نوشتار

در میانمار چه می‌گذرد؟

تقاضا برای اینکه سو چی در دفاع از مردم روهینگیا موضع بگیرد، هر روز بیشتر می‌شود

در میانمار چه می‌گذرد؟

آنگ سان سو چی، فعال و کنشگر دموکراسی، که روزگاری به‌خاطر مقاومتِ خاموشش در مقابل یک حزب نظامی بی‌رحم شهرتی جهانی کسب کرد، دوباره سر زبان‌ها افتاده است. البته سو چی این روزها دیگر با مهاتما گاندی و نلسون ماندلا مقایسه نمی‌شود، زیرا هزاران نفر از مردم میانمار از اقلیت قومی روهینگیا در حال گریختن به‌سوی بنگلادش‌اند ولی آنگ سان سو چی گویا حرف چندانی دربارۀ این فاجعۀ انسانی ندارد.

Vox

A Nobel Peace Prize winner is standing idly by as her country moves closer to genocide

سارا وایلدمن، ووکس — یک برندۀ جایزۀ نوبل که روزگاری نلسون ماندلای کشورش پنداشته می‌شد، بی‌عمل ایستاده است در حالی که خشونت قومیتی و قساوت‌های دسته‌جمعی کشورش را تکه‌پاره می‌کنند.

آنگ سان سو چی، فعال و کنش‌گر دموکراسی، ۱۵ سال (از ۲۱ سال اخیر) را در حبس خانگی نظامی در میانمار گذراند، کشوری که پیش‌تر به نام برمه شناخته می‌شد. او که از اواخر دهۀ ۱۹۹۰ تا اوایل قرن جاری عمدۀ اوقات خود را در حبس به سر می‌بُرد، به خاطر مقاومتش در سکوت مقابل یک حزب نظامی بی‌رحم، شهرتی جهانی کسب کرد. سو چی از ترک کشورش امتناع کرد گرچه این کار به قیمت چشم‌پوشی از زندگی با پسران و همسرش تمام شد که خارج زندگی می‌کردند.

به خاطر همین مسلک رواقی بود که با ماهاتما گاندی و نلسون ماندلا مقایسه شد. همچنین به یک نماد فرهنگ عامه‌پسند هم تبدیل شد. بونو از گروه U2 ترانه‌ای به او تقدیم کرد، و ستارگان سینمایی مانند جولیا رابرتز و کوین اسپیسی پرچم‌دار آرمان او شدند. او در سال ۱۹۹۱ برندۀ جایزۀ نوبل شد، اما پس از آزادی در سال ۲۰۱۰، بالاخره در ۲۰۱۲ توانست آن جایزه را بگیرد. حزب او با اختلاف چشم‌گیر در انتخابات سال ۲۰۱۵ برنده شد تا او عملاً شهروندی شود که رهبر کشورش است.

ولی اکنون به خاطر امتناع او از صحبت (یا اقدام عملی جهت جلوگیری) از سرکوب اقلیت مسلمان روهینگیای کشورش توسط نظامیان، اعتبارش به سرعت در حال زوال است. فقط در دو هفتۀ گذشته سیلابِ بیش از ۳۰۰ هزار آوارۀ روهینگیا از مرزها به سوی بنگلادش روانه شده‌اند، تا از آنچه گویا سرکوب دهکده‌هایشان توسط ارتش است بگریزند. ارتش هنوز هم بخش‌های مهمی از حکومت برمه، از جمله تشکیلات امنیتی دولت، را کنترل می‌کند.

روز دوشنبه زید رعد حسین، کمیسیونر عالی ملل متحد در حقوق بشر، به شورای حقوق بشر آن سازمان در ژنو گفت که این یک «نمونۀ کلاسیک از پاکسازی قومیتی» است.

حسین گفت: «من از آن حکومت می‌خواهم عملیات نظامی خشن جاری خود را متوقف کند، همۀ تعرض‌هایی که صورت گرفته را مشخص نماید، و روند تبعیض شدید و فراگیر علیه جمعیت روهینگیا را معکوس نماید.»

