نوشتار

آیا دوران سکه و اسکناس به پایان رسیده است؟

آیا پول واقعاً از پوست تبدیل شده است به اپلیکیشن دیجیتال؟ به‌هر‌حال، پول همواره نشانه‌ای از روابط اجتماعی ما است.

آیا دوران سکه و اسکناس به پایان رسیده است؟

برخی از نولیبرال‌ها می‌گویند با خصوصی‌شدنِ پول، آخرین گام برای رهایی از تمرکز دولتی برداشته می‌شود. همین امروز نیز با نمونه‌هایی از پول‌های مجازی، محلی یا خصوصی مواجهیم. اما تاریخِ پول نشان می‌دهد معمولاً ظهور شکل تازه‌ای از پول، منجر به برافتادن اشکال قدیمی نمی‌شود. زیرا کارکردهای پول متنوع و بسیار پیچیده است.

بیل مورر، ایان — از اَپل‌پِی بگیرید تا بیت‌کوین یا سیستم پولی مشهور کنیا به ‌نام اِم‌پِسا، سیستم‌های پرداخت دیجیتالی با سرعتی بی‌سابقه در حال تکثیرند. پیش‌بینی مردم این است که دوران سکه و اسکناس رو‌به‌پایان است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها خدمات پرداختشان را با نسخه‌های بعدی -یا حتی می‌توان گفت منتهی درجۀ- تکامل پول تنظیم می‌کنند. اپلیکیشن آیفون پی‌پال این امکان را برای کاربران فراهم می‌کند که مقادیر اندکی پول را تنها با استفادۀ هم‌زمان از تلفن‌هایشان برای یکدیگر منتقل کنند. این اپلیکیشن با پویشی تبلیغاتی عرضه شد که به‌طور آشکار از روایتی تکاملی استفاده می‌کرد. این آگهی نقاشی‌های حکاکی شده در غارها و خط هیروگلیف را مسخره می‌کرد و گویندۀ آن با لحن مستندهای تاریخ طبیعی صحبت می‌کرد. این لحن برای بسیاری از مردم آشنا است. در این آگهی گوینده با استفادۀ مجدد از اصطلاحات آشنای تاریخ پرطرف‌دار طبیعی، دو شخصیت را به‌عنوان «پدیده» معرفی می‌کرد. سرویس‌دهندۀ تلفن همراهِ زین هم خدمات پولِ همراهِ خود، زین زَپ، را به‌طور مشابه تبلیغ می‌کرد. این آگهی ابتدا تصاویری از روش‌های «باستانی» مبادلۀ کالا‌به‌کالا و پول پخش می‌کرد، سپس داستان را با پیدایشِ سرویسِ همراه خود تا زمان حال یا آیندۀ نزدیک پیش می‌برد.

روایت تکاملی مهم است؛ ولی نه فقط به این خاطر که در تبلیغات، نقش برجسته‌ای دارد. مهم است چون فهم مردم را دربارۀ چنین مسائلی شکل می‌دهد: پول در گذشته چه بوده است، الان چیست و در آینده چه می‌تواند باشد. اگر گمان کنیم که پول واقعاً یک روند تکاملی را از مبادلۀ کالا‌به‌کالا تا پوست‌ها، سکه‌های فلزی، کاغذ، پلاستیک و الکترون‌ها پیموده است، دلمان را به دریا می‌زنیم و فرض‌های مرتبط متعددی می‌سازیم.

دربارۀ چیستی پول روایتی متداول وجود دارد که بر روایت رایجی از چگونگی به‌وجودآمدنِ پول مبتنی است. در ابتدا مردم در اجتماعات کوچکی متشکل از خویشاوندان خونی زندگی می‌کردند و خودشان گلیمشان را از آب بیرون می‌کشیدند. آنان شکار می‌کردند و شکارشان را برای ادامۀ حیات می‌انباشتند. همچنین یاد می‌گرفتند که چطور باید گیاهان نامطلوب را وجین کنند تا بتوانند به‌آسانی به گیاهانی دسترسی پیدا کنند که غذا تولید می‌کنند. وقتی مردم در کشت و زرع مهارت بیشتری پیدا کردند، جمعیت رشد کرد. آنان فهمیدند که همیشه نمی‌توانند آنچه برای زنده‌ماندن بدان نیاز دارند، از طبیعت به دست بیاورند. دادوستد متولد شد.

