گفتوگوی گری گاتینگ با داگلاس هوزاک دربارۀ جرمانگاری مصرف مواد مخدر
داگلاس هوزاک، استاد فلسفۀ دانشگاه راتگرز، از موضعی رادیکال «جرمانگاریِ مصرف مواد مخدر» را رد میکند. از نظر او تفاوت چندانی بین سیگارکشیدن و پرخوری و مصرف مواد مخدر وجود ندارد. بنابراین مجازات مردم به خاطر مصرف کوکائین و هروئین غیراخلاقی است. هوزاک معتقد است پرسش واقعی برای فلاسفه این است که اصلاً چرا «جنگ علیه مواد مخدر» را برپا کردهایم؟
گفتوگوی گری گاتینگ با داگلاس هوزاک، نیویورکتایمز —
گری گاتینگ: طرحی در کنگره مطرح شده است که در مجازاتِ موارد نقض قوانین مربوط به مواد مخدر تخفیف قائل میشود. برخی منتقدان بر این باورند که این طرح چندان کارساز نخواهد بود. نظر شما چیست؟
داگلاس هوزاک: من پا را از این نیز فراتر میگذارم؛ دستکم در مورد مجازاتهای مربوط به مصرف مواد مخدر. به نظر من، این کار، بسیار غیراخلاقی است که مردم را بهخاطر مصرف تفریحی و تفننی موادی مثل ماریجوانا، کوکائین و هروئین روانۀ زندان کنیم. کاری که باید بکنیم جرمزدایی کامل از مصرف مواد است.
گاتینگ: چه چیزی باعث میشود چنین نتیجهای بگیرید؟
هوزاک: همه با این نکته موافقاند که واقعاً غیرمنصفانه است که مردم را بدون داشتن دلایلی موجه مجازات کنیم. هرگز دلایل موجهی برای مجازات مردم بهخاطر مصرف مواد مخدر اقامه نشده است.
گاتینگ: کارهایی هست که در صورت نبود مجازات، برای مردم وسوسهانگیز خواهد بود و ممکن است به پیامدهای هولناکی منجر شود. فکر میکنم تصور عمومی این است که مجازات، روش خوبی برای بازداشتن مردم از این کارها است. لذتی که انواع مواد مخدر بههمراه دارند، آنها را جذاب میکند و پیامدهای مصرف آنها میتواند بسیار سهمگین باشد. بنابراین، مجازات مردم بهخاطر مصرف مواد منطقی به نظر میرسد؛ مگر اینکه دلیلی داشته باشیم که پیامدهای مصرف مواد در آن حدی که فکر میکنیم، بد نیست یا هیچ نوع مجازاتی نمیتواند عملاً مردم را از مصرف مواد باز دارد.
هوزاک: به نظر من، این اشتباه است که مردم را فقط با هدف بازداشتن از کارِ بد مجازات کنیم. این اصل به ما اجازه خواهد داد تا برای کارهای دیگری مثل پرخوری، سیگارکشیدن، ورزشنکردن و خیلی از فعالیتهای دیگر نیز مجازات تعیین کنیم؛ اما تقریباً هیچکس برای این کارها مجازات پیشنهاد نمیکند. اکثرِ جرایمی که برایشان مجازات تعیین میکنیم، مثل قتل، تجاوز بهعنف و سرقت، آسیبی جدی به دیگران وارد میکنند. تقریباً همۀ کسانی که مواد مصرف میکنند، در بدترین حالت فقط به خودشان ضرر میرسانند. اخبار زیادی دربارۀ تأثیرات مخرب مواد مخدر بر مصرفکنندگان و خانوادههایشان میشنویم؛ اما این اتفاق فقط در اقلیتی بسیار کوچک رخ میدهد. اکثرِ مصرفکنندگان مواد دچار آسیب اساسی نمیشوند و ما باید هوشیار باشیم تا بدترین حالتها را تعمیم ندهیم. نباید دهها میلیون امریکایی را بهدلیل آثار بدی که فقط در زیرمجموعهای کوچک تحقق مییابند، در معرض مجازات قرار دهیم. نکتۀ دیگر اینکه تهدید به مجازات، کارایی چندانی در بازداری از مصرف مواد مخدر ندارد. اکثرِ مصرفکنندگان مواد باور ندارند که دستگیر خواهند شد و واقعیت هم همین است.
