image

آنچه می‌خوانید در مجلۀ شمارۀ 28 ترجمان آمده است. شما می‌توانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.

نوشتار

بحران سلامت روان گریبان علم را گرفته است؛ فرهنگ سمی پژوهش مقصر است

بحران سلامت روان گریبان علم را گرفته است؛ فرهنگ سمی پژوهش مقصر است تصویرساز: سباستین تیبو.

شاید کسی باور نکند فرسودگی شغلی، افسردگی و اضطرابِ مشاغل دانشگاهی به‌اندازهٔ مشاغل «پرخطری» چون خدمات پزشکی و درمانی باشد. اما در عرصۀ علم واقعاً با بحران سلامت روان مواجهیم و از دانشجویان ارشد و دکتری گرفته تا محققان برجستهٔ مؤسسات بزرگ تعرض و تبعیض، دستمزدهای ناچیز و زورگویی و قلدری را تجربه و گزارش کرده‌اند. دانشمندان سال‌هاست که نگران تأثیر این‌ فشارها بر سلامت روان دانشگاهیان هستند، اما به لطف مطالعاتِ چند سال گذشته، اکنون یافته‌های تازه‌ای از ابعاد گستردهٔ ‌این بحران به‌دست آمده است. یافته‌هایی که تنها حکایت از یک چیز دارند: اوضاع خیلی وخیم است.

شنون هال

شنون هال

روزنامه‌نگار آزاد در حوزهٔ علم

nature

A mental-health crisis is gripping science — toxic research culture is to blame

شنون هال، نیچر— در عرصۀ علم با بحران سلامت روان مواجهیم که در تمام رده‌های شغلی آن و در سراسر جهان نمود دارد. دانشجویان ارشد و دکتری مورد تعرض و تبعیض قرار می‌گیرند، دستمزدهای ناچیز دریافت می‌کنند، قربانی زورگویی و قلدری می‌شوند، بیش‌از‌حد از آن‌ها کار می‌کشند و گاهی مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند. برای محققانی هم که در مراحل اولیۀ شغلی و در تکاپوی یافتن شغل بلندمدت هستند اوضاع خیلی بهتر از این نیست. محققان ارشد و جاافتاده هم برای دریافت حمایت مالی، انتشار مقالات در مجلات معتبر و حفظ شهرت در عرصه‌های بسیار رقابتی با فشار بسیار زیادی روبه‌رو هستند.

دانشمندان سال‌هاست که دربارۀ تأثیر این‌همه فشار بر سلامت روان ابراز نگرانی کرده‌اند اما، به لطف مجموعه‌ای از مطالعات در چند سال گذشته، اکنون داده‌های سخت 1 نیز در این مورد وجود دارد. تمام یافته‌ها حاکی از آن است که اوضاع خیلی وخیم است.

محققان نسبت به کل جمعیت بسیار بیشتر به افسردگی و اضطراب مبتلا می‌شوند. اگرچه همه‌گیری کووید-۱۹ باعث افزایش مشکلاتِ بهداشت روان شد، بسیاری با ارائۀ دلیل بر این باورند که فقط مشکلاتی را که قبلاً وجود داشت تشدید کرده است. مطالعات اخیرِ ده‌ها هزار محقق در سراسر جهان نشان می‌دهد که مشکلات بهداشت روان در دانشمندان نتیجۀ مستقیم فرهنگ سمی پژوهش است.

این امر به‌ویژه در مورد اعضای گروه‌هایی صادق است که کمتر به وضعیتشان توجه شده، از جمله زنان، افرادی غیرباینری 2، رنگین‌پوستان، افراد متعلق به اقلیت‌های جنسی و جنسیتی (ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس) و دانشجویان کم‌درآمد. اما محققان و دانشمندان ارشد در کشورهای مختلف نیز از آثار آن در امان نیستند.