مردم در اجتماعات مختلف محصولاتی مازاد بر نیازشان داشتند که با یکدیگر مبادله کردند. آنان ارزش را پایه‌گذاری کردند و دادوستدشان را با مبادلۀ مقدار مشخصی از نوعی کالا در ازای مقداری از کالای دیگر پیش بردند. هرکسی که این داستان را شنیده است می‌داند؛ مشکلی که به‌سرعت دادوستد اولیۀ ما را دربرگرفت، این بود که مبادله‌کننده معمولاً نمی‌توانست کسی را پیدا کند که خواهان کالایش باشد و درمقابل، آن چیزی را تحویل بدهد که او نیاز دارد (خوب دقت کنید: مبادله‌گرِ اصلی در روایت تکاملی همیشه مرد است). این مسئله همان «تطابق مضاعف نیازها» است. به‌علاوه رشد نیازهای او افزون بر چیزی بود که همسایگانش تولید می‌کردند. به‌دوش‌کشیدن آن اندازه از کالا که برای دادوستد کافی باشد، کاری طاقت‌فرسا و غیرعملی شده بود. ازاین‌گذشته، ذخیره‌کردن مازاد محصولات فقط تاحدی مقدور بود. اگر فقط یک‌ بار دست موش‌ها به آن می‌رسید یا باد بر آن می‌وزید، به‌سرعت ارزشش را از دست می‌داد.

چه کار می‌شد کرد؟ اختراع پول، به‌هرحال اینجا آنجایی است که داستان، دگرگون می‌شود. طبق برخی نقل‌قول‌ها مردم تصمیم گرفتند از چیزی به‌عنوان پول استفاده کنند که برایشان ارزشمند است و دیگران نیز آن را فی‌نفسه ارزشمند می‌دانند. درابتدا پول به‌عنوان وسیله‌ای مبادلاتی به‌ کار گرفته می‌شد؛ اما وقتی مردم به‌منظور پرداخت غرامت، خراج و دستمزد از آن استفادۀ گسترده‌تری کردند، این پول به‌تدریج سایر کارکردهای کلاسیکش را نیز پیدا کرد؛ مثل دولت‌های اداری باستان، امپراتوری‌هایی که مبتنی بر خراج بودند یا جمع‌آوری‌کنندگان مالیات در عهد عتیق. بعضی از گونه‌های پوست‌ خوب بودند: شکیل، بادوام، یک‌شکل و یک‌اندازه. حمل‌و‌نقلشان هم آسان بود. فلزات نفیس حتی بهتر بودند. آنها ارزش جهانی داشتند، فاسد نمی‌شدند، زنگ نمی‌زدند، ارزش خود را از دست نمی‌دادند و ذخیره‌کردن و حمل‌و‌نقلشان هم آسان بود.

سایر روایت‌ها معتقدند اینکه بعضی چیزها ارزش ذاتی دارند، حرف نامعقولی است. وقتی جان لاک، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری، مزیت‌های استفاده از فلزات نفیس به‌عنوان پول را برمی‌شمُرد، اذعان کرد که انتخاب طلا و نقره برای چنین مقصودی درنتیجۀ ارزش ذاتی فلزات نبوده است؛ بلکه بیشتر به‌دلیل قرارداد بشری بوده است. در این مقوله مسئلۀ مهمی در تاریخ پول رخ می‌دهد: آیا پول فی‌نفسه نوعی کالاست یا نشانه‌ای است از قراردادی موجود؟ قراردادی که دائماً بر روابط اجتماعی پیشین تکیه می‌کند.

