آنچه میخوانید در مجلۀ شمارۀ 14 ترجمان آمده است. شما میتوانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
تازهترین کتاب اسمیل تحلیلی عظیم دربارۀ رشد است که میگوید راهی جز کاهش مصرف نداریم
تسلط بینظیر بر تحلیلهای آماری، گسترۀ عجیبی از دانش و تیزبینی و تعهد تمامعیار به فکتها، واکلاو اسمیل را به یکی از تأثیرگذارترین متفکران امروز تبدیل کرده است. آخرین کتاب او، «رشد»، که به تازگی منتشر شده است، چیزی شبیه گزارشهای بانک جهانی است. تحلیلی عمیق و دادهبنیاد که پدیدۀ رشد را از زیستشناسی تا اقتصاد دنبال میکند و با ترسیم تصویری کلان از وضعیت امروز محیط زیست، نتیجه میگیرد که باید رشد را متوقف کنیم. چیزی که گویا اقتصاددانان نمیخواهند باور کنند.
گفتوگوی جاناتان واتس با واکلاو اسمیل، گاردین — واکلاو اسمیل استاد سرشناس و بازنشستۀ دانشکدۀ محیط زیست دانشگاه منیتوبا در وینیپگ کاناداست. بیش از ۴۰ سال است که تأثیرگذاری کتابهایش دربارۀ محیط زیست، جمعیت، غذا و انرژی همواره رو به افزایش بوده است. اکنون او را یکی از برترین اندیشمندان جهان در تاریخ توسعه و استاد تحلیل آماری میدانند. بیل گیتس میگوید همیشه منتظر بیرونآمدن تازهترین کتابهای اسمیل است، درست مثل کسانی که منتظر فیلم بعدی «جنگ ستارگان» میمانند. جدیدترین کتاب اسمیل رشد: از میکروارگانیسمها تا ابرشهرها است.
جاناتان واتس: شما نردِ نردهایید۱. شاید هیچ چهرۀ دانشگاهی دیگری مثل شما با اعداد و ارقام نقاشی نکشد. شما آمارهای خیرهکنندهای کشف کردهاید، مثلاً اینکه از سال ۲۰۰۳ تاکنون مقدار بتنریزی چین در هر سه سال بیش از مقدار بتنریزی ایالات متحده در کل قرن بیستم بوده است. طبق محاسبات شما، در سال ۲۰۰۰ جرم بدون آب بدن همۀ انسانهای جهان ۱۲۵ میلیون تن بوده است، در حالی که این مقدار برای همۀ مهرهداران وحشی فقط ۱۰ میلیون تن بود. و اکنون به کاوش الگوهای رشد مشغولید، از توسعۀ سالم جنگلها و مغزها گرفته تا افزایش ناسالم چاقی و دیاکسیدکربن در جو زمین. اما پیش از ورود به چنین مباحث عمیقی، میخواهم بدانم آیا شما خودتان را نرد میدانید؟
واکلاو اسمیل: نه اصلاً. من فقط دانشمندی قدیمیام که میخواهد دنیا و اوضاع دنیا را آنگونه که هست توصیف کند. همۀ ماجرا همین است و بس. کافی نیست که فقط بگوییم زندگی بهتر شده یا قطارها سریعتر شدهاند. باید عدد و رقم بیاورید. این کتاب تلاشی است در تأیید حرفی که باید با اعداد بیان کنم تا مردم بدانند اینها فکت هستند، فکتهایی که به این آسانی نمیتوان ردشان کرد.
واتس: رشد کتاب قطوری است؛ تقریباً از ۲۰۰ هزار کلمه تشکیل شده و آمیزهای است از انبوه مطالعات دیگر شما درخصوص نقاط مختلف دنیا و دربارۀ گذشته و آینده. آیا این اثر را شاهکار خود میدانید؟
اسمیل: از همان ابتدا قصد داشتم این کتاب قطور را در موضوع رشد بنویسیم. این اثر تا حدی کتاب سنگین و نامتعارفی است. مردم میتوانند هر تعداد کتاب که میخواهند از دل آن بیرون بکشند: اقتصاددانان میتوانند دربارۀ رشد تولید ناخالص داخلی و جمعیت مطالعه کنند؛ زیستشناسان میتوانند دربارۀ رشد ارگانیسمها و بدن انسان بخوانند. ولی من میخواستم همۀ این مطالب را زیر یک چتر گردآوری کنم تا مردم بفهمند این چیزها چقدر با هم مرتبطند و یک نکتۀ شفاف در همۀ آنها دیده میشود: باید رشد را متوقف کرد. ظاهراً دوستان اقتصاددان ما به این نکته پی نبردهاند.
