گزارش مجمع جهانی اقتصادْ دورنمایی تاریک از برابری اقتصادی میان زنان و مردان ترسیم کرده است
شکافهای جنسیتی میان زنان و مردان همیشه موردتوجه بوده است. شکافهای موجود در آموزش، بهداشت، سیاست و همینطور پرداخت، با وجود همۀ شعارها، فعالیتها و سیاستگذاریها همچنان پابرجا هستند. در شرایطی که سه شکافِ اول با سرعت نسبتاً مناسبی کاهش مییابند، شکاف جنسیتیِ پرداخت، بهخصوص پس از بحران ۲۰۰۸، عمیقتر شده است و به نظر نمیرسد که به این زودیها هم برطرفشدنی باشد.
Gender pay gap could take 170 years to close, says World Economic Forum
مترجم: سیدامیرحسین میرابوطالبی
5 دقیقه
جیل ترینر، گاردین — نویسندگانِ گزارشی جدید پیشبینی کردهاند که ۱۷۰ سال طول خواهد کشید که اختلافِ موجود در دستمزد و فرصتهای شغلی میان مردان و زنان برطرف شود. این نویسندگان خواستار اقدامی فوری برای ازبینبردن شکافِ برابری جنسیتی هستند.
گزارش جدید مجمع جهانی اقتصاد (که بیشتر برای اجلاسهای پرسروصدای سالانهاش در داووسِ سوئیس شناخته میشود) نشان داده است که اگرچه شکاف میان زنان و مردان در شاخصهایی مثل آموزش کاهش یافته است، نابرابری اقتصادی بین آنها در سراسر جهان رو به افزایش است.
شکاف جنسیتی از نظر درآمد و اشتغال در چهار سال گذشته عمیقتر شده و به ۵۹درصد رسیده است، یعنی سطحی که در بحبوحهٔ بحران مالیِ سال ۲۰۰۸ شاهدش بودیم.
سال گذشته، مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی کرده بود که رسیدن به برابری اقتصادی ۱۱۸ سال به طول خواهد انجامید. امسال، برآوردهای این نهادِ مستقر در ژنو حاکی از آن است که این شکاف تا سال ۲۱۸۶ (۱۷۰سال دیگر) از بین نخواهد رفت.
این گزارش امسال، در یازدهمین سال انتشارش، اختلاف نسبی میان زنان و مردان را در چهار حوزهٔ کلیدی برآورد کرده است: بهداشت، آموزش، اقتصاد و سیاست.
گزارش بیان میکند که «شواهد بهدستآمده در طول بیش از یک دههٔ گذشته نشان میدهد که پیشرفت هنوز کندتر از آن است که بهرهگیریِ کامل از ظرفیتهای نیمی از بشریت به عمر ما قد بدهد.»
نویسندگانِ این گزارش، ریچارد سَمِنز و سعدیه زاهدی، بیان کردهاند که امیدوارند این گزارش «بهمثابۀ زنگ خطری باشد برای دولتها تا برابریِ جنسیتی را با سیاستگذاریِ جسورانهتری سرعت ببخشند؛ هشداری باشد برای کسبوکارها تا برابری جنسیتی را بهمنزلهٔ ظرفیتی حیاتی و وظیفهای اخلاقی در اولویت قرار دهند؛ و بالاخره تذکری باشد برای همهٔ ما تا عمیقاً حواسمان به انتخابهای هر روزهمان باشد، انتخابهایی که برابری جنسیتی را در سطح جهان تحتتأثیر قرار میدهد.»
چند عامل در شکلگیریِ این شکاف اقتصادی نقش داشتهاند، ازجمله اینکه زنان تقریباً نصف مردان دستمزد میگیرند، بهطور متوسط روزانه پنجاه دقیقه بیشتر کار میکنند و شانس بسیار کمتری برای رسیدن به جایگاههای بالاتر دارند.
توضیح: این تصویر نشاندهندهٔ متوسطِ یک روزِ کاری برای مردان و زنان در میان ۱۴۴ کشورِ موردبررسی است.