اینکه چگونه چنین اختلافی را در روایتِ بسیار منظمِ تاریخِ پول فیصله بدهیم، ادامۀ داستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنا بر یکی از روایت‌ها، مردم در ادامۀ استفاده از پوست‌ها، فلزات نفیس یا سایر اشیائی که به‌دلیل ماندگاری، کمیابی و زیباییشان به آنها اقبال می‌شد، از علائمی استفاده کردند که نمایندۀ آن مواد باشد. پوست‌ها، سکه‌های فلزی، نشانه‌های روی سفال یا کاغذ، کاغذهای یادداشت، کارت‌های پلاستیکی، داده‌های الکترونیکی یکی پس از دیگری پیش رفتند و روایتی را شکل دادندکه دربارۀ دو چیز بود: جداسازی تدریجی پول از خاستگاهش و بنیان‌گذاری کالاهایی که به‌لحاظ جهانی ارزشمند باشند. پول فقط وقتی ارزش واقعی خود را نشان می‌دهد که دوران طلا به عنوان ملاک ارزش به پایان برسد. وقتی پول از قید ارزش واقعی رها شد، آلت دست منافع سیاسی قرار گرفت. به‌این‌ترتیب تباه شد و دیگر هیچ‌گاه درست نشد. به همین دلیل است که طی ۱۵۰ سال گذشته برخی محافل سیاسی به‌طور متناوب دم از تجدید ملاک طلا و تجدید پول «واقعی» زده‌اند.

در برداشت دیگری از این روایت، پول تنها نمودی از نوعی رابطه بود. می‌توان برای نشان‌دادن این رابطه از تکامل پول، به‌عنوان روند تغییر در نحوۀ استفاده از علائم و نشانه‌های محاسباتی در طول زمان، استفاده کرد. به‌این‌ترتیب روند مذکور که پیش از این ابداع شده بود، بهتر درک می‌شود. در این روایت از پول به‌ترتیب همان اشیائی را نام می‌برند که در روایت قبلی ذکر شده بود: پوست‌ها، سکه‌های فلزی، کاغذ، پلاستیک و داده‌های الکترونیکی؛ اما از موارد زیر به‌ندرت یاد می‌کنند: ۱. الواح سفالی که حاوی اسناد معاملات به زبان میخی هستند؛ ۲. کتاب‌های حساب‌داری قدیمی متعلق به منطقۀ بین‌النهرین؛ ۳. چوب‌خط‌هایی که با داشتن شکاف‌هایی درواقع مبادلات و پرداخت‌های صورت‌گرفته در اروپای قرون وسطا را ثبت کرده‌اند.

احتمال دارد که این روایت‌های تکاملی برخی تصورات اشتباه را برای ما به ‌وجود آورند. اول اینکه، ممکن است تصور کنیم هر یک از اَشکال جدید پول، جایگزین شکل قبلی آن شده است. فقط کافی است به کیف‌ پول‌هایمان نگاهی بیندازیم تا هم‌زیستی مراحل مختلف پول را در زیست‌بوم پولی خودمان نظاره کنیم. ما سکه‌، کاغذ و پلاستیک داریم. پول پلاستیکی جایگزین پول کاغذی نشد. بسیاری از ما همچنان مبادلۀ کالا‌به‌کالا می‌کنیم. بسیاری از ما بعضی از انواع معاملات پولی را با اَشکال خاصی از پول قیمت‌گذاری می‌کنیم. دوم اینکه، احتمال دارد تصور کنیم هر شکل جدیدی از پول، کارآمدتر از قبلی‌هاست. کارآمدتر یعنی بهتر، یعنی متکامل‌تر. برای اقتصاددانان، کارآمدتربودن به‌معنای ارزان‌تربودن است.

اما آیا واقعاً اَشکال جدید پول، کارآمدترند؟ اغلبِ آنها در نهایت نقصان‌هایی دارند. معنای کارآمدی چیست؟ کارآمد برای چه هدفی و در چه زمانی؟ کارت‌های اعتباری بسیار بی‌دردسر و سریع هستند و استفاده از آنها آسان است؛ مگر اینکه جایی گیر بیفتید که فقط پول نقد قبول می‌کنند یا وقتی‌که دستگاه کارت‌خوان رانندۀ تاکسی خراب شده و او فراموش کرده دستگاه‌های قدیمی‌تر ثبت اطلاعات کارت اعتباری را با خودش بیاورد. در مبادلات و سایر پرداخت‌هایی که تاجران ناچارند با تراکنش‌های کارتی پول را بپردازند، کارآمدی کارت‌های اعتباری برایشان گران تمام می‌شود.

