روزگاری خنککردن هوا گناه محسوب میشد. شاید این باور چندان هم اشتباه نباشد
سال ۱۸۵۰، وقتی اختراعِ پزشکیِ دکتر گوری منجمد شد و تصادفاً یخ تولید کرد، او را بهخاطر توهین به مقدسات طرد کردند. میگفتند گوری دیوانه شده، چون فکر میکند میتواند مثل خدای قادر متعال یخ خلق کند. با وجود چنین ماجراهایی دربارۀ گناهآلودبودن تولید سرما، در اوایل قرن بیستم اولین نسل کولرها اختراع شد و بین مردم رواج یافت، اما گویا همچنان استفاده از کولر عملی گناهآلود است.
شِین کَشمن، آتلانتیک — تا قبل از قرن بیستم، فقط ثروتمندان و افرادِ درحالمرگ ممکن بود کسی را ببینند که میخواهد هوای داخل ساختمان را خنک کند. البته روشنکردن آتش برای گرمکردن هوا در زمستان کاملاً منطقی به نظر میرسید، اما گرمای شدید را نیرویی میدانستند که انسان نباید در آن مداخله کند و این تفکر که یک دستگاه بتواند دمای هوا را کنترل کند نوعی گناه محسوب میشد. حتی تا اوایل دهۀ ۱۹۰۰، اعضای کنگرۀ آمریکا حاضر نبودند از هوای ساختگی در داخل عمارت استفاده نمایند، از ترس اینکه مبادا رأیدهندگان مسخرهشان کنند که چرا نمیتوانند مثل بقیۀ انسانها عرق کنند.
پدیدۀ کولر نیازمند نبوغ مهندسی بود، اما بهجز این باید قبح خنککردن هوای داخل نیز برطرف میشد. اما، در طی فرآیند برطرفسازی گناه فرضی در برابر آسمانها، کولر باعث شده تا گناهی بدتر و حقیقیتر در برابر زمین صورت گیرد.
با وجود حرف و حدیث دربارۀ غیراخلاقی بودن کولر، گسترش آن، درواقع، از ناچاری سرچشمه گرفت. پزشکانی که با شفای بیماران کلنجار میرفتند علاقهای خاص از خود نشان دادند. در سال ۱۸۵۱، پزشکی اهل فلوریدا به نام جان گوری حق امتیاز اولین دستگاه یخ را دریافت کرد. به گفتۀ سالوادوره باسیله، نویسندۀ کتاب خنک: چگونه کولر همهچیز را تغییر داد۱، گوری ابتدا قصد اختراع چنین دستگاهی نداشت. او فقط میخواست تا تب شدید بیماران مالاریایی را با هوای خنک کاهش دهد. وی بدین منظور موتوری طراحی کرد که هوا را جذب میکرد، آن را میفشرد، و به درون لولهها میفرستاد تا هوا موقع انبساط خود سرد شود.
اما مردمان، بیرون از مطب، نیازی عملی به این دستاورد نمیدیدند. تا اینکه یک روز لولههای دستگاه گوری به طور غیرمنتظرهای منجمد شد و یخ تولید کرد و در آن زمان بود که او فرصتی جدید یافت. اما حتی این دستاورد را نیز نیویورک گلوب به عنوان توهین به مقدسات مورد انتقاد و تمسخر قرار داد: «این هم از دکتر گوری، دیوانهای که فکر میکند میتواند با دستگاهش مثل خداوند قادر متعال یخ بسازد».
استفاده از یخ و برف برای خنککردن نوشیدنیها یا یک اتاق چیز جدیدی نبود. در قرن هفدهم کورنلیوس دربل، مخترع هلندی، با استفاده از یخی که در تابستان در زیرْزمین ذخیره کرده بود کاری را انجام داد که آن را «تبدیل تابستان به زمستان» میخواند. تام شاکتمن در کتاب صفر مطلق و فتح سرما۲ نظر میدهد که دربل این پدیده را با ترکیب یخ با آب و نمک و پتاسیم نیترات به دست آورد، که این امر کریستالهای یخ به وجود آورده و فضا را بهطرز قابل توجهی خنک میکرد. گفتهاند که شاه جیمز وقتی دربل را برای نمایش اختراعش به کلیسای وستمینستر دعوت کرد، درحالیکه میلرزید از محل گریخت.
