نوشتار

چرا بچه‌دار نشدن مُد شده است؟

ایدئولوژی جدید ضد زادوولد انسان‌ها را برای زمین مثل سلول‌های غده‌ای سرطانی می‌داند

چرا بچه‌دار نشدن مُد شده است؟ عکاس: سالی انسکومب.

به احتمال زیاد شما هم زوج‌هایی را می‌شناسید که هر وقت بحث بچه‌داری می‌شود، قاطعانه می‌گویند تصمیم گرفته‌اند هیچ‌وقت بچه‌دار نشوند. دلایل زیادی هم برای تصمیمشان می‌آورند. بعضی معتقدند بچه‌دارشدن غیراخلاقی است چون آدم دیگری را وارد این دنیای کثیف می‌کند. برخی دلایل محیط‌زیستی یا مسائل مربوط به سلامت را مطرح می‌کنند، اما جامعه‌شناسی کارکشته می‌گوید احتمالاً مهم‌ترین دلیل، نوعی از تربیت است که آدم‌ها را به جای استقبال از سختی‌ها و مقاومت دربرابر آن‌ها به توجه بیش‌ازحد به خودشان فرا می‌خواند.

فرانک فوردی

فرانک فوردی

نویسندۀ کتاب  قدرت کتاب‌خوانی: از سقراط تا توییتر

Spiked

The turn against motherhood

فرانک فوردی، اسپایکد — فرق است بین کسی که تصمیم می‌گیرد بچه نیاورد، و کسی که این دیدگاه را می‌پذیرد که مادری و بچه به دنیا آوردن ذاتاً ایراد دارد.

آدم‌ها همیشه دربارۀ بچه‌دار شدن و تعداد بچه‌هایشان تصمیم می‌گرفته‌اند. این‌جور مسائل تصمیم‌هایی شخصی بوده‌اند، نه بیانیه‌ای دربارۀ اهمیت و معنای اخلاقیِ آوردن بچه‌های جدید به دنیا. ولی امروزه قشر مهمی از جامعه، تصمیمشان برای بچه‌دار نشدن را مثل یک نظر سیاسی قاب‌بندی و ارائه می‌کنند. حالا نوعی ایدئولوژی انسان‌گریز به وجود آمده است که خصومت با آن‌هایی را که تصمیم می‌گیرند بچه بیاورند ترویج می‌کند، و در کنارش میل روزافزونی وجود دارد که تصویری منفی از مادری ترسیم شود.

ایدئولوژی ضدِ زادوولد به دو شیوه ترویج می‌شود. این دو شیوه از هم متمایز اما اغلب به هم مربوطند. اول آنکه ادعا می‌شود فرزندآوری و فرزندپروری اساساً تجربه‌هایی منفی‌اند که باید به کسی که می‌خواهد دست به آن بزند هشدار سلامت داد. دوم آنکه استدلال می‌شود بچه داشتن، غیرمسئولانه است چون بچه‌های جدید تهدیدی علیه محیط‌زیست هستند. و گویا این ایدئولوژی اثرگذار هم شده است: ارقام جدید نگران‌کننده‌ای که دفتر آمار ملی انگلستان منتشر می‌کند نشان می‌دهند که نرخ زاد و ولد در انگلستان و ولز به کمترین مقدار خود از سال ۱۹۳۸ تا امروز رسیده است. در سال ۲۰۱۸، به ازای هر هزار نفر ۱۱.۱ نوزاد زنده به دنیا آمده‌اند که رکورد پایین‌ترین نرخ را زده است.

آیا مادری چیزی طبیعی است؟
یکی از راه‌هایی که امروزه برای مشروعیت‌زُدایی از جایگاه اخلاقی مادری به کار می‌رود، ایده‌ای است که می‌گوید انتظارِ جامعه از زنان برای اینکه بچه داشته باشند، یک‌جور تحمیل غیرطبیعی و اجبارآور است. این روایت آنچه را گاهی «ناچاری مادرانه»۱ می‌نامند زیر سؤال می‌برد و اعلام می‌کند که مادری برای زنان نقشی طبیعی نیست. تریز شکتر در متنی که دربارۀ فیلمش به نام «زندگی به‌اصطلاخ خودخواهانۀ من»۲ نوشته است، می‌گوید علاقه داشت یک واقعه‌نگاری بکند از «اوج‌گیری جمعِ روزافزونی از زنانی که بچه نمی‌خواهند و این شعار را قبول ندارند که مادرشدن مهم‌ترین (و طبیعی‌ترین) نقش زن است». فیلمِ «تابوشکن» شکتر علیه «ناچاری مادرانه» است:

این فیلم صدای آن جمعی است که بنیادی‌ترین ایده‌های ما دربارۀ هویت زنانه را به چالش می‌کشند، از جمله یک دانشجوی نوزده‌ساله که مصمّم است لوله‌هایش را ببندد، زنی که تأسفش از مادرشدن را «افشا می‌کند»، بنیان‌گذاران یک جمعِ سالخورده از اقلیت‌های جنسی، و یک کنشگر حقوق تولیدمثل که درمان‌های باروری ناموفقش باعث شد زندگی‌اش متحول شود.

شکتر می‌گوید هدفش به چالش کشیدن دنیایی است «که در آن زنانگی به فرزندپروری گره خورده است». فیلم او جمع‌بندی نکته‌های کلیدی‌ای است که فعالان ضد زادوولد مطرح می‌کنند. این فیلم می‌گوید که مادری ربط چندانی به هویت زن ندارد، و پشتیبان این ادعاست که تأسف از مادرشدن شایع است. در نهایت هم به تلویح از برتری اجتماع‌های بی‌بچه می‌گوید.

روایت ضد زادوولد می‌خواهد مادری را همچون تله‌ای نامطلوب و ناخوشایند ترسیم کند. در سال‌های اخیر، مفسرّان فراوانی بوده‌اند که با توسل به عبارت «تأسف مادرانه»۳ روی این ایده دست گذاشته‌اند که بسیاری از مادران وانمود می‌کنند از زندگی‌شان راضی‌اند، اما در خفا تأسف می‌خورند که بچه‌دار شده‌اند. یک مقالۀ کانادایی با عنوان «من از بچه داشتن متأسفم» می‌گوید که این حس و حال روزبه‌روز مرسوم‌تر می‌شود. این مقاله توجه مخاطب را به یک گروه ۹ هزار نفرۀ فیسبوکی با همین عنوان «من از بچه داشتن متأسفم» جلب می‌کند. مؤلف مقاله خوشحال است که تابوی «تأسف پدر و مادرها» بالاخره شکسته می‌شود. اخیراً همه، از بی‌بی‌سی («۱۰۰ زن ۲۰۱۶: والدینی که از بچه داشتن متأسفند») تا مری کلر («درون جنبش روزافزون زنانی که آرزو می‌کنند کاش هرگز بچه‌دار نشده بودند») تا تودیز پرنت («تأسف از مادری: با زندگی‌ام چه کرده‌ام؟») این تابو را پیش چشم عموم مردم آورده‌اند.

برخی اصرار دارند که تأسف مادرانه شاید حتی شایع‌تر از آنی باشد که فکر می‌کنیم. به گفتۀ آن‌ها، زنان بسیار زیادی در سکوت از این عارضه رنج می‌برند و احساس می‌کنند که نمی‌توانند به کسی بگویند چه خطای بزرگی مرتکب شده‌اند. تیتر یک مقالۀ اعترافی اخیر در دیلی تلگراف به قلم یک مؤلف بی‌نام این بود: «من در خفا آرزو می‌کنم کاش هیچ‌وقت بچه‌دار نشده بودم». این مصداقی معمولی از آن روند است. مؤلف می‌نویسد از مخمصه‌ای که در آن گیر افتاده ناراضی است و از آن اوقاتی می‌گوید که «صدای آهسته‌ای در مغزم زمزمه می‌کند که اگر بچه نداشتم زندگی رؤیایی‌ام را می‌زیستم». او اضافه می‌کند: «به خاطر این رازی که در سینه دارم احساس می‌کنم خیلی تنهایم».

همین کلمۀ «راز» غالباً به کار گرفته می‌شود، که بی‌تردید می‌خواهد بگوید تأسف مادرانه شایع‌تر از آنی است که تصور می‌کنیم. همچنین به‌کارگیری این واژه می‌خواهد نوعی مشوق هم باشد تا زنان بیشتری را ترغیب کند که داستانشان را با بقیه به اشتراک بگذارند. به همین خاطر، در انتهای مقالۀ اعترافی دیلی تلگراف، دبیران این عبارات را درج کرده‌اند: «آیا از بچه‌دار شدن تأسف می‌خورید؟ و آیا حاضرید به آن اعتراف کنید؟ به گفت‌وگوها در گروه فیسبوکی زنان تلگراف بپیوندید».

ولی اگر تأسف مادرانه حقیقتاً یک راز است، رازِ خیلی آشکاری شده است. این روزها بحث دربارۀ تأسف مادرانه در سراسر دنیا بسیار رایج شده است. در سال ۲۰۰۹، روانکاو فرانسوی کورین می‌یر کتاب پرفروشش بی‌بچه: ۴۰ دلیل خوب برای مادر نبودن۴ را منتشر کرد. در سال ۲۰۱۶، بی‌بی‌سی می‌یر را در فهرست الهام‌بخش‌ترین ۱۰۰ زن دنیا جا داد. آلمان به طور خاص پذیرای مسألۀ تأسف مادرانه بوده است. کتاب سارا فیشر با عنوان دروغ شادی مادرانه۵ روایتی دلهره‌آور از آن وحشت‌هایی ارائه می‌کند که به گفتۀ او در پدیدۀ مادری پیش می‌آید. کتاب براندازی مادر۶ به قلم آلینا برونسکی و دنیز ویلک علیه آن ایده‌آل‌سازی سنتی از مادری در آلمان نوشته شده است. همین که هشتگ RegrettingMotherhood# (تأسف از مادری) در سال ۲۰۱۷ در آلمان ترند شد حاکی از آن است که این دغدغه حرف دل بخش‌هایی از آن جامعه است.

در برخی موارد، منتقدان «نرمال‌سازی» مادری نه‌تنها خود را افشاگر رازی کثیف می‌دانند، بلکه پا را از این هم جلوتر گذاشته و فعالانه می‌کوشند به مادران کمک کنند تا از تصمیم‌هایشان فاصله بگیرند. اورنا دونات، مؤلف کتاب تأسف خوردن بر مادری۷ (۲۰۱۵) می‌گوید هدف اثرش کمک به مادرانی بود که «آرزو می‌کنند کاش مادری برای همیشه نیست و نابود می‌شد». پس لاجرم به این جمع‌بندی می‌رسیم که عموم نظرات مطرح‌شده دربارۀ تأسف مادرانه صرفاً در پی توصیف این پدیده نیست، بلکه دنبال بهنجار‌سازی آن است. از زاویۀ دید این ناظران امر بهنجارِ جدید همانا پیوند مادری با تأسف است، نه پیوند مادری با احساسات مثبت.

بیگانگی با والد بودن
بهنجار‌سازیِ «تأسف مادرانه» به یک روند گسترده‌تر گره خورده است که تولد و بزرگ کردن بچه‌ها را نوعی زحمت شاق می‌داند که بهتر است از آن اجتناب شود. یعنی اصل این ایده که بزرگسالان مسئولیت نسل‌های جوان‌تر را بر عهده بگیرند یک‌ عُرف تاریخ ‌مصرف‌گذشته به حساب می‌آید که با سبک ‌زندگی افراد سرشلوغ و موفق تعارض دارد.

انصراف از والد شدنْ میلی است که تقصیرش غالباً به گردن دشواری‌های مالی می‌افتد. در اسپانیا و ایتالیا می‌گویند که پدیده‌ای که اصطلاحاً به آن «سندرم گهوارۀ خالی» می‌گویند، به‌خاطر تعهدات مالی و زمانی‌ای است که بچه‌دارشدن به دنبال می‌آورد. ولی این تبیین چندان موجه نیست، چون در بسیاری نقاط دنیا، بیگانگی امروزی با زاد و ولد در میان اقشار مرفه نیز به اندازۀ افراد کمتر بهره‌مند جدی است.

در کرۀ جنوبی هم که پایین‌ترین نرخ زاد و ولد را در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی در منطقۀ آسیا اقیانوسیه دارد، صدای جنبش NoMarriage# (نه به ازدواج) بسیار بلند است. یک شبکۀ جدید به اسم ای‌ام‌آی‌اف («نخبگانِ بی‌تأهل، من دارم جلو می‌روم»۸) بازتابی از همین حس‌وحال است. جای تعجب ندارد که پیش‌بینی می‌شود امسال تعداد فوت‌شدگان در کرۀ جنوبی بیشتر از تعداد متولدین باشد.

در چین، زوج‌هایی را که تصمیم می‌گیرند بچه‌دار نشوند غالباً دینک می‌نامند: «دو درآمد، بی‌بچه»۹. گزارش شده است تعداد زوج‌هایی که اعتقاد دارند بچه‌ها سبک‌ زندگی‌شان را محدود می‌کنند و بس، در چین رو به افزایش است. واژۀ بی‌خیال مترادف این دورنمای بی‌بچه شده است.

در طول تاریخ، از زنان انتظار داشته‌اند که وقتی پا به بزرگسالی گذاشتند، مادری را بپذیرند و بچه به دنیا بیاورند. این انتظار هنوز رایج است. ولی هم‌اکنون نگاه منفی به مادری نیز به مصاف آمده است که می‌گوید بچه‌‌دار شدن، بلندپروازی‌های زن را عقیم می‌گذارد و کیفیت زندگی‌اش را می‌کاهد.

غالباً می‌گویند که عامل بیگانگی جامعۀ قرن بیست‌ویکم با بچه داشتن، شوق زنان به استقلال بیشتر است. گاهی نیز اوج‌گیری روحیۀ ضد زادوولد را به نفوذ فمینیسم گره می‌زنند. این موارد شاید در تبلور حال‌وهوای ضد زادوولد نقش داشته باشند، ولی عوامل قدرتمندتر دیگری هم در کارند.

یک اتفاق مهم آن است که نگاه به جنبه‌های فراوانی از وجود بشر از دریچۀ بیماری رایج شده است. خصوصاً نوعی از اجتماعی‌شدن بر جوان‌ها اِعمال می‌شود که آن‌ها را تشویق می‌کند مسائل و مشکلات وجود (درد، سرخوردگی، فشار، اضطراب) را از دریچۀ روان‌شناسی ببینند. آن‌ها به گونه‌ای بزرگ شده و آموزش دیده‌اند که از فشارها یا تجربه‌های چالش‌برانگیز یا ناراحت‌کننده مصون باشند. شیوۀ فعلی اجتماعی‌شدن، به‌جای آنکه ظرفیت کودکان در کسب استقلال را پرورش دهد، جوانان را تشویق می‌کند که نسبت به «آسیب‌پذیری‌‌شان هوشیار» باشند.

در چنین شرایطی، توجه جوان‌ها از شوق بزرگ شدن، به‌عهده‌گرفتن نقش‌های بزرگسالان، و پذیرفتن وظیفه و مسئولیت، به چیزهای دیگر معطوف می‌شود.

این یکی از دلایلی است که زنان (و مردان) جوانِ بیست‌و‌چند ساله مدعی‌اند که بچه نمی‌خواهند. آن‌هم هرگز. بی‌تردید بعضی از این جوان‌ها در بُرهه‌ای تغییر نظر می‌دهند و تصمیم می‌گیرند بچه‌دار شوند. اما شیوۀ مطمئن و قاطعانه‌ای که در ابراز امیالِ ضد زایش خود دارند حاکی از آن است که هم‌اکنون معتقدند پرهیز از فشار پدر و مادر شدن کاملاً معقول و منطقی است.

جنبش ضدانسان‌گرایانه علیه تولد
یک دکترین ضدانسان‌گرایانه هم بر بیگانه‌شدن برخی اقشار جامعۀ غربی از مادری صحّه می‌گذارد: این دکترین، بشریّت را نه راه‌حل مشکلات دنیا، که علت این مشکلات می‌شمارد.

در دهه‌های اخیر، بخش عمده‌ای از جنبش محیط‌زیست‌گرا به سمتِ شعارهای تندوتیزِ انسان‌گریز رفته است. به گفتۀ برخی از آن‌ها، انسان‌ها نوعی سرطان‌اند که به جان محیط‌زیست افتاده‌اند. پیروان مکتب بوم‌شناسی ژرف‌نگر۱۰ مدعی‌اند که بشریت از طریق ایدئولوژی انسان‌مَدار که طبیعت را منبع سود و فایده برای انسان می‌شمارد، موجب تباهی سیاره‌مان شده است. انسان‌ها غالباً در نقش انگل ترسیم می‌شوند، و این امر هم محدود به افراد تندرو و حاشیه‌ای نیست. مایکل میچر، وزیر سابق دولت حزب کارگر، گفت انسان‌ها نوعی «ویروس» هستند که تن زمین را مبتلا به بیماری می‌کند. جیمز لاولاک، مبدع مشهور «فرضیۀ گایا»۱۱، می‌گوید انسان‌ها «از برخی جهات شبیه نوعی ارگانیسم بیماری‌زا یا سلول‌های یک تومور یا غده رفتار می‌کنند». متعاقباً، به گفتۀ لاولاک، تعداد ما افزایش یافته است و «گونۀ انسان اکنون چنان زیاد شده که به ناخوشی جدی‌ای برای سیاره‌مان تبدیل شده». او نتیجه می‌گیرد که «گایا از طاعون آدمیان در رنج است».

در غرب، لابی‌های کنترل جمعیت سرگرم انتقاد از آن‌هایی‌اند که خانواده‌های بزرگی دارند، چنان‌که برچسب «مسئولیت‌ناپذیری زیست‌محیطی» به آن‌ها می‌زنند. با بچه‌دارشدن، خصوصاً اگر تعداد بچه‌ها زیاد باشد، مثل یک جنایت اقلیمی برخورد می‌شود. شاهزاده هری، در آن نسخه‌ای از مجلۀ وُگ که همسرش مگان مرکل دبیرش بود، همین هفته این ایده را اعلام کرد و وعده داد که تحت لِوای پایداری اقلیمی فقط دو بچه بیاورد.

از این منظر، یک انسان اضافه یعنی یک عالَم انتشار بیشتر کربن. که ظاهراً به همین دلیل بهتر است این انسان‌های اضافه اساساً به وجود نیایند. به تعبیر تراست جمعیت بهینه۱۲ (که نامش را به «جمعیت مهم است» تغییر داده است)، «یک آدم ناموجود هیچ رد پای زیست‌محیطی‌ای ندارد؛ صرفه‌جویی او در انتشار کربن فوری و کامل است».

و الآن با کنشگران تغییرات اقلیمی مواجهیم که جنبش برث‌استرایک۱۳ را شکل داده‌اند. آن‌ها تصمیم گرفته‌اند که «به‌خاطر وخامت بحران اقلیم‌شناختی و بی‌عملی فعلی قوای حاکم در مواجهه با این تهدید وجودی» فرزندآوری را کنار بگذارند. وب‌سایت این جنبش اعلامیه‌های شخصی از جانب کسانی را منتشر می‌کند که فکر می‌کنند به دنیا آوردن بچه خطاست. آلتا، ۳۹ ساله، می‌گوید:

اولویت شوهرم و من این است که از آوردن یک بچۀ دیگر در شرایط تحمل‌ناپذیر آینده از قبیل موج‌های گرما و خشکسالی پرهیز کنیم، خصوصاً که می‌بینیم بچه‌ها همین امسال دارند در هند و پاکستان در نتیجۀ موج‌های گرما جان می‌دهند.

امروزه سلبریتی‌ها نیز این ایده را تأیید می‌کنند که بچه‌آوردن یک‌جور جنایت علیه محیط‌زیست است. مایلی سایرس می‌گوید نسل هزاره «نمی‌خواهد تولید مثل کند چون ما می‌دانیم زمین از پس این بار برنمی‌آید».

البته جنبش برث‌استرایک افراطی‌ترین و حزن‌انگیزترین جلوه از این فرهنگ ضدانسان‌گرایانه‌ای است که بر مَدار منفی‌نگری و بدبینی می‌چرخد. آنچه ایشان را به این نتیجه می‌رساند که اگر آدم‌ها از بچه‌دارشدن دست بکشند دنیا جای بهتری خواهد شد، صرفاً تعلق خاطر عمیقشان به محیط‌زیست نیست، بلکه انسان‌گریزی‌شان هم در آن نقش دارد. در نگاه آن‌ها، بچه‌ها آلاینده‌های سیاره‌اند. این دیدگاه دقیقاً با همان حس‌وحالی جور درمی‌آید که والدشدن را هدفی نامطلوب و «مشکل‌آفرین» می‌بیند.

تا همین اواخر، بچه‌ها لطف خدا و برکت زندگی شمرده می‌شدند. اکنون، افراد زیادی می‌گویند که بچه‌نداشتن لطف و برکت است. در نهایت، دلیل این بی‌ایمان شدن به روح بشر، نه اقتصادی است و نه زیست‌محیطی. بلکه موتور اصلی این جنبش ضد زادوولد آن است که این اقشارِ جامعه امروزه به سختی می‌توانند معنایی برای زندگی بیابند. بازیابی اعتمادمان به روح بشر و فضایل قدیمی بشری، بهترین پادزهر برای این چرخش علیه بچه‌‌دار شدن است.

• نسخۀ صوتی این نوشتار را اینجا بشنوید.


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را فرانک فوردی نوشته است و در تاریخ ۹ آگوست ۲۰۱۹ با عنوان «The turn against motherhood» در وب‌سایت اسپایکد منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۹۸ با عنوان «چرا بچه‌دار نشدن مُد شده است؟» و ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.
•• فرانک فوردی (Frank Furedi) استاد بازنشستۀ جامعه‌شناسی در دانشگاه کنت است. عمدۀ شهرت او به خاطر تحقیقاتی است که دربارۀ جامعه‌شناسی ترس، آموزش و بچه‌داری انجام داده است. سیاست ترس (Politics of Fear) و ترس چطور کار می‌کند؟ (How Fear Works) از کتاب‌های اوست. وب‌سایت ترجمان تاکنون چندین مطلب از فرانک فوردی ترجمه و منتشر کرده است که «تاریخ پنهان سیاست‌های هویتی» و «ابلهان کتاب‌باز» از جملۀ آن‌ها هستند. انتشارات ترجمان علوم انسانی نیز یکی از کتاب‌های فوردی با عنوان قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر، را ترجمه و منتشر کرده است.

[۱] maternal inevitability
[۲] My So-Called Selfish Life
[۳] maternal regret
[۴] No Kids: 40 Good Reasons Not to Be a Mother
[۵] The Lie of Maternal Happiness
[۶] The Abolishment of Mother
[۷] Regretting Motherhood
[۸] Elite Without Marriage, I Am Going Forward
[۹] Double Income, No Kids
[۱۰] Deep Ecology: یک فلسفۀ بوم‌شناسی و محیط‌زیستی که می‌گوید موجودات زنده، فارغ از آنکه به درد انسان بخورند یا خیر، ارزش ذاتی دارند [مترجم].
[۱۱] Gaia hypothesis: این فرضیه مدعی است که سیارۀ زمین مثل یک موجود زنده، دارای حیات است [مترجم].
[۱۲] Optimum Population Trust
[۱۳] BirthStrike: به معنای اعتصاب زایمان یا تولد [مترجم].

مرتبط

چه بر سر خاطرات کودکی ما می‌آید؟

چه بر سر خاطرات کودکی ما می‌آید؟

خاطرات کودکی در شکل‌گیری شخصیت و هویت ما چه نقشی دارند؟

مجبور نیستیم هر فناوری جدیدی را به زندگی خود راه دهیم

مجبور نیستیم هر فناوری جدیدی را به زندگی خود راه دهیم

«انتخاب‌گرایی فناوری» چیست و چه تفاوتی با بدبینی به فناوری دارد؟

آیا یک کتاب می‌تواند «همه‌چیز» را توضیح دهد؟

آیا یک کتاب می‌تواند «همه‌چیز» را توضیح دهد؟

چرا کتاب‌های «نظریۀ همه‌چیز» محبوب شدند؟

آنچه اول سال به آن نیاز دارید «تصمیم » نیست، «ضدتصمیم» است

آنچه اول سال به آن نیاز دارید «تصمیم » نیست، «ضدتصمیم» است

کمتر سعی کنید خودتان را ارتقا دهید، آن وقت بیشتر از زندگی لذت خواهید برد

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

مژده

۱۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۲۰
0

دقیقا.. اجباری نباشه و براساس عقلانیت و علایقش زندگی کنه.. کشورهای پیشنهادیتون جای تعمق داره.. تعصبات مذهبیتون شاید دلیلش باشه. و مهاجرت بحث کاملا پیچیده ایه که دلیلش فقط فرزندآوری نیست.. ولی بر فرض تنها دلیل آن اگه من به خاطر فرزندآوری مهاجرت کنم، مادرم هم به خاطر من باید مهاجرت کنه؟ مادربزرگم چی!!؟؟ و.... منطقتون تعصب داخلشه

مهدی

۱۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۱۷
0

دقیقا؛ یک خودخواهی فطری،که اصلا به فکر نسل آینده نیست، حتی فرزند خود. در جواب این سوال هم فقط فرافکنی

سبحان

۰۱:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۱۷
0

سلام جناب مانا.کامنت هاتون جالب بود. این ایمیل من هست. اگر امکان داره پیام بدید تا صحبت کنیم sobhan.h1373@gmail.com

حمید

۱۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۱۴
0

به نظرم کسی نمی‌تونه برای بچه دار شدن یا نشدن کسی نسخه‌ای بپیچه. برای نجات محیط زیست و یا هر چیز دیگه‌ای که به دست بشر در حال نابودی است راه‌های متعددی وجود دارد که هر کسی راه خودش را اگر بخواهد می‌تواند انتخاب کند. شاید ناامیدی از نسل بشر، عده‌ای را به بچه نیاوردن سوق داده است، و برخی دیگر را به مبارزه با آلاینده‌های محیط زیست. به هر حال روشهای متفاوتی برای بهبودی آینده وجود دارد. به نظر من اگر کسی بتواند تولید بهتر از مثل داشته باشد زادآوری برای او انتخاب مناسبی است. دلیلی ندارد تنها به دلیل شوق پدر بودن یا مادر بودن دست به زادآوری بزنیم. هنر اصلی شاید این باشد که بتوانیم بهتر از خودمان را تولید کنیم، وگرنه اضافه کردن یک نفر دیگر به این دنیا که مثل خودمان باشد انتخاب درستی نیست. نباید رشد و پرورش کودک را دست کم گرفت. واقعا اگر از عهده آن بر نمی‌آییم بهتر است راه چاره‌ای بیندیشیم. آنهایی که میل به تولید مثل دارند بهتر است علم فرزندآوری، فرزندپروری و آموزش اخلاقی را یاد بگیرند. در غیر این صورت چه سود از انبوه تولید مثل. همه بلدند بچه بیاورند ولی همه نمی‌توانند درست تربیت کنند. و آیا امروزه که ارتباط متقابل و تنگاتنگی در تمامی امور جهان وجود دارد تولید مثل ناآگاهانه تأثیری روی بدتر شدن جهان ندارد. گاهی فکر می‌کنم بچه آوردن فقط یک ایده و انگیزه‌ی شخصی نیست. ما موجودات اجتماعی هستیم و اگر نتوانیم برای بهبود وضعیت اجتماعی اقدامی انجام دهیم نه آوردن نه نیاوردن بچه دردی از هیچ کسی دوا نخواهد کرد.

نوید

۱۰:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۱۰
0

فلسفه زندگی بودن را با نبودن برابر نمی داند. زندگی با همه محدودیت هایش محاسن و تجربیات خارق العاده زیبایی دارد، چرا یک نفر دیگر را در این تجربیات شریک نکنیم؟

نوری

۰۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۷
0

توی متن درباره‌ی تریز شکتر و در قسمتی از فیلمش نوشته شده اما من نتونستم این شخصیت و فیلمشون رو پیدا کنم ممنون می شم اگه کسی اطلاعاتی پیدا کرد با من به اشتراک بذاره :))) fa.nouripour@gmail.com

روح الله

۰۳:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
0

متاسفانه رفقا تنها از یک زاویه دارن به این موضوع نگاه میکنند. بچه دار شدن از چند جهت فواید جسمی و روحی و تربیتی و ... برای زن و شوهر داره. جدیدا تحقیقات علمی دنیا نشون داده که سلامت جسمی و طول عمر مادران خصوصا کسانی که زاد و ولد متعدد داشته اند بمراتب بیشتر است. (لطفاً سرچ کنید: تاثیر زاد و ولد در سلامت مادران) بگذریم از اینکه همین پدر و مادر شدن چقدر موجب رشد تربیتی و سازندگی اجتماعی افراد جامعه و مسئولیت پذیری آنها میشه. منتهی از همه مهمتر، فرزندان موجب انس و آرامش پدر و مادر در زمان پیری و کهولت سن هستند. الان در جوامع غربی بخاطر همین خانواده گریزی و فرزند ستیزی، سالخورده های بسیاری در تنهایی می‌میرند و بعد از مدتها با بوی گند آنها،همسایه ها تازه متوجه مرگشان میشوند. (چندین خبر و گزارش در اینترنت در این بابت هست و همچنین بیان شده که این مرگ در تنهایی به وفور در حال گسترش در جوامع غربی و مدرن است) نصف عمر انسان در مسن بودن و کهولت است و در این سن به شدت نیاز به مانوس بودن دارد و فرزندان و نوه ها با تمام اختلاف عقیده ها، بهترین و زیباترین مایه های انس انسانی و آرامش قلبی انسان هستند و کسانی که در جوانی خود را از فرزند محروم میکنند باید منتظر پیری همراه با غربت و مرگ در تنهایی باشند

نوشين

۰۷:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

غريزه عقل همان طبيعتى است كه همه سنگش را به سينه مى زنيم. تمام موجودات را عقل طبيعت به وجود آورده و رفتارها را يادشان داده. مشكل دقيقا همان عقل مصنوعى ما است. ذهنيات و توهماتى كه نامش را عقل مى گذاريم و ما را وادار مى كند به داشتن و مصرف بيشتر و محروم كردن ديگران از بودن.

نوشين

۰۷:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

راه حل ديگر زندگى مينيمال و مسئوليت پذيرانه است. ما كه نگران مصرف يك انسان ديگر هستيم آيا نگران مصرف بيش از حد و نامتناسب خود هم هستيم؟ آيا حاضريم از تعدد پوشاك و اكسسورى و تغذيه خود بكاهيم؟ و اگر نيستيم و همه چيز براى ما خوب و براى ديگرى بد است پس تفكر ما ناشى از خودخواهى است و نه نگرانى محيط زيستى.

۰۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

چه کسی جز این مردم جنگ راه می اندازند همسایه شما که سر یک پلاستیک زباله عربده می کشه مقصرش دولته؟؟/ نه برار من...درد یه جای دیگس... خارج هم همینه فرهنگ حلقه مفقوده است...

۰۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

کسانی که ترسو هستند نمی خواهند بچه بیاورند شاید در خودشان توان و لیاقتی را که دیگران که سالم زیسته اند احساس نمی کنند .این درد بچه نمی خواهیم را هم اضافه کنید به روحیه تنبلی بعضی ما ایرانی ها.... دوست دارند پز روشنفکری بدهند و لی حال تن دادن به کار نداریم....مشکل محیط زیست هم اینقدر علم پیشرفت می کنه حل میشه دیگه دغدغه تون چیه ... اگه هم لطفا یک کم از برج عاجتون بیایید بیرون و تن به کار (کار.......) بله کار شریف بدهید بچه هاتون هم خوشبخت می شوند

۰۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

از آنطرف نمی تونیددختر و پسرتان را هم مجبور کنید که بی حجاب باشه و دینی نخونه بچه بیاورید آزادش بگذارید مطابق فطرتش زندگی کند

۰۲:۰۸ ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
0

دل زمین خیلی جا داره...

مانا

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۹
0

نه. دنیا کبود است. مردم حق دارند. دنیا را کبودش کرده اند. کاری به جهان بینی آدم ها نسبت به ماهیت خلقت ندارم آن چیز دیگری است. خود من نگاهم به خلقت مثبت است. اما دنیا را کبودش کرده اند. مساله این است که آنها که مسئول بخش بسیار بزرگی از این کبودی هستند؛ لوله تفنگ را تا می کنند برمی گردانند سمت خود ما. مثلا شما زباله خشک و ترتان را تفکیک کنید و دیگر کاری به تولید انبوه پلاستیک و پسماندها نداشته باشید. دنیا نا امن است؟ خب بچه دار نشوید. بعد از چند صباحی هم این دنیای نا امن را ترک کنید و بروید. دیگر نگران چه هستید؟ خب لعنتی!حکومت!دولتمرد!قدرتمند! تو وظیفه داری امنیت بچه ها را تامین کنی. زندگی حق ماست. جنگ ها را چه کسانی راه انداخته اند در طول تاریخ؟ مردم را چه کسانی به جان هم میاندازند؟ چرا من دست و پایم را جمع کنم؟ تو دست و پایت را جمع کن. چرا همیشه ما مقصریم؟ مردم خودشان را گم کرده اند. مردم مفهوم وجودشون را گم کرده اند. مردم مردم را گم کرده اند

لیلا

۰۶:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۹
0

چقدر توی این متن، زیبا و چند جانبه این موضوع بچه رو بررسی کردین، آفرین بودن یا نبودن مساله اینست

زهرا

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۸
0

اصلا مگه ماها هستی رو به وجود آوردیم که ماها بخواهیم معدومش کنیم؟!!! آدم دلش واسه این آدمی زاد طفلک و این تلاش مذبوحانه ش واسه مرکز عالم بودن میسوزه درسته هی میگن انسان مسئوله مسئوله ولی اونقدرا هم دیگه قدرت و اختیار نداریم والا همه چیزم دست ما نیست از وجودتون شرمنده نباشید

باهار

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۸
0

چه متعصب! ماهان! شما نمیتونی ادعا کنی به ذات و سرشت هستی پی بردی و ذات هستی جز رنج و شکنجه چیز دیگه ای نیست این تعصبه که آدم بخواد دیدشو تعمیم بده هر کس نگاهی داره اتفاقا بزرگترین خیانت و جنایت اشاعه این جور نگاهاست

بهرام

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۸
0

خوب مهاجرت کن جایی که خبری از حجاب و خوندن کتب دینی نباشه مثل چین یا کره شمالی و تا حدودی کوبا...

داورپناه

۰۸:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۸
0

سلام از مقاله و ترجمه اش سپاسگزارم. بسیار مفید بود. از بحث ذیل آن هم بسیار لذت بردم. انشاالله بخش کامنتهای ترجمان هم کم کم مثل خودش بدل به محمل تفکر و گفتگوی علمی شود. فقط خواستم به دوستان عرض کنم مقاله، یک پژوهش نیست. بلکه از سایتی برگرفته شده که به روشنی هدف خودرا ترویج انسان گرایی اعلام کرده است: spiked is the magazine that wants to change the world as well as report on it. We are committed to fighting for humanism, democracy and freedom ماغالبا با سایتهای علمی یا عامیانه در ایران مانوس هستیم، این مدل کمی علمی-کمی عامه پسند-با هدف هنجاری را کمتر دیده ایم.

الف

۰۵:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۸
0

به قول کارگردان محبوبم دیوید لینچ دنیا همون چیزیه که تو هستی. این دنیا نیست که دچار بیهودگی و پوچی وحشتناک شده شما هستید آقای مولانا میگه پیش چشمت داشتی شیشه کبود زان سبب عالم کبودت می نمود دنیا یه نوری داره و یه ناری ببین چی هستی و داری چی می بینیش

سعید

۰۸:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۷
0

حجم نظرات خانمهایی که با بچه دار شدن مشکل دارن قابل توجهه! نتیجه پنجاه سال شستشوی مغزی جریانهای فمینیستی برای تشویق زنان به تحصیل و کار و اولویت دادن شغل به خانواده، همه به کام سرمایه داری!

پریم

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۷
0

فکر می کنم جامعه سرمایه داری به برده های بیشتری نیاز داره تا به حیات خودش ادامه بده. بچه دار نشدن بهترین راه برای پایان دادن به این بردگی تاریخی

ماهان

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
0

کسی که به ذات هستی و سرشت زندگی پی ببرد محال ممکن است انسان دیگری را به تجربه کردن آن دعوت کند. این نمیدانم چند هزار سالی که بشر آمده و رفته است مگر چه اتفاق خاصی افتاده است؟ به جز کشتن و شکنجه و آزار و افزودن درد و رنج هم نوع خود و دیگر موجودات، چه گلی به سر آفرینش زده است؟ هیچ هیچ هیچ. الان هم که دچار یک پوچی و بیهودگی وحشتناک شده است که هیچ چیز نمی تواند آن را درمان کند. بازگشت به گذشته هم که ممکن نیست. الان و در حال حاضر بزرگترین خیانت و جنایت، به وجود آوردن کسی است که بیاید و از نزدیک این جهنم را ببیند.

saman

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
0

به نظرم تحلیل شما کاملا درست است. برای من قابل تصور نیست هیچ جنبش و تفکری را بشر به راه بیندازد و به منفعت خودش نباشد!

باهار

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
0

اگه بچه نميخواهيد ديگه از فشاري كه بهتون وارد مياد منت سر عالم و آدم نذاريد ، والا توي بچه دار شدنم خبر خاصي نيست

Pedram

۰۹:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
0

يكي كه به خاطر اينده بچه هاي ديگران بچه دار نميشه اون يكي به خاطر نجات كره زمين اون يكي به مرحله اي از تكامل رسيده كه ژن هاش تو مشتشه محكم و مالياتشم ميده خخخ... بابا شماها به تكامل رسيده ها و فداكاراي كي بوديد؟خخخخ اين حرفاي بي پر و پايه چيه مي زنيد؟

احسان

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
0

با اینکه با بچه دار شدن مخالفم باید بگم این کمپین هایی که مقاله درباره ش گفته بود به نظرم خیلی لوس بازی و ادا اصوله. من به دلایل شخصی بچه دار نمیشم و با این کارم گلی به سر دنیا نمی زنم کسی هم که بچه دار میشه گلی به سر دنیا نزده آدمی که با تصمیمش کنار اومده باشه از این اداها در نمیاره

فریبا

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۴
0

"این برچسب فرهیخته روشنفکر را از روی پیشانی شان" بنده به این برچسب افتخار میکنم. بچه نمیارم، اما به فکر محیط زیستم، در مصرف آب و سوخت صرفه جویی میکنم، مالیات و عوارض رو هم با گشاده رویی پرداخت میکنم. با بچه ها مهربانم و در برابر تمام کودکان خودم رو مسئول میدونم،کودکان هم مرا دوست دارند. من به مرحله ای از تکامل رسیدم که اختیار تولید مثل و وراثت ژن هایم دست خودم است. جناب مانا ، عصبانی نباش، عصبی بودن بر تولید مثل اثر منفی دارد جانم

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

اگر کسی از روی بی فکری در حالی که از هیچ نظر شرایطش را ندارد تولید مثل کند می توانیم بگوییم غریزی رفتار کرده امانسان خردمندی که تصمیم میگیرد بچه دار شود می داند باید از نظر اقتصادی مهیا باشد. باید از نظر روانی ظرفیتش را بالا ببرد باید شخصیتش را ارتقاء بدهد. همه اینها خیلی سخت است. باید بلند شوی حقت را از جامعه و خودت مطالبه کنی. و کجاست حال این کارها؟ پس بهتر و راحت تر همان که هی حرف بزنیم و نظریه بپردازیم و به هم بپیچیم. اگر فکر می کنید توان ساختن یک انسان را دارید با تشکیل خانواده ، جامعه های مدنی کوچک تشکیل بدهید. این واحدهای کوچک اگر درست و حسابی باشند جامعه را رفته رفته دگرگون میکنند و خود شما را تبدیل به موجودی عمیق تر و مصمم تر خواهند کرد

فرامرز

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

این نوشته به طور واضحی یک طرفه و بدون بررسی دو طرف معادله، سعی بر نتیجه گیری یک طرفه با دیدگاه سنتی دارد. آموزش برای نسل های گذشته مبنی بر تاکید بر غریزه و دیدگاه های مذهبی برای داشتن فرزند بوده ولی نسل های جدید با دسترسی نا محدود به اطلاعات فرای سنت و مذهب، فرصت بیشتری برای مراجعه به منطق بدون قضاوت شدن دارند و خواهند داشت.