می‌توان گفت کارآمدی به‌معنای سرعت است؛ اما چه بسیارند زمان‌هایی که نیاز داریم معامله را به تأخیر بیندازیم تا اینکه بتوانیم قبل از خریدی شتاب‌زده، فرصت بازاندیشی داشته باشیم یا بتوانیم مزۀ هدیه‌دادن و هدیه‌گرفتن را بچشیم. ما برای اینکه نشان دهیم هدیه‌مان منحصربه فرد است، پیوسته از دیگر اَشکال پول استفاده می‌کنیم. به‌این‌ترتیب امکان تبدیل و نقدکردن پولِ هدیه‌داده‌شده و درنتیجه کارآیی آن را از بین می‌بریم. مثلاً برای پاداش‌دادن به یک کودک از سکۀ یک‌دلاری۱ استفاده می‌کنیم. مبلغ چک را با استفاده از کارت ارسال می‌کنیم یا اینکه اعتبار یا پول نقدمان را به کارت هدیه‌ای تبدیل می‌کنیم که مخصوص استفاده در فروشگاهی معین است. سومین و مهم‌ترین مورد این است که اگر صحت روایت تکاملی را بپذیریم، احتمال دارد از زیرساخت‌هایی غفلت کنیم که هریک از اشکال جدید پول را حمایت می‌کنند و به زیرساخت‌هایی بی‌توجهی کنیم که اجازه می‌دهند شکل‌های مختلف پول به یکدیگر تبدیل شوند. برای مثال ممکن است به این فکر بیفتیم که پول های رایج در دنیای مجازی، مثل دنیای وارکرفت، ‌یکباره از عالم غیب سربرآورده‌اند.

با این تفکر به بینشی ژرف دست پیدا می‌کنیم؛ اما درعین‌حال آن را صددرصد صحیح نمی‌دانیم. اینطور نیست که به‌وجودآمدن پول، به‌قول‌معروف متوقف بر صدور فرمان باشد؛ بلکه پول با قرارداد، توافق و مجموعه‌ای از روابط و تعهداتی که میان مردم وجود دارد ایجاد می‌شود و در داخل سازمان‌هایی پیچیده مثل دولت‌ها سامان می‌یابد.

ما عادت نداریم همان‌طور که اشیائی نظیر اسکناس یا تصاویر روی صفحۀ نمایش را می‌بینیم، این قراردادها یا روابط را نیز ببینیم؛ به همین دلیل آنها را نادیده می‌گیریم. اینطور نیست که پول «تنها» نوعی رابطه باشد: ما نیز در جایگاه موجوداتی اجتماعی، چیزی جز «صِرف روابط» نیستیم. این روابط هستند که پول ما به ‌شمار می‌آیند. این روابط، دربرگیرندۀ تمام ساختارهای تکنولوژیک، حقوقی، سازمانی، ارتباطی و تنظیم‌کننده‌ای‌ است که پول را در اشکال گوناگونش به ‌دست می‌آورند و به ‌کار می‌گیرند. مطلب خنده‌داری که در فیلم‌های آخرالزمانی زیاد می‌بینیم، این است که شخصیت‌های زنده‌مانده، با دلارهای امریکایی واقعی، مونوپولی و پوکر بازی می‌کنند.

نکتۀ خنده‌دار اینجاست که بعد از فروپاشی حکومت‌ها و زیرساخت‌هایی که به دلار ارزش و اعتبار بخشیدند، اسکناس‌ها ظهور می‌کنند؛ درحالی‌که همیشه واقعاً بی‌ارزش بودند. اما این اسکناس‌ها همیشه بی‌ارزش نبوده‌اند. ممکن است کاغذی بیش نبوده باشند؛ اما نمونه‌ای از کاغذ که نشانگر سازمانی عظیم و قدرتمند برای به‌وجودآوردن، تخصیص‌دادن، سامان‌دادن و توزیع‌کردن ثروت جمعی بوده است.

