سکوت میان پایان سخن یکطرف و آغاز سخن طرف مقابل، چیزی در حدود یکپنجم ثانیه است
هنگامی که با اعضای خانواده یا دوستانمان مشغول گفتوگو هستیم، طبق الگویی ناخودآگاه نوبتِ صحبت را با هم عوض میکنیم، البته گاهی پیش میآید که ناگهان وسط حرف همدیگر میپریم، ولی خیلی سریع دوباره به شرایط مسلط میشویم. ماجرا چنان طبیعی است که هیچوقت به آن فکر نمیکنیم، اما چند محقق این الگوی گفتن و شنیدنِ متقابل را موضوع مطالعۀ خود ساختهاند و به نتایجی اعجابآور رسیدهاند.
اد یانگ، آتلانتیک — یکی از بزرگترین مهارتهای انسان هنگام گفتوگو آشکار میشود. این مهارت نه در آنچه که میگوییم، بلکه در آنچه نمیگوییم نهفته است. منظور همان مکثها، سکوتها و شکافهای میان پایان صحبت من و آغاز صحبت توست.
ما نوبتی صحبت میکنیم، بهطوریکه «حق» صحبتکردن بین طرفین جابجا میشود. این روال گفتوگو چنان عادی، آشنا و ظاهراً غیرقابلتوجه است که به ندرت سخنی دربارۀ آن میگوییم. اما زمانبندی را در نظر بگیرید. بهطور متوسط، هر نوبت حدود ۲ ثانیه طول میکشد و مکث معمول میان دو نوبت فقط ۲۰۰ هزارم ثانیه است، یعنی نهایتاً وقتِ ادای یک هجا. این رقم تقریباً جهانشمول است و در سرتاسر فرهنگها، فقط با تغییراتی جزئی وجود دارد. حتی در گفتوگوهای زبان اشاره نیز این مسئله وجود دارد.
استیفن لوینسون، عضو دپارتمان روانشناسیِ زبان در انجمن ماکس پلانک میگوید «این کمترین زمانِ واکنش انسان به هرچیزی است». همین مقدار زمان است که دوندگان به شلیکِ آغاز واکنش میدهند، درحالیکه شلیک فقط یک علامت ساده است. اگر دو گزینه به آنها بدهند (مثلاً دویدن با رنگ سبز و توقف با رنگ قرمز)، انتخاب پاسخ درست زمان بیشتری میبرد. تعداد پاسخهای ممکن در گفتوگو بسیار بیشتر است. همین مسئله قاعدتاً باید باعث شود تا مکثهای طولانیتری بین دو نوبت گفتوگو داشته باشیم. اما چنین مکث طولانیای وجود ندارد، چون پاسخهایمان را در طول نوبت طرف مقابل، ساخته و پرداخته میکنیم. ما به سخنان آنها گوش میدهیم و درعینحال، سخنان خودمان را هم سبکسنگین میکنیم. بدین صورت، وقتی فرصت مناسب پیش بیاید، آن را با نهایت سرعت ممکن میقاپیم.
لوینسون میگوید «وقتی پیچیدگی اتفاقاتِ هنگامِ این نوبتهای کوتاه را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که این رفتاری پیچیده و مختص انسان است. دلفینها بهطرز شگفتآوری سریع شنا میکنند، عقابها میتوانند موقع پرواز به اندازۀ یک جت ارتفاع بگیرند، اما این یکی ترفند ما انسانهاست».
تحلیلگران گفتوگو اولین بار در دهۀ ۱۹۷۰ متوجه ماهیت آتشباری نوبتهای گفتوگو شدند، اما نه علاقهای به کمیسازی این مکثها داشتند و نه ابزار لازم برای این کار را. لوینسون هر دوی اینها را در اختیار داشت. چند سال پیش، تیم او از افرادی که در حال صحبتهای دوستانه در محیطهای غیررسمی بودند فیلم گرفتند. تانیا استیوِرز میگوید «پیش افرادی رفتم که در حیاط نشسته بودند و از آنها پرسیدم که آیا مشکلی ندارد برای یک مطالعه، با دوربین از آنها فیلم بگیرم؟»
استیورز از آمریکاییها فیلم گرفت و همکارانش همین کار را در سرتاسر دنیا برای افراد دارای زبانهای ایتالیایی، هلندی، دانمارکی، ژاپنی، کرهای، لائو، نامیبیایی، یلیدنیه (متعلق به کشور پاپوا گینۀ نو) و تسلسال (زبانی مایایی متعلق به مکزیک) انجام دادند. با وجود تفاوتهای فاحش دستوری میان این ده زبان و البته گوناگونیهای گستردۀ فرهنگی میان متکلمانشان، محققان دریافتند که شباهتها بیشتر از تفاوتهاست.
رایجترین مکث ۲۰۰ میلیثانیه بود و این رقم برای دانمارکیزبانها به ۴۷۰ و برای ژاپنیها به فقط ۷ میلیثانیه میرسید. پس همانطور که مشخص است، تفاوتهایی وجود دارد، اما این تفاوتها بسیار جزئی است، بهخصوص وقتی آن را با کلیشههای فرهنگی مقایسه کنیم. از این و آن زیاد شنیده میشود که اهالی اسکاندیناوی در گفتوگوهای خود مکثهای یکدقیقهای میکنند، درحالیکه یهودیهای نیویورک و روستاییهای آنتیگوا عملاً همزمان حرف میزنند. اما استیورز و همکارانش چنین چیزی مشاهده نکردند.