دالای لاما هم خواستار توقف خشونت شده است. او آخر این هفته گفت: «بودا هم مطمئناً به یاری این مسلمانان بیچاره می‌شتافت. خُب فکر می‌کنم این اتفاق خیلی غم‌انگیز است… خیلی غم‌انگیز.» و روز جمعۀ گذشته، اسقف اعظم دزموند توتو که یک برندۀ دیگر جایزۀ نوبل است، از سو چی خواست سکوتش را بشکند.

این دومین موج خشونت به این گستردگی در ۱۲ ماه گذشته است. مردم روهینگیا که از مرز گذشته‌اند، از قتل عام و تجاوز دسته‌جمعی، از روستاهایی که آتش زده و با خاک یکی شدند و آزار بی‌امان، می‌گویند. و همۀ این‌ها به دست ارتش برمه انجام می‌شود. حکایت آن‌ها فقط از طریق کسانی که گریخته‌اند به گوش دنیا می‌رسد، چون گروه‌های امداد بین‌المللی و ملل متحد اجازۀ دسترسی به مردم روهینگیای باقیمانده در میانمار ندارند. مطبوعات نیز تقریباً هیچ‌گونه دسترسی به آن‌ها ندارند، و اخباری که منتشر می‌کنند از قول کسانی است که از مرز عبور کرده‌اند.

این خشونت اخیر هم برآمده از خشونت بود: روهینگیا یک دستۀ مسلح کوچک دارند که در ۲۵ آگوست به ایستگاه‌های پلیس حمله کرد. برخی گزارش‌ها حاکی از کشته شدن ۱۱۰ نفر از جمله ۱۲ افسر پلیس است. ولی واکنش وحشیانۀ ارتش علیه تمام مسلمانان روهینگیا مورد انتقاد گستردۀ جامعۀ بین‌المللی قرار گرفته است که آن را بسیار نامتناسب و در مرز قتل‌عام می‌دانند.

و با این حال سو چی تقریباً هیچ نگفته و نکرده است.

در برابر خشونت، سو چی عمدتاً ساکت بوده است
تنها حرف عمومی سو چی دربارۀ این سرکوب فراگیر مردم روهینگیا، انکار به سبک دونالد ترامپ بوده است.

او در یک گفت‌وگوی تلفنی با رییس‌جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان، اخبار جعلی و اطلاع‌رسانی نادرست را مقصر دانست. (یک وزیر حکومت ترکیه هم انگار توئیتی دربارۀ فاجعه ارسال کرده است، ولی از تصاویر بحران‌های دیگر استفاده نموده است.)

دفتر سو چی در بیانیه‌ای گفت: «این نوع اخبار جعلی که گریبان‌گیر معاون نخست‌وزیر هم شده است، صرفاً قلۀ یک کوه‌یخ بزرگ از اطلاع‌رسانی نادرست است، که به صورت حساب‌شده، مشکلات زیادی بین اجتماع‌های مختلف درست می‌کنند و هدف‌شان پیش‌بُرد منافع تروریست‌هاست.»

گرچه برخی تصاویر پخش‌شده در رسانه‌های اجتماعی غلط هستند، اصل بحران تماماً واقعیت دارد، و دلواپسی روزافزونی در دنیا ایجاد کرده است.

آنتونیو گوترش دبیرکل ملل متحد روز سه‌شنبه در بیانیه‌ای گفت: «مقامات میانمار باید اقدام قاطعی برای خاتمه دادن به چرخۀ شرارت‌بار خشونت و تأمین امنیت و امداد همۀ نیازمندان بکنند.»

گوترش تأکید کرد که این وضعیت «خطر تبدیل به یک فاجعۀ بشری را دارد که پیامدهایی برای صلح و امنیت به دنبال خواهد داشت که می‌توانند از مرزهای میانمار هم فراتر بروند.»

