چه دلیلی، به جز تفریح، موجب میشود افراد دیوار دستشوییها را خطخطی کنند؟
لابد شما هم در دستشوییهای عمومی با پدیدۀ «دستشویینوشته» مواجه شدهاید. سابقۀ این نوع دیوارنگاری به قرن اول میلادی برمیگردد و پژوهشگران معتقدند در میانِ انواع دیوارنگاریها، آنچه دیوارنگاری دستشویی را متمایز میکند، محل خاصِ نوشتن افراد است؛ چون دستشوییهای عمومی مکانهای عجیبوغریبی هستند. جولی بِک، نویسندۀ بخش سلامت آتلانتیک، در یادداشت پیشرو نتایج مطالعات روانشناختی روی این دیوارنگاریها را بررسی میکند.
جولی بک، آتلانتیک — «شاعری ظریف روزی گفته بود، بعضی میخوانند، ولی همه سر توالت میشینند، حالا همه چی عوض شده، هر کی بره به دستشویی زودی قلمبهدست میشه.»
اینها را روی دیوار توالتی عمومی مربوط به اوایل قرن هجدهم نوشته بودند. مردی انگلیسی با نام مستعار هرلو ترامبو این نمونهها و سایر دیوارنوشتههای قدیمی را در کتاب خود گردآوری کرد. این کتاب با عنوان تفکر دلنشین یا پنجرۀ شیشهای و توالت عمومی۱، در ۱۷۳۱ منتشر شد.
این دیوارنوشتهها با اولین نمونۀ ثبتشده از شعری که به هنگام قضای حاجت با خط خرچنگقورباغه نوشتهاند، متفاوت است؛ مثلاً مارسیال، شاعر رمی که در قرن اول میلادی زندگی میکرد، از نویسندهای که رقیبش بود، بهشدت انتقاد میکرد، زیرا او وقتی میخواست چیزی را به اطلاع عموم برساند، حتماً باید میرفت و یک دیوار دستشویی پیدا میکرد.
«اگر میخواهید اسمتان وارد عالم شعر شود، توصیه میکنم شاعر گوشهای دنج باشید که با زغال یا گچِ خردشده اشعار را جایی مینویسد که مردم وقتی دارند خودشان را راحت میکنند، آن را بخوانند.»
پژوهشی در سال ۱۹۸۳ که اغلب به آن ارجاع داده میشود، سه دسته دیوارنگاری را تعریف میکند: دیوارنگاری گردشگری، مثل «جان اینجا بود»؛ دیوارنگاری درونشهری، مثل نشانهگذاری و هنر خیابانی؛ دیوارنگاری دستشویی یا «دستشویینوشته»۲ که گاه در ادبیات دانشگاهی گفته میشود.
آنچه دیوارنگاری دستشویی را متمایز و شایستۀ قرارگرفتن در دستهای مجزا میکند، محل خاصِ نوشتن افراد است. دستشوییهای عمومی مکانهای عجیبوغریبی هستند. هنگام انجام کارهای خصوصی در مکانهای عمومی نوعی تنش حس میشود؛ چراکه مکانهای عمومی برای پنهان کردنِ برخی از بزرگترین تابوهای فرهنگمان، اندامهای جنسی و عملکردهای جسمی، سستترین حدود را دارند. از این جاست که تمام متنهای جنسی و هرزهگویانه اغلب در دستشویینوشتهها دیده میشوند. در واقع افراد از فضای اطراف خود الهام میگیرند.
همچنین دستشوییهای عمومی معمولاً تفکیک جنسیتی شدهاند و فضاهای تکجنسیتیِ تثبیتشدهای را فراهم میکنند که تقریباً در هیچ جای دیگری نمیبینید. شاید به همین خاطر است که بیشتر تحقیقات در حوزۀ دیوارنگاری دستشویی، تفاوتهای میان نوشتههای زنان و مردان در دستشوییهای جداگانه را مطالعه میکنند. آلفرد کینزلی۳، بله؛ همان آلفرد کینزلی معروف، اولین کسی بود که در دهۀ ۱۹۵۰ چنین تحقیقی انجام داد. او و گروهش دریافتند که مردها در مقایسه با زنها مطالبِ بیشتر و کثیفتری مینوشتند. زنها بیشتر دربارۀ عشق مینوشتند.
نیک هزلَم، استاد روانشناسی دانشگاه ملبورن، در کتاب خود روانشناسی در دستشویی۴ مینویسد: «کینزلی و همکارانش اشاره کردند که تمایل کمترِ زنان به ایجاد دیوارنگاریهای شهوتانگیز بهسبب احترام بیشتر آنها به اصول اخلاقی و هنجارهای اجتماعی است.»
