بررسی کتاب «جهل مقدس» نوشتۀ اولیویه روآ
برخلاف تصور رایج، اولیویه روآ معتقد است سکولاریسم ادیان را منسوخ نمیکند بلکه خود به نوعی در پروسۀ تولید ادیان مشارکت میکند. اما این به معنی بازگشت ادیان نیست بلکه به معنی تحول آن است. روآ ماهیت ادیان در عصر پساسکولار را بررسی میکند.
Faith, Culture and Holy Ignorance
4 دقیقه
میکله برینیونه، اُیسس سنتر — برای سالها اندیشمندان از ناپدید شدن خدا از تاریخ بشر اطمینان حاصل کرده بودند. آنها باور داشتند که مدرنیزاسیون متضمن روند رها کردن تدربجی اعتقادات دینی است که طی آن به ناچار توضیحات علمی و منطقی از واقعیت جایگزین اعتقادات دینی میشود. صحبتها از مرگ خدا، تحت الشعاع قرار گرفتن او، آزادی جهان از اعتقادات دینی و سکولاریزه شدن آن بود. این پیشبینی از یک پذیرش جهانشمول برخوردار بود: فرایند سکولاریزه شدن که از جهان غرب آغاز شده بود میتوانست با رشد فزایندهای به کل جهان تسری پیدا کند؛ و هرجا احساس میشد پایداری عبادت یا هر نوع احساسی مذهبی درستی این نظریه را به مخاطره میاندازد، به عنوان پدیدهای عقب مانده رد میشد.
در واقع این پیشبینی تاحدودی درست بود: ایمان اگرچه به کلی از بین نرفته است، یقیناً محدود به زندگی خصوصی افراد شده و مناسک دینی تقلیل یافته است. تا اینکه اسلام وارد عرصه گردید، ادیان شرقی به شکل گستردهای منتشر شد و شاخههای مختلف مسیحیت انجیلی چندین برابر شدند. به طور کلی ادیان مجدداً در عرصهٔ عمومی ظاهر شدهاند و مردم دوباره شروع به گفتوگو دربارۀ بازگشت خدا و بیداری دینی کردهاند.
اولیویه روآ در پی تحقیقات اولیهاش در ارتباط با رابطۀ بین مسیحیت و فرهنگ و مطالعات مفصلاش در رابطه با انواع رادیکالیسم و بنیادگرایی اسلامی دیدگاهی کلی در رابطه با ماهیت ادیان در عصر پس از سکولاریسم ارایه میدهد. هر چند او دیدگاهش را بر نظریهای بنا مینهد که بیداری دینی را رد میکند.
در واقع از نظر روآ سکولاریسم ادیان را منسوخ نمیکند بلکه بالعکس سکولاریسم ولو به شکلی متفاوت در پروسه تولید ادیان مشارکت مینماید. حذف ادیان از عرصهٔ عمومی جامعه و جدا کردن آن از فرهنگ، ادیان را به شکلی ناب منزوی خواهد کرد؛ بنابراین نمیتوان براستی سخن از بازگشت دین به میان آورد بلکه باید از تحول دین سخن گفته شود.
جدایی بین دین و فرهنگ به جهل مقدس منجر میشود و روآ آن را اینگونه تعریف میکند: امتناع یک مذهبی از بیان اینکه اگر به سوی افراط سوق داده شود با اتکا به این عقیده که دانایی برای رسیدن به رستگاری ضروری نیست و حتی ممکن است برای رسیدن به آن مضر نیز باشد به نوعی دچار بدگمانی به معرفت دینی خود میشود.
در امواج جهانیشدن چنین بسطهایی منجر به شکلگیری نوعی از ادیان میشود که گرچه از تنوع برخوردار هستند همگی قصد دارند که خود را در الگوهایی همگن و شامل خصوصیات ذیل ارایه دهند: رویکردی فراسرزمینی، تفکیک نشانگرهای مذهبی و فرهنگی از یکدیگر و ترکیب مجدد ایشان در شکلی جدید، امتناع از پذیرش الهیات و دانش دینی به نفع ارتباط مستقیم و بیواسطه با معبود، تسلط قواعد بر فرهنگ و تشدید هویتگرایی. به همین دلیل است که مطابق نظر روآ سخن از تکثر فرهنگی مفهومی نخواهد داشت، چرا که فرهنگهایی که خواهان حفظ آن هستند خود نتیجه یک همگونسازی فرهنگی میباشند.
از این رو موفقیت ادیان جهانی نظیر مسحیت انجیلی و اسلام سلفی فاقد هرگونه ارتباط با زمینههای فرهنگی و بدون هیچگونه نگرانی در خصوص پذیرش فرهنگی است. روآ با بهرهمندی از روشی گیرا و نظریهای مستحکم برای توضیح این فرایند از یک سلسله طولانی از مثالها استفاده میکند. با این وجود گمان بر این است تبیین همه چیز از طریق روش تفسیری روآ تلاشی طاقت فرساست. برای مثال سیر تکامل اصول مذهب کاتولیک را به دشواری میتوان در چارچوب ایدۀ جهل مقدس قرار داد، چرا که بررسی منابع مسیحی نشاندهندهٔ علاقهای خاص برای ایجاد رابطهٔ میان ایمان و فرهنگ است.
اطلاعات کتابشناختی:
Olivier, Roy. Holy ignorance: when religion and culture part ways. Oxford University Press, 2010
پینوشتها:
• این مطلب را میکله برینیونه نوشته است و در تاریخ ۱ ژوئن۲۰۱۰ با عنوان «Faith, Culture and Holy Ignorance» در وبسایت اُیسس سنتر منتشر شده است و وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ این مطلب را با عنوان «ایمان، فرهنگ و جهل مقدس» و ترجمۀ مهدی پیری منتشر کرده است.
•• الیویه روآ (Olivier Roy)، اسلامشناس فرانسوی، استاد مرکز مطالعات پیشرفتۀ رابرت شومن و نویسندۀ کتاب جهاد و مرگ: جذابیت جهانی دولت اسلامی (Jihad and Death: The Global Appeal of Islamic State) است.