برخی از آن سازمان‌ها یا زیرساخت‌ها بیشتر از بقیه به چشم می‌آیند. ما چارچوب‌های تنظیم‌کننده را به‌راحتی نمی‌بینیم. این چارچوب‌ها چنین چیزهایی را تضمین می‌کنند: ۱. کاسبان، پول ما را قبول می‌کنند؛ ۲. کارتِ پرداختمان آن میزان که باید و بدون پنهان‌ماندنِ هیچ مبلغی در دستگاه کارت‌خوان، شارژ خواهد شد ۳. در صورت بروز خطای بانکی، خسارت واردشده جبران می‌شود.

برخی زیرساخت‌های فناورانه را در سازه‌های شکلی سیستم‌های پرداختمان به‌وضوح مشاهده می‌کنیم: سکه‌ها و اسکناس‌ها، کارت‌های پلاستیکی با نوارهای مغناطیسی، تراشه‌های شناسایی فرکانس رادیویی۲ یا ارتباط حوزۀ نزدیک۳ که امکان استفاده از سرویس‌های تَپ اَند گو۴ را فراهم می‌کنند. سیستم‌های پولی همراه در کشورهای شمالی۵، اکثراً از تراشه‌های ان‌اف‌سی یا آراف‌آی‌دی استفاده می‌کنند. در حال حاضر، سیستم‌های حمل‌ونقل هم از این تراشه‌ها استفاده می‌کنند. مردم با مفهوم تَپ اَند گوآشنا هستند و تعبیۀ تراشه در دستگاه موبایل تقریباً کار آسانی است. در مناطق صنعتی، اشتیاق وافری به گوشی‌های هوشمند مجهز به ان‌اف‌سی وجود دارد. نفوذ و گسترش کارت‌ها بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ موجب شد بسیاری از صاحبان صنایع تغییرات عظیمی را در شیوه‌های پرداخت پول پیش‌بینی کنند. کارت‌های مجهز به تراشه، مثل کارت‌هایی که در اروپا استفاده می‌شد، در حال تبدیل‌شدن به استاندارد جدیدی هستند؛ هرچند به‌دلیل اینکه این فناوری برای اغلب مصرف‌کنندگان و تحویل‌داران ناآشناست، کمی اصطکاک نیز وجود دارد.

خدمات پولِ همراه در جهانِ درحال‌توسعه، به بعضی زیرساخت‌های فناورانۀ دستگاه موبایل و شبکۀ موبایلی وابسته هستند. این زیرساخت‌ها به‌گونه‌ای هستند که مردم کشورهای توسعه‌یافته هم نمی‌توانند بدون واسطه آنها را رؤیت کنند. بسیاری از این سرویس‌ها به برنامه‌هایی وابسته‌اند که روی سیم‌کارت۶ نوشته شده است. می‌توان سرویس‌های پیام کوتاه را که به‌واسطۀ ارسال پیام‌های متنی شناخته شده‌اند، برای خدمات پول هم به‌کار برد. یواس‌اس‌دی۷ پروتکلی است شبیه به اس‌ام‌اس که تقریباً در تمام گوشی‌ها می‌توان از آن استفاده کرد. فرقی هم نمی‌کند اپراتور شبکه یا تولید‌کنندۀ موبایل چه شرکتی باشد. هم‌اینک از یواس‌اس‌دی برای خدمات پول همراه هم استفاده می‌کنند. به‌این‌ترتیب که کاربر باید با کد مخصوصی یک جلسه۸ را شروع کند. وقتی جلسه راه‌اندازی شد، تلفن کاربر در بستری امن به سرور متصل می‌ماند تا زمانی‌که خودِ فرد ارتباط را قطع کند. سرویس‌هایی نظیر اس‌آی‌ام (سیم)، اس‌ام‌اس و یواس‌اس‌دی را می‌توان روی ارزان‌ترین گوشی‌ها راه‌اندازی کرد. هنوز هم بیشترِ تلفن‌های موجود روی کرۀ زمین از همین نوع گوشی‌ها هستند. برای نخستین بار در سال ۲۰۱۳ میزان فروش گوشی‌های هوشمند از گوشی‌های مرکب۹ فراتر رفت؛ اما گوشی‌های مرکب برای خدمات پول همراه، برخی مزایای مهم دارند. یکی اینکه اپلیکیشین‌های پول همراه، اس‌ام‌اس و یو‌اس‌اس‌دی، در این گوشی‌ها این قابلیت را دارند که به هیچ‌یک از دو دستگاه و نیز به شرکت رسانگر وابسته نباشند.

