شبکهها طبقانیاند و طبقهها دارای شبکه هستند.
اندرو آنتونی، گاردین — نایل فرگوسن از آن دست مورخینی نیست که دچارِ مشکلِ کمگویی باشد. او کتابهای جانانه و قطوری مینویسد، با ایدههای مفهومی بلندی که از خلالِ منشورِ تاریخْ دغدغههای جاری را نشان میروند. آثار او با استفاده از سوابق تاریخی دربارۀ زمان حال هشدار میدهد.
فرگوسن در کتاب تباهی بزرگ۱ فروپاشی نهادهایی را توصیف میکند که غرب پیشرفت خود را بر مبنای آنها استوار کرده است. تمدن۲، کتاب دیگرش، که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، با نگاهی بازارمحور به کلمات مشتریپسند امروزی با عنوانِ فرعیِ شش برنامکِ نابودگرِ قدرت غرب۳ به چاپ رسیده است. آخرین کتاب او، میدان و برج: شبکهها، طبقات و نزاع بر سر قدرت جهانی۴، مدعی است که «شیوهای کاملاً جدید برای نگریستن به جهان» ارائه کرده است.
این مدعا به مبالغهگوییهای ناشران شبیه است. بررسی شبکهها نهتنها در عصرِ شبکهایشدۀ ما بسیار محبوب است، بلکه همانطور که خود فرگوسن نیز تصدیق میکند، پیش از این مورخین و جامعهشناسان بسیاری قدم در این راه نهادهاند.
نکتۀ اصلی استدلال فرگوسن این است که جهان تحت تأثیر دو نیروی نظامیافتۀ متمایز قرار دارد، یعنی طبقات و شبکهها. این تمایز معمولاً تمایزی آشکار(یا به اندازۀ کافی آشکار) به نظر نمیرسد. به هر حال بیشتر شبکهها طبقاتی هستند و طبقات اندکی وجود دارند که به نحوی بخشی از یک شبکۀ بزرگتر نباشند.
اما این تقسیمبندی، ساختاری ارائه میکند که به فرگوسن اجازه میدهد کاری را انجام دهد که در آن استاد است: کاوش در گوشه و کنار تاریخ، گرفتن حقایق تجربی از یک مکان، حکایات گیرا از جایی دیگر و گنجاندن آنها در روایتی سریع و قدرتمند.
مشکل اینجاست که سیرِ حوادثِ کتاب و اطلاعات پراکنده و بیربط در آن به قدری زیاد است که نمیشود گفت رسالهای مسنجم از آن پدید آمده است. البته تمایل شدید فرگوسن به کشف ارتباط میان امور، ممکن است باعث شود مثلِ نظریهپردازان توطئه به نظر برسد، هرچند فرگوسن بهسختی میکوشد خود را از این چشمانداز دور کند. همانطور که در دیباچۀ کتاب میگوید، نظریهپردازان توطئه شبکهها را برگزیدگان پنهانی میدانند که با ساختار رسمی قدرت همدستند، در حالی که از نظر او، شبکهها در اکثر مواقع وضعیت موجود را مختل میکنند.
اما در بازبینی روایات توطئه -به عنوان مثال روایت ایلومیناتیها و خانوادۀ روچیلد- فرگوسن همانقدر که به خواننده اطلاعات روشنگر میدهد او را سردرگم هم میکند. ایلومیناتیها که یک فرقۀ کوچک آلمانی در قرن هجدهم بودند، به انتشار اندیشههای روشنفکری گرایش داشتند و به اشتباه، طراحان انقلاب فرانسه و بر مبنای گرایشهای عجیب و غریب امروزی عروسکگردانان پشتصحنۀ تمام امور دانسته شدهاند.
همانطور که فرگوسن اشاره میکند، ایلومیناتیها با نفوذ به فراماسونری به حیات خود ادامه دادند، در آنجا نیز چیز چندانی عایدشان نشد و در نهایت از هم فروپاشیده و مدتها پیش از آنکه اقلیتهای تندرو آنها را «شیاطین همهکاره» بنامند، از میان رفتند. پس اهمیت آنها در چه بود؟ فرگسون واقعاً توضیحی ارائه نمیکند، جز اینکه میگوید آنها نمونهای از شبکههای روشنفکری بودند و «بخشی جداییناپذیر از فرایند تاریخی پیچیدهای محسوب میشدند که اروپا را از عصر روشنگری به انقلاب و پس از آن به سوی یک امپراطوری هدایت کردند.»
این نتیجهگیری آنهم از کسی که باکی از بیان اظهارات جسورانه ندارد، بسیار ناامید کننده است، اما همین نتیجهگیری اساس پروندۀ او دربارۀ سرشت مبهم و نه همیشه رو به رشد شبکههاست. این استدلالی است که خاندانِ سلطنتی ساکس کوبورگ-گوتا۵، پیامآوران کمبریج، شورش تایپینگها، هنری کیسینجر، القاعده و بسیاری از افراد و گروههای دیگر تا توئیتر و دونالد ترامپ را در بر میگیرد.
نتیجه بیش از آنکه مهیج باشد گیجکننده است. وسعت دانش فرگوسن در اکثر مواقع چشمگیر و قابل توجه است، اما در انتهای کتاب به فهم خود از آنچه او در ابتدای کتاب سعی داشت به آن برسد اطمینان بیشتری داشتم.
اطلاعات کتابشناختی:
Ferguson, Niall. The Square and the Tower: Networks, Hierarchies and the Struggle for Global Power. Penguin UK, 2017
پینوشتها:
• این مطلب را آندرو آنتونی نوشته است و در تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷ با عنوان «The Square and the Tower by Niall Ferguson review – a restless tour through power» در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۹۶ آن را با عنوان «سفری بیامان به دنیای قدرت» و با ترجمۀ امیر قاجارگر منتشر کرده است.
•• آندرو آنتونی (Andrew Anthony) از سال ۱۹۹۰ در گاردین و از سال ۱۹۹۳ در بخش آبزرور مینویسد. در باب مجازات (On Penalties) یکی از کتابهای اوست.
[۱] The Great Degeneration
[۲] Civilization
[۳] The Six Killer Apps of Western Power
[۴] The Square and Tower: Networks, Hierarchies and the Struggle for Global Power
[۵] Saxe-Coburg-Gotha