دو قرن بعد، مجدداً از یخ برای خنککردن مردی صاحب قدرت استفاده کردند: جیمز گارفیلد، رئیس جمهور آمریکا. در ۲ جولای ۱۸۸۱، چارلز گیتو دو گلوله از هفتتیر خود به پشت گارفیلد شلیک کرد. اتفاقاتِ بعد از این ماجرا مهندسان دریایی را الهام بخشید تا روشی برای خنک نگهداشتن رئیس جمهور توسعه دهند، چراکه او در آن تابستان ذرهذره جان داد.
سایمون نیوکوم، منجم کانادایی-آمریکایی، مسئول نظارت بر توسعۀ دستگاهی بود که کلنجار میرفت تا بستر بیماری گارفیلد را خنک کند. نیوکوم موتوری سرهم کرد و آن را به لولههایی متصل نمود که به یک پنکه برقرسانی میکرد تا به یک سطل بزرگ یخ باد بزند. نیوکوم در گزارشهایش توضیح میدهد که دستگاه او دارای «حدود شش تن [یخ] است که هوا از یک سمت آن وارد میشود و از سمت دیگر برمیگردد». این دستگاه دمای اتاق را از ۳۵ درجه به ۲۳ درجه میرساند و صدها پوند یخ در ساعت مصرف میکرد.
با اطلاع و علاقهمندی تدریجی عموم به دستگاه نیوکوم، بدگمانی نسبتبه خنککردن هوا رفتهرفته از بین رفت. مخترعانْ طرحهای پرزرقوبرقی برای مبارزه با گرما توسعه دادند. یکی معتقد بود که با وصلکردن یک بالن به شیر آب آتشنشانی و شلنگ میتواند توفانهای بارانی شخصی درست کند. دیگری به فکر برجهایی افتاد که بالایشان بمبهای دیاکسید کربن هست که، با انفجارشان بالای یک محله، هوا را خنک میکنند. برخی از این عجایبْ ثبت اختراع شدند، اما بهندرت هیچکدامشان در عمل فایدهای داشتند.
دو دهه بعد از مرگ گارفیلد، ویلیس کریِر واژۀ «تهویۀ مطبوع»۳ را ابداع کرد. گرچه این پدیدهای یکشبه نبود، اما موفقیت ناگهانی او در جولای ۱۹۰۲ به دست آمد، زمانی که «دستگاه تنظیم هوای» خود را طراحی کرد و برای اولین بار آن را در ساختمان انتشارات سکِت ویلیامز در بروکلین نیویورک نصب نمود. این دستگاه هوا را بهسوی لولههای حاوی مادۀ خنککننده پرتاب میکرد. هدف این دستگاه، بیش از اینکه کاهش دما باشد، کاهش رطوبت بود، چراکه رطوبت بیشازحد در هوا کاغذهای انتشاراتی را خراب میکرد.
در سال ۱۸۹۹، یعنی چند سال قبل از اختراع کریِر، آلفرد ولف دستگاه خنککنندۀ هوایی طراحی کرده و آن را در اتاق تشریح دانشکدۀ پزشکی کورنل در نیویورکسیتی نصب کرده بود. چند ماه بعد از اینکه کریِر اولین دستگاهش را در بروکلین نصب کرد، ولف دستگاه خود را در بازار بورس نیویورک قرار داد. این دستگاه بهجای اینکه نعشها را برای مطالعه تازه نگه دارد، باعث آرامش افراد در حین کار میشد.
این تکنولوژی شروع به گسترش کرد. فریجیدر اولین «کولر اتاق» خانگی را در سال ۱۹۲۹ به فروش رساند. اچ. اچ. شولتس و جی. کیو. شرمن کولری را به بازار عرضه کردند که در تاقچۀ پنجره قرار میگرفت، اما اولین کولر پنجرهای بهشکل امروزی کولر اتاقی ثورن در سال ۱۹۳۲ بود. این دستگاه شبیه به جلوپنجرۀ ماشینی قدیمی بود که در پنجره فرو رفته بود. مارشا آکرمن در کتاب آرامش خنک: عشقبازی آمریکا با کولر۴ مصاحبهای رادیویی را نقل میکند که در آن کریِر رؤیای خود را اعلام میکند. او دنیایی را تصور میکند که در آن «کاسب معمولی سرحال و قبراق از خواب خود در اتاقی کولردار برمیخیزد. در قطاری کولردار سفر میکند و در دفتری کولردار مشغول به کار میشود».
