نوشتار

علم اقتصاد تغییر می‌کند، اما کتاب‌های «مبانی اقتصاد» ثابت می‌مانند

بسیاری از بحث‌هایی که در کلاس‌های مبانی اقتصاد طرح می‌شود کلیشه و تاریخ‌مصرف‌گذشته است

علم اقتصاد تغییر می‌کند، اما کتاب‌های «مبانی اقتصاد» ثابت می‌مانند عکاس: الکس رُزنفلد.

همۀ کتاب‌های درسی مبانی اقتصاد شبیه یکدیگرند. بر مبنای چند فرض قدیمی در علم اقتصاد، موقعیت‌هایی مثالی می‌سازند تا توضیح دهند بازار کاملاً رقابتی و انسان‌های خودخواه و محاسبه‌گر چطور کار می‌کنند. اما پیشرفت‌های علم اقتصاد در دهه‌های اخیر، تقریباً تمام این پیش‌فرض‌ها را به چالش کشیده است. پس چرا هیچ نشانه‌ای از این چالش‌ها در کتاب‌های مبانی اقتصاد دیده نمی‌شود؟ والتر فریک از تلاش‌هایی در دانشگاه‌های درجه اول جهان برای کنارگذاشتن این کلیشه‌ها می‌نویسد.

والتر فریک

والتر فریک

روزنامه‌نگار حوزۀ اقتصاد و فناوری

aeon

والتر فریک، ایان— وقتی دولت حداقل دستمزدها را بالا ببرد، چه اتفاقی در بازار کار می‌افتد؟ دهه‌هاست در دانشگاه‌های ایالات‌متحده به دانشجویان اقتصاد یاد می‌دهند این سؤال را با استدلال، براساس اصول اولیه، پاسخ دهند. وقتی قیمت چیزی افزایش یابد، مردم کمتر از آن می‌خرند. درنتیجه اگر قیمت کار افزایش یابد، کسب‌وکارها کمتر از آن «می‌خرند»، یعنی افراد کمتری را استخدام می‌کنند. دانشجویان یاد می‌گیرند که افزایشِ حداقل دستمزدها باعث کاهش تعداد شغل‌ها می‌شود.

اما برای پاسخ‌دادن به این پرسش راه دیگری هم وجود دارد که دو اقتصاددان به نام‌های دیوید کارد و آلن کروگر امتحانش کرده‌اند: رفتند و واقعیت را نگاه کردند. کارد و کروگر دربارۀ شغل‌های فست‌فودی در دو طرف مرز نیوجرسی و پنسیلوانیا داده‌هایی گردآوری کردند، قبل و بعد‌از آنکه حداقل دستمزدها در نیوجرسی افزایش یابد. فست‌فودی‌های سمت نیوجرسی از هر لحاظ شبیه فست‌فودی‌های پنسیلوانیا بودند، جز اینکه حالا باید دستمزد بیشتری می‌دادند. پس آیا در واکنش به این تغییر کارگران کمتری استخدام می‌کردند؟

کارد و کروگر می‌نویسند «پیش‌بینی نظریۀ متعارف اقتصاد کاملاً روشن است». اما غلط از آب درآمد. فست‌فودی‌های نیوجرسی کارکنان کمتری استخدام نکردند، اتفاقاً میزان استخدام کمی افزایش هم یافت. کارد و کروگر در مقالۀ خود در پی «آزمایش‌های طبیعی» دیگری هم رفتند تا نظریۀ اقتصاد را به شیوۀ استواری بیازمایند و این عرصه را (در کنار دیگر حوزه‌های تحقیقاتی همچون اقتصاد رفتاری) متحول کنند.

طی سی سال اخیر، تحصیلات دکتریِ رشتۀ اقتصاد تجربی‌تر و روان‌شناختی‌تر شده و بیشتر با این واقعیت همساز شده که بازارها از خیلی جهات ممکن است شکست بخورند. اما دوره‌های مقدماتی اقتصاد را سخت می‌توان متحول کرد. کتاب‌های درسیِ بزرگ و خلاصه‌گو را سخت می‌توان تدوین کرد و وقتی هم اساس دوره‌های مقدماتی قرار گرفتند، اساتید و دانشگاه‌ها تمایل چندانی به کنارگذاشتنشان ندارند. بدین‌ترتیب، کتاب‌های درسی دوره‌های مقدماتی اقتصاد همچنان آموزش می‌دهند که افزایش حداقل دستمزدها باعث کاهش اشتغال می‌شود؛ این را معمولاً به‌عنوان نمونه‌ای از سودمندی و موضوعیت مدل سادۀ بازارهای رقابتی مطرح می‌کنند. به دلیل عقب‌ماندنِ این محتوای آموزشی از دانش اقتصاددانان، شکافی میان اولین مواجهۀ دانشجویان و شیوۀ کار اکثر اقتصاددانان برجسته به وجود آمد. دانشجویان فضایل بازار را می‌آموختند که از چند فرض ظاهراً ساده استنباط می‌شد. در این حین، اقتصاددانان و دانشجویانِ تحصیلات تکمیلی‌شان بیش از پیش نشان می‌دادند که این فرض‌ها ممکن است غلط باشد.

امروزه که سی سال از زمان انتشار مقالۀ کارد و کروگر گذشته است، برنامه‌های درسی اقتصاد در سراسر دنیا همچنان دیدگاه ساده‌ای را که دانشجویان می‌آموختند به چالش می‌کشد، دیدگاهی که طبق آن بازارهای کنترل‌نشده معجزه می‌کنند. این تغییرات (همچون مطالعۀ هرچه بیشترِ شکست‌های بازار، یا تأکید بر نوع‌دوستی افراد، نه فقط خودخواهی) ظرفیتی سیاسی دارد، چون محافظه‌کاران معمولاً در پس منطق لسه‌فرِ 1 اقتصاد مقدماتی سنگر می‌گیرند. اما تحول دورۀ مقدماتی اقتصاد آنچنان که به نظر می‌رسد براندازانه نیست، بلکه نشان‌دهندۀ جهتی است که رشتۀ اقتصاد به‌سوی تجربه‌گرایی و مدل‌های متنوع‌ترِ رفتار اقتصادی در پیش گرفته است. اِکان ۱۰۱ 2 بر اساس ایدئولوژی خاصی تغییر نمی‌کند؛ فقط بالاخره دارد عقب‌ماندگی‌اش از رشته‌ای که ادعای تدریس آن را دارد جبران می‌کند.

سال ۲۰۱۹، سرپرست دورۀ مقدماتی اقتصاد دانشگاه هاروارد، با عنوان «اِک۱۰» 3، تغییر کرد. گرِگ منکیو، نویسندۀ کتب درسی و اقتصاددان محافظه‌کار سرشناس، جای خود را به جیسون فورمن و دیوید لیبسون داد. فورمن عضو شورای مشاوران اقتصادی آقای اوباما بود. لیبسون، که او نیز کتاب درسی می‌نویسد، دربارۀ اقتصاد رفتاری پژوهش می‌کند که البته خودش عنوان «روان‌شناسی و اقتصاد» را برای آن ترجیح می‌دهد. با این تغییر، کتاب درسی منبع این دوره نیز از اثر محبوب منکیو با عنوان اصول علم اقتصاد (ویراست پنجم، ۲۰۱۵) به علم اقتصاد (ویراست دوم، ۲۰۱۸) نوشتۀ لیبسون، دارون عجم‌اوغلو از ام‌آی‌تی و جان لیست از دانشگاه شیکاگو تغییر یافت.

به گفتۀ فورمن، اصلاح دوره اهدافی سه‌گانه داشت. اول: دوره باید منسجم و برای دانشجویان مفید باشد، حتی اگر هیچ واحد اقتصاد دیگری برندارند. دوم: باید به مسائلی بپردازد که برای دانشجویان اهمیت دارد، مثلاً تغییرات اقلیمی، فقر و نابرابری. سوم: باید روال امروزی علم اقتصاد را انعکاس دهد، یعنی تجربه‌گرایی بیشتر، روان‌شناسی بیشتر، توجه بیشتر به شکست‌های بازار و سیاست عمومی.

به گفتۀ دیوید مارتین، اقتصاددان هاروارد و سرپرست دورۀ مقدماتی اقتصاد در این دانشگاه، دوره‌های مقدماتی شیوۀ تحول و تکامل این رشته در طول تاریخ را انعکاس داده‌اند. ابتدا تئوری مطرح شد: فیلسوفان قرن‌هجدهمی همچون آدام اسمیت و دیوید ریکاردو اصول کارکرد بازارها را ترسیم کردند؛ اقتصاددانان قرن‌بیستمی همچون پل ساموئلسون و کنِت اَرُو این انگاره‌ها را به مدل‌های ریاضیاتی تبدیل کردند.

دو تحول مهم در اواخر قرن بیستم سمت‌وسوی رشتۀ اقتصاد را تغییر داد. اول، رایانه‌ها یافتن و تحلیل داده‌ها را بسیار آسان‌تر کردند. دوم، پیشرفت‌های نظریۀ آمار سبب شکل‌گیری روش‌های جدیدی برای استنباط علت و معلول از داده‌ها شد. این روش‌ها به چیزی انجامید که اقتصاددانان اسمش را «انقلاب اعتبار» 4 گذاشته‌اند و سه تن از معمارانش، ازجمله کارد، در سال ۲۰۲۱ جایزۀ نوبل گرفتند.

تجربی‌شدنْ رشتۀ اقتصاد را زیروزِبر کرد، اما کتاب‌های درسی از این تحولات جا ماندند. ناشران معمولاً مؤلفان را از تغییرات بیشتر از ۱۵درصدی در ویراست‌های جدید کتاب‌های درسی بازمی‌دارند تا معلمان و استادها اذیت نشوند. همین امر سرعت تحول اِکان ۱۰۱ را محدود کرده بود. مثلاً ویراست سال ۱۹۹۷ کتاب درسی مقدماتی منکیو بخشی دربارۀ مشاهده و روش علمی دارد. این ادعای آلبرت آینشتاین را هم نقل می‌کند که «علم چیزی جز پیرایش تفکر هرروزه نیست» و در جایی توضیح می‌دهد که آیزاک نیوتن افتادن سیبی را دیده و انگیزه یافته نظریۀ گرانش را مطرح کند. این علمی است که نظریه‌پرداز توضیح می‌دهد. از آن زمان، تغییری ظریف اما مشهود رخ داده است. در کتاب درسی مورداستفادۀ هاروارد، که اولین بار سال ۲۰۱۵ چاپ شده، تجربه‌گرایی به‌عنوان یکی از سه اصل پایه‌ایِ علم اقتصاد مطرح می‌شود (دو مورد دیگر «بهینه‌سازی» و «تعادل» هستند). کتاب آن‌ها در هر فصل بخش‌هایی دربارۀ «اقتصاد مبتنی‌بر شواهد» دارد.

دانشجویان کارشناسیِ دورۀ اک۱۰ هاروارد در هفتۀ دوم کلاسشان مقالۀ حداقل دستمزد کارد و کروگر را می‌خوانند. این مقاله در جلسه‌ای دربارۀ تجربه‌گرایی در اقتصاد مطرح می‌شود و دانشجویان نسخۀ ساده‌شده‌ای از تحلیل را انجام می‌دهند، به این صورت که تفاوت اشتغال در فست‌فودی‌های نیوجرسی و فیلادلفیا را قبل و بعد از اینکه نیوجرسی حداقل دستمزد را افزایش دهد حساب می‌کنند. به گفتۀ مارتین، درس این است که «ارزشِ نظریه‌های اقتصادی در گرو این است که تا چه حد بتوانیم با استفاده از آن‌ها رفتارها را پیش‌بینی کنیم». او دربارۀ این دوره می‌گوید «روش تدریس ما معمولاً با فکت‌ها آغاز می‌شود». نظریه قبلاً پیشرو بود، حالا دنباله‌روست.