گاتینگ: میخواهم دربارۀ دو نکتهای که اشاره کردید، توضیح بیشتری بشنوم. اول اینکه چرا فکر میکنید مصرف مواد «اساساً مضر» نیست؟ شاید مصرف ماریجوانا ضرر چندانی نداشته باشد؛ اما اعتیاد به هروئین چطور؟ نکتۀ دیگر اینکه چه شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه تهدید به مجازات، کارایی چندانی در بازداری از مصرف مواد مخدر ندارد؟ شاید اکثرِ مصرفکنندگان مواد باور دارند که دستگیر نخواهند شد و همینطور هم باشد؛ اما این بدان معنا نیست که امتناع دیگران از مصرف مواد، بهخاطر ترس از مجازات نیست.
هوزاک: حرف من این است که مصرف مواد، فینفسه ضرر شایان توجهی ندارد؛ چون مطالعات سراسری نشان میدهند که سلامت و امید به زندگیِ تقریباً نصف امریکاییهایی که مواد مخدر مصرف کردهاند، البته بهاستثنای دخانیات، تقریباً مشابه نصف دیگری است که مصرف نکردهاند. نباید با تعمیم سناریوهای بدترین حالت، رفتاری را جرم انگاشت که فقط در مواقعِ اندکی مضر است. تعمیمهایی ازایندست راه را برای منع بسیاری از رفتارها ازجمله مصرف مشروبات الکلی هموار خواهند کرد. میتوان کمابیش باقاطعیت گفت که آسیب اقداماتی که برای پیشگیری از بدترین حالتها صورت میگیرد، بیشتر از زیانهای پیشگیریشده است. وقتی نوجوانان را بهخاطر مصرف مواد دستگیر و مجازات میکنیم، پیامدهای این مجازات، بدتر از ضرر و زیانی است که احتمالاً انواع مواد به بار میآورند.
و اما شواهدی که نشان میدهند تهدید به مجازات در بازداری از مصرف مواد چندان کارساز نیست. بررسی میزان شیوع در دورههای زمانی و مکانیای که در آنها مجازاتها کموبیش سختگیرانه بودهاند، نشان میدهند که تهدید، کارگر نیست. اگر این تهدیدها بازدارنده باشند، آن گاه باید انتظار داشته باشیم که هرجا و هروقت که تهدیدها افزایش مییابند، میزان مصرف مواد کاهش یابد؛ اما چنین همبستگیای در امریکا یا هیچ کجای دنیا دیده نمیشود.
گاتینگ: کسانی از ما که در حوزۀ خاصی کارشناس نیستند، در موقعیتی نیستند که بتوانند شواهد تجربی ارائهشده در تأیید سیاستی خاص را ارزیابی کنند. تنها چیزی که میتوانیم برای قضاوت در این باره به آن اتکا کنیم، عبارت است از اجماع بین افرادِ باصلاحیت. شما میگویید که مصرف مواد مخدر، ضرر درخور توجهی به بار نمیآورد و مجازات در بازداری از مصرف مواد چندان کارساز نیست. آیا دربارۀ چنین نتیجهگیریهایی، اجماعی علمی در وجود شواهد تأییدکننده وجود دارد؟
هوزاک: فکر نمیکنم بتوان گفت که در بسیاری از این مسائل، «اجماعی علمی» وجود دارد؛ اما جرمشناسان با این دیدگاه موافقاند که مجازاتها در پیشگیری از بزههای مواد مخدر، کمترین تأثیر را دارند. درهرحال، از آنجا که بیش از ۱۲۰ میلیون امریکایی مصرف مواد غیرقانونی را تجربه کردهاند، شاید بهتر باشد از آنها و نهفقط از حادترین موارد بپرسیم که دچار چه آسیبهایی شدهاند. شرط میبندم که در اکثرِ مواقع، کسانی که دستگیر شده یا تحت پیگرد قرار گرفتهاند خواهند گفت که مجازاتها بیشتر از خودِ موادی که مصرف میکنند، به زندگیشان آسیب زده است.