این بدین معنا است که شما می‌توانید از هر تلفنی با هر خدمات همراهی به هر تلفن دیگر با هر خدمات دیگری پولتان را ارسال کنید؛ مشروط به اینکه سرویس‌های تلفن مبدأ و مقصد به یک شیوه راه‌اندازی شوند. برخی اپراتورهای تلفن همراه از تقویت پایگاه مشترکین خود به‌واسطۀ پول همراه خودداری کرده‌اند.

فیات چطور می‌تواند به‌آسانی شکل جدیدی از پول را، درست مثل دولت، به‌ وجود بیاورد؟ بعضی مردم زحمت می‌کشند تا رؤیای اَشکال جدید پول همراه و الکترونیک را با درآوردن پول‌هایشان از بانک‌ها و ایجاد پول‌های غیردولتی و خصوصی محقق کنند.

اما درحال حاضر، واقعیت این است که بیشتر سیستم‌های پولی همراه و الکترونیک، وابسته به یک حساب بانکی ازپیش‌موجود هستند؛ خواه این حساب‌ها متعلق به خود مشتری باشد یا متعلق به شرکت عرضه‌کنندۀ خدمات پول همراه.

این بدان معنی نیست که چنین کاری غیرممکن است. طرف‌داران پول مکمل و فرعی موفق شده‌اند به‌ میزان محدودی پول‌های بومی ایجادکنند. چنین پول‌هایی در مناطقی کوچک و به‌لحاظ جغرافیایی محدود، در کنار پول‌های دولتی، درگردش‌اند. این نوآوران مالی با همۀ این اوصاف دریافته‌اند که خلق پول چیزی فراتر از راه‌اندازی دستگاه چاپ یا گرداندن فروشگاه تراشه است. روایت تکاملی از پول، به معاملۀ کالا کمک می‌کند و به عرضه‌کنندگان خدمات، این امکان را می‌دهد که اثبات کنند درحال عرضۀ آخرین مرحلۀ تکاملی در پول هستند؛ اما تصویر موجود همچنان پیچیده‌تر است.

در کتاب دوست دارید چطور پول پرداخت کنید؟ (۲۰۱۵) طی مطالعات موردی به‌طور کامل‌تر توضیح می‌دهم که چطور با مردمی مواجه شده‌ام که در جهان‌های پولی مختلفی زندگی می‌کنند و به‌طور همزمان از اشکال گوناگون پول رایج استفاده می‌کنند. این مطلب شامل مبادلۀ کالا‌به‌کالا هم می‌شود. مبادلۀ کالا‌به‌کالا هنوز هم، حتی در جهان توسعه‌یافته رواج دارد. پلتفورم‌های کریگزلیست۱۰ و ان‌بی‌ان‌بی۱۱ نمایندۀ اقتصاد نظیر‌به‌نظیر۱۲ هستند؛ هرچند دربارۀ این قضیه، مناقشاتی هم وجود دارد. به ‌نظر می‌رسد این نوع پلتفورم‌ها همان کاری را می‌کنند که شبکه‌های ارتباطی در مبادلۀ کالا‌به‌کالا یا در تجربه‌های پول مکمل می‌کنند؛ یعنی تجربه‌هایی نظیر سیستم‌های تجاری مبادلۀ محلی. البته این پلتفورم‌ها با بهره‌مندی از دفترچۀ حسابی متمرکز و مشترک برای بنیان‌گذارانشان ‌مبالغ کلانی از سرمایه‌های مخاطره‌آمیز را فراهم می‌آورند.

