راه آزادی، کتاب جدید جوزف استیگلیتز، تأملی انتقادی بر سیاست و اقتصاد نئولیبرال است
آزادی از پیچیدهترین مفاهیم اجتماعی و سیاسی معاصر است. همۀ حکومتها میگویند طرفدار آزادیاند و همۀ فعالان سیاسی و متفکران از اهمیت آن سخن میگویند. در این میان، جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برندۀ جایزۀ نوبل، در کتاب جدیدش میگوید نوعی از آزادی هست، که به خودی خود میتواند مانعی بر سر راه آزادی باشد. آنچه در این چند دهه در عرصۀ اقتصاد در ایالات متحده روی داده است، از نظر او مصداقی از این تناقض است. در این نوشتۀ کوتاه پنج ایدۀ اصلی کتاب جدید او مرور شدهاند.
Economics and the Good Society
Joseph E. Stiglitz
W. W. Norton & Company, 2024
برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱
A Nobel Prize Winner Dissects American Economics and Politics
8 دقیقه
Economics and the Good Society
Joseph E. Stiglitz
W. W. Norton & Company, 2024
جوزف استیگلیتز، نکست بیگ آیدیا کلاب— آنچه میخوانید پنج نکتۀ کلیدی است که استیگلیتز از کتاب جدیدش به نام راهِ آزادی: اقتصاد و جامعۀ خوب برایمان بازگو میکند.
۱. آمریکاییها بهدرستی برای آزادی ارزش قائلاند
آمریکاییها بهدرستی برای آزادی ارزش قائلاند، اما معنای آزادی در فرهنگ عمومی، سیاسی و اقتصادیِ ما فاصلۀ زیادی با آنچه باید دارد. بازتعریف درستِ آزادی، بهگونهای که با زمانه و نیازهای ما همساز باشد، باعث میشود شهروندان بیشتری از این کشور آزادتر شوند -آزاد از گرسنگی، از بیکاری، از فقر و (چنانچه فرانکلین روزولت بر آن تأکید داشت) از ترس. آدمهایی که درآمدشان صرفاً کفاف گذران زندگیشان را میدهد به معنای واقعی آزاد نیستند – صبح تا شب میدوند تا فقط زنده بمانند. ما باید معنای جامعتری به آزادی بدهیم که شامل امکان بروز استعدادها، شکوفایی و رشد خلاقیتِ افراد باشد.
۲. آزادیِ یک فرد یا نهاد به معنای ازدسترفتن آزادی شخصی دیگر است
همانطور که آیزایا برلین میگوید، آزادیِ گرگها به معنی مرگ گوسفندهاست؛ آزادیِ حمل سلاح میتواند به معنی قربانیشدن تعداد زیادی آدم باشد که روزانه در ایالاتمتحده بر اثر تیراندازیهای کور جانشان را از دست میدهند. آزادیِ نزدن واکسن یا ماسک میتواند به معنی ازدسترفتن آزادی زندگی دیگران باشد. آزادیِ دزدان به معنی ازدسترفتن آزادی عموم مردم به طرق مختلف است.
بدهبستان است، و بدیهی است که مهمترین بخش اقتصاد همین بدهبستانهاست. بعضی اوقات تعیینِ تکلیف این بدهبستانها آسان است: باید آزادیِ شرکتها را در بهرهکشی از انسانها محدود کنیم، چون آزادی استثمارشوندگان مهمتر از آزادی استثمارکنندگان است. اما گاهی اوقات اوضاع پیچیدهتر است و تشخیص این بدهبستانها به این سادگی نیست. در این کتاب سعی کردهام روشی برای سبکسنگین کردن این مواردِ پیچیده ارائه کنم.
۳. کنش جمعی میتواند، به میزان قابلتوجهی، آزادی را برای همگان به ارمغان بیاورد
کارکردن با یکدیگر باعث میشود افراد بتوانند کارهایی بکنند که در مقیاس فردی برایشان میسر نیست. این مسئله میتواند در ظاهر به معضلی بینجامد: اندکی زور و اجبار میتواند برای آزادیِ همه مفید باشد. چراغهای راهنمایی مثالی خوب در این زمینهاند. چراغ قرمز آزادی من را برای ردشدن از چهارراه محدود میکند. اما بدون چراغهای راهنمایی، راهبندان میشود. بنابراین، مقداری تنظیمگری میتواند آزادیِ همۀ ما را بیشتر کند.
این سنخ استدلالورزی کاربردهای وسیعی دارد. اگر قرار است سرمایهگذاریهای اجتماعیِ لازم را برای اقتصاد قرن بیستویکم انجام دهیم -از تحقیقات و فناوری پایه گرفته تا زیرساختها و آموزش و بهداشت- نیازمند درآمدهای مالیاتی هستیم. این بدان معناست که مقداری زور و اجبار ضروری است. در غیر این صورت، بسیاری افراد، بدون آنکه خودشان کاری بکنند، از مزایای کارکردن دیگران بهره خواهند برد.
تجاوز روسیه به اوکراین به ما یادآوری کرده است که اگر میخواهیم از ترس ضرر و زیانهای برونمرزی آزاد شویم، به دفاع نیاز داریم و صدالبته هزینۀ آن را باید بپردازیم. و باز هم میبینیم که وضعِ قوانین مالیاتی میتواند، به مقدار قابلتوجهی، آزادی همۀ ما را افزایش دهد.
