خیلی از ما در معرض رفتارِ کمترشناختهشدۀ «مازوخیسم حقیقت» هستیم که، در آن، خودمان را با اطلاعات ناراحتکننده تنبیه میکنیم و از این کار لذتی منحرفانه میبریم. واضح است که خیلی وقتها باید به دنبال حقیقت باشیم، هرچند دانستنش ناراحت و پریشانمان کند. اما مردم و بهخصوص فیلسوفان بهقدری دانستن را چیز خوبی میدانند که درک این موضوع برایمان سخت است که شاید گاهی منطقی باشد که نخواهیم چیزی را بدانیم. آیا میل به ندانستن در بعضی موقعیتها عاقلانه است یا صرفاً فراری احمقانه؟
فیلسوف و نویسندهای آزادکار
Want to know, even if it hurts? You must be a truth masochist
9 دقیقه
دنیل کالکات، سایکی — مردم و بهخصوص فیلسوفان بهقدری دانستن را چیز خوبی میدانند که درک این موضوع برایمان سخت است که شاید گاهی منطقی باشد که نخواهیم چیزی را بدانیم. شاید پدر یا مادری هستید که میخواهید به فرزندتان کمی فضا بدهید: خوشحال میشوید که ندانید وقتی پیشتان نیست چکار میکند. شاید میخواهید سیاست به خرج دهید و با کسانی که میدانید خشونت بهخرج دادهاند آشتی کنید: اگر جزئیات کارشان را ندانید، راحتتر از آن گذر میکنید. برای اینکه تصمیم بگیرید از چیزی بیاطلاع باشید دلایل موجه گوناگونی میتواند وجود داشته باشد. یکی از روشنترین دلایل دوری از دردِ بیمورد است.
بیشتر ما برای دیگران و، بهطور کلی، برای جهان اهمیت قائلیم و همین ما را در برابر اخبار بد آسیبپذیر میکند. زندگی همین است، ولی خوب است بدانیم گاهی انگار، برای تنبیه خودمان، بهدنبال اخبار دردناک و ناراحتکننده راجع به خودمان و جهان میگردیم و بارها و بارها آنها را مرور میکنیم. تبدیلشدن به آنچه من مازوخیست حقیقت1 مینامم آسان است.
بگذارید اول به ایدهای اشاره کنم که احتمالاً برایتان آشناتر است: اینکه آدمها میتوانند سادیست حقیقت باشند. شاید کار درستی باشد که به کسی بگویید حوصلهتان را سر میبرد، ولی بیرحمانه است. یا بهدور از مهربانی است که به دوستتان بگویید لباس یا مدل مویش جالب نیست یا شبی را که برایش خجالتآور بوده است به او یادآوری کنید. به عبارت دیگر، اینکه چیزی حقیقت است باعث نمیشود بیادبانه یا نامناسب نباشد. بعضی موقعها، آدمهای خیلی منطقی هم نمیتوانند این نکته را بهخوبی متوجه شوند، آنها فکر میکنند گفتن حقیقت هرگز اشتباه نیست. ولی مثالهایی که تا اینجا از زندگی روزمره زدم، در ظاهر، این باور را ابطال میکند. این کاری سادیستی است که به بچۀ خجالتی و مفلوکی بگویید روی صورتش اگزما دارد یا دوستانش به سراغش نیامدهاند. حقیقت از حیث شمول اطلاعات واقعی نمیتواند اشتباه باشد، ولی معنایش این نیست که گفتنش هم هیچوقت اشتباه نیست.
سادیستها از ایجاد درد لذت میبرند و مازوخیستها از دردکشیدن. مشهور است که ترکیب این دو میتواند به سرگرمی جنسی منتهی شود. عدهای نگران این موضوع هستند، خصوصاً درموردِ کسی که درد میکشد. ولی اگر برای کسی که از دردکشیدن لذت میبرد نگران باشیم، خوب است به یاد داشته باشیم که چنین تجربهای چقدر معمولی و همهگیر است. آیا دوچرخهسواری که تقلا میکند و دندانهایش را به هم میفشرد تا به بالای تپه برسد مازوخیست نیست؟ یا مثلاً کسی که به سس تند علاقه دارد، یا نویسندهای که برای پیداکردن عبارت مناسب خودش را به زحمت میاندازد مازوخیست نیست؟ به عبارت دیگر، مازوخیسم پدیدۀ رایجی است.
ولی نباید بگوییم که نگرانی هیچوقت لازم نیست. مازوخیسمِ حقیقت هم میتواند، مثل سادومازوخیسم جنسی، طیفی از سرگرمی تا سوءاستفاده را در بر بگیرد. اگر گفتن حقیقت به هر قیمتی را بیرحمی بدانیم، دانستن حقیقت به هر قیمتی هم میتواند نامهربانی به خود باشد. همۀ ما احتمالاً یکی دو نفر را میشناسیم که، بدون اینکه شغلشان اقتضا کند، همۀ فراز و فرودهای مربوط به اخبار کرونا را پیگیری میکنند، حتی کلمهای برای این کار درست شده است: خبرِبدخوانی2، یعنی وقتی کسی، خصوصاً در توییتر، در یک نوبت خبرهای بد زیادی را میخواند. خیلی از ما در معرض رفتارِ کمترشناختهشدۀ مازوخیسم حقیقت هستیم که، در آن، خودمان را با اطلاعات ناراحتکننده تنبیه میکنیم و از این کار لذتی منحرفانه میبریم.
هر کدام از ما دانش مناسب خودمان را داریم. بعضیها حقوق یا پزشکی میخوانند، بعضی دیگر ماهیگیری یا مارکهای مد و لباس را یاد میگیرند. موضوعاتی که به آنها جذب میشویم را میتوان مسیر دانش یا جهتگیری دانش نامید. شاید خلقوخوی شما طوری باشد که به بررسی واقعیتهای تیرۀ هستی همانطوری علاقه داشته باشید که بعضیها به آهنگهای غمگین علاقه دارند. گاهی زندگی مجبورمان میکند که با حقایق تلخ روبهرو شویم و ظرفیت شناسایی و پاسخدهی به حقایق تلخ و ناخوشایند میتواند قهرمانانه باشد. ولی خوب است بدانیم که میل به فهمیدن چگونه میتواند مضر باشد و با جذابیتهای رنج ترکیب شود.
به همین شکل، برخی از انواع مشاورههای سلامت روان میتوانند آشکارا خطرناک باشند و چنین چیزی، باتوجه به هدف درمانی این مشاورهها، عجیب است. جلسات رواندرمانی، بدون راهنمایی موشکافانه و دقیق، میتواند به وسیلهای تبدیل شود که جنبههای منفی فرد را پررنگ کند یا سبب شود که در بدترین لحظاتش غوطهور بماند. ساختار روایی درمان روانکاوی میتواند روایتی صحیح ولی تیره از زندگی بیمار ارائه کند. این موضوع میتواند، بهجای اینکه با گرایش مراجع به تنبیه خود مقابله کند، آن را تقویت کند. همانطور که طنزنویس اهل وین، کارل کراوس، گفته است، مشاورۀ بیدقت مثل بیماریای است که خود را با درمان اشتباه میگیرد.
دربارۀ ترکیب سادیستهای حقیقت و مازوخیستهای حقیقت هم باید نگران بود. به یاد بیاورید که چطور میتوان حقیقت را گفت ولی بیرحم بود. مردی را در نظر بگیرید که مدام ویژگیهای بد، اشتباهات، خویشاندان مشکلدار و کارهای احمقانه و خجالتآور همسرش را به او یادآوری میکند. در چنین موقعیتهای آزارندهای، گاهی خود فردی که این حرفها به او زده میشود خود را تنبیه میکند. درنتیجه، سادیسم یک نفر و مازوخیسم نفر دیگر ترکیبی سمی را بهوجود میآورد. زن و شوهرها بهقدری نسبت به یکدیگر بیرحمی نشان میدهند که روانشناس و مشاور خانواده، مرحوم دیوید اشنارچ، نام این رفتار را «سادیسم عادی ازدواج» 3 گذاشته است. حرف من این است که چنین چیزی را میتوان به استفادۀ سادومازوخیستی از حقیقت هم تعمیم داد.
هر رابطۀ رمانتیکی اخلاقیات مختص خود را شکل میدهد. بعضیها به صداقت افراطی معتقدند که در آن همهچیز را به یکدیگر میگویند. این آرمان از منابع مختلفی ریشه میگیرد، از جمله باور به اینکه در عشق حقیقی باید طرف مقابل را حقیقتاً همانطور که هست بشناسیم. فیلسوف و رماننویس، آیریس مرداک، در سال ۱۹۵۹ نوشته است «عشق یعنی رسیدن به این درک بسیار دشوار که چیزی غیر از خودمان هم حقیقت دارد». روابطی که در آنها گفتوگوهای آزادانه جریان دارد صمیمیت هیجانآوری دارند که همراه با ریسک است، خصوصاً در اوایل رابطه. ولی یک خطر جدی این است که، با گذر زمان، گفتن حقیقت حالتی سمی پیدا کند که بالاتر درمورد آن صحبت کردم. در این حالت، یکی از زوجین دیگری را آزار میدهد، یا هر دو با گفتن حقیقت به یکدیگر حمله میکنند، یعنی با صراحتِ رمانتیک آغاز میشود و به صداقتِ آسیبزا منتهی میشود.
گفتن اینکه حقیقت همیشه خوب است مثل این میماند که بگویید هرآنچه طبیعی است خوب است. این افسانهای فریبنده ولی بسیار خطرناک است. دنیا آنقدر هم خوب نیست، گاهی منطقی است که از حقیقت دوری کنید. اگر پسرتان دزدیده شده و به شکل فجیعی به قتل رسیده باشد، منطقی است که نخواهید همۀ جزئیات وحشتناک لحظات آخر زندگیاش را بدانید. حتی منطقی است که بعدها هم تحمل دیدن والدین داغدار را نداشته باشید و موقعی که حرف از چنین موضوعاتی میشود، اتاق را ترک کنید. چنین واکنشی را همچنین میتوانید زمانی از خود نشان دهید که کسی میخواهد رازی را با شما در میان بگذارد که در موقعیت ناجور یا خطرناکی قرارتان میدهد. در این حالت میتوانید با گفتن نمیخواهم بدانم محتاطانه از خود محافظت کنید.
آیا میل به ندانستن در بعضی موقعیتها عاقلانه است یا صرفاً فراری احمقانه؟ فرمولی برای رسیدن به پاسخ صحیح وجود ندارد. واضح است که بعضی وقتها باید به دنبال حقیقت باشید، هرچند دانستنش شما را ناراحت و پریشان کند. اگر دخترتان تماس بگیرد و نیاز به کمک فوری داشته باشد، باید بدانید چه اتفاقی افتاده است. عقل و خرد مبتنی بر چیزی است که شاید بتواند آن را توانایی غایی زندگی دانست: تشخیص صحیح وضعیتی که در آن هستید. چنین چیزی دستیافتنی نیست، مگر آنکه حداقل بخشی از حقیقت را بدانید. بنابراین، هدف این نوشته تأیید بیاطلاعی کلی نیست. برای تشیخص وضعیتی که پشتکردن به آن هوشمندانه است ابتدا باید در موقعیتی باشید که آن وضعیت را شناسایی کنید.
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
آنچه خواندید، بهطور اختصاصی برای وبسایت ترجمان تولید شده و بهرایگان در اختیار شما قرار گرفته است. شما میتوانید با خرید اشتراک فصلنامه ترجمان علوم انسانی از انتشار این مطالب و فعالیتهای ترجمان حمایت کنید. برای خرید اشتراک فصلنامه ترجمان و بهرهمندی از تخفیف و مزایای دیگر به فروشگاه اینترنتی ترجمان به نشانی tarjomaan.com مراجعه کنید.
این مطلب را دنیل کالکات نوشته و در تاریخ ۱۹ ژوئیۀ ۲۰۲۱ با عنوان «WANT TO KNOW, EVEN IF IT HURTS? YOU MUST BE A TRUTH MASOCHIST» در وبسایت سایکی منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۱ با عنوان «با اینکه میدانی دردناک است، باز هم میخواهی بدانی؟ تو یک مازوخیست حقیقت هستی» و ترجمۀ محمدحسن شریفیان منتشر کرده است.
بخشی از این متن حذف شده است.
دنیل کالکات (Daniel Callcut) فیلسوف و نویسندهای آزادکار است. او در موضوعات گستردهای از جمله فلسفۀ عشق، ماهیت ارزش، اخلاق رسانه، و فلسفۀ روانپزشکی تدریس کرده و مطلب نوشته است. او ویراستار کتاب (Reading Bernard Williams) است.
الگوریتمهای سرگرمیساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشدهاند
احساس کسلی وقتی پیدا میشود که موضوعِ توجه ما دائم تغییر کند