واتس: اولین آشناییام با آثار شما وقتی بود که مشغول نگارش کتابی دربارۀ محیط زیست چین بودم. بارها و بارها دادههایی را که در جستوجویشان بودم پیش شما یافتم، و این دادهها اغلب نشان میدادند که بسیاری از آمارهای رسمی چقدر مشکوک هستند. شما را «سلاخ مزخرفات»۲ نامیدهاند. آیا هدفتان همین است؟
اسمیل: من در دوران شوروی سابق در چکسلواکی بزرگ شدم. من که ۲۶ سال از عمرم را در دل امپراتوری شرارت گذراندهام تاب تحمل مهملات را ندارم. در فضایی بزرگ شدم که اطرافم را پروپاگاندای کمونیستی فراگرفته بود –فردای روشن، آیندۀ باشکوه بشریت– پس هنگام مواجهه با اینجور چیزها زبان به انتقاد باز میکنم. موضوعْ نظر شخصی من نیست، بلکه صحبت بر سر فکتهاست. من دیدگاههای شخصیام را مکتوب نمیکنم، بلکه مطالبی مینویسم که کاملاً با فکتها تأیید میشوند.
واتس: شما پیشبینیهای بیشازحد امیدوارانه را رد میکنید، چه پیشبینی جرگۀ خوشبینان به فناوری که میگویند ما میتوانیم همۀ مسائل را با رایانههای هوشمندتر حل کنیم یا پیشگویی اقتصاددانانی که نوید رشد بیپایان کاپیتالیستم را میدهند. به نظر میرسد اکنون در بسیاری از کشورها جنبۀ منفی رشد مادی بیشتر از جنبۀ مثبت آن باشد، که به اوضاعی میانجامد که شما «تعرضهای بشری به اکوسیستمها» میخوانید. آیا این تعبیر منصفانهای است؟
اسمیل: بله اینطور فکر میکنم. اگر زیستکره در وضعیت سالمی نباشد، هیچ حیاتی روی این سیاره نخواهد بود. به همین سادگی. این تمام چیزی است که باید بدانید. اقتصاددانان خواهند گفت ما میتوانیم رشد را از مصرف مادی تفکیک کنیم، ولی این حرف کاملاً بیمعنی است. گزینههای موجود با توجه به شواهد تاریخی بسیار روشن است. اگر زوال و انحطاط را مدیریت نکنید، تسلیمش خواهید شد و از بین خواهید رفت. انتظار میرود راهی برای مدیریت آن پیدا کنید. وضعیت کنونی ما برای این کار بهتر از ۵۰ یا ۱۰۰ سال پیش است، چون دانشمان بسیار گستردهتر شده است. اگر جدیت به خرج دهیم، ممکن است به راهحلی برسیم. بدون درد و زحمت نخواهد بود، اما میتوانیم راههایی برای به حداقل رساندن این درد پیدا کنیم.
واتس: پس میگویید باید انتظاراتمان را دربارۀ رشد تولید ناخالص داخلی تغییر دهیم؟
اسمیل: بله، واقعیت ساده این است که شادی و خوشبختی را هرجور تعریف کنید، میدانیم –و از دیر باز میدانستیم– که میزان جیدیپی (تولید ناخالص داخلی) سطح رضایت شما از زندگی، آرامش و احساس رفاهتان را بهبود نخواهد بخشید. ژاپن را نگاه کنید. ژاپنیها خیلی ثروتمندند اما از ناشادترین مردم روی زمیناند. پس چه کشوری همیشه از نظر داشتن شادترین مردم در ده رتبۀ اول قرار میگیرد؟ این کشور فیلیپین است، که مردمش بهمراتب فقیرتر و توفانزدهتر از همسایگان ژاپنیشان اما چندبرابر شادتر از آنها هستند. وقتی به نقطۀ معینی میرسید، مزیتهای رشد جیدیپی از لحاظ مرگومیر، تغذیه و آموزش ثابت و یکنواخت میشود.
