گویی مصائبِ پیترسون او را شیرفهم کرده که ما فقط در کنار هم میتوانیم از پس زندگی بربیاییم
وقتی جردن پیترسون ۱۲ قانون زندگی را نوشت، کسی پیشبینی نمیکرد با چنین سرعتی به یکی از جنجالیترین چهرههای دانشگاهی جهان تبدیل شود. اما انتقاداتی که به سیاستهای هویتی داشت و هشدارهایش دربارۀ افراطیگری گروههای پیشرو برای خیلیها شنیدنی بود. پیترسون، که در این یکی دو سال با بحرانهای شدیدی در زندگیاش مواجه شده، حالا با کتاب جدیدی بازگشته است: کتابی برای مبارزه با رنجهایی که حتی در آرمانشهر هم دست از سر انسانها برنمیدارند: بیماری، تنهایی و مرگ.
12 More Rules for Life
Jordan B. Peterson
Portfolio, 2021
نویسندۀ کتاب پادزهر: خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبتاندیشی را ندارند
Beyond Order by Jordan Peterson review – more rules for life
11 دقیقه
12 More Rules for Life
Jordan B. Peterson
Portfolio, 2021
اولیور برکمن،گاردین— جردن پیترسون، در مقدمۀ راهنمای جدیدش در باب اینکه چگونه میتوانیم زندگی بامعنایی داشته باشیم، با شرح سلسله بحرانهای وحشتناکی که طی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ سلامتی خانوادهاش را تحتتأثیر قرار داد، فضای مناسبی برای حرفهایش میسازد. او شرح میدهد که همسرش به نوع نادر و تقریباً مهلکی از سرطان کلیه مبتلا شد و خودش نیز در مخمصهای از اضطراب شدید و فشارخونِ پایین گرفتار آمد که در پی آن به مصرف بنزودیازپین وابسته شد. با ترک این دارو دچار نشانگان ترک شد: بیخوابی تقریباً مطلق، سینهپهلو در هر دو ریه و «افکار خودویرانگرِ تمامنشدنی». همۀ این مشکلات باعث شد که پیترسون در بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستانی روسی به کما برود و هنگامی که از اغما خارج شد هیچ خاطرهای از هفتههایی که وصفشان رفته بود در ذهن نداشت.
این کتاب خودیاری، بیمهابا، به چیزهایی میپردازد که پیترسون «فاجعۀ زندگی» و «دهشت حیات» مینامد. ممکن است در باور همگانی چنین کتاب خودیاریای چندان جالب نباشد. اما ازطرفی هم همین باور همگانی پیشبینی نمیکرد که کتاب ۱۲ قانون زندگیِ پیترسون، که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، طرفداران زیادی پیدا کند. این کتاب رسالت سنگینی بر دوش خواننده میگذاشت که دست از سرزنش دیگران بردارد و، درعوض، مسئولیت مشکلات خود را به دوش کشد. اما کتاب ۱۲ قانون زندگی درعینحال توانست این روانشناس کانادایی را به شهرت جهانی برساند و باعث شود برای جوانان بیهدف جای پدر را بگیرد.
جنگهای فرهنگی بر سر سیاستهای هویتی، عدالت اجتماعی و آزادی بیان، که در مشهورشدن پیترسون نقش داشتند، بیشازپیش بالا گرفتهاند. نتیجه این است که پیترسونی که مورد هتاکی منتقدانش قرار میگیرد و پیترسونی که توسط هوادارنش -که بیش از منتقدان او سزاوار ملامتاند- ستایش میشود، با پیترسونی که در کتابهایش با آن روبهرو میشویم، روزبهروز تفاوت بیشتری پیدا میکند. برای مثال، او در آثار مکتوب خود آشکارا همچون مربیِ خودیاریِ جنسیتزدهای به نظر میرسد که تمایل دارد دادههای مربوط به تفاوتهای شخصیتی زنان و مردان را بیشازحد در تحلیلهایش دخیل کند؛ اما دلایل زیادی در دست نیست که بتوانیم او را زنستیزی کینهتوز بدانیم. علاوهبراین، نظراتش به محافظهکاری میگراید، اما اگر کارمندِ درماندۀ ناشرِ کانادایی پیترسون، که اخیراً او را به «تحریک گروههای راست افراطی» متهم ساخته، برای این مدعا شاهدی داشته باشد، من نتوانستهام آن گواه را بیابم.