وجه نظری اِکان ۱۰۱ نیز در حال تغییر است. گل سرسبد دوره‌های مقدماتی اقتصادْ مدل بازارِ کاملاً رقابتی است. از دیرباز، برای آشناکردن دانشجویان با اصول این مدل، استدلال‌هایی دربارۀ یک محصول مصرفی آشنا می‌آورده‌اند، مثلاً پیتزا یا بستنی. اگر پیتزا رایگان باشد چند تا برمی‌داری؟ (تعدادی برمی‌دارم) اگر ۴ دلار باشد چه؟ (تعداد کمتری) اگه ۴۰ دلار باشد چه؟ (هیچی برنمی‌دارم) این استدلال‌ورزیِ دور از واقعیت مبنای یک منحنی تقاضا می‌شود که در آن حجم یک کالا (پیتزا) در صورت پایین‌بودن قیمتش بیشتر است.

همین تمرین درمورد عرضه هم، که در آن اوضاع برعکس است، تکرار می‌شود: هرچه قیمت بالاتر باشد، افراد بیشتری تصمیم می‌گیرند پیتزا تولید کنند و بفروشند. تلاقی‌گاهِ عرضه و تقاضا همان تعادل بازار است. این مدل فرض را بر این می‌گذارد که خریداران و فروشندگان همه، بر اساس ترجیحاتشان، به‌صورت عقلانی بهینه‌سازی می‌کنند. یعنی رفتاری نشان می‌دهند که «مطلوبیت» برایشان حداکثر شود.

البته هنوز هم دانشجویان هاروارد این مدل را یاد می‌گیرند، در هفتۀ دوم کلاس. اما هفتۀ سومِ اک۱۰ آغازگر سه جلسه است که مبانی این مدل را به چالش می‌کشند، به‌خصوص این انگاره که آدم‌ها کاملاً خودخواه و فقط در پی بیشینه‌سازیِ عقلانی‌اند. دانشجویان طی این سه جلسه با روان‌شناسی، نظریۀ بازی و «اقتصاد اجتماعی» آشنا می‌شوند که سؤالاتی درمورد انصاف، اعتماد و نوع‌دوستی را در بر می‌گیرد.

در یکی از جلسات، دانشجویان بازی‌ای به نام «مسابقۀ زیبایی کینزی» انجام می‌دهند که در آن هرکس عددی بین یک و صد انتخاب می‌کند. قانون بازی به این صورت است که هر دانشجویی که عدد انتخابی‌اش به دوسوم میانگین کلاس نزدیک‌تر باشد ۱۰ دلار برنده می‌شود. چه عددی را باید انتخاب کنند؟ اگر حدس‌ها به‌صورت تصادفی بین ۱ و ۱۰۰ باشند، میانگین حدود ۵۰ می‌شود و دوسوم ۵۰ می‌شود ۳/۳۳۱. ولی آیا ۳/۳۳۱ حدس خوبی است؟ اگر همه حسابی سرانگشتی کنند، ۳۳ را انتخاب می‌کنند و دوسوم ۳۳ می‌شود ۲۲. ولی اگر همه همین حساب سرانگشتی را بکنند چه؟ آن‌وقت بهترین حدس می‌شود دوسومِ ۲۲ و الی آخر. اگر همه کاملاً عقلانی عمل کنند و باور داشته باشند که بقیه نیز عقلانی عمل می‌کنند، در آن صورت بهترین حدس می‌شود صفر. به زبان نظریۀ بازی، این را تعادل نَش می‌نامند.

در واقعیت، رایج‌ترین حدس ۳۳ است، بعد ۲۲ و سومین حدس رایج صفر است. نکتۀ تمرین این است که پیش‌بینی بر اساس نظریۀ بازی نمی‌تواند با رفتارهای دنیای واقعی جور دربیاید. دانشجویان یاد می‌گیرند که، حتی وقتی افراد انگیزه دارند و می‌خواهند بهینه‌سازی کنند، معمولاً عقلانیِ صددرصد نیستند (حتی دانشجویان هاروارد).

دانشجویان بازی دیکتاتور را هم انجام می‌دهند: به یک دانشجو پولی می‌دهند، می‌تواند تمامش را برای خود نگه دارد یا بخشی از آن را به دانشجوی دیگری بدهد. به گفتۀ مارتین، بیشتر دانشجویان دست‌کم بخشی از پول بادآورده را به فرد دیگری می‌دهند که یعنی «حتی وقتی فرصتی برای حریص‌بودنِ بدون تبعات پیش بیاید، باز هم خیلی‌ها پولی به دیگران می‌دهند».

چنین تمرین‌هایی این مفهوم را به چالش می‌کشند که رفتار انسان عمدتاً خودخواهانه و عقلانی است. این مواردِ نفی‌کنندۀ «هومو اکونومیکوس» [انسان اقتصادی] از دیرباز در کتاب‌های درسی اقتصاد جا داشته‌اند، اما آن انتها. دوره‌ها بر اساس کتاب‌های درسی بود و در انتهای ترم تازه نوبت به بحث‌های «ته کتاب» همچون نوع‌دوستی می‌رسید.

اک۱۰ چنین مطالبی را در سراسر دوره یکپارچه می‌سازد و در کنار مدل‌های کلاسیک‌تر آموزش می‌دهد. فورمن می‌گوید «از لحظۀ اولی که [مدل رقابتیِ عرضه و تقاضا را] آموزش می‌دهیم، می‌گوییم که انواع شکست‌ها و بیراهه‌های آن را نیز توضیح خواهیم داد». چیزی که زمانی نقشی مکمل و جانبی داشت حالا بخشی محوری از اِکان ۱۰۱ است.

فقط هاروارد نیست که دارد رویکردش را عوض می‌کند. تیمی از اقتصاددانان بریتانیایی معتقدند حتی این هم کافی نیست. آن‌ها یک دهه پیش تصمیم گرفتند «ته کتاب درسی را به ابتدای آن» بیاورند و بحث‌برانگیزتر اینکه مدل کلاسیک بازارِ کاملاً رقابتی را به ته کتاب ببرند.

وندی کارلین، اقتصاددان کالج دانشگاهی لندن، دربارۀ کتاب درسی نامتعارفی که در نگارش آن دست داشته می‌گوید «دلیلش بحران مالی بود». دانشجویان می‌خواستند بدانند چه مشکلی در اقتصاد جهانی پیش آمده و دوره‌های مقدماتی نمی‌توانستند جوابی به این سؤال بدهند. مارگارت استیونز نیز در دانشگاه آکسفورد همین مشکل را داشت: بسیاری از شاگردانش دانشجوی مقطع کارشناسی فلسفه، علوم سیاسی و اقتصاد بودند و متوجه می‌شدند که اقتصاد نمی‌تواند سؤالاتی را که دربارۀ اقتصاد پسابحران دارند پاسخ دهد.