واتس: آیا این نقطه همان اعتدال طلایی است؟ آیا این همان چیزی است که باید هدفگیری کنیم، نه اینکه تا جایی پیش برویم که رشد به پدیدهای بدخیم، سرطانی، بیشازحد فربه و ویرانکنندۀ محیط زیست تبدیل شود؟
اسمیل: دقیقاً. این کار خوبی است. میتوانیم مصرف انرژی و مواد را تا نصف کاهش دهیم و با این کار به سطح رشد دهۀ ۱۹۶۰ برگردیم. میتوانیم مصرف را بدون ازدستدادن چیز مهمی پایین بیاوریم. در دهۀ ۱۹۶۰ یا ۷۰، زندگی در اروپا ناگوار و وحشتناک نبود. با این راهکار مردم کپنهاگ دیگر نخواهند توانست با هواپیما به سفری سهروزه به سنگاپور بروند، اما مگر مهم است؟ اتفاق خاصی در زندگیشان رخ نخواهد داد. مردم متوجه نمیشوند در سیستم چقدر کندی داریم.
واتس: شما به تمایز کنِث بولدینگ بین «اقتصاد کابویی» و «اقتصاد فضانوردی» استناد کردهاید. اولی شامل میدانهایی فراخ و فرصتهایی ظاهراً بیپایان برای مصرف منابع میشود. دومی یعنی تصدیق اینکه سیارۀ زمین بیشتر شبیه سفینۀ فضایی بستهای است که باید در آن منابعمان را با دقت تمام مدیریت کنیم. حال چالش پیش رو گذر از یک طرز فکر به طرز فکر دیگر است. اما تاریخ بشر تاکنون از هزاران سال اقتصاد کابویی و فقط چند دهه اقتصاد فضانوردی تشکیل شده است. آیا ما به طور طبیعی و ذاتی برای این کار ساخته نشدهایم؟
اسمیل: در سنتهای شرقی و غربی، صرفهجویی بهمعنی زندگی در حد توان و استطاعت خویش و درپیشگرفتن سبک زندگی ملاحظهکارانه، سنتی ریشهدار است. همیشه اینگونه بوده است. امروزه تقاضا برای مصرفِ بیشتر، حمامهای بزرگتر و خودروهای شاسیبلند بالاست، اما کمکم معلوم میشود که این روند نیز نمیتواند ادامه یابد. عاقبت این گرایش هم مثل سیگار خواهد بود که پنجاه سال پیش همهجا مصرف میشد. ولی حالا که مردم به رابطۀ مسلم مصرف دخانیات با سرطان ریه پی بردهاند، مصرف سیگار نیز محدود شده است. همین اتفاق دوباره تکرار خواهد شد اگر مردم پی ببرند که رشد مادی ما را به چه سرمنزلی میکشاند. به نظرم، دیر یا زود چنین اتفاقی خواهد افتاد.
واتس: قبل از اینکه خطر مهارناپذیر شود، باید دست به چه اقداماتی بزنیم؟
اسمیل: بهتر است برای پاسخ به این سؤال در مقیاس جهانی صحبت نکنیم. رویکردهای زیادی وجود خواهند داشت که لازم است برای مخاطبان مختلف به شیوههای متفاوت ساخته و هدفگیری شوند. این ایدۀ توماس فریدمن اندیشۀ زیانباری است که میگوید جهان مسطح است۳ و اکنون همهچیز یکسان است، بنابراین اگر راهحلی در جایی جواب داد احتمالاً برای همگان کارساز است. این حرف کاملاً نادرست است. برای مثال، دانمارک هیچ وجه اشتراکی با نیجریه ندارد. در هر یک از این دو کشور اقدامات متفاوتی باید انجام بدهید. در نیجریه به غذا و رشد بیشتری نیازمندیم. در فیلیپین به اندکی رشد بیشتر نیازمندیم. درحالیکه در کانادا و سوئد باید رشد کمتری داشته باشیم. باید از منظرهای مختلفی به قضیه نگاه کنیم. در برخی جاها لازم است چیزی را ترویج و تقویت کنیم که اقتصاددانان رشدزدایی۴ مینامند. اما در برخی جاهای دیگر، باید رشد را تقویت کنیم.
واتس: شما یکتنه تحلیلی آماری ارائه کردهاید که شبیه گزارش کامل بانک جهانی است. آیا این پژوهش باعث شد احساس کنید بیش از چیزی که پیشتر فکر میکردید به پایان رشد نزدیک شدهایم؟
اسمیل: مردم از من میپرسند آیا به آینده خوشبینم یا بدبین و من پاسخ میدهم هیچکدام. البته سعی ندارم از روی عمد خودم را به ندانمگرایی بزنم: این بهترین نتیجهای است که میتوانم به آن برسم. در چین وقتی به مردم میگفتم اوضاع محیط زیست بد است از تصویری که ساخته بودم کاملاً جا میخوردند. میپرسیدند: «چه زمانی فرو میپاشد؟» پاسخ میدادم: «هر روز دارد فرومیپاشد، اما هر روز هم ترمیم میشود». آنها زغالسنگ بیشتری مصرف میکردند و آلودگی بیشتر هوا نصیبشان میشد، اما از آن طرف نیز میلیونها دلار از بانک جهانی میگرفتند و درنهایت در شهرهای بزرگ تصفیهخانههای مدرن دارند. چینیها اکنون از کشاورزی مدرن برخوردارند، بنابراین آب کمتری برای آبیاری مزارع مصرف میکنند. طبیعی است که اینطور باشد. ما چنین گونهای هستیم: احمق، بیمبالات و تنبل. اما از طرف دیگر، موجوداتی سازگارپذیر و هوشمندیم و، هرچند اوضاع در حال از هم پاشیدگی است، میکوشیم جمعوجورش کنیم. ولی در این میان دشوارترین کار محاسبۀ اثر خالص است. آیا رویهمرفته اوضاعمان خوب است یا بد؟ با این همه تجزیه و تحلیل، پاسخ این سؤال را نمیدانیم.
واتس: در کتابتان اشاره کردهاید که ۲۰۰۰ سال پیش اطلاعات کل کتابخانۀ رم به حدود ۳ گیگابایت میرسید، ولی امروزه اینترنت جهانی بیش از یک تریلیون برابر آن زمان اطلاعات دارد. بهروشنی تردید دارید در این که این آمار، خالص مثبت بوده یا توان ما را برای حل مشکلات بهبود بخشیده است.
اسمیل: رشد اطلاعات صرفاً نوعی سیل یا انفجار نیست. این توصیفها تعابیر رسا و دقیقی نیستند. ما زیر اطلاعات دفن شدهایم. فایدهای به حال کسی ندارد. ماهوارهها پیوسته در بالای سر ما مقادیر عظیمی اطلاعات تولید میکنند، اما افراد کافی برای تجزیه و تحلیل این اطلاعات نداریم. بله، کامپیوترها میتوانند به فشردهسازی حجم این اطلاعات کمک کنند، ولی باز هم باید کسی باشد که تصمیمگیری کند. چنین حجمی در فهم نمیگنجند.
واتس: آیا در طول پژوهش جایی بود که اوج لذت کار آماری را تجربه کنید؟
اسمیل: رشتۀ تحصیلی من زیستشناسی است، بنابراین از خواندن مطالعات جدید دربارۀ بزرگترین درختان جهان –سرخچوبان و اوکالیپتوسها– به وجد آمدم. رشد این درختان هرگز متوقف نمیشود. فیلها نیز از الگوهای رشد نامعینی برخوردارند و تا وقتی که بمیرند هرگز از رشد باز نمیایستند. رشد ما انسانها وقتی به سن هجده نوزده سالگی میرسیم متوقف میشود. اما بزرگترین گونههای روی زمین تا لحظۀ مرگشان به رشد خود ادامه میدهند.
واتس: و نظرتان دربارۀ جمعیت انسانها چیست؟
اسمیل: جالبترین بخش ماجرا این است که روند نزولی چقدر سریع رخ داده است؟ نرخ رشد بیش از ۱۰۰ سال همواره شتاب میگرفت. دهۀ ۱۹۳۰ سریعتر از دهۀ ۲۰، دهۀ ۴۰ سریعتر از دهۀ ۳۰ پیش میرفت و این روند همینطور ادامه داشت. در دهۀ ۱۹۶۰، جمعیت جهان با چنان سرعتی افزایش مییافت که مقالۀ مشهوری در نشریۀ ساینس ادعا کرد تا سال ۲۰۲۴، نرخ رشد جمعیت نامحدود خواهد شد؛ چیزی شبیه نقطۀ تکینگی جمعیتی، که البته بیمعنی است. از آن زمان تاکنون، این نرخ سال به سال کاهش داشته است. رشد جمعیت همچنان مثبت بوده، اما بهلحاظ درصد مقایسهای از اواسط دهۀ ۶۰ به بعد رو به زوال گذاشته است.
واتس: به نظر من کتابتان رویهمرفته لحن بدبینانهای دارد، اما شما احتمال وقوع سناریویی خوشبینانهتر را نیز بعید نمیدانید، سناریویی که در آن جمعیت جهان از ۹ میلیارد فراتر نمیرود –همانطور که پیشبینیهای کنونی چنین میگویند– و انتقال انرژی سریعتر از حد انتظار است. حتی اگر تقاضای ماده پیش از ۲۰۵۰ به اوج خود برسد، هنوز هم چند دهه فشار فزاینده خواهیم داشت. با توجه به نگرانیهای آشکاری که از قبل دربارۀ آبوهوا، خاک، تنوع زیستی و ثبات اجتماعی داریم، چگونه میتوانیم بر این افزایش ناگهانی و خطرناک فائق شویم؟
اسمیل: بخش دشوار ماجرا همین است. در دنیای غرب و ژاپن ما تقریباً به آن نقطه رسیدهایم. چین هنوز باید جلو برود، چون از نظر انرژی به سطح اسپانیا در دهۀ ۱۹۶۰ رسیده است. انفجار واقعی در آفریقا رخ خواهد داد، جایی که یک میلیارد نفر دیگر متولد خواهند شد. رساندن جمعیت کنونی آفریقا به سطح زندگی مناسب، مثل ویتنام و تایلند، خیلی سخت است. انجام این کار با یک میلیارد نفر اضافی بسیار دشوار خواهد بود. میتوانید همه را در یک رقم خلاصه کنید؛ این رقم میزان مصرف انرژی سرانۀ هر شخص در سال را برحسب گیگاژول نشان میدهد، اما واحد اندازهگیری اهمیتی ندارد. فقط به این مقایسه دقت کنید. آمریکا این رقم را به حدود ۳۰۰ رسانده است. سرانۀ ژاپن نزدیک ۱۷۰ است. اتحادیۀ اروپا به حدود ۱۵۰ و چین اکنون به ۱۰۰ نزدیک شده است. هندوستان، نیجریه و اتیوپی نیز به ترتیب ارقام ۲۰، ۵ و ۲ را به خود اختصاص دادهاند. برای رساندن نیجریه به چین فقط باید رقم سرانه را ۲۰برابر افزایش دهیم. مقیاس افزایش ناگهانی چنین ایجاب میکند. بنابراین میتوانیم میزان مصرف را در کپنهاگ یا ساسکس پایین بیاوریم، اما نمیتوانیم در نیجریه این کار را بکنیم.
واتس: آیا ژاپن با جمعیتی که به شکل فزاینده پیر میشود، یک الگو است؟ باورش برایم سخت است که این کشور توانسته سقوط طولانیمدت قیمت املاک، ارزش سهام در بازار بورس و اثرگذاری و سرزندگی جمعیت را بدون لغزیدن به گرداب هرجومرج پشت سر بگذارد. آیا کشورهای دیگری که ناخواسته دچار قهقرا میشوند میتوانند از ژاپن درس بگیرند؟
اسمیل: ژاپن تا حدی میتواند یک الگوی ناتمام باشد، چون تا همین اواخر از چنان جامعۀ منضبط و مقتصدی برخوردار بود که مردمش میتوانستند چیزهایی را تحمل کنند که دیگران حاضر به پذیرشش نبودند. ولی ما سستی داریم و از حیث مصرف مادی خیلی چاق شدهایم. جا دارد که مصرفمان را کاهش بدهیم. اما راهکار آسانی وجود ندارد. اگر وجود داشت، تا حالا به کار بسته بودیم.
واتس: آیا اهالی کسبوکار میتوانند توقف رشد را بپذیرند؟ این موضوع را به بیل گیتس یادآوری کردهاید؟
اسمیل: لازم نیست به بیل گیتس چیزی بگویم. او خودش خیلی دربارۀ محیط زیست میداند. او هم، صرفنظر از میلیاردها دلار ثروتی که دارد، شخصی است علاقهمند به درک بهتر دنیا. هر ساله کتابهای زیادی میخواند. مثل من.
نظر بیل گیتس، بنیانگذار شرکت مایکروسافت، دربارۀ کتابهای واکلاو اسمیل:
انرژی و تمدن: یک تاریخچه۵، انتشارات امآیتی، ۲۰۱۷.