روایت تکاملی معمولاً برای بعضی بازیگران خاص سودمند است؛ به‌ویژه کسانی که قصد دارند دورنمای پول را تحت سلطۀ خودشان درآوردند و شاید آن را حتی از کنترل بانک خارج کنند تا از تنظیم‌کننده‌های بانک‌داری حرفی به‌میان نیاید. پول برای این افراد، صرفاً یکی دیگر از کالاهای مصرفی است و بازیگران صنعت که روایت تکاملی را به‌کار می‌برند، به‌خاطر همین کالا می‌خواهند بر بازار تسلط پیدا کنند.

بااین‌حال پول، کالایی استثنایی است. پول بدون زیرساخت‌های تنظیم‌کننده، تکنولوژیک و قدرت‌بخش، نمی‌تواند کار کند. روایت تکاملی، ساختارهای حمایت از مصرف‌کننده و ساختارهای تنظیم‌کننده را مدنظر قرار نمی‌دهد. این ساختارها برای به‌کارانداختن هر نوع پول جدید و سیستم‌های پرداخت، ضروری‌اند. دولت، شما را مجبور می‌کند برحسب پول خودش بدهی‌تان را بپردازید؛ اما اگر بخواهید بدهی را با ژتون۱۳ مخصوص خودتان بپردازید یا حداقل از دیگران بخواهید به‌عنوان بدهی حقیقی با آن برخورد کنند، تنها می‌مانید. همچنین دولت معمولاً فقط پول خودش را برای پرداخت بدهی‌های عمومی می‌پذیرد: انواع مالیات‌، شهریه‌، عوارض و جریمه‌. اینجا به‌وضوح با جنبۀ پرداخت‌کنندگیِ پول رو‌به‌رو می‌شویم، جنبه‌ای که در آن، قدرت دولت در خلق پول نمایان می‌شود و می‌بینیم چطور جنبۀ مبادلاتی پول و قدرت بازار برای تنظیم قیمت‌ها در محاق می‌رود.

روایت تکاملی همچنین این حقیقت را نادیده‌ می‌گیرد که مردم با پول هر کاری می‌کنند. آنها درکنار کسب پول، با آن پرداخت می‌کنند و آن را پس‌انداز می‌کنند؛ چه رسد به مردمی که همین حالا تمام کارهایشان را با آخرین مرحلۀ تکامل پول، یعنی با پول همراه می‌کنند. پول و «گوشی‌ها» اشیای بسیار ویژه‌ای هستند که هم روابط را تبیین می‌کنند و هم به‌طور کاملا واقعی، خودشان عین روابط هستند. در روایت تکاملی به چنین چیزی نمی‌رسیم. اینجا است که رویدادهای واقعاً مهمی چون نوآوری در روش‌های پرداخت اتفاق می‌افتند. درنتیجه تصورکردن پول‌های جدید و پرداخت‌های جدید، بازتفسیری خلاقانه است از روابط ما با یکدیگر. بنابراین: دوست داریم چطور پرداخت کنیم؟