این تحلیلهای کلیشهای سالها در مطالعات دیوارنگاری دستشویی ادامه یافتهاند. اگرچه برخی مطالعات بیان میدارند که زنان بهاندازۀ مردان مینویسند، غالباً تصور بر این است که نوشتههای مردان بیپرواتر و جنسیتر است و نوشتههای زنان بیشتر گفتوگویی و احتمالاً دربارۀ عشق است. هرچند بیشترِ تحقیقات در حوزۀ دیوارنگاریهای دستشویی در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ انجام شدند، دو مطالعهای که در چند سال گذشته صورت گرفتند، نتایج مشابهی یافتند.
نیکولاس متیوز، دانشجوی دکتریِ دانشگاه ایندیانا، سرپرست نویسندگان پژوهشِ سال ۲۰۱۲ بود. این مطالعه، دیوارنگاریهای دستشوییها را در نُه کافۀ شهری مرکزی در امریکا تحلیل میکرد. او و همکاران محققش دریافتند که رایجترین نوع دیوارنگاری «اعلام حضور» بود؛ مثلاً فرد تنها نامش را شتابزده مینوشت. درعینحال مردها بیش از زنها هویت خود را مشخص میکردند. ازسویدیگر، زنها توهینهای بیشتری مینوشتند. متیوز با استفاده از روانشناسی تکاملی این مسئله را توضیح میدهد و بیان میدارد که «خود را بالادانستن» راهبردی رایج در جفتگیری مردان و «پایینتربردن دیگر زنها» شگردی قدیمی و زنانه است.
اینها توضیحاتی شستهرفتهاند؛ اما لطفاً شتابزده دست به قلم نبرید، تفاوت میان دیوارنگاری دستشویی زنان و مردان لزوماً نشانگر تفاوتهای جنسیتی نیست. حضور در دستشویی عمومی بهخودیخود میتواند روش ابراز وجود افراد را تحتتأثیر قرار دهد. منظورمان روشی است که افراد پس از برداشتن درِ ماژیک، برای ابراز وجود انتخاب میکنند.
شاید وقتی زنی به دستشویی زنانه میرود و میبیند اطرافش همه زن هستند، دقیقاً مثل اینکه در اتاقی پر از آینه باشد، نسبت به حقیقتِ زنبودنِ خودش به فراآگاهی میرسد. افراد شاید آرایش داشته باشند و نقش جنسیتیشان را بازی کنند، اما پشت درهای بسته مشغول قضای حاجتند. در این میان، دربِ کناری دستشویی مردانه است. آدمهای شیک کنار هم جلوی پیشابگاه ایستادهاند و مصرّند چشمتوچشمِ هم نشوند و سعی میکنند به بوی عفن تستوسترون بیتوجه باشند.
پس دستشویی خیلی جنسیتی است و دستکم یکی از محققان بر این باور است که این ویژگی میتواند منجر شود افراد در مردانگی یا زنانگی خود اغراق کنند. وی دریافت که در فضای مختلط اتاقهای مطالعه، «سبک زبان… به طور کلی چیزی میان توالتهای زنانه و مردانه بود.»
متیوز اشاره دارد که وقتی کسی روی دیوار دستشویی چیزی مینویسد، «مخاطبینی با تنوعی حیرتآور دارد: نژادها، طبقات، مشاغل و مَناسب مختلف؛ اما این مخاطبان کاملاً به یک جنس محدودند. به همین خاطر است که ناگاه مسائل مختص جنسیت ظاهر میشوند».
هزلم اشاره دارد که هنرمندان دیوارنگاری دستشویی، هر موضوعی هم که در ذهن داشته باشند، «مخاطبانی خاموش» دارند. «فضا هست، بیکارید و آدم، عاشق برقراری ارتباط است. ما مخلوقاتی اجتماعی هستیم. افرادی این کار را میکردند و این سنت از میان آنها برخاست».
برخی محققان، در تلاش برای توضیح میل به این سنت، خلاقیت به خرج دادهاند. یک متخصص فرهنگ عامه بهنام الن داندِس در مطالعهای در ۱۹۶۵، بیان داشت: «میل به نقاشی روی دیوار دستشویی حاصل وسوسهای بدوی برای کثیفکاری است. این همان میلی است که گفته میشود نوزادان برای دستکاری مدفوع خود دارند… افرادی که اسم خود را حکاکی میکنند یا مینویسند، نوعی یادگاری از خود بر جای میگذارند که میتواند به چیزی زیبا آسیب بزند یا آن را خراب کند.» حدس من این است که این افراد با خود میگویند اگر نمیتوان با خودِ مدفوع کثیفکاری کرد، پس با واژههای آلودۀ خود کثیفکاری کنیم. البته نمیدانم چه کسی دستشویی را در نگاه اول جایی «زیبا» مینامد.
داندس همچنین بیان داشت که مردها بیش از زنان، شاعرانی برجسته و خلمسلک هستند؛ زیرا به توانایی باروری زنها حسادت میکنند و حرکت روده در زمان اجابت مزاج در اصل چیزی شبیه بارداری است. داندس مینویسد: «وقتی مردی خود را تخلیه میکند، خالق و نیرویی محرکه است.» پس خالقیت مردانه پیوندی ناگسستنی با کثافات دارد. ببینید، این حرف داندس است نه من.