شارون میلگرام، مدیر دفتر آموزش و پرورش درون‌دانشگاهی در مؤسسۀ ملی بهداشت ایالات‌متحده (ان‌آی‌اچ)، می‌گوید «بهزیستی و تعیین مرزهای سالم در زندگی و کار مهارتی اساسی است. احساس می‌کنم بسیاری از ما، از جمله خودم، نقطۀ کوری داشتیم که این داده‌ها برای بیدارکردنمان لازم بود».

با دردست‌داشتن ارقام سخت، برخی استدلال می‌کنند که علم در شرفِ یک جنبش است -جنبشی که از تغییرات سیستمی برای بهبود سلامت روان محققان در نسل‌های آینده حمایت می‌کند. برخی دیگر استدلال می‌کنند که این تغییر برای دانشمندان جوانی که در حال فرار از حوزۀ علم هستند بسیار کند اتفاق می‌افتد -وضعیتی که می‌تواند عواقب بدی برای آیندۀ تحقیقات و جامعه داشته باشد.

مشکلی جهانی
در سال ۲۰۱۵، ترزا ایوانز، که توسعۀ شغلی دانشجویان زیست‌پزشکی را در مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در سَن آنتونیو مدیریت می‌کرد، متوجه شد که دانشجویانش با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما وقتی برای مشاوره نزد او می‌آمدند، احساس می‌کرد که برای کمک‌کردن به آن‌ها امکانات و آمادگی کافی ندارد.

بنابراین ایوانز تحقیقات خود را آغاز کرد تا نشان دهد که در این موضوع با کمبود منابع مواجهیم. نه‌تنها منابع کمی دربارۀ چگونگی کمک به دانشجویان وجود داشت، بلکه مشخص نبود که مشکلات سلامت روان بین آن‌ها تا چه حد گسترده است و همین ایوانز را واداشت تا نظرسنجی خود را برای تعیین کمیت موضوع در سطح جهان منتشر کند. او ۲۲۷۹ پاسخ دریافت کرد که عمدتاً از دانشجویان دکتری در ۲۳۴ مؤسسه در ۲۶ کشور جهان بود.

نتایج آن در مارس ۲۰۱۸ منتشر شد و بزرگ‌ترین نظرسنجی در نوع خود در آن زمان را ارائه داد که از یک مشکل جهانی پرده برداشت: ۴۱ درصد از پاسخ‌دهندگان اضطراب متوسط تا شدید و ۳۹ درصدشان افسردگی متوسط تا شدید را گزارش کردند. این سطوح شش برابر بیشتر از کل جمعیت است. این داده‌ها همچنین ریشه‌‎های احتمالی این مشکلات روان را معرفی کردند -اضطراب و افسردگی غالباً با عدم تعادل بین کار و زندگی، و روابط ضعیف با اساتید (منتورها) همبستگی دارد.

این ارقام بر اساس جنسیت بسیار متفاوت بود: پاسخ‌دهندگان زن، تراجنسیتی و افراد دارای جنسیت نامنطبق 3 بیشتر از همتایان مرد خود با مشکلات روان دست‌وپنجه نرم می‌کردند. شیوع اضطراب و افسردگی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی تراجنسیتی و نامنطبق با جنسیت ۵۵ درصد و ۵۷ درصد، برای زنان ۴۳ درصد و ۴۱ درصد و برای مردان ۳۴ درصد و ۳۵ درصد بود. این باعث تعجب اوانز نشد، زیرا زنان بیشتر از مردان مستعد اضطراب و افسردگی هستند.

اما عامل بزرگ‌تر دیگری نیز در کار بود: آزار جنسی در عرصۀ علم که به‌طور نامتناسبی بر زنان تأثیر می‌گذارد. در سال ۲۰۱۴، کاترین کلنسی، انسان‌شناسی در دانشگاه ایلینویز در اوربانا-شامپین، میزان بالای آزار جنسی را در علوم میدانی ثبت کرد. سپس، در سال ۲۰۱۷، او و همکارانش از ۴۷۴ دانشمند ستاره‌شناس و سیاره‌شناس نظرسنجی کردند و دریافتند که ۳۰ درصد از زنان به‌خاطر جنسیت خود احساس ناامنی می‌کنند (در مقایسه با ۲ درصد از مردان).

