The Philosophy of Cognitive Science • نویسنده: مارک جی. کین • مترجم: مصطفی تقوی • چاپ اول: تابستان ۱۳۹۶ • تعداد صفحات: ۳۴۴ صفحه • شمارگان: ۵۰۰ نسخه • قیمت پشت جلد: ۲۷.۰۰۰ تومان
4 دقیقه
علم شناختی اغلب بهعنوان حوزهای مطالعاتی با ماهیتی میانرشتهای توصیف میشود که رشتههای اصلی سهیم در آن معمولاً عبارتاند از: روانشناسی (خصوصاً روانشناسی رشد و شناختی)، هوش مصنوعی، عصبپژوهی، فلسفه و زبانشناسی. علم شناختی به دو دلیل میانرشتهای است. نخست، اندیشههای اصلی گردهمآینده هنگام زایش آن ریشه در رشتههای مختلفی داشتند، بهنحویکه نخستین دانشمندان علم شناختی با آمیزهای از اندیشههایی از رشتههای مختلف سروکار داشتند. دوم، اندیشههای اصلی دخیل در زایش علم شناختی تصویری از شناخت به دست میدهند که حاکی از نقشآفرینی چندین رشتۀ سنتاً متمایز در این حوزه است. روانشناسی شناختی از آنجا که با شناخت سروکار دارد، و همچنین آن بخشهایی از روانشناسی رشد که با چگونگی رشد تواناییهای شناختی ما از هنگام تولد سروکار دارند، باید در این حوزه نقش ایفا کنند. نقش عصبپژوهی آن است که چگونگی اجرای نهایی فرایندهای شناختی در مغز را آشکار کند و برای نظریات مرتبهبالاترِ پردازش شناختی که مستقیماً با اجرای عصبی آنها سروکار ندارند حد و مرز تعیین نماید. هوش مصنوعی پروژۀ برنامهریزی رایانههاست تا به نحوی رفتار کنند که اگر توسط فرد انسانی انجام شود، نشانگر هوش باشد. نقاط قوت و ضعف برنامههای هوش مصنوعی خاص میتواند فرضیههایی دربارۀ چگونگی شناخت ما به دست میدهد و شواهدی دربارۀ معقولیت چنین فرضیههایی فراهم میآورد.
نقش زبانشناسی در علم شناختی کمتر مستقیم و آشکار است و به تحقیقات نوام چامسکی و رهیافت او در زبانشناسی مربوط میشود.۱۴ پیشتر، اهمیت نقد چامسکی بر اسکینر و درخواست وی برای درنظرگرفتن نقش موجود زنده در مطالعۀ رفتار زبانی را مشاهده کردیم. اما او همچنین دیدگاهی را دربارۀ زبان پروراند که دلالت دارد بر اینکه که زبانشناسی، بهدلیل اشتغالش به مطالعۀ زبان، به حوزۀ علم شناختی تعلق دارد. از نظر چامسکی، زبان هستومندی اجتماعی نظیر مجموعهای از آداب و رسوم اجتماعی نیست که خارج از اذهان کاربران زبان باشد. بلکه زبان هر کس حالت درونی ذهن اوست. لذا زبانشناس، به هنگام مطالعۀ زبان، در حال مطالعۀ ذهن است.
بهعلاوه، چامسکی خواستار این است که زبانشناسان نظریههایی دربارۀ زبان ارائه دهند که یادگیری زبان را تبیین کند؛ بدینترتیب زبانشناسی همچنین با رشد شناختی نیز سروکار دارد، خصوصاً با فرایندهایی که از طریق آنها کودک از حالتی علیالظاهر بدون هیچگونه فهم از زبان به حالت یک کاربر بالغ و توانای زبان میرسد.
سرانجام به جایگاه فلسفه در علم شناختی میرسیم. علم شناختی با بسیاری از مسائل اساسی در طول تاریخِ فلسفه نظیر جایگاه ذهن در جهان فیزیکی، ماهیت تفکر، رابطۀ بین ذهن و زبان، نقش یادگیری در رشد شناخت و نظایر آن سروکار دارد. اما این نمونهای معمول از شکوفایی نظریهپردازی فلسفی در غیاب بینش علمی نیست که بخواهد با پیشرفت علمی اهمیت خود را از دست دهد. زیرا، همانطور که دیدیم، بسیاری از بینشها و مفاهیم اصلی و بنیادی علم شناختی از فلسفه گرفته شده است. در واقع، همانطور که طی این کتاب روشن خواهد شد، فلسفه به ایفای چنین نقشی ادامه داده است و لذا نقش بسیار مهمی دارد در داوری بین ادعاهای رقیب در رابطه با اهمیت مجموعههای متمایز دادههای برگرفته از رشتههای مختلف. بنابراین، فلسفه نقش مهمی در علم شناختی بازی میکند.
فهرست
[۱] علم شناختی و فلسفۀ علم شناختی
[۲] بازنمایی و محاسبه
[۳] فرضیۀ پیمانهای
[۴] مفاهیم
[۵] زبان
[۶] مغز و شناخت
نتیجهگیری
► برای خرید این کتاب اینجا را کلیک کنید.
پس از پنج سال زندگی جورج و من فهمیدیم که برای صمیمیت عمیقتر یعنی وصلت کتابخانههایمان آمادهایم