آنها درعوض چیزی را کشف کردند که لوینسون آن را یک «متابولیسم اساسی زندگی اجتماعی انسان» مینامد، یعنی تمایلی جهانی برای بهحداقلرساندن سکوت میان نوبتها، آن هم بدون اینکه همپوشانی صورت گیرد. (همپوشانیها در ۱۷ درصد از نوبتها صورت گرفت، این همپوشانیها معمولاً فقط ۱۰۰ هزارم ثانیه طول میکشید و اکثراً بخاطر این اشتباه بود که یکی از سخنگویان ناگهان هجای پایانی خود را ادا میکرد).
کوتاهی این مکثها زمانی حتی شگفتآورتر هم میشود که درنظر داشته باشیم حداقل ۶۰۰ میلیثانیه طول میکشد تا یک کلمه را از حافظهمان بیرون بکشیم و آمادۀ ادای آن شویم. برای یک جملهوارۀ کوتاه، این زمان پردازش به ۱۵۰۰ میلیثانیه میرسد. این یعنی مجبوریم پاسخهایمان را در هنگام نوبتِ همصحبتمان برنامهریزی کنیم و از همهچیز از جمله نشانههای دستوری تا تغییر زیروبم صدا استفاده نماییم. همواره پیشبینی میکنیم که مابقی جمله چه چیز خواهد بود و بههمین صورت، جواب فرضی خودمان را ساختهوپرداخته میکنیم. تمام اینها با استفاده از مدارهای عصبیِ عمدتاً همپوشان انجام میگیرد.
لوینسون میگوید «شگفتانگیز است، درست مثل تردستی با یک دست. علومِ شناختی کاملاً این مسئله را نادیده گرفتهاند، چون بهطور سنتی، افرادی که ادراک زبان را مطالعه میکردهاند، با کسانی که دربارۀ تولید زبان تحقیق میکردهاند، تفاوت داشتند. آنها لحظهای هم به این فکر نیفتادند که در گفتوگو، این دو مسئله به طور همزمان اتفاق میافتد».
افراد بدبین شاید این قضیه را بدترین محکومیت گفتوگو بدانند، یعنی نشان اینکه بیشترِ وقتِ «شنیدارمان» را صرف آمادهسازی چیزی مینماییم که خودمان میخواهیم بگوییم. (به قول چاک پالنیک «تنها دلیل اینکه از کسی میپرسیم آخرهفتهشان چطور بوده، این است که بتوانیم در مورد آخرهفتۀ خودمان برای آنها تعریف کنیم»). اما خب، این تحقیقات نشان میدهد حتی کسانی که بیش از همه حرف طرف مقابل را قطع میکنند، واقعاً در حال گوشدادن هستند. به گفتۀ استیورز «همهچیز حاکی از این است که در تکتک انتخاب واژگان و تغییرات آوایی، چه مشاهدهگران دقیقی هستیم».
البته میتوانیم هروقت نیاز باشد، طول مکثها را تغییر دهیم. استیورز که اکنون در دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس حضور دارد، میگوید «جالب نیست سریع به همهچیز پاسخ دهید. اگر از کسی درخواست کنم که با من به سینما بیاید و او فوراً بگوید نه، این چندان مؤدبانه نیست. بهتر است قبل از اینکه درخواست کسی را به هر دلیل رد کنیم، مکثی داشته باشیم. اگر هم مکثی کنید، شاید خودم بگویم ’یا شبی دیگر برویم؟‘ ما انسانها توانایی خوبی برای سازگاری داریم».
لوینسون حالا میخواهد بفهمد که سیستم نوبتی حرف زدن چطور تکامل یافته است. این توانایی قطعاً چیزی قدیمیتر از زبان مینماید. بوزینههای بزرگ همچون شامپانزهها هنگام اشاره به یکدیگر و نیز به دیگر نخستیسانان از جمله چندین نوع از میمونها و یک گونه از لمورها، نوبتی همدیگر را صدا میزنند. گروهی از محققان اخیراً نشان دادند که جفتهای مارموست معمولی بین نوبتهای خود همیشه مکثی ۵ تا ۶ ثانیهای قرار میدهند و در صورتی که طرف مقابلشان، ریتم سخن خود را تند یا کند نماید، با او همراه خواهند شد. این الاکلنگ میمونها هنگام ارتباط میتواند یک نوآوری مستقل و مختص خودشان باشد، شاید هم بازتاب چارچوبی باستانی باشد که ما انسانها آن را توسعه دادیم و توانایی سخنگفتن را بدست آوردیم.
محققان همچنین میخواهند دریابند که نوبتگیری چگونه در طول زندگیمان توسعه مییابد. تاکنون تحقیقات نشان داده که حتی بچههای ششماهه خیلی سریع به والدینشان پاسخ میدهند، هرچند همپوشانیهای بیشتری دارند. در نهماهگی که رفتهرفته میفهمند که دارند واقعاً با یک ذهن دیگر ارتباط برقرار میکنند، سرعتشان کاهش مییابد. پس از آن، مدت بسیار زیادی طول میکشد تا به سرعت بزرگسالان برگردند. استیورز دریافت که حتی بچههای ۸ ساله هم که سالها صحبت کردهاند، هنوز چندصد هزارم ثانیه کندتر از بزرگسالان هستند. او میگوید «این معمایی است که هنوز پاسخش را نیافتهام».
پینوشتها:
• این مطلب نوشتۀ اد یانک است و در تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۱۶ با عنوان «The Incredible Thing We Do During Conversations» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ آن را با عنوان «کار شگفتانگیزی که حین گفتوگو انجام میدهیم» و با ترجمۀ علیرضا شفیعینسب منتشر کرده است.
•• اد یانگ (Ed Yong) ژورنالیست بریتانیایی در حوزۀ علم است. نوشتههای پیشین او در ساینتیفیک امریکن، بیبیسی، گاردین، تایمز و دیگر نشریات منتشر شده است.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد