آنچه میخوانید در مجلۀ شمارۀ 2 ترجمان آمده است. شما میتوانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
محصولات «طبیعی» از هر آنچه در آزمایشگاه تولید میشود، مواد شیمیاییِ بیشتری دارند
امروزه تمام مواد شیمیایی صنعتی را مضر میدانند. این فرض به خواستهای عمومی برای تولید محصولات «عاری از مواد شیمیایی» منجر شده است. مثلاً پیشبینی میشود بازار جهانیِ محصولات بهداشتی «ارگانیک» تا سال ۲۰۲۰ به نوزدهمیلیارد دلار خواهد رسید؛ هرچند، این دلیلی بر سلامت این محصولات در مقابل مشابه «مصنوعی»شان نیست. کارشناسان معتقدند قراردادن مواد طبیعی و شیمیایی در مقابل همدیگر و کجفهمی دراینباره ممکن است پیامدهای ویرانگری داشته باشد.
جیمز کندی، ایان — همۀ ما ارتباطی عمیق با جهان طبیعت احساس میکنیم. ای. اُ. ویلسن این احساس، یعنی زیستگرایی۱ را اینگونه توضیح داده است: «ضرورت پیوند با دیگر شکلهای زندگی». این حسی از ارتباط است که تشفیِ عاطفی را بههمراه خود دارد و میتواند سطوح عصبانیت، تشویش و درد را کاهش دهد. بیتردید این حس و ارتباط، به بقاء نوعِ ما کمک کرده است؛ چراکه ما موجوداتی هستیم که بهطور بنیادین به محیط اطرافمان و زیستبوم وابستهایم. امّا اخیراً زیستگرایی شکل افراطیِ «شیمیهراسی» را به خود گرفته است. شیمیهراسی را طرد مواد شیمیایی مصنوعی دانستهاند.
شیمیهراسی مولود جنبش زیستمحیطی مدرن است. بهخصوص نسخهای از این جنبش که کتاب بهار صامت۲ (۱۹۶۲) راشل کارسن آن را نمایندگی میکند. این کتاب مواد شیمیایی را بهگونهای اهریمنی جلوه داده است که آنها را «منحوس و همدستِ کمتر شناختهشدۀ تشعشعات معرفی کرده است… که وارد بدن موجودات زنده میشود و در یک زنجیره، سم و مرگ را از یکی به دیگری منتقل میکند». سخنان کارسن الهامبخش بنزین بدونسرب، برنامۀ هوای پاک امریکا، ممنوعیت استفادۀ «ددت۳» و بسیاری پیشرفتهای زیستمحیطیِ مهم دیگر بوده است. هرچند همینکه جهان پاکتر شد، جنبش ضدشیمی چنان به دستههای متعارضی تقسیم شد که امروزه تمام مواد شیمیایی صنعتی، آلوده در نظر گرفته میشود. این فرض اشتباه به خواستۀ عمومی برای تولید محصولات «طبیعی» یا حتی «عاری از مواد شیمیایی» منجر شده است.
در جهان واقع، محصولات «طبیعی» از هر آنچه در آزمایشگاه تولید میشود، مواد شیمیاییِ بیشتری دارند. برای نشاندادن این موضوع، مواد تشکیلدهندۀ یک موز طبیعی را تحلیل کردم. بهجهت اختصار، هزاران مواد اولیۀ جزیی ازجمله، «دیانای» را از این فهرست حذف کردم. نتیجه عبارت است از:
عناصر:
آب (۷۵%)؛ قند (۱۲%): گلوکز (۴۸%)، فروکتوز (۴۰%)، ساکارز (۲%)، مالتوز (کمتر از ۱%)؛ نشاسته (۵%)؛ فیبر (۳%)؛ اسیدهای آمینه (کمتر از ۱٪): گلوتامیک اسید (۱۹%)، آسپارتیک اسید (۱۶%)، هیستیدین (۱۱%)، لوسین (۷%)، لیزین (۵%)، فنیل آلانین (۴%)، آرژینین (۴%)، والین (۴%)، آلانین (۴%)، سرین (۴%)، گلیسین (۳%)، ترئونین (۳%)، ایزولوسین (۳%)، پرولین (۳%)، تریپتوفان (۱%)، سیستین (۱%)، تیروزین (۱%)، متیونین (۱%)؛ اسیدهای چرب (۱%): پالمیتیک اسید (۳۰%)، اسید چرب امگا۶: لینولئیک اسید (۱۴%)، اسید چرب امگا۳: لینولنیک اسید (۸%)، اولئیک اسید (۷%)، پالمیتولئیک اسید (۳%)، استریک اسید (۲%)، لوریک اسید (۱%)، میریستیک اسید (۱%)، کاپریک اسید (کمتر از ۱%)، خاکستر (کمتر از ۱%)
باقی مواد: فیتواسترول، E515، اگزالیک اسید، E306، توکوفرول، فیلوکینون، تیامین، رنگ (زرد-نارنجیE101 (ریبوفلاوین)، زرد، قهوهایE۱۶۰a)، طعمها (۳-متیلبوت-۱-ایل اتانوآت، ۲-متیلبوتیل اتانوآت، ۲-متیلپروپان-۱-ال، ۳-متیلبوتیل-۱-ال، ۲-هیدروکسی-۳-متیلاتیل بوتانوآت، ۳-متیلبوتانال، اتیل هگزانوآت، اتیل بوتانوآت، پنتیل استات)، ۱۵۱۰، گاز اتیلن.
این تمرین نکتۀ مهمی را برای ما بازگو میکند: اینکه تمایز بین مواد شیمایی طبیعی و مصنوعی نهتنها مبهم است، بلکه اساساً وجود ندارد. به همین سبب، صرف اینکه مواد اولیۀ محصولی مصنوعی باشد بهخودیِخود خطرناک نمیشود؛ چنانکه اگر مواد اولیۀ محصولی طبیعی باشد، آن را سالم نمیسازد. سم بوتولینوم، که باکتریای که در عسل رشد میکند آن را تولید میکند، ۱.۳میلیارد برابر از سرب سمیتر است. به همین دلیل است که کودکان هرگز نباید عسل بخورند. یک لیوان دانۀ سیب به اندازهای سیانور طبیعی دارد که قادر است انسان بالغی را بکشد. مواد شیمیایی طبیعی میتواند سودمند باشد؛ امّا بیخطربودن یا زیانبخشی آن بستگی به دُز و چگونگی استفادۀ آن دارد، درست مانند مواد شیمیایی مصنوعی. اینکه یک مادۀ شیمیایی «طبیعی» است، نباید مؤلفهای برای ارزیابی سلامت باشد.
قراردادن مواد طبیعی و شیمیایی در مقابل همدیگر و کجفهمی در این باره ممکن است پیامدهای ویرانگری داشته باشد. بلاتکلیفی دربارۀ «فرمالدهید۴» گواهی بر این موضوع است. فرمالدهید بهطور طبیعی در میوه، سبزیجات، گوشت، تخممرغ و برگ درختان بهوجود میآید. این ماده با تراکم بالایی در این مواد غذایی یافت میشود: خوراک مرغابی (۱۲۰ میلیگرم در هر کیلوگرم)، قزلآلای دودی (۵۰ میلیگرم در هر کیلوگرم) و گوشت فرآوریشده (۲۰ میلیگرم در هر کیلوگرم) که جزیی از فرایند سنتی پختوپز است. بهطور طبیعی در بدن سالم چیزی حدود ۲ میلیگرم در هر کیلوگرم، از این ماده یافت میشود که همین مقدار نقشِ بسیار مهمی در تولید «دیانای» ایفا میکند. فرمالدهید همچنین در صنایع بهعنوان نگهدارنده کاربرد وسیعی دارد.
مردم اکثراً منابع طبیعیِ فرمالدهید موجود در اطرافشان را پذیرفتهاند؛ امّا ردِّ کوچکی از نمونۀ مصنوعیِ آن در واکسنها و لوازم بهداشتی فریادشان را در آورده است. این باتوجهبه این موضوع است که همۀ فرمالدهیدها بهلحاظ شیمیایی مشابه هم هستند: CH2O. اتفاقاتی اینچنینی در سال ۲۰۱۳ شرکت «جانسن اند جانسن» را مجبور کرد دهمیلیون دلار برای فرمولبندیِ مجدد محصولات مراقب پوست خود هزینه کند. اگرچه این شرکت این کار را کرد، مقدار فرمالدهید در محصولاتش چنان اندک بود که انسانی عادی باید روزانه ۴۰میلیون بار با آنها استحمام میکرد تا برایش تهدیدی محسوب میشد.
فرمالدهید درون واکسنها نیز بسیار اندک است. باوجوداین برخی افراد بهسبب نگرانی از وجود فرمالدهید واکسن نمیزنند؛ بااینکه فرمالدهید موجود در واکسن (۱۰۰ میکروگرم) ۸۰ برابر کمتر از میزان این ماده در یک گلابی (۱۲۰۰۰ میکروگرم) است. این میزان در واکسن بهقدری اندک است که حتی قادر نیست تراکم (طبیعی!) این ماده را در خون یک کودک تغییر دهد. مقادیر فرمالدهید موجود در واکسنْ بیضرر است؛ اما بر خلاف آن، نزدن واکسن سبب تلفاتی شده است که واقعاً نگران کننده است؛ ازجملۀ این تلفات، شیوع سرخک در برخی مناطقِ کالیفرنیا، آلمان و ولز در سالهای اخیر بوده است.
مبارزۀ انسان با ترسهایش سخت است؛ امّا نشدنی نیست. کمیتۀ عملی، شیمیهراسی را مانند بیگانههراسی «قضاوت غیربالینی۵» توصیف کرده است که عبارت است از نوعی بیزاریِ آموختهشده و نه هراسی پزشکی. چنین نگاهی به موضوع، چند راهبرد نویدبخش نیز ارائه میدهد.
بسیاری از راهحلها از مدرسه شروع میشوند. معلمان شیمیِ دبیرستان و کالج نباید بهگونهای رفتار کنند که گویی محیطهای آزمایشگاهی آلودهاند و میکروب تولید میکنند؛ همانگونه که زمانی دانشآموزی به من گفت: «اگر نمیتوانم در آزمایشگاه بهسبب ترس از آلودگی چیزی بخورم، پس چگونه امکان دارد غذای تولیدشده در آزمایشگاه سالم باشد؟» امکان ندارد که هشدارهای ایمنی را از کلاسهای شیمی حذف کنیم. این پیامها امری اساسی و از ملزومات کار من هستند. امّا باید آنها را دقیقاً توضیح دهیم. معلمان باید از کنترل کیفیت صنعتی و تکنیکهای تصفیهای صحبت کنند که پیش از تأییدیۀ سلامت مصرف محصولات شیمیایی، این محصولات را به استاندارهای بالایی از نظر سلامت میرساند.
آموختن این موضوع به مصرفکنندگان که محصولات «طبیعی» همیشه سالم نیستند، میتواند آنها را تشویق کند که مراقبتهای بهداشتی را هوشمندانهتر انتخاب کنند. مقررات سختگیرانهتر در عرصۀ بازاریابی نیز در این مسیر اهمیت دارد. پیشبینی شده است که بازار جهانی محصولات بهداشت فردیِ «طبیعی» و «ارگانیک» تا سال ۲۰۲۰ به ۱۹میلیارد دلار خواهد رسید؛ هر چند، این مزیتی دالِ بر سلامت این محصولات در مقابل مشابه «مصنوعی» شان نیست. اصطلاح «خالص» باید فقط به محصولات تکعنصری اطلاق شود. محصولات «طبیعی» باید همانگونه که در طبیعت به وجود میآیند، به فروش برسند؛ لفظ «طبیعی» نیز بهعنوان لفظی بازاریابانه باید از محصولات آرایشی و دیگر محصولات برچیده شود. دست آخر، استفاده از برچسب «عاری از مواد شیمیایی» روی محصولات باید متوقف شود؛ چراکه چنین چیزی منطقاً غیرممکن است.
شیمیهراسی مسئلهای بسیار ریشهای و عمیق است. ما بهطرزی غیرعقلانی تمایل داریم دربارۀ خطرات این نوع محصولات اغراق کنیم. احتمال اینکه امریکاییها از امراض قلبی بمیرند، ۳۵.۰۰۰ برابر بیشتر از تروریسم است. باوجوداین تروریسم در صدر لیست نگرانیهای آنها قرار دارد. لذا تنها از طریق آگاهیِ بهتر از شیمی و سمشناسی است که میتوانیم خطرات مواد شیمیایی را بهطریقی عقلانی و سلامتبخش ارزیابی کنیم. در این صورت است که میتوانیم شیمیهراسی را بهسمت زیستگرایی برگردانیم؛ یعنی خلق این آگاهی که انسانها بهلحاظ شیمیایی به دنیای اطرافشان گره خوردهاند.
• نسخۀ صوتی این نوشتار را اینجا بشنوید.
پینوشتها:
• این مطلب را جیمز کندی نوشته است و در تاریخ۱۰ ژوئن ۲۰۱۶ با عنوان «Chemophobia is irrational, harmful – and hard to break» در وبسایت ایان منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان «بین محصولات ارگانیک و مواد مصنوعی فرقی نیست» و با ترجمۀ مهدی منتظری منتشر کرده است.
•• جمیز کندی (James Kennedy) در دانشگاه کمبریج در رشتۀ علوم طبیعی تحصیل کرده است. او در دانشگاههای بینالمللی بیجینگ و شانگهای تدریس کرده است. هماینک نیز به تدریس شیمی در ملبورن استرالیا مشغول است.
[۱] Biophilia، (همچنین طبیعتبارگی)
[۲] Silent Spring
[۳] دیکرو دیفنیل تری کلرواتان یا ددت، به عنوان معروفترین عامل شیمیایی مبارزه با آفات همیشه مطرح بودهاست [ویکیپدیا].
[۴] formaldehyde
[۵] non-clinical prejudice
سوپر استار عالم روشنفکری بیش از همیشه با چپها به مشکل خورده است
گفتوگویی دربارۀ دشواری همتاسازی هوش انسانی در رایانهها
چارلز تیلور شعر و موسیقی را عناصر نجاتبخش دوران افسونزدایی میداند
او چیزی از خواهرم نمیدانست، خوبیاش همین بود
بسیار جالب بود ولی نقدهایی که دوستان در کامنت ها داشتن مطلب رو غنی تر کرد. و همچنین تفاوت بین مواد زنده و بی جان (که تفاوت شیمی آلی و معدنی) هست هم خودش یه مقوله ی مهم دیگه هست که در این مقاله هیچ اشاره ای به اون نشده بود. بنابر این درسته که سوءاستفاده های تجاری و دلایلی با نام ارگانیک زیاد صورت گرفته و باید شفاف سازی بشه، ولی این دلیل بر زیر سؤال بردن کل بحث ارگانیک و استانداردهای اون نیست مگر اینکه هدف نویسنده استفاده از یک مغلطه به صورت مغرضانه برای به کرسی نشوندن حرف خودش باشه که اون هم حقیقتش بالأخره فاش خواهد شد...
به نظرم مقالهی مفید و بجاییست. ایدهی اصلی مقاله این نیست که "باید مواد شیمیایی مصرف کنید" بلکه این است که "چونین نیست که نباید مواد شیمیایی مصرف کنید". به نظرم خلط این دو جمله باعث نقدهای دوستان به متن شده است. در جامعهی سنتگرا و مدرنگریز ما، که روازاده در آن تریبون دارد، ترویج چونین مطالبی براستی نیاز است. سپاسگزار.
دلیل منطقی برای جمله "هر آن چه طبیعی است، پس بهتر/سالم است" نداریم و این یه مغلطهس. حرف اصلی متن هم همینه. طبیعی یا مصنوعی بودن دلیلی برای سالمبودن بهمون نمیده. مواد طبیعی رو سالها مصرف کردهیم بدون این که همه اجزا و آثارشون رو مطالعه کردهباشیم. عجیب نیست مردم از مصرف مواد مصنوعی بترسن، اما نترسیدنشون از مواد طبیعی و ترجیح مواد طبیعی (و همچنین گیاهی و ارگانیک) به مصنوعی عجیب و غیرمنطقیه.