در میان این همه اختلاف، مطالعۀ کتاب فراسوی نظم به ما یادآوری میکند که بهتر است پیترسون را نه در مقام یک صاحبنظرِ جنجالبرانگیز در سیاست و فرهنگ، بلکه بهعنوان یک مربی خصوصی منحصربهفرد در حوزۀ روانشناسی در نظر بگیریم. پیترسون قاطع و صادق است، با احمقها مدارا نمیکند و گاهی قُلدرمآب میشود. علاقه دارد با نقل روایتهای کتاب مقدس، اسطورههای باستانی، آثار جی. کی. رولینگ و جی. آر. آر. تالکین حقایق تلخی را بازگو کند و همچنین به شیوۀ یونگ شیفتۀ اوجگرفتنهای طولانیِ گیجکننده دربارۀ اژدهای آشوب، ملکۀ نیکخواه، پادشاه خردمند و کهنالگوهای گوناگون دیگر است. هری کونزرو کماکان بهترین توصیف را از خواندن آخرین کتاب پیترسون ارائه داده است: «مثل این است که یک مربی راگبی با لباس ساحلی بر سرتان فریاد بکشد».
کتابِ فراسوی نظم همسنگِ کتاب ۱۲ قانون زندگی است و یک دوجین قانون جدید ارائه میدهد که کمابیش حولوحوش این ایده سامان یافتهاند که، علاوهبر مبارزه با آشوبی که دائماً زندگیمان را تهدید میکند، باید راهی پیدا کنیم که بتوانیم با زندگی کنار هم بیاییم؛ پیترسون مینویسد این کتاب کوششی است که توضیح میدهد «چگونه میتوان به نحوی سودمند از خطرات امنیت و کنترل بیشازحد جلوگیری کرد». درواقع این نسخه نیز از قرار معلوم به کتاب قبلی شباهت دارد: مسئولیت شرایط خود را بپذیرید، برای کشف استعداد خویشتنداری در خود عمیقاً تلاش کنید و تا جای ممکن با زشتی ناگزیر زندگی قاطعانه رویارو شوید.
تفاوت اصلیِ کتاب آخر پیترسون با کتاب ۱۲ قانون زندگی در رویکرد کمتر فردگرایانۀ آن است که تمرکز بیشتری بر مسائلی از قبیل رفاقت، ازدواج و فرزندپروری دارد، گویی مصائبِ پیترسون او را شیرفهم کرده که ما فقط در کنار هم میتوانیم از پس زندگی بربیاییم. او مینویسد انسانها «مسئلۀ سلامت عقل را برونسپاری» میکنند: زندگی معنادار در انزوا ناممکن است، بنابراین باید در قبال دیگران مسئولیت تقبل کنیم و با آنها کنار بیاییم. (قانون شمارۀ ۱۰: «برای حفاظت از احساس عشق در رابطهتان برنامهریزی کنید و با پشتکار بکوشید»). ما برای رویارویی با وحشت حیات فانی به شجاعت نیازمندیم، اما علاوهبرآن به عشق نیز محتاجیم. و عشق تلاش و کوشش میطلبد.
