• در دفاع از تظاهر
رفتارهای ضدفرهیخته همانقدر پُر از افاده است که رفتارهای ضدتظاهر
تظاهر همیشه در دوردست رُخ میدهد و همیشه گناه دیگران است. ما که خوبیم و هیچگاه مرتکب تظاهر نمیشویم. هرازگاهی شاید به ایرادهای نامرسوم شخصیتیتان اعتراف کنید، ولی تظاهر؟ هرگز. این یکی مال لیگ برتر بدخُلقیهاست، همتیمی تکبر، تحقیر، مقامپرستی و خودمهمپنداری. بدیهی است که تظاهر جلوۀ خوبی ندارد. ولی مترهای اندازهگیری تظاهرْ پُر از تعصباند. تظاهر معمولاً به کسی آسیب نمیزند؛ اما متهمکردن دیگران به تظاهر چرا.
• شباهت بچهپولدارهای اینستاگرام با نقاشیهای اشرافزادگان
قدرت چشمانداز و چشمانداز قدرت در ولخرجیهای متظاهرانۀ جدید
به رخ کشیدن ثروت با تصویر موضوعی مربوط به اینستاگرام نیست، حتی در نقاشیهای قدیمی نیز میتوان نمونههایی از آن را یافت. اما پس از آن که رسانهها بهرخکشیدنِ ثروت را با خشم و حسد نشان دادند پیوند ولخرجی متظاهرانه و رسانههای اجتماعی به بار نشست و حتی نسخههای محلی آن مانند بچهپولدارهای تهران شکوفا شدند.
• هی! هیچ میدونی من کیام؟
مروری بر کتاب جدید اسنوبها نوشتۀ دی.جی. تیلور که تلاشی است برای ترسیم اسنوبها در جامعۀ امروزی
اسنوببودن شیوهای از تظاهر اجتماعی است: تلاش برای اینکه به دیگران نشان دهید از هرچیزی، که مربوط به آدمهای پست و بیکلاس و فقیر میشود، مبرا هستید و درعوض باسلیقه و ثروتمند و همهچیزتمام هستید. در گذشته، امکان اسنوببودن فقط برای اقشار بسیار مرفه ممکن بود، اما امروز هرکسی میتواند در شاخههایی، خودآگاه یا ناخودآگاه، اسنوب باشد: از فیلمدیدن تا تزیین باغچه یا نحوۀ خوردن نمک.
• سواد تصنعی
مرتباً به مطالبی در شبکههای اجتماعی نوک میزنیم و بعد آنها را نشخوار میکنیم
نظرات ما از پرسه زدن در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرند نه از مطالعۀ کتابها. ما به شکلی خطرناک به نوعی تقلید از دانایی نزدیک میشویم، داناییای که در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
• الگوهای جدید نادانی و تظاهر به دانایی
تظاهر به فرهیختگی عامل بزرگی برای جدا ماندن اندیشه از زندگی روزمره است
کارل تارو گرینفلد میگوید در عصر فناوریهای نوین و رسانههای اجتماعی، اطلاعات همیشه و همه جا هست، بیوقفه در زندگیمان سرازیر میشود و ما را تهدید به غرقشدن میکند. از نظر او همین «ترس از غرقشدن» است که پشت این همه اصرار به «ما میدانیم» پنهان شده است، زیرا پذیرفتن اینکه دربارۀ موضوع بحثهایمان چیزی نمیدانیم درست مثل این است که مرده باشیم. گرینفلد معتقد است ما، بهشکلی خطرناک، به نوعی تقلید از دانایی نزدیک میشویم. این دانایی در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
• روش عجیب فیسبوک و اینستاگرام در شاد کردن زندگیِ ما
امروزه ترجیح تجربههای جالب بر اجناس از نظر اجتماعی پذیرفته شده و به جریانِ اصلی بدل شده است
در گذشته مالکیت بیشتر از تبادل تجربههای هیجانانگیز منزلت میآورد. اما امروزه ترجیح تجربههای جالب بر مالکیت از نظر اجتماعی پذیرفته شده و به جریانِ اصلی بدل شده است. داراییهای مادیتان را فقط برخی افراد میتوانند ببینند، اما با وجود رسانههای اجتماعی، افراد بیشتری متوجه میشوند که در حال تجربهکردن چه چیزی هستید. به لطفِ رسانههای اجتماعی با تجارب سایرین چشموهمچشمی میکنیم. ولی آیا به اندازۀ دوستانمان تجربۀ هیجانانگیز داریم؟ این نگرانی جدید ماست.
• ثروت خود را با تخممرغ محلی به رخ بکشید، نه با لامبورگینی
دوران مصرف متظاهرانه به پایان رسیده است و عصر مصرف ناملموس قاعدۀ جدید تمایزات طبقاتی است
نشانههای آشنای ثروت برای ما اتومبیلهای بسیار گرانقیمت، ساعتهای چندمیلیاردی، یا خانههای کاخمانند است. اما الگوی جدیدی از مصرف در میان ابرثروتمندان دارد این شیوۀ مصرف متظاهرانه را از میان میبرد. در الگوی جدید، ثروتمندان با لباسهای معمولی و دوچرخههایشان اینطرف و آنطرف میروند و، بهجای سوپِ بالۀ کوسه، سیب و کلم میخورند اما چنان برای آموزش و سلامت خود خرج میکنند که برتریشان تا نسلها بعد تضمین شود.
• اگر خودمان نباشیم، بازنده خواهیم بود
مروری بر کتاب اصالت: چطور خودمان باشیم و چرا این موضوع اهمیت دارد
بسیاری از افرادی که اقتضای شغلشان سروکله زدن با اربابرجوع است سختیِ لبخندزدنِ دائم و زورکی را درک میکنند. چندی پیش شرکتی در چین به کارکنانش اجازه داد یک روز را با نقاب سر کار بیایند تا، بعد از یک سال لبخندزدن به مشتریان، آرامش پیدا کنند. علیرغم اینکه میدانیم این روش متظاهرانه است، همچنان ترجیح میدهیم اینگونه زندگی کنیم. چرا از زندگی اصیل و صادقانه فراری هستیم؟