زاهدی رشد اقتصادیِ کُند را مقصرِ دورنگهداشتن زنان از [بازار] نیروی کار میداند و اضافه میکند که، پس از قدری پیشرفت کمّی، حالا از لحاظ تغییرات سیاسی بهمنظور کمک به زنان در محیط کار «به دیواری عظیم» برخورد کردهایم. اتوماسیونْ شغلهای مرتبط با بخشهای فروش و امور اجرایی را تحت تأثیر قرار داده است، بخشهایی که میزان اشتغال زنان در آنها بهنسبت بالاست.
در یک مقیاس کلی، شامل بهداشت، آموزش و سیاست، شکاف جنسیتی در میان ۱۰۷ کشورِ موردمطالعه میتواند در ۸۳ سال آینده برطرف شود. این ۱۰۷ کشور از سال ۲۰۰۶، که این گزارش برای اولین بار چاپ شد، مورد مطالعه قرار گرفتند. این مدت زمان «دقیقاً به اندازهٔ عمر دختر بچهای است که امروز متولد میشود..»
در داخلِ این معیارِ کلی، شکاف آموزشی میتواند ظرف ده سال برطرف شود. این در حالی است که میتوان امیدوار بود که نابرابری در سیاست، یعنی عمیقترین شکاف، طی مدت ۸۲ سال برطرف شود. این امیدواری بهخاطر سرعت بالای بهبود از سال ۲۰۰۶ (که شکاف جنسیتی در این عرصه برابر با ۱۴درصد بود) و کاهش ۲۳درصدیِ این شکاف از آن زمان تابهحال است.
امسال ۱۴۴ کشور در این گزارش مورد بررسی قرار گرفتهاند. ایسلند، فنلاند، نروژ و سوئد در چهارتای بالا قرار دارند، در شرایطی که رواندا هم توانسته خود را به جمع پنج کشور برتر برساند.
رتبهٔ انگلستان از هجدهم به بیستم رسیده است که بسیار پایینتر از سال ۲۰۰۶ است که در بین ده کشورِ برتر قرار داشت.
رتبهبندی انگلستان قبل از رأی به خروج از اتحادیهٔ اروپا (برکسیت) و نخستوزیرشدنِ مِی انجام شده و همچنین تحتتأثیر تغییر در روش محاسبهٔ درآمد نیز قرار گرفته است. این تغییرْ حد بالاییِ درآمد را از چهلهزار دلار (۳۲هزاروهشتصد یورو) به ۷۵هزار دلار افزایش داده که باعث شده است انگلستان در رتبهبندیِ برابری اقتصادی با ده پله نزول در ردهٔ ۵۳ قرار بگیرد. درنتیجه، رتبهٔ ایالات متحده در برابری جنسیتی نیز به همین صورت تنزل پیدا کرده و با هفده پله نزول به رتبهٔ ۴۵ رسیده است.
پینوشت:
• این مطلب را جیل ترینر نوشته است و در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۱۶ با عنوان «Gender pay gap could take 170 years to close, says World Economic Forum» در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان «برابریِ پرداخت بین زنان و مردان؟ شاید ۱۷۰ سال دیگر» و با ترجمۀ امیرحسین میرابوطالبی منتشر کرده است.
•• جیل ترینر (Jill Treanor) ویراستار مطالب مربوط به موضوعات مالی گاردین است.
راستافراطی: جستوجویی تباه در جهانی ویرانشده
فرقهها از تنهایی بیرونمان میآورند و تنهاترمان میکنند
تاریخ مطالعات فقر و نابرابری در قرن گذشته با تلاشهای این اقتصاددان بریتانیایی درهمآمیخته است
کالاهایی که در فروشگاه چیده میشود ممکن است محصول کار کودکان یا بیگاری کارگران باشد
ادعای اختلاف دستمزد رو با ادعای مسطح بودن زمین یکی میبینم و ترجمان هم گویا به همین جریان پیوسته است. مصداقی برخورد کردن و نتیجه گرفتن همواره قابل نقض است که وارد این بحث نمیشم (مثل گزارش های سالانه حقوق بشر)، و اطمینان دارم طی 170 سال آینده آگاهی و دانش آنقدر پیشرفت می کند که بساط مباحث خبط و مخرب جنسیتی را از کره زمین برچیند و تفکرات والای انسانی را جایگزین کند.
