image

آنچه می‌خوانید در مجلۀ شمارۀ 7 ترجمان آمده است. شما می‌توانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.

نوشتار

چرا عاقل کند کاری؟ تأملی در باب اهمال‌کاری

اندیشیدن به مرحلۀ پیش از تولد در سنت‌های شرقی بسیار رایج‌تر از فکر غربی بوده است

چرا عاقل کند کاری؟ تأملی در باب اهمال‌کاری

گنوستیسیم تفکری عرفانی بود که حدود دو قرن پس از میلاد مسیح در روم رواج یافت. گنوستیک‌ها معتقد بودند اوج کمال و غنا در چیزهایی است که هنوز به وجود نیامده‌اند، چرا که هر چه پا به دایرۀ زمان بگذارد، ناگزیر، مشمول کهنگی و فساد و نابودی است. رگه‌هایی از این تفکر در زندگی روزمرۀ ما نیز نمود می‌یابد: در اهمال‌کاری‌ها و تعلل‌هایمان، در نقشه‌هایی که می‌کشیم اما هیچ‌ وقت دنبال تحققشان نمی‌رویم چون می‌ترسیم خراب شوند.

کاستیکا براداتان

کاستیکا براداتان

نویسندۀ کتاب جان‌دادن در راه ایده‌ها

NYTimes

Why Do Anything: A Meditation on Procrastination

کاستیکا براداتان، نیویورک ‌تایمز— ماجرای آن معمار شیرازی را شنیده‌اید که قشنگ‌ترین مسجد دنیا را طراحی کرد؟ خیال چنین طرحی به ذهن هیچ‌ کس خطور نکرده بود، طرحی که جسارتش نفس را در سینه حبس می‌کرد اما کاملاً متناسب بود، چنان استادانه که انگار از بهشت آمده بود، اما گرمای انسانی آشکارا از آن می‌تابید. کسانی که طرح را دیدند مبهوت شدند.

بنّاهای مشهور از آن معمار خواهش می‌کردند اجازه بدهد مسجد را بنا کنند. ثروتمندان از راه دور می‌آمدند تا طرحش را بخرند. دزدها برای سرقت آن طرح‌ها نقشه می‌کشیدند. حاکمان قدرتمند می‌خواستند طرح‌ها را به زور بگیرند. ولی معمار خود را در اتاق مطالعه‌اش محبوس کرد، سه روز و سه شب به طرح‌هایش خیره شد، سپس همه را سوزاند.

معمار تاب این تصور را نداشت که آن سازه اسیر نیروهای فرسودگی و تباهی شود، درنهایت فرو بریزد یا به دست قبایل وحشی ویران شود. در آن روز و شب‌ها که در اتاق مطالعه‌اش بود، پیش چشمش می‌دید که مخلوقش هتک حرمت شده و با خاک یکی می‌شود، و از این تصویر بسیار آشفته شد. چه بهتر که مسجدش در کمال بماند. چه بهتر که هرگز ساخته نشود.

این ماجرا یک افسانه است، ولی ایدۀ اصلی‌اش (اینکه وضعیت آرمانی هر چیزی پیش از زایش آن است، اینکه چه بهتر که به دنیا نیاید) هم هولناک است و هم خیال‌انگیز، به‌ویژه امروز که عملاً پیشرفت و بهره‌وری را می‌پرستیم. این نگاه بصیرتی فلسفی با خاستگاه باستانی را به خاطر می‌آورد که هنوز کاویدن آن ارزشمند است.

در انجیل فیلیپ، آن متن گنوستیکی که سندیّتش روشن نیست، می‌خوانیم: «دنیا با یک خطا به وجود آمد». جهان‌آفرینی که دنیا را ساخت «می‌خواست آن را فاسدنشدنی و جاودان خلق کند»، اما درنهایت «به مقصود خود نرسید، چون جهان هرگز فاسدنشدنی نبود، و، در این باب، اویی که جهان را ساخت نیز به‌همچنین». گنوستیک‌ها معتقد بودند که عدم1 نشانۀ کمال است، و به‌وجودآمدن شکلی از خوارشدن است.

بازیلیدس، یکی از جالب‌ترین چهره‌های گنوستیسیسم اولیه، معتقد بود والاترین صفت الوهیت عدم است. بازیلیدس، بنا به گفتۀ خودش، الهی‌دانِ «خدای ناموجود» بود. و با تعبیر «اویی که نیست» به خدا اشاره می‌کرد، به‌جای آنکه خدا را خالق دنیا بداند که در چنبرۀ وجود و زمان گرفتار شده است.