اگر از من بپرسید، این مباحثۀ عمومیِ مغشوش دربارۀ پیترسون از این واقعیت ناشی میشود که دو نوع رنج اصلی وجود دارد. یکی آن نوعی است که از نابرابری قدرت گروهها حاصل میشود: تبعیض نژادی، جنسیتزدگی، نابرابری اقتصادی. نوع دیگری از رنج کلی و همگانی نیز وجود دارد که با فناپذیری انسان و محدودیت عمر او ملازمت دارد؛ انسانی که با عمری محدود روبهروست و از مرگ گریزی ندارد، غم و افسوس برایش حتمی است، از کنترل حال یا پیشبینی آینده عاجز است و شناخت کامل نزدیکترین کسانش غیرممکن مینماید. تمامی این تجربهها با چنین رنجی همراه است. ترقیخواهان مدرن بهدرستی توان خود را به نوع اول رنج معطوف میکنند. هرچه که میگذرد، طوری حرف میزنیم که انگار نوع دوم رنج چندان به چشممان نمیآید، یا اصلاً وجود ندارد. انگار هر آنچه مهم است درنهایت سیاسی است. اما پیترسون درعوض نوع دوم رنج را بسیار جدی میگیرد.
اگرچه ممکن است این نتیجه گاهی پیشپاافتاده به نظر برسد، اما پیترسون به خوانندگان توصیه میکند زیر بار تعهدات رمانتیک پایدار بروند؛ بپذیرند که در برابر شریک عاطفیشان آسیبپذیر باشند؛ در خانههایشان اشیای زیبا نگه دارند؛ و با نوشتن خاطرات دردناک آنها را برای خودشان تحملپذیر سازند. بخشی از نتیجهگیریها به این علّت است که بهترین راههای کنارآمدن با ظلمات زندگی از آغاز تمدن تا کنون در حال تکامل بودهاند. بنابراین بعضی از آنها تا اینجای کار مطمئناً آشنا به نظر میرسند.
اینکه ترقیخواهان تمایل دارند زندگی را صرفاً در منازعات سیاسی ببینند کمک میکند دریابیم که چرا، به عنوان مثال، یکی از نویسندگان ووکس چنین برداشت کرده که پیترسون به پیروانش میگوید «جهان بر محور وجود آنها و مشکلاتشان میچرخد». پیترسون چنین چیزی نمیگوید؛ اما جوری مینویسد که گویی همۀ خوانندگان در قبال وضعیت و توسعۀ شخصیت خویش مسئولیتی اخلاقی به عهده دارند، انگار برایشان مسئلۀ مرگوزندگی باشد، که همین طور هم هست. بدترین طرفداران او، کسانی که پیترسون باید برای انکارشان زحمت بیشتری به خود بدهد، اشتباه مشابهی مرتکب میشوند. کینهتوزان غرغروی جنبشهای حقوق مردان تصور میکنند که او در مبارزهای هویتی جانب آنها را میگیرد، حالآنکه درواقع پیترسون، بیوقفه و صفحه به صفحه، به آنها یادآوری میکند که کینهتوزی و عجز و لابۀ همیشگی راهی است که مستقیماً به جهنم روانشناختی ختم میشود. (قانون ۱۱: «کینهتوزی، فریبکاری یا غرور را بر خود روا مدارید»).
بزرگترین عیب پیترسون در مقام نویسنده چیزی است که با بسیاری از پرسروصداترین منتقدانش در آن مشترک است: فقدان حس شوخطبعی. او مخمصۀ عذابآور انسانی را جدی میگیرد؛ ولی آخ که چقدر هم آن را جدی میگیرد. این مسئله در سایۀ آنچه در زندگی برسر او آمده درکپذیر است؛ اما تأثیر آن دریغکردنِ یک ابزارِ ضروریِ دیگر برای کنارآمدن با زندگی است. ما به شهامت و عشق نیاز داریم، اما یافتن راهی برای خندیدن به این شوخی کیهانی نیز ما را در این میدان یاری میکند. اغلب گفتهاند که پیترسون در قبال زندگی نگرشی مذهبی دارد. اما میتوان گفت که او دربارۀ کل قضیه زیادی پروتستان است و به اندازۀ کافی یهودی نیست؛ او از بُردباری طنّازانۀ هِنی یانگمن۱ دربرابر درد بویی نبرده است. یکجا، وقتی پس از تصادف خودرو یانگمن را روی برانکارد گذاشتند، بهیار از او میپرسد: «راحتی؟». مرد مصدوم شانههایش را بالا میاندازد و میگوید: «اموراتم میگذره».