این مطالعات باعث شد آکادمی‌های ملی علوم، مهندسی و پزشکی ایالات‌متحده کمیتۀ ویژه‌ای را به بررسی این موضوع در محیط‌های دانشگاهی منصوب کند. در ژوئن ۲۰۱۸، این کمیته گزارشی منتشر کرد که آزار و اذیت جنسی فراگیر و پرآسیب در علم را فاش کرد.

اما این مشکل فقط در ایالات‌متحده نیست. در سال ۲۰۲۰، سرمایه‌گذار اصلی تحقیقات زیست‌پزشکی در لندن، ولکام، بیش از ۴۲۰۰ دانشمند از ۸۷ کشور را از نظر جنسیت، مراحل شغلی و رشته‌های مختلف مورد بررسی قرار داد و دریافت که ۴۳ درصد از شرکت‌کنندگان آزار و اذیت و قلدری را تجربه کرده‌اند و ۶۱ درصد شاهد آن بوده‌اند. بسیاری احساس می کردند که این «فرهنگ سازمانی» است و ۳۳ درصد فکر می‌کردند که رؤسا چشمان خود را بر این رفتارها بسته‌اند.

در نظرسنجی نیچر در سال ۲۰۲۱، از بیش از ۳۲۰۰ دانشمند شاغل، تقریباً یک‌سوم گفتند که شاهد تبعیض یا آزار و اذیت همکاران در شغل فعلی خود بوده‌اند. سال بعد، در نظرسنجی دیگر نیچر، از ۳۲۰۰ دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد، ۳۵ درصد از دانشمندانی که به‌عنوان اعضای اقلیت‌های نژادی یا قومی شناخته می‌شوند گفتند که در طول تحصیلات تکمیلی خود آزار و اذیت یا تبعیض را تجربه کرده‌اند.

به گفتۀ محققان، جای تعجب ندارد که بهداشت روان در عرصۀ علم مشکلی جدی داشته باشد. حتی یک مطالعه نشان داد که میزان فرسودگی شغلی، افسردگی و اضطراب در این عرصه با ارقامی که از مشاغل «پرخطر» مانند خدمات پزشکی و درمانی گزارش شده مشابهت دارد.

مطالعۀ ولکام نشان داد که ۷۰ درصد از پاسخ‌دهندگان در روزهای کاری استرس داشتند و ۳۴ درصد برای مسائل مربوط به سلامت روان به‌دنبال کمک حرفه‌ای بودند. بسیاری از شرکت‌کنندگان، علاه بر آزار و اذیت، سرمایه‌گذاران و مؤسساتی را مقصر این اوضاع روانی می‌دانند که بر کمیت کار (از لحاظ تعداد مقالات چاپ‌شده و دریافت کمک‌های مالی بیشتر) بیش از کیفیت تأکید می‌کنند و همین موجب عدم تعادل بین کار و زندگی این افراد می‌شود.

تبیین دیگری که در این مطالعه مطرح شد این بود که بسیاری از دانشمندان به کار خود نه به‌عنوان یک شغل، بلکه به‌عنوان یک رسالت حرفه‌ای می‌نگرند. اریک پلگرینی، ستاره‌شناسی که سال گذشته این رشته را ترک کرد و رویه‌اش را تغییر داد و الان دانشمند حوزۀ داده است، می‌گوید اگرچه این بدان معناست که محققان به کار خود علاقۀ بسیار دارند، اما این نگاه چالشی منحصربه‌فرد نیز به همراه دارد؛ «آن‌ها شما را وامی‌دارند که این کار را به بخشی از هویت خود تبدیل کنید و بابت آن خودتان را عذاب بدهید -کار شما صرفاً یک کار نیست؛ حتی یک شغل هم نیست؛ بلکه انتخابی سرنوشت‌ساز است. سال‌ها به این حرف‌ها ایمان دارید تا بالاخره سر درمی‌آورید که جریان چیست. چیزهای زیادی را کنار گذاشته‌اید و کارتان همۀ زندگی‌تان شده، اما چنین پیوندی با کارتان سراسر سوءاستفاده است».