بله شکاف جنسیتی همچنان هست و هر روز بیشتر می شود. در مقاطع بالای تحصیلی شمار مردان بیش از زنان است اگر نگوییم که در مقطع دکتری قریب به اتفاق پذیرفته شدگان مردند. حتی بعضا دیده و شنیده می شود که در پذیرش دکتری و در مصاحبه هایی که باید تخصصی و علمی باشد از متقاضیان زن سوالاتی پرسیده می شود که رسما در حوزه و حریم مسائل شخصی است و نحوه پاسخگویی به آن سوالات تعیین کننده است که زنان در مقطع دکتری پذیرفته می شوند یا خیر. هیچگاه هیچگاه و هیچگاه از یک مرد در مصاحبه تخصصی دکتری پرسیده نمی شود که آیا در طول تحصیل تصمیم دارد بچه دار شود یا نه. ولی همواره از زنان متاهل این سوال پرسیده می شود. این ورود به حریم بسیار شخصی افراد است و کمترین ارتباطی به گزینش علمی افراد ندارد. این سوال همچنان باقی است که آیا با وجود چنین نگاههای جنسیت زده ای به آموزش زنان می توان به برابری جنسیتی خوش بین بود؟ در چنین شرایطی که نابرابری از حد گذشته است رویکردهای فمینستی می تواند شکافهای موجود را هر چند اندک کاهش دهد. با تشکر از مقالات در خور اعتنا و ترجمه های خوبتان.
و البته پیشنهاد من دیدن ویدئوی زیر از سازمان «زنان علیه فمینیسم بریتانیا» است که قبلا در توضیحش نوشته ام: آیا مفهوم «برابری» در جهان به سمت افراطی شدن پیش می رود؟ «برابری» که ترجمه مستقیم از Egalite فرانسوی و Equality انگلیسی است در مفهوم ذیل معنا می شود: "اعتقاد به این که همه ابنای بشر، بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، ملیت، جنسیت، توانمندی های جسمی، فکری یا هر تفاوت دیگری به طور کامل با یکدیگر «برابر» هستند." در ویدئوی زیر که توسط «سازمان زنان علیه فمیسنیم بریتانیا» تهیه شده است، روایت پست مدرنی از سیستم آموزشی غربی را نشان میدهد که در آن مفهوم «برابری» از جایگاه اصلی خود منحرف و دچار خلط معنی شده است. برابری اساسا نه در مفهوم «برابری در نتایج» که در مفهوم «برابری در فرصت ها» ست و همه افراد بشر فراتر از تفاوت هایشان تنها و تنها باید به اندازه «تلاش» و «فکر» و «فعالیت» شان از نتیجه بهره مند گردند. به بیان دیگر تفاوت نه مایه سرافکندگی است و نه مایه مباهات و برتری. همان طور که نمیتوان به مدد تفاوت انسانی را خرد و کم ارزش شمرد، نمی توان بر مبنای تفاوت او را ارزشمندتر تلقی کرد. نمونه عینی این داستان در انتخاب دانشجوی دکتری در پروژه های پژوهش محور دانشگاه های غربی است که در آن ها صراحتا اعلام می شود: ......University is committed to increasing the proportion of female scientific staff, and applications _from women are especially welcome. Disabled persons will be given preference if equally qualified. این در مفهوم برابری و ایجاد فرصت برابر برای بانوان یا افراد با معلولیت در ورود به جمع اساتید دانشگاهی نیست، بلکه دادن یک امتیاز ویژه صرفا بر مبنای تفاوتی است که شخص اساسا هرگز دخالتی در انتخابش هم نداشته است. https://www.facebook.com/Y.Moshirfar/videos/1403373169703013/
برای نمونه من اظهار نظر برخی از مشهورترین رهبران فمینیسم را برایتان می نویسم. آیا این مدل ذهنی خواهد توانست جهان را نجات دهد؟ نمونه اى از نظرات بنيانگذاران و رهبران فمينيسم: سالی گیهارت: جمعیت مردان جهان باید به 10 درصد از کل کاهش پیدا کنه سولاناس: اگر به مردان بگیم حیوان به اونها احترام گذاشتیم در حقیقت اونها آلت متحرک هستن ( حتی حیوان هم نیستن) دوورکین: من دوست دارم مرد رو کتک خورده و خونین ببینم در حالیکه پاشنه کفش تو گلوشون فرو رفته مثل خوکی که سیب تو دهنشه مورگان : به نظرم نفرت از مردها یک حرکت سیاسی شریف هست که طبقه ای که پایین نگه داشته شدن حق دارن از تمامی افراد گروه بالاتر متنفر باشن مک کینن: هر رابطه جنسی بین زن و شوهر خشونت علیه زن هست! گوردون: خانواده های مرکزی ( پدر - مادر - فرزندان) باید نابود بشن. پاشیدن خانواده ها هدف روند انقلابیه.