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را بیل مورر نوشته است و در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۵ با عنوان «Money talks» در وب‌سایت ایان منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۹۴ با عنوان «آیا دوران سکه و اسکناس به پایان رسیده است؟» و ترجمۀ ندا سیانکی منتشر کرده است.
•• بیل مورِر (Bill Maurer) استاد انسان‌شناسی فرهنگی در دانشگاه کالیفرنیا است. آخرین کتاب او این است: چطور می‌خواهید پرداخت کنید؟ فناوری چطور آیندۀ پول را عوض می‌کند؟ (How Would You Like to Pay?: How Technology Is Changing the Future of Money).
[۱] به آن دلار نقره هم گفته می‌شود. استفاده از این نوع سکه در امریکا چندان رایج نشد و اکنون هم نادر است.
[۲] radio-frequency identification / rfid
[۳] near-field communication / nfc: ارتباط حوزۀ نزدیک یا ان‌اف‌سیگونه‌ای وسیلۀ ارتباطی بی‌سیم بین دو دستگاه در مجاورت همدیگر است که در فاصله‌های کوتاه (حداکثر چند سانتی‌متر) کاربرد دارد.
[۴] tap-and-go services: سرویس‌های «بزن برو» برای کاربران تمام سرویس‌های تلفن همراه و نیز برای هر نوع تلفن همراهی که مجهز به سیستم‌های nfc یا ios هستند، این امکان را فراهم می‌کنند که به‌طور آنلاین پول پرداخت کنند. این سرویس سه‌میلیون مسترکارت را در سراسر جهان پشتیبانی می‌کند.
[۵] تقسیم کشورها به شمالی و جنوب، نوعی تقسیم‌بندی سیاسی‌اجتماعی است. منظور از کشورهای شمالی، ایالات شمالی امریکا، کانادا، اروپای غربی و کشورهای به‌اصطلاح پیشرفتۀ آسیای شرقی هستند.
[۶] subscriber identity module (sim) card: سیم‌کارت یا شناس‌کارت (این عبارت به تصویب فرهنگستان زبان و ادب پارسی رسیده است) معادلی است برای: کارت واحد شناسایی مشترک.
[۷] Unstructured supplementary service data / ussd: افزونۀ غیرساختاری سرویس‌های داده یا ‌یو‌اس‌اس‌دی، درواقع همان سرویس ارسال پیام ازطریق کد دستوری است.
[۸] Session: هر دوره استفادۀ کاربر از این خدمات یک جلسه نام دارد.
[۹] feature phone: این نوع گوشی‌ها هوشمند نیستند. سیستم عامل دارند؛ ولی برنامه‌های کمتری را معمولاً با فرمت‌های جاوا و BREW پشتیبانی می‌کنند.
[۱۰] Craigslist: وبگاهی برای طبقه‌بندی تبلیغات مرتبط با خرید، فروش، استخدام و انواع خدمات است.
[۱۱] Airbnb: این شرکت امریکایی صاحب وبسایتی است که برای کرایه و خرید منزل به کاربرانش خدمات گوناگونی می‌رساند.
[۱۲] peer-to-peer (P2P) economy: در این مدل غیرمتمرکز اقتصادی خریدار و فروشنده، برای خرید یا فروش کالا و خدمات، بدون واسطۀ شخص ثالث یا بدون وساطت شرکت‌های تجاری با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. این سازوکار متعلق به نظام اقتصاد مشارکتی است.
[۱۳] Token: پول صوری. یک تکۀ فلزی یا پلاستیکی گرد که به‌جای پول برای به‌کارانداختن برخی ماشین‌آلات از آن استفاده می‌شود یا به‌عنوان روش پرداخت از آن استفاده می‌شود یا تکه کاغذی که در مغازه و فروشگاه می‌توان آن را با کالایی معاوضه کرد.

مرتبط

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

نابرابری اقتصادی «طبیعی» نیست

مروری بر کتاب طبیعت، فرهنگ و نابرابری نوشتۀ توماس پیکتی

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

شاید شکوفایی شما کمی دیرتر از دیگران باشد

نگران نباشید، عجله نکنید. زندگی مسابقه نیست

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

آیا می‌توان در اینترنت به معنویت دست یافت؟

الگوریتم‌های سرگرمی‌ساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشده‌اند

اسکرول‌کردن بی‌هدف ویدئوهای آنلاین حوصله‌تان را بیشتر سر می‌برد

اسکرول‌کردن بی‌هدف ویدئوهای آنلاین حوصله‌تان را بیشتر سر می‌برد

احساس کسلی وقتی پیدا می‌شود که موضوعِ توجه ما دائم تغییر کند

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

سیانکی

۱۰:۱۲ ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
0

سلام. حق با شماست. ممنونم که گوشزد کردید.

سراج

۰۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۲/۰۹
0

زبان میخی وجود ندارد و هیچ وقت هم وجود نداشته... آنچه که وجود دارد خط میخی است.

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0