گرچه سو چی نفوذ قانونی بر رفتار ارتش با اقلیت مسلمان ندارد، بیانیه‌ای از جانب او که صراحتاً خشونت فرقه‌ای و سرکوب را تقبیح کند می‌تواند اثرات زیادی داشته باشد. اولوف بلومکست، یک محقق مؤسسۀ عفو بین‌الملل در لندن، روز سه‌شنبه به من گفت: «ارتش است که کنترل قدرت در بخش‌های بسیار کلیدی از دولت را در دست دارد.»

او افزود: «این به معنای آن نیست که سو چی مسؤولیتی ندارد؛ او یک مسؤولیت سیاسی و اخلاقی برای موضع‌گیری جهت ریشه‌کنی خشونت دارد.»

برخی احساس می‌کنند که رفتار سو چی فقط مأیوس‌کننده نیست و باید برخورد جدی‌تری با او شود. حتی یک عریضه در وب‌سایت چینچ خواستار پس گرفتن جایزۀ صلح اوست. همین حس و حال در یک مقالۀ گاردین به قلم جورج مونبیو هم تکرار شده است. یک علت ماجرا آن است که این چندمین باری است که او بر وقوع سرکوب علیه این گروه جمعیتی صحّه نگذاشته است، گروهی که به تعبیر ملل متحد «آزاردیده‌ترین اقلیت دنیا» است. او در ماه آوریل در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی صراحتاً تأکید کرد که اقدامات علیه روهینگیا، پاک‌سازی قومیتی نیستند. و پیش از آن در اکتبر هم که در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت «یک کشور به من نشان بدهید که مشکل حقوق‌بشر نداشته باشد» به نظر می‌رسید که این مسأله را رد کرده است. به نظر می‌آید که او هیچ‌گاه میل به انتقاد از اقدامات ارتش نداشته است.

روهینیگا چه کسانی‌اند؟
روهینگیا یک اقلیت قومی مسلمان‌اند که عمدتاً در ایالت راخین در کشور میانمار زندگی می‌کنند. (میانمار که اکثر جمعیتش بودایی‌اند از هفت ایالت تشکیل شده است. ایالت راخین مجاور خلیج بنگال در مرز با بنگلادش قرار دارد.) طی چند دهۀ گذشته، تبعیض نظام‌مندی علیه مردم روهینگیا در جریان بوده است، و از سال ۱۹۸۲ رهبران ارتش آن‌ها را از شهروندی این کشور محروم کرده‌اند.

حکومت میانمار رسماً ۱۳۵ اقلیت قومی را به رسمیت می‌شناسد. جمعیت (حدوداً) ۱ میلیون نفری مردم روهینگیا در زمرۀ این اقلیت‌ها نیستند. آن‌ها مردمی بی‌کشور قلمداد می‌شوند. نخبگان حاکم بودایی حتی واژۀ «روهینگیا» را هم ممنوع کرده‌اند و از جامعۀ بین‌المللی خواسته‌اند از این نام استفاده نشود. آن‌ها در عوض این مردم را «بنگالی» می‌نامند که برچسب مهاجر و خارجی به آن‌ها می‌زند.

ولی بسیاری از مردم روهینگیا مدعی‌اند ریشه‌هایی در برمه دارند که به چندین نسل قبل برمی‌گردد. به گفتۀ سازمان دیدبان حقوق‌بشر، چندین موج مهاجرت مردم روهینگیا به کشوری که اکنون میانمار نام دارد، رُخ داده است: در اواخر قرن هجدهم، قرن نوزدهم، دهۀ ۱۹۴۰، دهۀ ۱۹۷۰، و دوباره در دهۀ ۱۹۹۰.

طی چند دهۀ گذشته، چندین موج خشونت تیشه به ریشۀ مردم روهینگیا زده است، بویژه پس از صدور یک قانون شهروندی تبعیض‌آمیز توسط ارتش در سال ۱۹۸۲ که این اقلیت مسلمان را از حمایت‌ها و منافع دولتی محروم می‌کرد. بسیاری از آن‌ها در فقر فلاکت‌بار به سر می‌برند.