این تفکر گنوستیکی ما را به قلمروِ هستی‌شناسیِ ممتازی می‌برد: آن وضعیت کمالی که مقدم بر تحقق است. آنچه هنوز زاده نشده است (خواه دنیا، یک فرد، یک تکه از مبلمان یا یک تکه نوشته مثل همین یادداشت) شاید هیچ باشد، ولی در همین مرحله است که در منتهای کمال است. هیچ‌بودنِ آن تمام‌تر و غنی‌تر از هر گونه وجود معمولی است. به‌وجودآمدن یعنی هبوط به قلمرو زمان، و با زمان هم تباهی، سالخوردگی و مرگ می‌آید.

به‌سختی می‌توان هواداران مدرن این ایده را پیدا کرد ولی امیل سیوران، فیلسوف فرانسوی رومانیایی‌تبار، مطمئناً یکی از آن‌هاست. به نظر سیوران، که در سال ۱۹۹۵ فوت کرد، چیزی بسیار بدتر از مرگ وجود دارد: «فاجعۀ تولد»، و همراهش «هبوط به قلمروِ زمان». او در کتاب ایراد متولد‌شدن2 گسترۀ وسیعِ هیچ‌بودن را که مقدم بر به‌وجود آمدن است ترسیم می‌کند.

سیوران می‌نویسد: «فقط آنچه مقدم بر من بوده است مرا اغوا می‌کند، آن لحظات بی‌شماری که من نبوده‌ام: در وضعیتِ متولدنشده». از این زاویه، او نگاهی تازه به دنیا می‌اندازد و درک عمیق‌تری از خودش می‌یابد: «من هرگز خودم را موجود حساب نکرده‌ام. یک ناشهروند، یک حاشیه‌نشین، یک هیچ که وجودش فقط از سر زیادت است، زیادتِ هیچ‌بودنش».

سیوران سلیقۀ نامتعارفی داشت. او از اهالی تراکیه خوشش می‌آمد چون «برای نوزاد می‌گریستند»، و از فرقۀ گنوستیکِ بوغومیلیه که، «برای تبرئۀ خدا، شیطان را مسئول افتضاح خلقت می‌دانستند».

همۀ این‌ها یک پرسش بدیهی را پیش می‌کشد: چرا کاری کنیم؟ چرا این ناکامی کیهانی، این «افتضاح خلقت»، را چند برابر کنیم؟

می‌دانیم که بطالت در فرهنگ غربی بدنام است، اما فی‌نفسه می‌تواند تجربه‌ای فلسفی باشد. برتراند راسل مقاله‌ای طولانی در ستایش بطالت نوشت، و اسکار وایلد می‌گفت فکورانه‌ترین و «دشوارترین کار دنیا آن است که هیچ‌ کاری نکنیم». اساتید بزرگ بطالت در ادبیات (ابلوموف در رمان ایوان گنچاروف یا بارتلبی در رمان هرمان ملویل) چهره‌هایی در طلب امر متافیزیکی‌اند: آن‌ها مصداقِ انسان‌هایی هستند با پیچیدگی‌های نامتعارف.

پس بطالت پرده از یک تجربۀ هیچ‌بودن برمی‌دارد. هیچ‌بودن جایگاهی محوری در سنت‌های شرقی مثل بودیسم و تائوییسم دارد، ولی ما در غرب نوعاً از آن می‌گریزیم؛ بالاخره یکی از شاخص‌ترین شاخه‌های فلسفۀ غربی هستی‌شناسی است، یعنی مطالعۀ آنچه وجود دارد.

بااین‌حال، حتی اگر نخواهیم به استقبال هیچ‌بودن برویم، خودِ هیچ‌بودن شاید بخواهد ما را در آغوش بکشد. شاید کاری داشته باشیم، بی‌حوصله هم نباشیم، و نخواهیم آن را به فردا موکول کنیم، ولی فقط فایده‌ای در انجامش نبینیم. ما در این بطالتمان به یک ‌جور بی‌معنایی کیهانی آگاه می‌شویم. این آگاهی هم‌پای درک این نکته است که، با هر عملی، لاجرم بیشتر در باتلاق این مضحکۀ جهان‌گیر فرو می‌رویم.

شاید جالب‌ترین نوع بطالت همانی باشد که تقریباً همۀ ما از نزدیک با آن آشناییم: اهمال‌کاری. بطالت ناب را سخت می‌توان یافت. درحقیقت، به یک معنا می‌شود گفت بطالت نمی‌خواهد به چنگ ما بیفتد چون در رادیکال‌ترین شکل خود مایل است مریدان خود را ببلعد (اینجا هم ماجرای ابلوموف و بارتلبی گویاست). ولی ماجرای اهمال‌کاری به‌کل فرق دارد: نه‌تنها شایع‌تر بلکه پویاتر است، همان‌طور که اهمال‌کار هم چهره‌ای دراماتیک‌تر است از کسانی که عمرشان را به بطالت می‌گذرانند و یک قدیسِ ستون‌نشین3، ریاضت‌کش و بی‌حرکت‌اند.