سلام و ممنون از اظهار نظر شما اظهار نظر من در مورد دانشگاه های جهان است و نه ایران. ما سیستم ایران را نمیتوانیم و نباید که با هیچ جای دیگری مقایسه کنیم. سیستم آموزشی ایران در مقاطع تحصیلات تکمیلی یک کپی بسیار ناقص از سیستم جهانی است. در دانشگاه های کشورهای جهان اول «زن» بودن مزیت است. ضمن این که به نگاه فمینیستی ایرادات و نقدهای بسیار زیادی وارد است؛ از جمله این که این نگاه به دنبال «برابری» نرفته است، بلکه خواهان «برتری» زنان شده است و البته در برخی جوامع غربی در قوانین حقوقی این «برتری» و «اولویت» برای زنان مشاهده می گردد. موفق باشید.
شکاف جنسیتی در حوزه آموزش اساسا کاهش نیافته است. دانشگاه ها با تدابیر ویژه ای همواره سعی میکنند «زنان» را طی پروسه ای ساده تر وارد دانشگاه ها کنند. در رقابت نابرابر این مردان سالم هستند که باید برای ورود به هر دوره ای نظیر دستیاری علمی برای پژوهش های PhD و امثالهم با افراد معلول و زنان که در نه در شرایط برابر که در نتیجه برابر قرار گرفته اند شرکت کنند. من جایی قبلا نوشته بودم که «برابری» در مفهوم «برابری فرصت» است و نه «برابری نتیجه» و معتقدم جهان به دیدگاه غلظی از برابری نزدیک می شود. زمانی شکاف جسنیتی در دستمزد می تواند و باید رفع شود که در سایر موارد نیز «زن» بودن امتیاز ویژه ای محسوب نگردد. زنان اروپایی (در محیط کاری که من در آن حضور داشتم) همواره می توانند با استفاده از سلاح «اتهام آزار جنسی» به رؤسای مذکرشان ترفیع بگیرند. این در حالی است که مردان در شرایط بدتری قرار دارند و برای ترفیع باید سال های سال تلاش کنند. از همین دست می توانیم به اتفاقاتی که در هنگام حوادث و جنگ ها پیش می آید اشاره کنیم که در آن ها اولویت نجات و تخلیه از محل خطر همواره با زنان و کودکان است یا تعداد کشته شدگان همواره در مقیاس «زنان و کودکان» اعلام می گردد؛ گویی وظیفه مردان این بوده است که در ان جنگ کشته شوند؛ هم چنین در مسائلی نظیر کارتن خوابی و بی خانمانی آمار به صورت «از هر چهار نفر بی خانمان یک نفر « زن» است» اعلام می گردد. گویی آن سه نفر مرد دیگر هیچ حقی ندارند یا حتما وظیفه و داشته شان کارتن خوابی و بی خانمانی بوده است. هر وقت جهان توانست از خط انحراف نگاه فمیسنیت زده به مسائل برابر جهانی بگذرد، آن وقت شکاف دستمزد هم می تواند رفع شود؛ وگرنه با وجود قوانین ضدمرد جوامع غربی، دینامیک اقلیت هم به نفع مردان خواهد گرایید. با تشکر از شما و ترجمه های خوبتان.