«اسمیل یکی از نویسندگان محبوب من و این کتاب شاهکار اوست. او در این اثر نشان میدهد که نیاز ما به انرژی چگونه تاریخ بشر را شکل داده است: از دوران آسیابهایی حیوانی گرفته تا تلاش امروزی بشر برای دستیابی به انرژی تجدیدپذیر».
ساخت دنیای مدرن: مواد و مادیتزدایی۶، انتشارات وایلی، ۲۰۱۳.
«اگر کسی سعی دارد به شما بگوید مواد کمتری مصرف میکنیم، این کتاب را برایش بفرستید. اسمیل در این کتاب با شکاکیت همیشگی و علاقهاش به دادهها نشان میدهد که چگونه توانایی ما در ساخت اشیا با مواد کمتر – مثلاً ساخت قوطیهای نوشیدنی با آلومینیوم کمتر– باعث ارزانترشدن آنها میشود و درنتیجه ما را به تولید بیشتر ترغیب میکند. اکنون ما بیش از هر زمان دیگری ماده مصرف میکنیم».
برداشت زیستکره۷، انتشارات امآیتی، ۲۰۱۳.
«[اسمیل] در این کتاب تا جایی که میتواند با تصویری روشن و اعداد و ارقام نشان میدهد که انسانها چگونه زیستکره را دگرگون کردهاند… اگر به تأثیری که بر این سیاره میگذاریم اهمیت میدهید، این کتاب داستانی انتقادی برای گفتن دارد».
اطلاعات کتابشناختی:
Smil, Vaclav. Growth: From Microorganisms to Megacities. MIT Press, 2019
پینوشتها:
• این مطلب گفتوگوی است با واکلاو اسمیل و در تاریخ ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹ و با عنوان «Vaclav Smil: Growth must end. Our economist friends don’t seem to realise that» در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۶ آبان ۱۳۹۸ با عنوان «گفتگو با واکلاو اسمیل، سلاخ مزخرفات» و ترجمۀ مجتبی هاتف منتشر کرده است.
•• واکلاو اسمیل (Vaclav Smil) استاد بازنشستۀ دانشگاه منیتوبا و یکی از مشهورترین دانشمندان آمار جهان است.
••• جاناتان واتس (Jonathan Watts) روزنامهنگار بریتانیایی و در حال حاضر سردبیر بخش محیط زیست جهانی روزنامۀ گاردین است.
[۱] نرد (nerd) در اصل کلمهای منفی برای اشاره به آدمهای درسخوان اما دستوپاچلفتی بوده است، اما در سالهای اخیر معنای مثبتی به خود گرفته است و به آدمهای پراطلاعات و عاشق ریاضی و فیزیک و داده گفته میشود [مترجم].
[۲] slayer of bullshit
[۳] جهان مسطح است (The World Is Flat) عنوان کتابی است از توماس فریدمن [مترجم].
[۴] de-growth
[۵] Energy and Civilization: A History
[۶] Making the Modern World: Materials & Dematerialization
[۷] Harvesting the Biosphere
قدردانی شاید حسی به جا مانده از دوران باستان باشد، وقتی همهچیز جادویی به نظر میرسید
سرگذشت افرادی که همهچیز را به یاد میآورند سؤالهای مهمی دربارۀ نقش فراموشی در شخصیت ما مطرح میکند
ابتذال توصیههای آنلاین: چرا همه چیز به یک قالب تکراری تبدیل شده است؟
اعتیاد معمولاً از چند عامل زیربنایی و نهفته ریشه میگیرد
سلام متن کتاب را نمیدانم اما در کل با او مخالفم بله رشد کور تنها باعث رکود و بزرگ شدگی بیجهت صنایع و حتی دوره های جنگ را دارد اما آنچه ما لازم داریم نمو صنایع است نه رشد صنایع این نمو و گوناگونی و تنوع صنایع ناشی از گسترش علوم در زمینه های مختلف خود محدودیت رشد ایجاد میکند و باعث به کار گیری و لزوم ایجاد آموزشهای عالی در عرصه های مختلف است و در نهایت برد انسان را محدود به زمین و منظومه شمسی نخواهد دید در حالیکه بزرگ شدگی فعلی در نهایت مثل هر کلنی موجودات تک بعدی به مرگ و نیستی منتهی میشود