در اوایل دهۀ ۱۹۹۰، بیش از ۲۵۰ هزار روهینگیایی از میانمار به بنگلادش گریختند تا از تجاوز، خشونت و بیگاری بگریزند. به گفتۀ دیدبان حقوق‌بشر، در سال ۲۰۱۲، خشونت فرقه‌ای بین بودایی‌های ملی‌گرای تندرو و این اقلیت مسلمان به تخریب مساجد، خانه‌ها، کشته شدن چندین نفر و آوارگی بیش از ۱۵۰ هزار نفر از مردم روهینگیا منجر شد. در سال‌های پس از آن ماجرا، جماعت روهینگیای جابجاشده در اردوگاه‌های آوارگان زندگی می‌کرده‌اند.

در سال ۲۰۱۵، موزۀ یادبود هولوکاست آمریکا یک تیم حقیقت‌یاب به منطقه اعزام کرد.

گزارش این تیم چنین توضیح می‌داد: «ما خودمان شاهد جداسازی فیزیکی مردم روهینگیا بودیم که به یک شکل مُدرن از آپارتاید منجر شده است، و همچنین شاهد تأثیری که سیاست‌های رسمی آزار و اذیت بر آن‌ها دارد. هنگام ترک برمه عمیقاً دلواپس بودیم که بسیاری از پیش‌نیازهای قتل‌عام در آنجا مهیاست.»

آنچه ماشۀ جدیدترین سرکوب مردم روهینگیا را کشید، حمله‌ای توسط یک دستۀ کوچک مسلح از مردم روهینگیا به نام «ارتش رستگاری روهینگیا آراکان» (ARSA) در ۲۵ آگوست بود که جان ۱۲ افسر پلیس برمه‌ای را گرفت. به گفتۀ بی‌بی‌سی، این دسته تا امروز حدود ۲۰ افسر برمه‌ای را کشته است. (این دسته قبلاً نام‌های دیگری داشته است.) گفته می‌شود آن‌ها به چاقو و آلات ساده مجهزند.

رویدادهای پس از حملات ماه آگوست، نظیر اتفاقات پاییز پارسال هستند: در اکتبر ۲۰۱۶، این دسته ۹ نگهبان مرزی برمه‌ای را کشت. در پی آن، سرکوب مردم روهینگیا توسط ارتش به حرکت دسته‌جمعی حدود ۶۶ هزار نفر از آن‌ها به سمت مرز منجر شد. بنا به همۀ گزارش‌ها، آن‌ها از اقدامات وحشتناک بی‌وقفه می‌گریختند. از آن زمان تا کنون، بسیاری از آن‌ها ساکن اردوگاه‌های کثیف آوارگان در بنگلادش بوده‌اند.

گزارشی که فوریۀ امسال توسط دفتر کمیسیونر عالی حقوق‌بشر ملل متحد منتشر شد، از دامنۀ وحشی‌گری‌هایی پرده برمی‌داشت که مردم روهینگیا پس از سرکوب پاییز ۲۰۱۶ تجربه کردند. در ۲۰۴ مصاحبه با آوارگان روهینگیا، جزئیاتی دربارۀ تجاوزهای جنسی گروهی و کشتارهای همگانی (از جمله کودکان) برملا شد. بنا به گفتۀ آوارگان، ارتش عامدانه خانه‌ها، مدارس و ساختمان‌ها را آتش می‌زد و گاهی آن‌ها را مجبور به ورود به این سازه‌های در حال سوختن می‌کرد.

«یک موردِ بویژه نفرت‌انگیز، چند کودک (از جمله یک کودک هشت‌ماهه، یک کودک پنج‌ساله و یک کودک شش‌ساله) بودند که با چاقو به قتل رسیدند. یک مادر تعریف کرد که دختر پنج‌ساله‌اش می‌خواست جلوی تجاوز به او را بگیرد که یک مرد چاقوی درازی درآورد و گلویش را بُرید. در یک مورد دیگر، گفته می‌شد یک بچۀ هشت‌ماهه زمانی کشته شد که پنج مأمور امنیتی در حال تجاوز دسته‌جمعی به مادرش بودند.»