عرضۀ همگانی و اصلی کولر در نمایشگاه جهانی سال ۱۹۳۹ بود. کریِر میزبان «کلبۀ یخی کریِر» در نمایشگاه فردا بود، جایی که ۶۵ هزار بازدیدکننده برای اولین بار کولر را تجربه کردند، که این امر موجب رشد ناگهانی علاقۀ مصرفکنندگان شد. طی دهۀ بعد، با کاهش اندازۀ کولرها، تبلیغات این دستگاه بیش از مردان در محل کار به مذاق زنان در خانه خوش آمد. در برخی از تبلیغات قدیمی، کولر در پنجرهای در میان خانوادهای سربلند قرار گرفته که دستگاهشان را طوری میستایند که گویی سفینهای فضایی است که در اتاق نشیمنشان فرود آمده است.
باسیله به حرکتی دیگر که چندان آشکار نبود نیز اشاره میکند: در سال ۱۹۵۹، سازمان هواشناسی آمریکا «نمایۀ ناراحتی»۵ خود را ایجاد کرد (که امروزه آن را به نام نمایۀ گرما۶ میشناسیم). نمایۀ ناراحتیْ معیاری برای سنجش ترکیبی دما و رطوبت بود. این نمایه به قول باسیله با «قراردادن فکر هوای خنکشده در ذهن مردم» باعث رشد غیرمنتظرۀ کولر شد. مردم حالا میتوانستند این را بسنجند که آیا هوای بیرون خیلی برای خروج از خانه گرم است یا نه. اگر مردم پول کافی داشتند، شرکتهای کولرسازی زیادی بودند که پناهی در برابر این هوا عرضه میکردند.
در دهۀ ۱۹۶۰ طوری شده بود که سالانه میلیونها کولر در آمریکا به فروش میرسید. پنجرههای سرتاسر شهرها و روستاها پر از کولر شده بود. در سال ۲۰۱۱، پیمایش مدیریت اطلاعات انرژی در مورد مصرف انرژی در منازل مسکونی نشان داد که ۸۷ درصد از خانوارهای آمریکایی کولر یا سرمایش مرکزی دارند. این در حالی است که این رقم در برزیل ۱۱ درصد و در هند فقط ۲ درصد است.
درحالیکه بیمیلی اولیۀ مردم نسبت به خنککردن هوا باعث شد تا رشد ابتدایی تکنولوژی کولر کند شود، اما محبوبیتی که سرانجام این تکنولوژی بدست آورد باعث ضررهایی نسبتبه جو زمین شده است.
در سال ۱۹۸۹، پروتکل مونترال به این امید تصویب شد که آزادکردن کلروفلروکربن (CFC) را در جو کاهش دهد. فرئون، نوعی cfc که در کولرهای قدیمی استفاده قرار میشد، یکی از ویژگیهای این دستگاهها بود که به کاهش ضخامت لایۀ ازون کمک میکرد.
امروزه سرماسازها را طوری اصلاح کردهاند که به جای کلر از فلوئور استفاده کنند تا تأثیری منفی بر لایۀ ازون نداشته باشد، اما کولر همچنان اثرات مخرب زیستمحیطی دیگری نیز دارد. به گفتۀ دنیل موریسون، معاون اجرایی مدیر ارتباطات در دپارتمان انرژی آمریکا، ساختمانهای مسکونی و تجاری فقط در سال ۲۰۱۵ بیش از ۵۰۰ میلیارد کیلووات در ساعت برای استفاده از کولر برق مصرف کردهاند. این یعنی تقریباً ۲۰ درصد از مجموع برق استفادهشده در ساختمانها، که سالانه مبلغی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار را برای هزینههای برق به دنبال دارد. کولر همچنین یکی از عوامل اصلی اوج تقاضای برق است که یکی از نشانههای آن قطعیِ چرخشی برق در تابستان است.