به گفتۀ کارلین، مثال‌های کتب درسی اقتصاد درواقع «جوری انتخاب شده‌اند که با الگو[ی آموزش‌داده‌شده] جور دربیاید»، درحالی‌که «وقتی ما پژوهشگران روی مسئله‌ای کار می‌کنیم، با سؤالی از دنیای واقعی کار را شروع می‌کنیم، معمولاً داده‌هایی توصیفی و مقداری حس ششم هم چاشنی کار است. بعد کمی عقب‌تر می‌ایستیم و به این موضوع فکر می‌کنیم: کدام ابزارهای اقتصادی و کدام مفاهیم کمک می‌کنند در این مسئله پیشرفتی حاصل کنیم؟».

کارلین و استیونز با همکاری سم بولز، اقتصاددان مؤسسۀ سانتافه، کتاب درسی منبع‌باز جدیدی را در زمینۀ اقتصاد با مؤسسۀ انتشارات کُر اِکان چاپ کردند و آن را اقتصاد ۱.۰ 5 نامیدند. ویراست اول سال ۲۰۱۷ به‌صورت آنلاین منتشر شد. چند ماه قبل، این پروژه (که اکنون ده‌ها نفر از سراسر دنیا در آن دست دارند) نسخۀ دوم برنامۀ درسی اقتصاد خُرد خود را منتشر کرد.

بولز این پروژه را یادآور مکاتبۀ خود با مارتین لوتر کینگ در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ می‌داند. از طریق فعالیت‌های ضدجنگ با هم آشنا شدند و کینگ فهرستی از سؤالات اقتصادی برای بولز فرستاد تا در یافتن پاسخشان از او کمک بگیرد. بولز می‌گوید «فهرست را باز کردم. بلد نبودم هیچ‌کدامشان را جواب بدهم. مسئله فقط این نبود که جوابشان را نمی‌دانستم؛ اصلاً نمی‌دانستم کجا دنبال جواب بگردم».

کارلین، استیونز و بولز همه پیش از اینکه اقتصاددان شوند معلم بودند؛ کارلین مدرک دبیری داشت؛ استیونز در دبیرستان ریاضی درس می‌داد؛ بولز هم در نیجریه معلم دبیرستان بود. می‌خواستند کتابی درسی بنویسند که دانشجویان را جذب کند و باانگیزه نگه دارد.

نتیجۀ کارشان شد کتابی برخلاف آنچه بیشتر دانشجویان اقتصاد با آن مواجه می‌شوند. کُر اِکان با نمایش روند صعودی ‌و نزولی رشد اقتصادی و انتشار گازهای گلخانه‌ای شروع می‌شود. فصل اول دربارۀ نوآوری فناورانه، نظریۀ رشد جمعیت توماس مالتوس و استعمارگری است. امروزه حدود ۴۰۰ دانشگاه از شش قاره از این کتاب استفاده می‌کنند و نیمی از دانشگاه‌های بریتانیایی که رشتۀ اقتصاد دارند نیز آن را منبع قرار داده‌اند.

در کتاب کُر، تا فصل ۸ خبری از مدل کلاسیک بازار رقابتی نیست. بولز می‌گوید «کار کُر در اقتصاد خُرد این است که سعی کند آنچه را دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدت‌های مدید یاد گرفته‌اند وارد همۀ کلاس‌ها کند».

مثلاً این کتاب شرکت‌ها را دارای قدرت تعیین قیمت معرفی می‌کند. شاید بدیهی به نظر بیاید، اما در مدل معمول کتاب‌های مقدماتی از یک بازار کاملاً رقابتی، ماجرا به این صورت نیست. در چنین مدلی، چندین فروشندۀ یکسان وجود دارد و بازار قیمت را تعیین می‌کند. شرکت‌ها می‌توانند تصمیم بگیرند که یا محصولشان را به همان قیمت بازار بفروشند یا اصلاً نفروشند. خیابانی را در نظر بگیرید با چندین پیتزافروشی بسیار شبیه هم: اگر یکی‌شان بخواهد گران‌تر از بقیه بفروشد، مشتریان متوجه می‌شوند و دیگر از او پیتزا نمی‌خرند، پس مجبور می‌شود قیمتش را پایین بیاورد.