گزارش کمیسیونر عالی ملل متحد چنین نتیجه می‌گرفت که این وضعیت به «احتمال» بسیار زیاد یک پروندۀ جرائم علیه بشریت است، و ناتوانی ناظران بین‌المللی مستقل برای دسترسی یافتن به منطقه را تقبیح می‌کرد.

به تعبیر بلومکست از سازمان عفو بین‌الملل، «آنچه اکنون در هفتۀ اخیر می‌بینیم، تقریباً همان تاریخ است که به شکلی هولناک تکرار می‌شود.»

او توضیح داد که پاییز پارسال، عفو بین‌الملل با آوارگان در بنگلادش صحبت کرد، تصاویر ماهواره‌ای از شهرهای ویران‌شده را ضبط کرد، و فهرست آزارها را تهیه کرد، از جمله سربازهایی که مردمی که در تلاش برای فرار بودند را می‌کشتند، و همین‌طور ماجراهای تجاوز و شکنجه. او گفت نکتۀ نگران‌کننده‌تر آن است که تعداد آوارگان این هفته بیشتر از پاییز پارسال است.

متیو اسمیت، فعال حقوق‌بشر، روز دوشنبه به مایکل سولیوان خبرنگار ان.پی.آر گفت: «این وحشی‌گری در مخیله نمی‌گنجد. آن‌ها بچه‌ها را می‌کشند. زنان را می‌کشند. سالخوردگان را می‌کشند. مردان و پسران سالم را می‌کشند. همه را از دم تیغ می‌گذرانند.»

سروصدا برای اینکه سو چی در دفاع از مردم روهینگیا موضع بگیرد، هر روز بیشتر می‌شود
از اندونزی تا چچن، معترضان در کشورهایی که اکثریت جمعیت‌شان مسلمان است به خیابان‌ها ریخته‌اند تا خشونت علیه مردم روهینگیا را محکوم کنند.

عصبانیت علیه خشونت و سکوت سو چی، سیلی از نکوهش‌ها را رقم زده است. روز دوشنبۀ گذشته، ملاله یوسف‌زی (فعال پاکستانی حقوق‌بشر که طالبان به خاطر اقداماتش برای دختران به او شلیک کرد) در توئیتر تأکید کرد که سکوت رهبر برمه، چه نقص‌های ذاتی‌ای دارد.

روز جمعۀ گذشته، اسقف اعظم دزموند توتو نیز در توئیتر از سو چی تقاضا کرد از جایگاهش استفاده کند. او نوشت: «اگر قیمت ترقی‌تان به بالاترین منصب در میانمار سکوت‌تان باشد، قیمت بسیار زیادی داده‌اید.»

این اولین بار نیست که یکی از کسانی که مثل سو چی برندۀ جایزۀ نوبل شده است، از واکنش او به سرکوب مردم روهینیگیا توسط ارتش انتقاد کرده است.

در دسامبر ۲۰۱۶، پس از دو ماه خشونت در پاییز آن سال، بیش از یک دو جین برندگان جایزۀ نوبل و دیگر چهره‌های برجستۀ جهانی، بیانیه‌ای در فیس‌بوک صادر کردند که بر خشونت علیه مردم روهینگیا افسوس می‌خورد، و عدم ایفای نقش رهبری توسط سو چی را نکوهش می‌کرد. آن‌ها نوشتند: «ما سرخورده شده‌ایم که او هیچ ابتکاری به خرج نداده است تا ایفای کامل و برابر حقوق شهروندی مردم روهینگیا تضمین شود.»

یانگهی لی، گزارش‌گر ویژۀ ملل متحد در زمینۀ حقوق‌بشر، نیز دوشنبۀ گذشته در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی از سو چی خواست بیانیه‌ای بدهد. لی گفت: «او که در عمل رهبر است، باید پا پیش بگذارد. این چیزی است که از هر حکومتی انتظار داریم، که از هرکسی در قلمروش حفاظت کند.»

پاسخ سو چی در روز چهارشنبۀ گذشته، که تقصیر حملات را به گردن ارتش می‌انداخت و گویا وزن بیشتری برای اخبار «جعلی» و دلواپسی دربارۀ تروریسم قائل بود تا گزارش‌های واقعی آوارگانی که سرازیر بنگلادش شده‌اند، با استهزاء گروه‌های حقوق‌بشری مواجه شد.