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

کاش واقعا دسترسی به جریان آزاد اطلاات داشتید. برای دسترسی به جریان تزاد اطلاعات اول باید آزاد بود در غیر این صورت تبدیل به یک فلش مموری خواهید شد. یک انبان پر از دیتا که توان تحلیل داده ها را ندارد. انسان مدرن با خردش تصمیم به بچه دار شدن میگیرد. انسان مدرن غرایز و امیالش را سرکوب نمیکند. انسان مدرن خودش را سوهان نمی کشد که منطبق شود بر فلان نظریه فلان فیلسوف که اتفاقا خیلس هم مد شده. انسان مدرن یک جاهایی تصمیم میگیرد مثل انسان غار نشین غریری رفتار کند. بو بکشد پا بکوبد به شهودش احترام بگذارد.

مانا

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

این دیگر بستگی به جهان بینی شما دارد اگر عظمنی که می بینید برای شما معنایی ندارد خب بچه دار نشوید اصراری در کار نیست. در ضمن من نمی فهمم چرا برای مخالفت با نظر دیگران یک انگ سهل الوصول مذهبی یا سنتی بودن می زنید و خلاص؟ اصلا چه اشکالی دارد کسی در تحلیلش از گزاره های سنتی و مذهبی استفاده کند؟ اگر منطقی است چرا نباید پذیرفته شود؟ تنها به این دلیل بی اساس که مایه ای مذهبی یا سنتی دارد؟ مگر قرار است هر چه به گذشته برمیگردد یا ارجاعاتی به مسائل این چنینی دارد حذف شود؟ خیر. قرار است نقد و بازبینی شود. جرح و تعدیل شود. این از ویژگی های مدرنیته است. قرار نیست هر چه آدمی به دست آورده کنار گذاشته شود قرار نیست دست آوردهای بشر با انگ سنت نادیده گرفته شود.

مژده

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

چقدر حب و بغض دارید!!!!! این حجم از واکنش عجیبه!

هما

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

همینکه شما لذت ببرید کافیست؟ مهم نیست آینده ی بچه ها قراره چطور باشه؟ بدون آب و هوای پاک؟ تازه با فرض اینکه از تمکن مالی کامل برخوردار باشند. واقعا تنها لذت بردن شما اهمیت دارد؟!

هما

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

نویسنده هیچ دلیلی برای تقبیح بچه دار شدن نداره، فقط می خواد مخالفت کنه، چون درگیر باور های کلیشه ای و احساسی خودشه.

Sara

۰۸:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

رویای شما چیست؟! مادربودن در این زمانه با زمانهای گذشته بسیار متفاوت است. هر پدیده ایی را بایستی در "بستر تاریخی "آن به آن نگریست.

Sara

۰۸:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

فرزندآوری در زمانه و عصری که ما زندگی می کنیم باید بر اساس تعقل باشد و نه احساسات! این همه هيجان!! باید همه جوانب را در نظر گرفت. شرایط اقتصادی ,اجتماعی,فرهنگی و...

مریم

۰۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
0

مقاله رو خوندم به این نیت که ببینم چه دلایل معقولی برای بچه‌دار شدن وجود داره که من ازش غاقل بودم، ولی عوضش دلایلم برای بچه‌دار نشدن مرتب و تقویت شد. از نویسنده به خاطر نظمی که به ایده‌های پراکنده‌م (مبنی بر بچه‌دار نشدن) داد ممنونم :)

الهه

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

جالب بود و نکات خوبی داشت. اما انتقاداتی هم بهش وارده. اول از همه این که عنوان مقاله بچه‌دار نشدنه، اما نیمه اول به این می‌ پردازه که زنان تصمیم می‌گیرن بچه‌دار نشن، تاسف مادرانه چیه و ... . در حالی که اتفاقاً همین دیدگاه که بحث فرزندآوری و پرورش فقط باید زنانه دید یکی از اساسی‌ترین مشکلاته. مادر با توجه به ویژگی‌هاش مخصوصاً در ماه‌ها وسال‌های اول شاید نقشش بیش‌تره. اما نمیشه پدر رو از این معادله حذف کرد و همه بار رو روی دوش مادر انداخت. پدر هم به اندازه مادر در قبال فرزندآوری و پرورشش مسووله. به علاوه مشخصه که فرزند آوردن برای مادران شاغل یعنی وقفه در کار. این به خودی خود بد نیست. اما اگر حکومتی به دنبال افزایش فرزندآوریه وظیفه‌اش حمایت از به ویژه زنان در این مسیره. (دولت سوئد در این زمینه مثال خوبیه) ًدوم این که انتقاد می‌کنه که عده‌ای فرزندآوری رو مایه شرم والدین دونستن. این یک سر طیفه. سر دیگه طیف اون‌هایی هستن که فرزند نداشتن رو مایه شرم می‌دونن. این تصمیم، یک تصمیم کاملاً شخصیه و کس دیگه‌ای اجازه قضاوت نداره. مادری نقش بسیار بسیار ارزشمندیه. در کنارش، نمیشه زن رو صرفاً به مادر تعریف کرد. یک زن، دقیقاً مثل یک مرد می‌تونه فارغ از روابطش با بقیه (فرزند، همسر، پدر، برادر و ...) هم تعریف بشه. خجالت دادن و سرکوفت زدن به کسانی که بچه‌دار نمی‌شن نتیجه همین رویکرده. سوم، در بحث محیط زیست: بله، فرزند داشتن بزرگ‌ترین ردپای کربنی یک فرده و زمین گنجایش رشد فعلی جمعیت در جهان رو نداره. واقعیت اینه که گرمایش زمین با همین روند به زودی زمین رو به جایی که مناسب زندگی این همه جمعیت نیست تبدیل می‌کنه. اما گروهی که به این دلیل بچه‌دار نمی‌شن تعدادشون فوق‌العاده کمه. به حدی که آوردنشون در این مقاله جای تاسف داره. و چهارم این که تجربه فرزند داشتن منحصر به به دنیا آوردن فرزند نیست. و این که انسان به دلیل فرار از مسوولیتش فرزند نمی‌آره فقط یکی از علله. در نهایت این که فرزند آوردن یک انتخاب شخصیه. به خودی خود نه ارزشه، نه ضد ارزش. هر فردی خودش تعیین می‌کنه چی می‌خواد.