حقیقتا شیمی هراسی باب شده و همه ی ما این مطلب رو در اطراف خودمون حس میکنیم که یکی از دلایلش هم شاید همین ازمایشگاه های مدارس باشه که همه ی بچه ها ترس خیلی زیادی ازش دارن و باعث میشه این ترس از کودکی در ما نهادینه شه و ثمره این ترس هم در سنین بالاتر خودشو در شیمی هراسی و ارگانیک پرستی نشون میده تشکر از ترجمان با این مقاله های به جا و خوب
سلام. فارغ از جزییات مطلب بسیار ارزنده ای بود. متاسفانه امروزه جملاتی مانند "هر چیزی طبیعیش خوبه" و "بخور ارگانیکه" به عنوان تابویی در مقابل فناوری مستمسکی در دست عده ای خدانشناس قرار گرفته تا محصول غیر ارگانیک را به سه برابر قیمت به نام ارگانیک بفروشند. انجمن ارگانیک بزرگترین مجموعه ای است که ازاین ماجرا سود کلان به جیب می زند. فناوری هراسان هرچیز مصنوعی و اصلاح شده و بهبود یافته را بد و هر چیز قدیمی و سنتی را خوب جلوه می کنند. تجلی این فناوری هراسی را در اظهارات فردی که خود را پروفسور کرمی می خواند و همچنین دکتر روازاده می بینیم. تجاری که از ارگانیک نان حرام می خورند برای پرت کردن حواس مردم و مسئولین مبارزه بی امان و سازماندهی شده ای را با محصولات تراریخته و اصلاح شده ژنتیک به راه انداخته اند. اینجانب به هیچ یک از فناوری ها از جمله ارگانیک و تراریخته و طبیعی و مصنوعی نه نمیگویم و جنگ زرگری بین این فناوری ها را ساخته افرادی می دانم که به دنبال عایدی و سود نامشروع از این محل هستند.
این نوشته من رو یاد برخی از دوستان خودمون تو این مملکت انداخته که هر موقع صحبت از مشکلی میشه میگن مگر تو غرب مشکل نیست. آره تو غرب هست ولی درجه و میزان اون مهمه که چقدر هست. بنظرم مغلطه کرده. کجا؟. مثلا ما می گیم در دانه بادام و سبب و.زردآلو گلیکوزید سیانوزنیک وجود داره که سمی هست و اگر شخصی صد گرم از اون رو بخوره میمیره.ولی از این نمیشه نتیجه گرفت که سیب میوه بدی هست. یا برخی افراد به نیش زنبور عسل حساس بوده و می میرند پس نتیجه بگیریم که زنبور عسل تفاوتی با سایر زنبورها نداشته و باید از چرخه حذف بشوند. به عنوان یک شیمیست دعوت به نگاه خاکستری به افت کشها کرده من هم موافقم. ولی نه به اندازه اون. درجه و عدد اون فرق می کنه.1- تمام مطالعات علمی افزایش بی رویه سرطان در بعد از شروع انقلاب سبز. رو تایید کردن. 2- مگر در اکوسیستم فقط بحث محصول سالم و غیر سالم هست. موجودات خاکزی، حیوانات از کفشدوزک گرفته تا ماهی و الی آخر، آب های آشامیدنی و در آخر انسان و این کره خاکی همه با هم یک کلیت رو تشکیل می دهند که باید با هم دیده بشه. یک مثال ساده: تا زمانی که اینقدر حشره کش در مزارع مصرف نشده بود و جمعیت کفشدوزک در حد طبیعی بود شته ها بدون سموم یا با حداقلی از سموم کنترل میشدند. الان چی؟. باید مزرعه با سموم بمباران بشوند برای کنترل شته. ایشون آسمان و زمین رو بهم بافته که بگه تفاوتی برای انسان ندارند. در صورتی که 1-مطالعات علمی و نشان داده که تفاوت دارند و 2- عوارض جانبی در اکوسیستم فقط انسان نیست. انسان یه جزعی از اکوسیستم هست و اثر روی بقیه اجزا رو نادیده گرفته. خب در مورد تغییر اقلیم هم یه عده ای مثل ترامپ همین رو میگن.
برخی از خوانندگان از این متن شاکی بودند. منتها علی رغم عدم ارایه منبع برای برخی ادعاها در این مقاله موضوع خوبی مورد اشاره قرار گرفته است. برخی افراد به زعم اینکه مواد طبیعی یا گیاهی سالم هستند در مصرف آنها افراط می کنند. ویا برخی اوقات حتی از مراجعه به پزشک خودداری کرده و به درمان گیاهی برای بیماری هایی که شناخته شده هستند و درمان مشخص هم دارند، روی می آورند. در نتیجه من فکر می کنم نویسنده طرح مسئله خوبی داشته و از منظر نهیب زدن به افراد افراط گرا در زمینه مصرف مواد طبیعی خوب عمل کرده است. اما در مورد کشور خودمان کمی احتیاط لازم است. چرا که وقتی شیر، آب لیمو و... همگی از لحاظ حداقل استاندارد ناسالم هستند نمی توان چندان دلخوش بود که مصرف مواد مصنوعی مضر نباشد.