تیرانا حسن، مدیر بخش «واکنش به بحران» در سازمان عفو بین‌الملل، در بیانیه‌ای که برای مطبوعات ایمیل کرد گفت: «این یک فاجعۀ حقوق‌بشری و بشری است. آنگ سان سو چی در اولین بیانیه‌اش پیرامون بحران، به جای آنکه قول اقدام عملی برای حفاظت از مردم در ایالت راخین را بدهد، گویا گزارش‌های هولناکی که از آن ناحیه می‌آید را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد.»

سو چی در سخنرانی پذیرش جایزۀ نوبل در سال ۲۰۱۲، سرنخی از تعهد اخلاقی‌اش مطرح کرد. او گفت: «یک جنبۀ مثبت از زندگی در انزوا آن است که فرصت زیادی داشتم تا دربارۀ معنای کلمات و تصوراتی که داشته‌ام و تمام عمرم پذیرفته‌ام، بیاندیشم. به عنوان یک بودایی، از زمان خردسالی‌ام دربارۀ Dukha شنیده‌ام که اغلب به رنج ترجمه می‌شود.»

او از ضرورت التیام رنج، ضرورت تبعیت از حکومت قانون، گفت. و از عشقش به حقوق‌بشر جهان‌شمول و امید به آشتی بین‌المللی گفت. او گفت: «در نهایت، هدفمان باید خلق یک دنیای عاری از آوارگان، بی‌خانمانان و بیچارگان باشد، دنیایی که تک‌تک گوشه‌هایش یک حرم واقعی باشد که ساکنینش آزادی و امکان زندگی صلح‌آمیز داشته باشند.»


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را سارا وایلدمن نوشته است و  در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷ با عنوان «A Nobel Peace Prize winner is standing idly by as her country moves closer to genocide» در وب‌سایت ووکس منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ آن را با عنوان «در میانمار چه ‌می‌گذرد؟» و با ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.
•• سارا وایلدمن (Sarah Wildman) خبرنگار ووکس است که دربارۀ سیاست خارجی می‌نویسد. او سابقۀ همکاری با نیویورکر، نیویورک تایمز، واشنگتن پست و بسیاری از نشریات معتبر دیگر را دارد.

مرتبط

چرا قوانین بین‌المللی علیه نسل‌کشی در جلوگیری از تکرار این جنایت ناتوان بوده‌اند؟

چرا قوانین بین‌المللی علیه نسل‌کشی در جلوگیری از تکرار این جنایت ناتوان بوده‌اند؟

کنوانسیون نسل‌کشی گویا طوری طراحی شده است که فقط هولوکاست را مصداق این جنایت بداند

چطور آمریکا اقتصاد بین‌الملل را به سلاح تبدیل کرد؟

چطور آمریکا اقتصاد بین‌الملل را به سلاح تبدیل کرد؟

آمریکا بعد از یازده سپتامبر خط قرمزی را شکست که دنیا را به جای متفاوتی تبدیل کرد

آن‌قدر کشته‌ایم که اگر دست از کشتن برداریم، نابود می‌شویم

آن‌قدر کشته‌ایم که اگر دست از کشتن برداریم، نابود می‌شویم

چطور جامعۀ اسرائیل با جنایت‌های ارتش خود در غزه و لبنان کنار می‌آید؟

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

هیرمن

۰۲:۱۰ ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
0

جایزه صلح نوبا همیشه با هدف خاص و به افراد خاص اهدا شده و به هیچ وجه نکته مثبتی در کارنامه یک فرد به حساب نمیاد ! بیشتر یه بازی سیاسیه

پریسا

۱۰:۰۶ ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
0

سلام ممنون از ترجمه این مقاله، همیشه طنز تلخی در انتخاب برندگان جایزه صلح نوبل وجود داشته، متاسفانه...

لیزا هرتسُک

ترجمه مصطفی زالی

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0