فشارهای کووید
تصویری که تابه‌حال ارائه شد تا قبل از سال ۲۰۲۰ بود. بعد همه‌گیری کووید از راه رسید و سیلی از چالش‌های بیشتر را با خود آورد.

در یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۰، از ۵۲۴۷ دانشجوی فارغ‌التحصیل در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات از ۹ مؤسسه در سراسر ایالات‌متحده، ۳۸ درصد علائم اضطراب و ۳۵ درصد افسردگی را گزارش کردند. و این درصدها نسبت به یافته‌های همان تیم در سال ۲۰۱۹ یک جهش بزرگ داشت. تعداد دانش‌آموزان مبتلا به افسردگی دو برابر شد و شیوع اضطراب ۵۰ درصد افزایش یافت.

ایگور چیریکوف، محقق ارشد مرکز مطالعات آموزش عالی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، که این مطالعه را رهبری می‌کرد می‌گوید «یافته‌های ما نشان می‌داد که این واقعاً یک فاجعه است».

تیم چیریکوف متوجه شد که چالش‌های سلامت روان اغلب با استرس مالی مرتبط است که در محققانی که تازه شغلشان را شروع کرده‌اند بسیار حاد است. به‌عنوان مثال، در ایالات‌متحده، دانشجویان دکتری در علوم زیستی حقوقی بسیار کمتر از مخارج زندگی دریافت می‌کنند. محققان فوق دکتری به‌طور متوسط ۴۷ هزار و ۵۰۰ دلار در سال درآمد دارند که نصف میانگین درآمد سالانۀ فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است. علاوه‌براین، کسانی که مدرک فوق دکتری دارند همواره با افت‌وخیزهای شغلی روبه‌رو هستند، زیرا معمولاً هر چند سال یک بار مجبورند به یک نقش جدید درآیند. برخی از محققان یک دهه یا بیشتر را با قراردادهای کوتاه‌مدت متعدد سر می‌کنند.

علی‌رغم سال‌هایی که دانشمندان وقف آموختن می‌کنند، بسیاری برای یافتن شغل دائم در دانشگاه به مشکل برمی‌خورند و این می‌تواند محققان جوان را کاملاً از عرصۀ علم فراری دهد. نظرسنجی ولکام ۲۰۲۰ نشان داد که تقریباً نیمی از پاسخ‌دهندگانی که عرصۀ پژوهش را ترک کرده بودند مشکلِ یافتن شغل را یکی از دلایل آن برشمرده بودند. دو دلیل رایج دیگرْ اثرات منفی این کار بر سلامت روان و ایجاد تعادل بین کار و زندگی بوده است.

حتی اگر دانشمندان پست‌های دائمی بگیرند، رقابت هرگز پایان نمی‌یابد. در سال ۲۰۲۰، در نظرسنجی‌ای که کاکتوس کامیونیکیشن، یک شرکت ارتباطات علمی و فناوری در بمبئی هند، طراحی کرده بود، نظرات ۱۳هزار محقق را در بیش از ۱۶۰ کشور تجزیه و تحلیل کردند و برای مثال، دریافتند که ۶۵ درصد از پاسخ‌دهندگان تحت فشار شدیدی برای انتشار مقالات، یافتن حامی مالی مطمئن و تکمیل پروژه‌های خود هستند تا در جامعۀ پژوهشی شهرتشان را حفظ نمایند. ابهیشک گوئل، یکی از بنیان‌گذاران و مدیر اجرایی کاکتوس کامیونیکیشن، می‌گوید «این‌طور پاسخ‌ها عمدتاً از سوی محققان ارشد می‌آید، زیرا آن‌ها باید همواره مثل قبل بدرخشند و ادامه بدهند».