البته این منطق قدیمی اِکان ۱۰۱ است. به گفتۀ بولز، کُر این مدل را بعد از رویکرد خود می‌آورد تا نشان دهد که استثناست، نه قاعده. درعوض، مدلی آموزش داده می‌شود که در آن شرکت‌ها کالاهای مختلفی می‌فروشند و هریک دست‌کم تا حدی قدرت تعیین قیمت و دستمزد دارند. دلالت‌های این انتخاب متوجه خیلی چیزهای دیگر غیر از قیمت نیز هست. کُر، با به‌هم‌ریختن مدل رقابت کامل، این انگاره را مطرح می‌کند که قدرت وجهی محوری از مراودات بازار است.

کُر چندین موضوع دیگر نیز دارد که زمانی شاید حتی در انتهای کتاب‌های درسی هم نمی‌آمدند، ازجمله کار اجباری و تفاوت دستمزد زنان و مردان. کشتی‌های دزدان دریایی قرن هجدهم مثالی می‌شوند برای کاوش نقش نهادها در تعیین اینکه هرکس چقدر دستمزد می‌گیرد. جدیدترین نسخه حاوی بخشی دربارۀ استعمار و نقش آن در انقلاب صنعتی است.

آدم وسوسه می‌شود کُر و حتی اک۱۰ هاروارد را قضاوت ایدئولوژیک کند، یعنی واکنشی دیرهنگام یا جبرانی به رویکرد لسه‌فِر. اما شکل‌گیری اِکان ۱۰۱ فراتر از بحث‌های سیاسی است (به گفتۀ استیونز، کتاب کُر، با وجود تمرکزش بر موضوعات ترقی‌خواهانه‌تر، مورد این انتقاد قرار گرفته که به حد کافی «دگراندیشانه» نیست). وقتی تجربه‌گرایی جایگاهی بالا بیابد و مدل‌های متعددی از اقتصاد آموزش داده شود، دانشجویانِ این برنامه‌های درسیِ جدید یاد می‌گیرند علوم اجتماعی واقعاً چه سازوکاری دارند.

دیوید آوترِ اقتصاددان، در دورۀ اقتصاد خرد خود در ام‌آی‌تی، می‌گوید «مدل صرفاً یک تمثیل است». اِکان ۱۰۱ طی دهه‌ها یک تمثیل مهم را آموزش می‌داد که در آن بازارها به‌خودیِ‌خود خوب کار می‌کردند و خریداران و فروشندگان همه اوضاع بهتری داشتند. اگر اسمی از دولت به میان می‌آمد، همچون تعمیرکاری پرشور تصویر می‌شد که می‌تواند برخی مشکلات را حل کند، ولی ممکن است در بازارهایی مداخله کند که خودشان به‌تنهایی مشکلی نداشتند.

بیشتر اقتصاددانان معاصر چنین نظری ندارند، بلکه بازار رقابتی را صرفاً یک مدل میان چندین مدل دیگر می‌دانند. دنی رودریک، اقتصاددان هاروارد، در کتاب قواعد علم اقتصاد 6 (۲۰۱۵) می‌گوید «تعدد مدل‌ها نقطۀ قوت علم اقتصاد است. ما فهرستی داریم که به ما حق انتخاب می‌دهد و برای این انتخاب نیازمند روشی تجربی هستیم». همچنان که محتوای درسی اِکان ۱۰۱ پیشرفت می‌کند، دانشجویان اقتصاد بالاخره تا حدی طعم تنوع این حوزه را می‌چشند.