از میان تمام دستگاههایی که مردم امروزه استفاده میکنند، کولر تغییرات چندانی را مانند تلفن و تلویزیون در طراحی خود شاهد نبوده است. اما شرکتهایی وجود دارند که سعی دارند آیندۀ کولر را هم از نظر زیباییشناختی و هم از نظر بهرهوری متحول کنند. برخی از این تلاشها همان دلواپسیهای سابق را دربارۀ درستنبودن خنککردن داخل ساختمان تکرار میکنند و کولر را چیزی شخصیتر محسوب میکنند. مثلاً «کولوِر» گردنبند کولری میسازد که دور گردن بسته میشود و از طریق پرههای کوچکی هوای خنکشده با آب را انتقال میدهد. «رستیفای» محصولی مشابه را بهشکل دستبند عرضه میکند. «کوچوفوکو» پیراهن کار مجهز به کولری را با طراحی مشابه تولید میکند.
شرکتی قبرسی به نام «اواپولار» محصولی را عرضه کرده که آن را «اولین کولر شخصی دنیا» مینامد. این محصول مکعبی کوچک با مخزن آب و یک پنکه است که نسیمی ایجاد کرده و هوا را تصفیه میکند. اواپولار ایدۀ یک «ریزاقلیم» را تبلیغ میکند که طوری طراحی شده تا محیط کار یا خواب یک فرد را خنک کند و بدینترتیب آن همه انرژی را با خنککردن کل اتاق یا ساختمان هدر ندهد. «همانطور که تلفنهایمان شخصی شدهاند، معتقدیم که دستگاه کنترل هوا نیز باید شخصی شود». این را کسنیا شولتس، سخنگوی اواپولار به من میگوید.
دایسون و شیائومی نیز تصفیهکنندههای هوای کوچک و شخصیشدهای را به بازار عرضه کردهاند. تمام این دستگاهها همچنان مشتری خاص دارند (و از قضا چندان محبوب نیستند)، اما تاکنون چیزهای عجیبتر از این هم همهگیر شدهاند.
حتی امروزه هم پدیدۀ کولر موضوعی بحثبرانگیز است. برخی حامیان محیط زیست بهخاطر اثرات زیستمحیطی این دستگاهها مردم را به عدم استفاده از آنها تشویق میکنند. برخی دیگر نیز کولر را متهم به ترویج برترپنداری مردان مینمایند، چرا که زنان را مجبور میکند در داخل و خارج از ساختمان لباسهای متفاوتی بپوشند. کولرها هم نماد نبوغ و هم ضعف انسان هستند، چراکه بدن انسان را طوری سازگار میکنند که بدون کمک دستگاه، مقاومت کمتری در برابر گرمای طبیعی داشته باشد.
کولر چیزی فراتر از یکی از لوازم خانگی است و به نوعی یادآور مرگ است. این وسیله را اختراع کردند تا جلوی مرگ چند نفر را بگیرند، اما استفاده از آن میتواند در دسترسی همه به هوای معتدل نقش داشته باشد. با فرارسیدن تابستان گوش فرا دهید به همسرایی دستگاههایی که در پنجرهها، بیرون از خانهها و روی پشتبام ادارهها زمزمه میکنند. آنها به ما یادآور میشوند که نبوغ انسان هزینههایی در بر دارد. شاید اجداد ما چندان هم اشتباه نمیکردند که خنککردن هوا را خطرناک میدانستند.
پینوشتها:
• این مطلب را شِین کَشمن نوشته است و در تاریخ ۹ آگوست ۲۰۱۷ با عنوان «The Moral History of Air-Conditioning» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ این مطلب را با عنوان «کاشفان گناهکار سرما» و با ترجمه علیرضا شفیعینسب منتشر کرده است.
•• شین کشمن (Shane Cashman) مدرس کالج منهتنویل است. در سبک ادبیات تخیلی مینویسد و جایزههای ادبی بسیاری را برنده شده است. نوشتههای او در کاتاپالت، وایس و نَریتیولی منتشر شده است.
[۱] Cool: How Air-Conditioning Changed Everything
[۲] Absolute Zero and the Conquest of Cold
[۳] Air-conditioning
[۴] Cool Comfort: America’s Romance with Air-Conditioning
[۵] Discomfort index
[۶] Heat index
نقدهای استیگلیتز به نئولیبرالیسم در کتاب جدیدش، خوب اما بیفایده است
حافظۀ جمعی فقط بخشهایی از گذشته را بازنمایی میکند
جوزف استیگلیتز در مصاحبه با استیون لویت از نگاه خاص خود به اقتصاد میگوید
پساز چند دهه پیشرفت، جهان در مبارزه با فقر با ناکامی مواجه شده است