ترجمۀ این مقاله بسیار بههنگام است. من در اتریش زندگی میکنم. اینجا بهای محصولات کشاورزی با برچسب «بیو» و با این توضیح که در پرورش آنها از کود شیمیایی و آفتکش استفاده نشده است بین پنجاه تا صد در صد از محصولاتی که این برچسب را ندارند گرانتر است. در عین حال کیفیتشان هم به لحاظ شکل و اندازه و رنگ و بو پایین تر از محصولات فاقد برچسب «طبیعی» است. خانم همسایۀ ما که تقریباً هفتاد ساله است چندی پیش به من میگفت: «من کمتر از گذشته میوه میخورم، اما میوۀ طبیعی میخورم. میوۀ طبیعی گران است، اما خوردنش ترس ندارد». این خانم قبلاً کارگر ساده بوده و با مستمری بازنشستگی زندگی میکند. وقتی میدانیم محصولات کشاورزی مصرفیمان اصولاً دارای مواد شیمیایی یکسانی هستند، آیا عقلانی است خود را دچار مضیقه و درد سر کنیم؟ اینجاست که میگویم این مقاله بههنگام است، زیرا ظاهراً کلمۀ طبیعی این روزها بیشتر برای تحقق اهداف اقتصادی عرضهکنندگان این نوع محصولات است که به شدت تبلیغ میشود.
سلام. چرا هیچ معیاری برای ترجمه ها تون ندارید. نه معیار علمی نه معیار ایدئولوژیک. هردمبیل هر استاد دانشگاه و نویسنده ای هر چی بنویسه ترجمه می کنید. این مقاله یعنی چی! و اصلا ضرورت ترجمه اش چیه! من طرفدار افراطی غذاهای گیاهای و طب سنتی نیستم و حتی از مواد شیمایی و مصنوعی هم استفاده می کنم. اما طرح مسئله شما غلط است. مواد مصنوعی و شیمیایی داخل نظام های زیستی خودشون معنا می شوند و دفاع مطلق از یکی در برابر دیگری احمقانه است. لطفا در ترجمه مقالات دقت کنید. شما ماشین ترجمه که نیستید. این مقاله برای کشوری مثل ما که نه استانداردهای نظام ارگانیک و نه نه نظام مصنوعی و شیمیایی پای بنده آفت است. کشوری که تمام میوه ها و محصولات جالیزی اش سرشار از سموم و آفت کش و کود شیمیایی شده این چه معنایی می تونه بده.
به این جمله دقت کنید: "یک لیوان دانۀ سیب به اندازهای سیانور طبیعی دارد که قادر است انسان بالغی را بکشد." خدایی چه کسی را دیده اید که یه لیوان دانه سیب بخورد؟ اصلا چه کسی دانه سیب می خورد؟ من در عجبم! بعلاوه فیلسوفان گفته اند "بدِ مطلق و خوب مطلق در عالم نیست." هر چه تصور کنی برای عده ای مفید و برای عده ای مضرّ. این چه حرفی است که بابت اثبات ادعای خود مضرات عسل و سیب و ... را اینقدر برجسته کنی که فواید آن اصلا به چشم نیاید. به این نحوه مقاله نوشتن می گویند" نگاه کاریکاتوری به مسئله داشتن.
به گمان من نوسینده چندان دقیق و حرفه ای مقاله را ننوشته اند. هیچ رفرنسی که انتهای مقاله وچود ندارد که آمارهای گفته شده را تایید کند. بعلاوه کتاب کارسن مملو از شواهد مستند و موثق است که نمی توان کمترین تردیدی در آن کرد. این کتاب نشان می دهد که استفاده بی رویه از مواد شیمیایی چقدر برای انسان و محیط زیست اش مضر بوده و هست. به قول شوایتزر "انسان هیولایی ساخته که از نابودکردنش عاجز است." تصور من این است که این مقاله بسیار مغرضانه نوشته شده است. حتی مراجعه به شهود جمعی نشان می دهد که نسل مواد شیمیایی چقدر ضعیف تر، بیمارتر و رنجورتر از نسل قبل هستند.