وجه دراماتیک اهمال‌کاری به‌خاطر سرشت دوگانۀ این پدیده است. اهمال‌کار، مثل همان معمار شیرازی، مبتلا به تصویرِ کاملِ آن چیزی است که هنوز متولد نشده است؛ او مسحور آن‌ همه خلوص و شکوه می‌شود. او به تماشای چیزی می‌نشیند که کامل است، گذر ایام تباهش نکرده است، گرد چرخش این روزگارِ آشفته به دامنش ننشسته است. ولی اهمال‌کار در همین حال می‌داند که همۀ این‌ها رفتنی‌اند. به‌محض آنکه نگاه او به کمالِ مقدم بر تحقق می‌افتد، دست سرنوشتْ خود او را به بخشی از فرایند تحقق تبدیل می‌کند: تبدیل به کسی که چهرۀ ایدئال را مخدوش کرده و رونوشتی متزلزل از آن به دنیا آورده است، برخلاف آن معمار شیرازی که با آتش‌زدن طرح‌هایش آن چهره را حفظ کرد.

اهمال‌کار به عمل خود می‌اندیشد و همۀ نقایص آتی‌اش را می‌فهمد، اما او مخلوقی است هبوط‌کرده به زمین، «انسانی دنیوی»، جزئی از «افتضاح خلقت». برای همین، ناچار از آن عمل است. اهمال‌کار هم اهل تأمل است و هم اهل عمل، یعنی بدترین ترکیب ممکن؛ چیزی که او را پاره‌پاره می‌کند.

اهمال‌کاری، بیش از هر چیز دیگر، اضطرابی را در کنه خلقت افشا می‌کند: درک این نکته برایمان رنجی تحمل‌ناپذیر دارد که، علی‌رغم تمام حسن‌نیتمان، ما عاملان تباهی هستیم، که به‌جای خلق چیزی که کامل و فاسدنشدنی بماند، با خلقش، به تعبیر مؤلف گنوستیکِ انجیل فیلیپ، آن را «فاسدشدنی و فناپذیر» می‌کنیم. اهمال‌کاری و سوگواری پیوند تنگاتنگی دارند: اهمال‌کاری یعنی سوگواری برای تزلزل مخلوقتان پیش از آنکه آن را به دنیا آورده باشید.

شاید بهتر باشد وقت بیشتری را صرف اندیشیدن به مَجاز پرشکوهی کنیم که مقدم بر وجودیافتن است. بالاخره تأمل حقیقی باید همین باشد: بده‌بستان با وجهِ غیرواقعی چیزها، عادت به دیدنشان از زاویۀ ممتازی که به پیش از وجود یا عدمِ‌ِ وجودشان می‌نگرد. به‌این‌ترتیب، به‌جای گرفتارشدن در ظاهر گمراه‌کنندۀ دنیای مادی، خودمان را به آن برهه‌ای منتقل می‌کنیم که دنیا، با همۀ سوراخ‌ها و نقص‌هایش، هنوز رخ نداده بود.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را کاستیکا براداتان نوشته و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶ با عنوان «Why Do Anything: A Meditation on Procrastination» در وب‌سایت نیویورک ‌تایمز منتشر شده است و برای نخستین‌بار با عنوان «چرا عاقل کند کاری؟ تأملی در باب اهمال‌کاری» در هفتمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ محمد معماریان منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۱با همان عنوان منتشر کرده است.

کاستیکا براداتان (Costica Bradatan) استاد علوم انسانی در دانشگاه تگزاس‌تک است. آخرین اثر او جان‌دادن در راه ایده‌ها: حیات پرمخاطرۀ فیلسوفان (Dying for Ideas: The Dangerous Lives of the Philosophers) (2015) نام دارد که انتشارات ترجمان علوم انسانی آن را با ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.

پاورقی

  • 1
    nonexistence
  • 2
    The Trouble With Being Born
  • 3
    دسته‌ای از راهبان مسیحی که بالای ستونی می‌رفتند و کل عمر را در تنهایی و بی‌حرکتی به ریاضت می‌گذراندند [مترجم].

مرتبط

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

مروری بر کتاب طبیعت، فرهنگ و نابرابری نوشتۀ توماس پیکتی

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

نگران نباشید، عجله نکنید. زندگی مسابقه نیست

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

الگوریتم‌های سرگرمی‌ساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشده‌اند

اسکرول‌کردن بی‌هدف ویدئوهای آنلاین حوصله‌تان را بیشتر سر می‌برد

اسکرول‌کردن بی‌هدف ویدئوهای آنلاین حوصله‌تان را بیشتر سر می‌برد

احساس کسلی وقتی پیدا می‌شود که موضوعِ توجه ما دائم تغییر کند

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0