گاتینگ: دلایلی که علیه مصرف مواد مخدر مطرح میشوند، اغلب با لزوم جلوگیری کودکان از مصرف مواد گره خوردهاند. بهبیان دقیقتر، گمان میکنم مخالفت شدید با مصرف مواد، ناشی از ترس والدین از معتادشدن بچههایشان است.
هوزاک: نوجوانان بهندرت طبق میل والدینشان رفتار میکنند. باید در مورد مواد مخدر، آزمایشهایی صورت گیرد. مواد مخدر قانونی کمتر از مواد غیرقانونی خطرناکاند؛ بنابراین پدران و مادران طبیعتاً باید رژیم جرمزدایی را ترجیح دهند. امروزه والدین بیش از آنکه نگران ضرری باشند که مواد مخدر برای بچههایشان به بار میآورند، نگران دستگیری و مجازات آنها هستند.
گاتینگ: نظرتان دربارۀ این دیدگاه چیست: مجازاتِ مصرفکنندگان مواد مخدر برای کاهش جرائم مرتبط با مواد، مثل سرقت فرد معتاد برای تأمین مواد مورد نیازش، ضروری است؟
هوزاک: میتوان با قاطعیت گفت که جرمزدایی از مواد مخدر بر نرخ جرائم اقتصادیِ مصرفکنندگان مواد مثل سرقت تأثیر میگذارد. متغیرهای زیادی، ازقبیل هزینۀ مواد جرمزداییشده، در میزان وقوع این جرائم دخیلاند. تا وقتی که هزینۀ تأمین این مواد، کم است و مالیات سنگینی برای آنها تعیین نشده است، انتظار میرود نرخ جرائم کاهش یابد. مثلاً خیلی کم میبینیم که معتادان به الکل و سیگار برای تأمین مالیِ اعتیاد خود، دست به جرائم اقتصادی بزنند.
گاتینگ: حتی بسیاری از مخالفانِ جرمزدایی موافقاند که مجازاتها و سیاستهای کنونی نیازمند بازنگریاند؛ اما آیا نباید بین این دو سؤال تمایز قائل شویم: نخست اینکه، منصفانهترین و اثربخشترین روشهای مجازات مصرف مواد چیست؛ دوم اینکه آیا اصلاً باید مجازاتی در کار باشد یا نه؟ چگونه میتوانید بحث را از اصلاح مجازاتهای قانونی برای مصرف مواد به بحث لغو این مجازاتها تغییر دهید؟
هوزاک: مسلماً مجازاتهای شدیدتر در مقایسه با مجازاتهای خفیفتر، توجیه قویتری لازم دارند؛ اما باید توجه داشت که هرگونه مجازاتی، حتی زدن روی دست، باید توجیهی منطقی داشته باشد. ما اعتقادی به لزوم مجازات رفتارهای مشابه دیگر نداریم؛ رفتارهایی مانند سیگارکشیدن که معمولاً فقط به کسانی آسیب میرسانند که درگیر آن رفتارند.
گاتینگ: این واقعیت را نیز نباید نادیده گرفت که مجازاتِ مصرفکنندگان، روشی جاافتاده در مقابله با آثار بد مواد مخدر است. اصلاح این رویکرد بهمنظور برطرفکردن برخی از ناکاراییهای بدیهیاش نیز بحثی دیگر است. اما اگر به رویکردی بسیار متفاوت روی آوریم، آیا با خطر پیامدهای ناخواستهای مواجه نخواهیم شد که ممکن است اوضاع را بسیار بدتر کنند؟
هوزاک: مطمئناً حرکت در مسیری جدید، خطرات خودش را دارد. رویکردهای جدید همیشه خطر دارند؛ اما بهسختی میتوان تحت تأثیر رویکردی قرار گرفت که در مدت تقریباً ۴۵ سالِ گذشته در پیش گرفتهایم. واقعاً حاصل این رویکرد چه بوده است؟ کسانی که از سیاست کنونی ما حمایت میکنند، ممکن است اینگونه ادعا کنند که موفقیت، دستیافتنی و نزدیک است؛ اما بهشرطی که بتوانیم «روش درست مجازات مصرفکنندگان مواد مخدر» را بشناسیم. اما هیچ ایدۀ بهتری در دسترس نیست و چندین دهه است که سعی کردهایم روش درست را پیدا کنیم. باز هم میگویم که باید در جنگ با مواد مخدر آتشبس اعلام کنیم. این آتشبس نهفقط به این دلیل است که قادر به پیروزی در این جنگ نیستیم؛ بلکه از آن رو است که از همان اول، دلیل موجهی برای برپاکردن چنین جنگی نداشتیم.