این برنامه‌های درسی جدید، باآنکه پیشرفت بسیار خوبی هستند، سؤالی را نیز به ذهن متبادر می‌کنند. دورۀ سنتی اِکان ۱۰۱، با وجود تمام نقص‌هایش، منسجم و به‌یادماندنی بود. دانشجویان به چهارچوب روشنی برای اندیشیدن دربارۀ جهان می‌رسیدند. اِکان ۱۰۱ جدید چه چیز در اختیار دانشجویان می‌گذارد، جز درک این نکته که دنیا پیچیده است و داده‌ها اهمیت دارند؟

پاسخ کارلین این است که «هستۀ مرکزی [اِکان ۱۰۱] این است که بازیگران تصمیم می‌گیرند». مدل‌سازی این تصمیم‌ها همچنان بخشی محوری از علم اقتصاد است. آنچه تغییر کرده نحوۀ بازنمایی تصمیم‌گیرندگان است: ممکن است خودخواه باشند، اما احتمال نوع‌دوستی‌شان هم وجود دارد. ممکن است عقلانی باشند، اما شاید سوگیر و متعصب هم باشند. اجتماعی و راهبردی‌اند و مراوده‌شان با هم فقط از طریق بازاری بی‌چهره نیست. مدل‌ها کمک می‌کنند برجسته‌ترین ویژگی‌های این مراودات را تقریب بزنیم و دانشجویان چند مدل مختلف یاد می‌گیرند تا راهنمای درک و فهمشان باشد. این را نیز می‌آموزند که مدل‌ها باید با واقعیات سازگار باشد و بخشی حیاتی از علم اقتصاد چیزی نیست جز بلندشدن از روی صندلی و مشاهدۀ اتفاقات دنیای واقعی.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را والتر فریک نوشته و در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۲۴ با عنوان «Economics 101» در وب‌سایت ایان منتشر شده است و برای نخستین‌بار در تاریخ ۱۹شهریور ۱۴۰۳ با عنوان «علم اقتصاد تغییر می‌کند، اما کتاب‌های «مبانی اقتصاد» ثابت می‌مانند» و با ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب در وب‌سایت ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.

والتر فریک (Walter Frick) سردبیر و نویسندۀ علاقه‌مند به اقتصاد، فناوری و آیندۀ رسانه است. او در هاروارد بیزنس ریویو و کوارتز سردبیر بوده و نوشته‌هایش در نشریاتی چون آتلانتیک، ام‌آی‌تی تکنالجی ریویو و باستن گلوب منتشر شده است.

 

پاورقی

  • 1
    نظامی اقتصادی که در آن تعاملات میان گروه‌های خصوصی بدون هیچ‌گونه دخالت اقتصادیِ دولت انجام می‌شود.
  • 2
    Econ 101: اولین درس اقتصاد در دوره‌های آموزشی دانشگاهی
  • 3
    Ec10
  • 4
    Credibility revolution
  • 5
    The Economy 1.0
  • 6
    Economics Rules

مرتبط

میل به داشتن بدنی مثل آرنولد می‌تواند به اندازۀ اعتیاد به هروئین خطرناک باشد

میل به داشتن بدنی مثل آرنولد می‌تواند به اندازۀ اعتیاد به هروئین خطرناک باشد

روزگاری فقط بدن‌سازان حرفه‌ای خودشان را با هورمون باد می‌کردند، حالا بسیاری از نوجوانان چنین می‌کنند

چرا شبکه‌های اجتماعی پر از عکس‌های برهنه شده است؟

چرا شبکه‌های اجتماعی پر از عکس‌های برهنه شده است؟

همه‌چیز در فضای آنلاین به‌شکل عجیب و غریبی جنسی شده است

چرا انسان‌ها عاشق حیوانات خانگی‌اند؟

چرا انسان‌ها عاشق حیوانات خانگی‌اند؟

اینکه چرا انسان‌ها به نگه‌داشتن حیوانات خانگی علاقه دارند پرسشی است که پاسخ‌دادن به آن اصلا ساده نیست

همه به اینفلوئنسر سفر تبدیل شده‌اند

همه به اینفلوئنسر سفر تبدیل شده‌اند

سفرهای اینستاگرامی پر از پژواک‌های استعماری‌اند

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0