هزلم میگوید: «در دوران شکوفایی مطالعات دستشویینوشته، روانتحلیلگری بسیار جدی گرفته میشد. همه معتقد بودند اگر کسی بخواهد جدی گرفته شود، حتماً باید بُعدی ناخودآگاه برای هر چیزی قائل باشد.»
داندس در پایان مقالهاش چالشی ایجاد میکند: «ممکن است بعضی به دیدۀ تردید به این نظریه نگاه کنند. منظورم نظریهای است که انگیزۀ روانشناختیِ نوشتنِ دستشویینوشته را با میل نوزادی برای بازی با مدفوع و کثیفکاری هنرمندانه با آن مرتبط میداند. از این افراد تنها یک خواهش میکنم: نظریهای جایگزین مطرح کنند. از کسانی هم که شک دارند تمایل بیشترِ مردان به دستشویینوشته، به خلاقیت مقعدیِ حاصل از حسادت بارداری مربوط است، همین خواهش را میکنم.»
خیلی خوب.
دربارۀ اینکه چرا افراد وقتی سر توالت نشستهاند، جملات طنزآمیزِ آلوده مینویسند و اسمشان را همراه قلبهایی به دور آن حک میکنند، دشوار میتوان به نظریهای جامع و واحد رسید؛ البته بهجز جملۀ علمی و قانعنکنندۀ «بهخاطر تفریح». باوجوداین به نظر میرسد عوامل مختلفی در این مسئله دخیل باشند: یکی آنکه دیوارنگاری دستشویی، مجلهای شده است برای اظهارات بینام و اغلب نامناسب؛ مجلهای که کمشباهت به بخش نظرات اینترنت نیست و این مزیت افزوده را نیز دارد که میتوان چیزی لمسکردنی در جهان واقعی ایجاد کرد. بهعلاوه همانطور که متیوز بیان میکند، «این کار همچنان غیرقانونی است. انحراف است؛ اما انحرافی با هزینۀ ناچیز.» احتمال کمی وجود دارد که کسی دستگیر شود و اغلب، چیزی است که میشود آن را شست و پاک کرد یا رویش را رنگ کرد.
همچنین دیوارنگاری دستشویی تضادی جالب درمقابل رفتار عموم مردم در دستشویی مطرح میسازد. قوانینِ نانوشته شاملِ توجه به خود، نگاهنکردن به دیگران و صحبتنکردن با غریبهها، همه به شکلگیری فضایی بعضاً تنشزا کمک میکنند؛ با این هدف که توجه افراد را از اتفاقاتِ پشت درِ دستشوییها دور کنند. اما نوشتههای پشت درِ دستشوییها اصلاً از آن غافل نیستند. آنها بیادبانه آنچه را که برای انجامش به دستشویی رفتهایم، اعلام و با آن شوخی میکنند و به فضای مؤدبانۀ اطراف بیاعتنا هستند. وقتی همزمان با شخص دیگری بهسراغ دستمال توالت میروید، میگویید «ببخشید»؛ ولی روی دیوار دستشویی نوشته شده «گم شو عوضی».
• نسخهٔ صوتی این نوشتار را اینجا بشنوید.
پینوشتها:
• این مطلب را جولی بک نوشته است و در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۴ با عنوان «Behind the Writing on the Stalls» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۹۵ آن را با عنوان «در پسِ دستشویینوشتها» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• جولی بک (Julie Beck) ویراستار ارشد آتلانتیک است و دربارۀ موضوعات مربوط به حوزۀ روانشناسی و سلامت برای این نشریه مینویسد.
[۱] The Merry Thought: Or، The Glass Window and the Bog-House
[۲] latrinalia
[۳] آلفرد چارلز کینزی (به انگلیسی: Alfred Charles Kinsey) (زاده ۲۳ ژوئن ۱۸۹۴ – درگذشته ۲۵ اوت ۱۹۵۶) زیستشناس آمریکایی و استاد حشرهشناسی و جانورشناسی بود که در سال ۱۹۴۶ مؤسسه پژوهشی سکس، جنسیت و تولیدمثل را در دانشگاه ایندیانا بنیان نهاد. پژوهش کینزی روی مسأله تمایلات جنسی مردم، که پایهگذار رشته جدید سکسولوژی (مطالعات جنسی) شد، در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ جنجال آفرین گشت. نتیجه تحقیقات او ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جهان را تحت تأثیرات شگرف خود قرار داد. امروزه او بهعنوان پدر علم سکسولوژی در جهان شناخته میشود [ویکیپدیا].
[۴] Psychology in the Bathroom
نقدهای استیگلیتز به نئولیبرالیسم در کتاب جدیدش، خوب اما بیفایده است
حافظۀ جمعی فقط بخشهایی از گذشته را بازنمایی میکند
جوزف استیگلیتز در مصاحبه با استیون لویت از نگاه خاص خود به اقتصاد میگوید
پساز چند دهه پیشرفت، جهان در مبارزه با فقر با ناکامی مواجه شده است