۴. چطور سرمایهداری نئولیبرال بر آزادی تأثیر میگذارد؟
معلوم شد که نئولیبرالیسم حتی بیش از آنچه برخی از ما از آن میترسیدیم برای آزادی اقتصادیِ معنادار مضر از کار درآمد. همچنین کاراییِ بسیار کمتری از آن چیزی دارد که حامیان آن ادعا میکردند (به جز در بهرهکشی از افراد ناآگاه). نئولیبرالیسم به رکود بزرگ انجامید، یعنی بدترین رکود اقتصادیِ ۷۵ سال اخیر که در آن میلیونها نفر شغل و خانهشان را از دست دادند. نتیجۀ نئولیبرالیسمْ اقتصادی بود که تابآوری ندارد. این ویژگی خودش را در طول همهگیری کرونا بهوضوح نشان داد و منجر به کمبود شیرخشک و همینطور افزایش قیمت اجناس شد. نئولیبرالیسم باعث شد با بحران نابرابری و بحران دیابت کودکان مواجه شویم و همینطور نتوانیم پاسخی مناسب به بحران آبوهوا بدهیم. ما با بحرانی سیاسی مواجهیم که نتیجۀ اطلاعات غلط و دروغپراکنی است. همچنین با جامعهای قطبیشده روبهرو هستیم که عمدتاً ناشی از شبکههای اجتماعی است که سودشان در گرو خشم فزایندۀ مردم در این بسترهاست.
نیم قرن پیش، میلتون فریدمن در کتاب خود به نام سرمایهداری و آزادی گفت «بازار آزاد» تنها راه برای حصول آزادیِ سیاسی است و فردریش هایک در کتاب راهِ بردگی (۱۹۴۴) ادعا کرد که دولت بزرگتر به معنی ازدسترفتن آزادی ماست. هر دو اقتصاددان برندۀ جایزۀ نوبل بودند و هر دو تحلیل نادرستی از بهرهوری و ثبات اقتصادی داشتند. اما تحلیل سیاسیِ آنها بهمراتب نادرستتر بود.
مداخلۀ بیشازحدِ دولت نیست که مسیر منتهی به اقتدارگرایی را هموار میکند، بلکه مداخلات کمِ دولت است که به اقتدارگرایی میانجامد. بارها و بارها دیدهایم که مداخلات کمِ دولت در مواجهه با بیکاری، ناامنی اقتصادی و دیگر معضلات عمدۀ اجتماعی منجر به نارضایتی، پوپولیسم و سوءاستفادۀ عمومیِ هوچیگران شده است. ایالاتمتحده، در حال حاضر، با مداخلات کمی که در مسئلۀ نابرابری دارد در این مسیر افتاده است. صرفاً با پذیرش معنایی متفاوتتر و جامعتر از آزادیِ اقتصادی است که میتوانیم به بهبود این شرایط امیدوار باشیم.
۵. نظام اقتصادیِ جوامعِ خوب با شهروندان آزاد
ما به کشوری ثروتمند تبدیل شدهایم که مردمانش غمگیناند و امیدشان به زندگی پایین آمده است. ما اکنون جامعهای قطبیشده هستیم که دچار بنبست سیاسی شدهایم.
اقتصاد و جامعۀ قرن بیستویکم نیازمند مجموعهای غنی از نهادهاست، از بنگاههای سودآور گرفته تا تعاونیها، اتحادیهها، جامعۀ مدنی فعال، نهادهای غیرانتفاعی و همینطور نهادهای دولتی. درواقع، بخش مهمی از موفقیت کشور ناشی از تحقیقات اولیهای است که در دانشگاههای ما انجام میشود. این دانشگاهها یا باید حمایت دولتی داشته باشند و یا از طرف بنیادهای غیرانتفاعی حمایت شوند. من این چیدمان جدید اقتصادی را سرمایهداری ترقیخواهانه 1 مینامم.
سرمایهداری پیشرو نیازمند تنظیمگریهایی است که ضامن رقابت باشد و از بهرهکشی جلوگیری کند. این چیدمان اقتصادیْ محیطزیست را جدی میگیرد و با کاهش آزادیِ آلودهکنندهها میخواهد امکانی فراهم کند تا بازماندگان ما بتوانند از آزادیِ آب و هوای پاک لذت ببرند. سرمایهداری ترقیخواهانه در تحقیق و توسعه، آموزش، و بهداشت سرمایهگذاری میکند و میدانیم که این موارد برای جامعه و اقتصادِ سالم و پُررونق و پویا ضروریاند. سرمایهداری ترقیخواهانه این هزینههای عمومیِ ضروری را از طریق مالیاتهای تصاعدی تأمین میکند، به شکلی که ثروتمندان، دستِکم، همان درصدی از درآمدشان را مالیات بدهند که بقیۀ ما میدهیم. همینطور چهارچوبی قانونی ایجاد میکند که، بهواسطۀ محدودکردن قدرتِ شرکتها بهنفع قدرتِ کارگران، کمکحال عدالت اقتصادی و اجتماعی باشد. با کاهش نابرابری، سرمایهداری ترقیخواهانه میتواند همبستگی اجتماعی را نیز افزایش دهد.
سرمایهداری پیشرو نظامی اقتصادی است که به ما کمک میکند در مسیر آزادی و جامعهای خوب گام برداریم.
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
جوزف استیگلیتز (Joseph Stiglitz) استاد اقتصاد، سیاستگذاری عمومی و کسبوکار دانشگاه کلمبیاست. او در سال ۲۰۰۱ برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد شد. استیگلیتز سابقاً معاون و اقتصاددان ارشد بانک جهانی بود و در دولت بیل کلینتون ریاست شورای مشاوران اقتصادی او را بر عهده داشت.