گاتینگ: تا اینجا حرفی از تولید و فروش مواد نزدهایم. آیا فکر میکنید تولید و فروش مواد نیز باید جرمزدایی شوند؟
هوزاک: من فکر میکنم قبل از اینکه درمورد نحوۀ مهار تولید و فروش تصمیم بگیریم، باید این مسئلۀ اساسی را حل کنیم که قانون باید با مصرفکنندگان مواد چه کند؟ اگر از خود مصرف مواد جرمزدایی کنیم، آن گاه زمینۀ گستردهای برای آزمونوخطا بهمنظور یافتن بهترین نظام توزیع فراهم خواهد شد.
گاتینگ: فرض کنید مصرف مواد مخدر را مطابق با نظر شما قانونی کردیم. آیا فکر میکنید باید در راستای ترغیب مردم به ترک مصرف تفریحی مواد مخدر نیز گامهایی برداریم؟
هوزاک: قطعاً. من از تلاشهای دولت در جهت ترویج و ارتقای سبک زندگی سالم و ثمربخش کاملاً حمایت میکنم. بخش خصوصی نیز باید برای رسیدن به این اهداف کمک کند. همۀ ما باید به خوردن غذای بهتر و ورزش و مطالعۀ بیشتر تشویق شویم؛ اما برای این منظور نباید از حقوق جزا و مجازات استفاده شود.
گاتینگ: باتوجهبه نارساییها و ناکامیهای «جنگ علیه مواد مخدر»، چرا فکر میکنید پلیس همچنان بر اجرای قوانین مربوط به مواد مخدر اصرار میورزد؟ آیا همانطور که بعضیها میگویند، این امر تا حدی از ساختار نژادپرستانۀجامعۀ ما ناشی میشود؟
هوزاک: وجود گرایشهای نژادپرستانه در اجرای قوانین مواد مخدر واقعیت دارد؛ اما همیشه در این باره اغراق میشود. تخلفات مرتبط با مواد مخدر، اهرمی دولتی در اختیار بسیاری از مأموران پلیس و تعقیبکنندگان میگذارد تا از جرائم پیشگیری کنند. روشن است که در اینجا منظورمان صرفاً جرائم مربوط به مواد مخدر نیست؛ بلکه منظور، جرایمی جدی است که برای همۀ ما اهمیت دارند. وجود تخلفات مواد مخدر بهانهای میشود تا پلیس افرادی را که مظنون، تشخیص میدهد، دستگیر و بازداشت کند. پلیس نمونۀ دیانای میگیرد، به تفتیش سلاح میپردازد و از تهدید به پیگرد برای گرفتن اطلاعاتی دربارۀ جرائم جدی استفاده میکند. این جرائم یا رخ دادهاند یا ممکن است رخ بدهند. در این صورت، اهداف اجرای قوانین مواد مخدر، ارزشمند خواهند بود. مشکل این است که در این میان، مصرفکنندگانِ بیگناه بیشماری نیز دستگیر و دچار آسیب میشوند.
پرسش واقعی برای فلاسفه این است که آیا توجیهی قانعکننده برای شرکت در «جنگ علیه مواد مخدر» وجود دارد؟ بااینکه اکثرِ ما حالا میدانیم که نمیتوان در این جنگ پیروز شد؛ هرگز در جواب این پرسش که اصلاً چرا این جنگ را برپا کردهایم، پاسخ روشنی نداشتهایم.
پینوشت:
• این مطلب گفتوگویی با داگلاس هوزاک است و در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ با عنوان «Why Punish Drug Users at All» در وبسایت نیویورکتایمز منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۴ آن را با عنوان «اصلاً چرا باید مصرفکنندگان مواد مخدر را مجازات کنیم؟» و ترجمۀ مجتبی هاتف منتشر کرده است.
•• داگلاس هوزاک (Douglas Husak) استاد فلسفه در دانشگاه راتگرز، سرویراستار کریمینال لا اَند فیلاسفی، و نویسندۀ کتاب مواد مخدر و حقوق (Drugs and Rights) است.
••• گری گاتینگ (Gary Gutting) استاد فلسفه دانشگاه نوتردام و یکی از ویراستاران نوتردام فیلاسوفیکال ریویو است. جدیدترین کتاب او فلسفه چه کار میتواند بکند؟ (What Philosophy Can Do) به بعد است و مطالب او مرتباً در ستون استونِ نیویورکتایمز منتشر میشود.
چطور جامعۀ اسرائیل با جنایتهای ارتش خود در غزه و لبنان کنار میآید؟
تمجید آشکار از دیکتاتورها مشخصۀ اصلی راستگرایان آمریکاست
توسیدید، تاریخنگار باستانی، به منبع الهامی برای فهم وقایع سیاسی امروز تبدیل شده است
انجیلیها یکبار دونالد ترامپ را به قدرت رساندند، آیا باز هم میتوانند چنین کنند؟
پیش به سوی هرویین چینی .چین مت انفتامین سنتتیک (متیل فنیدات هیدر.وکلراید .هم (فنیدات) وهم.(وینیل )را روانگران .مرفین متیل وینیل هیدروکلراید )مرفین را به بازار جهانی ازجمله ایران درگیر ابن دومواد سنتتیک هستیم .باتوجه به اینکه هم هرویین وانفتامین ریسه گیاهی دارند و.لی سنتتیک ان اث ات مخذبی درکوتاه مدت روی cnsمیگذارد.کشور ژاپن وتایوان پلبس کرمینال این وستیگیشنش ازقایق های تندرو قاچ اقچیان چینی خسته سده بودنند. ۳۰یال پبش گزارس پلیس تایوان ساای ۵۰۰کیلو مصادره مت انفتامین بود .درهیچ کشوری هزینه دوطرفه که ضر ان یکسویه است مشاهده نمیشود .دی ستگیری های شناور .اعدام.جریمه.واسیب اجتماعی متعاقد ان به خانواده .جامعه درمثلث برمودایی گیرافتادهایم.اعتیاد جرم پول.فقرمالی فروش مواد اعتیاد جرم.زندان جریمه حبس درازمدت اتمام حبس. حرکت از نوع . .درهند باربری انگلیس درگیت انگایس بدام افتاد.بعدازچهارسال به دنبال حمل مواد نرفت لیسانس برنامه ریزی کامپی.وتر .گرفته بود ودرهند مسغول کار شرافتمندانه شده بود ایا درزندان های ما مثلا درفشافویه که زندان جدیدی است وشهری در دل شهرماست .چنین است.
مصرف مواد جرم نیست .توزیع را سامان دهیم.شعاری است که اگر نهادینه شود معضل کشور حل خواهد سد.. این روش ر اهکارهای خود را میطلبد.ازجمشید وخاک سفید وشهرک طلایی (مارلیک)واکنون ملک اباد وحصارک وغیره وغیره درسهرهای کشور ا.ستفاده جرم نیست .وفروش مواد از طریق دکه های تحت کنترل نیروی انتظامی جرم نیست.راپاس داربم.بابه کنتر ل دراوردن غیرفیزیکی جامعه را میتو.ان اصلاح کرد.ولاغیر
هزینه مالی واجتماعی اعم از قوه قضاییه .انتظامی اداره زندان ها بر دوش مردم وازطرفی بازتولید اسیب اجتماعی برجامعه وخانواده های درگیر با مواد اعم از مصرف .فروش وبرخورد فوق فیزیکی وجرایم ماای سنگین ....ایا نیاز به اشتی بامواد مخدر وروان گردان .وغیره نداریم واتس بس لازم نیست ۳۷سال زدیم گرفیم .درست شد نه روز به روز بدتر درانتطارمان است.