این مطالعه، به‌جز فشار برای انجام کار، چندین عامل دیگر را شناسایی کرد که در ضعف سلامت روان محققان نقش دارند، از جمله ساعات کار طولانی و فرهنگی که در آن استرس و اضطراب عادی‌سازی می‌شود. عامل دیگری که تعداد زیادی از دانشمندان به آن اشاره کردند قلدری و تبعیض در محیط کارشان بود. این امر به‌ویژه برای زنان، مردان همجنس‌گرا و افراد دورگه (از نژادهای مختلط) رایج بود. به‌عنوان مثال، حدود ۶۰ درصد از دورگه‌ها گزارش کردند که در محل کار مورد تبعیض، آزار و اذیت یا قلدری قرار می‌گیرند.

اگرچه این مطالعه در سال ۲۰۲۰ انجام شد، اما بیشتر این مسائل قبل از همه‌گیری کووید هم وجود داشت. برای مثال، در یک مطالعه از بیش از ۳۰۰۰ فیزیک‌دان و زیست‌شناس در بریتانیا، ایالات‌متحده، ایتالیا و هند نظرسنجی شد و با بیش از ۲۰۰ دانشمند هم مصاحبه‌های عمیقی صورت گرفت. این مطالعه نشان داد که همه‌گیری فقط مسائلی را که قبلاً وجود داشت تشدید کرده است.

براندون وایدیاناتان، جامعه‌شناسی در دانشگاه کاتولیک آمریکا در واشنگتن دی‌سی، به‌عنوان یکی از نویسندگان این پژوهش می‌گوید «در مصاحبه‌های ما، دانشمندان گفتند که همه‌گیری واقعاً یک نقطۀ عطف بوده. چیزهایی مانند فرسودگی شغلی و خستگی هیجانی از قبل اتفاق افتاده بود و کووید فقط از آن پرده برداشت. کووید این عوامل را تقویت کرد».

شانس تغییر
از آنجاکه شواهد این مشکلات رو‌ به ‌افزایش است، دانشمندان به کشف راه‌حل روی آورده‌اند. اما اینکه دقیقاً چه چیزی باید تغییر کند کاملاً مشخص نیست. گوئل می‌گوید «وقتی به نتایج این مطالعه نگاه می‌کردیم، واقعاً ناراحت شدیم و یک مقدار عصبانی هم شدیم و حتی احساس درماندگی کردیم. ما احساس می‌کردیم که ایجاد تغییر بسیار دشوار خواهد بود».

بااین‌حال، بسیاری از دانشمندان بر این توافق دارند که اولین قدم این است که گفت‌وگو دربارۀ این موضوع، یعنی «سلامت روان شاغلان عرصۀ علم»، را به روندی معمول تبدیل کنیم -روندی که شاید هم به‌تازگی راه افتاده باشد. از زمانی که ایوانز و همکارانش مطالعۀ خود را در سال ۲۰۱۸ منتشر کردند، از آن‌ها و دیگر دانشمندان دعوت شد تا در نهادها و کنفرانس‌های متعددی دربارۀ این موضوع صحبت کنند و جدیدترین بررسی دهه‌ای در علوم نجوم و اخترفیزیک ایالات‌متحده در سال ۲۰۲۱ نیز -که توسط آکادمی‌های ملی آمریکا و در راستای تعیین اولویت‌های بودجه در هر ده سال انجام می‌شود- به این نکته پرداختند که لازم است به مسائل آزار و اذیت و تبعیض در جامعۀ علم رسیدگی شود.