بااینحال، درنهایت این اتفاق خوبی است که در قفسههای خودیاری جایی برای کتابی وجود دارد که مثل این یکی چنین بدبینانه نشاطآور است. فرهنگ ما فرهنگی است که به باورهایی از این دست اختصاص یافته است: تکامل نهادهای اجتماعی، ظرفیت بیکران شناخت جهان و بهتسلطدرآوردن آن توسط انسان، و باور به حقانیت لغزشناپذیر قضاوتهای اخلاقی زمان حال. پیترسون نکتۀ ارزشمندی را یادآوری میکند: ما متناهی و فینفسه ناکاملیم؛ نمیتوانیم همهچیز، یا اصلاً چیزهای زیادی، را کنترل کنیم و تمام نسلهای بشری از زمان سومریهای بینالنهرین تا به حال همگی خود را از لحاظ اخلاقی بهبودناپذیر میدانستهاند. بالاتر از همه، نمیتوانیم از رنج یا، آنگونه که پیترسون با مبالغۀ خاص خودش میگوید، «از اضطراب، تردید، شرم، درد و بیماری، عذاب آگاهی، چاه اندوهی که ویرانگر روح است، رؤیاهای بربادرفته و سرخوردگی، واقعیت خیانت، انقیاد زیر ستمهای زیستِ اجتماعی و فضاحت پیرشدن تا رسیدن به مرگ» بگریزیم. و تنها امید ما برای تحملپذیرساختن رنج این است که تاآنجاکه در توان داریم با هم و دوشادوش یکدیگر با آن مواجه شویم.
قانون پایانی پیترسون این است که «با وجود رنج، قدردان باشید». معنای ضمنی این حرف این است که باید قرعهتان در زندگی را بپذیرید، که البته گفتن چنین حرفی به کسی که با فقر، جنسیتزدگی یا نژادپرستی مبارزه میکند حرف ناشایستی است. اما برای کسی که با فاجعۀ فراگیرِ زادهشدن مواجه میشود توصیۀ بسیار عاقلانهای است. حتی اگر موفق شویم به آرمانشهر عدالت و برابری دست یابیم، کماکان به رنج انسانبودن مبتلا خواهیم بود. و شجاعت عشق بهاضافۀ خندهای که نمیتوانید در صفحات این کتاب پیدا کنید بهراستی تنها روشهای کنارآمدن با آن هستند.
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
اطلاعات کتابشناختی:
Peterson, Jordan. Beyond Order: 12 More Rules for Life. Portfolio, 2021.
پینوشتها:
• این مطلب را اولیور برکمن نوشته در تاریخ ۲ مارس ۲۰۲۱ با عنوان «Beyond Order by Jordan Peterson review – more rules for life» در وبسایت گاردین منتشر شده است و برای نخستینبار با عنوان «جردن پیترسون از کما بیرون آمده تا قوانین جدیدی برای زندگی بنویسد» در بیستمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ علی امیری منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۱با همان عنوان منتشر کرده است.
•• الیور برکمن (Oliver Burkeman) روزنامهنگار و نویسندۀ بریتانیایی و از ستوننویسان گاردین و ساکن نیویورک است. آخرین کتاب او چهار هزار هفته (Four Thousand Weeks) نام دارد. ترجمان پیشازاین مطالب متعددی از او ترجمه و منتشر کرده است. «اگر مدیر گوگل بشوی، لزوماً خوشبخت نخواهی شد» از جملۀ آنهاست.
[۱] کمدین مشهور آمریکایی [مترجم].