جنیفر وایزمن، ستاره‌شناسِ مرکز پرواز فضایی گودارد ناسا در گرین‌بلت مریلند، در ژانویه در نشست انجمن نجوم آمریکا (اِی‌اِی‌اس) در سیاتل واشنگتن گفت که این پیشرفت بزرگی است. برنامه‌های دیگری هم به دنبال رسیدگی به مسائل مربوط به برابری و توجه برابر هستند، مسائلی که اغلب با آزار و سوءاستفاده و بیماری روانی هم پیوند دارند. به‌عنوان مثال، ناسا اخیراً برنامۀ بورسیۀ هابل را که پست‌های فوق دکتری معتبری را ارائه می‌کند مورد بازبینی قرار داد تا دامنۀ دسترسی به آن را افزایش دهد. برنامه‌های حمایت مالی بزرگ، مانند برنامه‌های وزارت انرژی ایالات‌متحده، اکنون نیازمند طرحی است که نشان دهد تیم پیشنهاد‌دهنده چگونه در برابر موانع ایجاد و حفظ محیط کاری‌ای غیرانحصاری 4 و پذیرای تنوع‌ها کار خواهد کرد. وایزمن در این نشست گفت «این نمونه‌ها اقدامات ما را در رشتۀ نجوم برجسته می‌سازد که در پاسخ به تغییر ارزش‌های جاری است و اکنون برابری و سلامت را در این جامعۀ علمی، به‌عنوان محور موفقیت علمی، در اولویت قرار می‌دهد».

میلگرام مدت‌هاست که سلامت روان را ویژگی ضروری یک محقق موفق می‌داند. از سال ۲۰۲۰، دفتر آموزش و پرورش درون‌دانشگاهی ان‌آی‌اچ دوره‌ای را با عنوان «تبدیل‌شدن به دانشمندی تاب‌آور» ارائه کرده است که طیفی از موضوعات، از سندرم ایمپاستر 5 گرفته تا ایجاد روابط بهتر با اساتید، را آموزش می‌‎دهد. ۲۵ هزار شرکت‌کننده در این دوره -از جمله دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، فوق دکتری و دانشجویان پزشکی ان‌آی‌اچ و همچنین دانشجویان مؤسسات مختلف برون‌دانشگاهی- کاهش اضطراب و افسردگی و کاهش حضور نامؤثر 6 (یعنی ضعف عملکرد به دلیل استرس) در محیط کار را گزارش کرده‌اند. در دو سال گذشته، تیم میلگرام برنامه‌ای موازی به نام «بارآوردن یک دانشمند تاب‌آور» ارائه کرده است که برای کمک به اعضای هیئت‌علمی و مدیران طراحی شده است تا مهارت‌های مشورتی خود را توسعه دهند و روی سلامت روان شخصی خود کار کنند.

ابتکار‌عمل‌هایی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و فوق دکتری منجر به برگزاری رویدادها و کارگاه‌های آموزشی مختلف، حتی جلسات یوگا، شده است. تلاش‌ها برای تشکیل اتحادیه‌های دانشجویی دکتری و فوق دکتری در دانشگاه‌های ایالات‌متحده نیز به دنبال تضمین شرایط کاری بهتر است. ایوانز می‌گوید «این آغاز جنبشی است که امیدواریم طی نسل‌های دانشگاهی حال و آینده منجر به تغییرات بلندمدت شود و من احساس می‌کنم که ما همۀ آنچه را لازم است برای دیدن این اتفاق داریم. فقط زمان می‌برد».

اما برخی دیگر می‌گویند علم به تغییرات سیستماتیک بزرگ‌تر نیاز دارد، از جمله این سیاست که «هیچ‌گونه اغماضی» در برابر سوء‌استفاده صورت نخواهد گرفت. وایزمن در نشست اِی‌اِی‌اس گفت اگرچه نهادها و کنفرانس‌ها باعث تقویت اساسنامۀ ارزش‌ها و آیین‌نامه‌های رفتاری و اجرایی می‌شوند، اما هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام دهیم. محققان باید بتوانند، بدون ترس از انتقام یا غرض‌ورزی، نگرانی‌های خود را مطرح کنند. برای مثال، در نظرسنجی گوئل، ۴۹ درصد از پاسخ‌‎دهندگان گفتند که به دنبال کمک و حمایت نخواهند بود، زیرا نگران کینه‌توزی و انتقام هستند.

بسیاری می‌گویند باید در ساختار بودجه‌های حمایتی تغییرات اساسی ایجاد شود. شیلا کانانی مسئول دسترسی و تنوع آموزشی در انجمن سلطنتی نجوم در لندن است و در سال ۲۰۲۰ از ۶۵۰ ستاره‌شناس و فیزیک‌دان نظرسنجی کرد و متوجه مشکلی تحت عنوان قلدری سیستمی شد. او می‌گوید «این مدل‌ها واقعاً قدیمی هستند. کل سیستم نیاز به بازنگری گسترده دارد». او و دیگران به‌عنوان اعضایی درون این سیستم می‌گویند که بودجه نباید کاملاً بر اساس چاپ در نشریات باشد، بلکه باید بر اساس محیط کار سالم باشد -محیطی که سلامت روانی محققان و سختی کار آن‌ها را در نظر می‌گیرد و ایده‌هایی دارد که شاید هرگز در یک مجلۀ علمی-پژوهشی نیایند.

بدون تغییری اساسی در این سیستم، این امکان وجود دارد که محققانِ جوان همچنان از این حوزه فرار کنند. وایدیاناتان می‌گوید «مشکل بزرگی پیش می‌آید اگر نتوانیم استعدادهای جوان را حفظ کنیم، مشکلی که می‌تواند آیندۀ علم را تحت تأثیر قرار دهد. ما به دانشمندان آینده این دِین را داریم که محیط کاری مناسب‌تری ایجاد کنیم تا بتوانیم در آن بدون دغدغه فقط کار علمی بکنیم».


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را شنون هال نوشته و در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۲۳ با عنوان « A mental-health crisis is gripping science — toxic research culture is to blame» در وب‌سایت نیچر منتشر شده است و برای نخستین بار با عنوان «بحران سلامت روانیِ دانشجویان و پژوهشگران؛ اوضاع خیلی وخیم است» در بیست و هشتمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ نیره احمدی منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۹ آبان ۱۴۰۲با همان عنوان منتشر کرده است.

شنون هال (Shannon Hall) روزنامه‌نگار آزاد در حوزهٔ علم است و تاکنون جوایز متعددی در این زمینه کسب کرده است. ستاره‌شناسی، زمین‌شناسی و محیط‌زیست حوزه‌های تخصصی او هستند.

 

پاورقی

  • 1
    hard data
  • 2
    non-binary individual
  • 3
    gender-nonconforming
  • 4
    inclusive
  • 5
    impostor syndroms
  • 6
    Peresteeism

مرتبط

ممکن است فایدۀ کتابی که امروز می‌خوانید، سی سال دیگر معلوم شود

ممکن است فایدۀ کتابی که امروز می‌خوانید، سی سال دیگر معلوم شود

یک متخصص هوش مصنوعی می‌گوید فرق انسان‌ها با هوش مصنوعی در نحوۀ آموختن آن‌هاست

چه بر سر ژیژک آمده است؟

چه بر سر ژیژک آمده است؟

سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپ‌ها به مشکل خورده است

چرا نباید از هوش مصنوعی ترسید؟

چرا نباید از هوش مصنوعی ترسید؟

گفت‌و‌گویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانه‌ها

افسون‌زدایی بیماری مدرنیته است، آیا هنر می‌تواند درمانش کند؟

افسون‌زدایی بیماری مدرنیته است، آیا هنر می‌تواند درمانش کند؟

چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجات‌بخش دوران افسون‌زدایی می‌داند

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0