مریم

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

سیاره رها شده در این کهکشان همراه با حضور انسان چه معنایی دارد؟

هوتن

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

عالی بود، لطفا مطالب اینچنینی رو ادامه بدید، در ضمن یکسری از نظرات در زیر مطلب طوریه انگار زوری در کاره، هرکس دوست داشته باشه بچه‌دار بشه، هرکس ندارم نشه، دیگه حمله و ضد حمله به گروهی که با فکرش موافق نیستیم نداره که، هرکس دوست داره می‌تونه کلی بچه‌دار بشه و بعد خفه‌شدنش رو بر اثر تغییرات اقلیمی ببینه تا بعد متوجه بشه ای‌کاش بچه‌دار نمیشد.

یه عاشق

۰۸:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

چرا اینقد فلسفی حرف میزنید با این طرز تفکر اونایی که دوس ندارن بچه دار بشن همون بهتر که منقرض بشن خخخخخ با تشکر

حمید

۰۶:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

موافقم

آرش

۰۶:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

تحلیل جامعی بود و از اصل مقاله مفیدتر!

آرش

۰۶:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

دقیقا سوال مهم همین است و همچنان بدون پاسخ!

مانا

۰۴:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

اصلا گیریم که همین الان همه تصمیم گرفتند که بچه دار نشوند یا اصلا دست به خودکشی جمعی زدند؛ تن مبتلای زمین چه معنایی خواهد داشت؟ سیاره ای رها شده در این کهکشان چه معنایی خواهد داشت بدون حضور آدمی؟ این نگرانی های محیط زیستی چه معنایی خواهد داشت؟ گروهی از دانشمندان می گویند دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه ای کمتر از آن است که گرمایش جهانی را توجیه کند. در این متن نقل قولی آورده شده که چون بچه ها در هند و پاکستان از گرما جان داده اند پس ما بچه دار نمیشویم . که چه؟ که گرمایش جهانی متوقف بشود؟ در طول تاریخ مسکونی شدن زمین می توان به دوره هایی از گرمایش جهانی اشاره کرد. فعالیت های خورشیدی، فوران اتشفشان های بزرگ، چرخه های میلانکوویچ، گردش دماشوری اقیانوس و برخورد سیارک ها یا دنباله دارها از دلایل این گرمایش می تواند باشد. هر چند که انسان هم نقش موثری دارد ولی باز هم این ربطی به بچه دار شدن یا نشدن من و شما ندارد. پرورش دام عامل هجده درصد از مجموع گازهای گلخانه ای است. این همه کارخونه های تولید پلاستیک! هزار چیز دیگهکه همه ش مربوط میشه یه زیاده خواهی یک مشت آدم که براشون مهم نیست بچه ها در هند و پاکستان می میرند در حالیکه می توانند جلوگیری کنند از این اتفاقها . بعد این وسط بچه دار نشدن ما شده مشکل؟ نه. برای اینکه اونا که جهانو می چرخونن به تنها چیزی که فکر می کنن پوله . جایی که باید اعتراض کنیم و تغییر یدیم اینجا نیست جای دیگری است. بچه دار نشدن برای قبول مسئولیت نسبت به محیط زیست یک واکنش نادرست نسبت به یک کنش درسته. کم تر گوشت بخوریم کمترمصرف کنیم گیاه بخوریم کمتر عافیت طلب و راحت طلب باشیم کمتر تن بپرورانیم آن وقت می بینم در این جهان جا برای همه هست. زندگی موهبت است شخصا از اینکه این اقبال را پیدا کردم که جهان را نگاه کنم به جهانم معنا بدهم تغییر و رشد را ذره ذره در وجودم احساس کنم ،اشک بریزم، بخندم ، حیرت کنم بترسم و امیدوار باشم و بیش از همه قصه بی نظیری را از سر بگذرانم بسیار خوشحالم. خوشحالم از اینکه در تلاشم این احساس را به فرزندم منتقل کنم تا او هم چیزی به آن اضافه کند و به فرزندش ببخشد که آدمی همین گونه از غار درآمد و جهان را ذره ذره شناخت و شناساند. نسل پس نسل جهان را مز ه مزه کرد و پرده از پس پرده براشت و هر باز چیزی بر ما آشکار شد. چیزی که برای آشکار شدن به حرکت و سفر طولانی انسان در زمان احتیاج داشت و دارد به نسل های پی در پی آدمیان. پس چرا و چرا باید این حرکت را متوقف کرد؟ برای اینکه زندگی رویایی خود را زیست کنیم؟ رویای ما چیست؟

مانا

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

" اگر از بچه دار شدن دست بکشند دنیا جای بهتری خواهد شد" دنیا برای چه کسی بهتر خواهد شد؟ نگرانی انسان برای دنیای بدون انسان خنده دار نیست؟ چرا خنده دار است پس مساله این نیست که آدمی منقرض شود. مساله این است که جمعیت کنترل شود. این ایدئولوژی ها هم با همه رنگ و لعابشان همان دستورالعمل های همیشگی هستند که بنا به مصالحی به مردم دیکته می شوند: الان بچه دار نشوید. حالا بچه دار شوید. حالا کم بچه دار شوید. حالا زیاد. ما هم بگوییم چشم. چون با سواد و فرهیخته هستیم. یا بی سواد و عامی. هر کداممان را یک جور راه می برند. من انسان این وسط چه کاره ام؟ یک روز با ایسم های دهن پر کن ، یک روز با زور و خشونت، یک روز تشویق و ترغیب برایمان تکلیف تعیبن می کنند و در همه وجوه زندگی مان دست می برند. من هم به عنوان یک مادر با انگشت اتهام این جور آدم ها مواجه شده ام . تو همچه دنیایی بچه؟ اسمشان را میگذارم نوکران بی جیره و مواجب افرادی که از اشاعه این قبیل ایدئولوژی ها منفعت می طلبند. ربات هایی که نمیدانند آب به آسیاب سیاست های سودجویانه و منفعت طلبانه می ریرند. آدم هایی که ضعف ها و بلاتکلیفی هایشان را با سرپوش بشر دوستی و دغدغه های محیط زیستی پنهان می کنند. به همان انداره که پذیرش بچه دار شدن به تحمیل اجتماع هولناک است به همان اندازه نیز هولناک است بچه دار نشدن تحت تاثیر تبلیغات این چنینی. مشخص است که هویت ما ربطی به پدر یا مادر بودن ما ندارد اما زن مادر و مرد پدر به همین دلیل ساده که فرزندی در این جهان دارد و فرزندش احتمالا فرزندی خواهد داشت نگران آینده است نگران محیط زیست ، نگران منابع نگران انسان و انسانیت. بله بچه داشتن سخت است مسئولیت متوجه آدم میکند خیلی جاها باید بجنگی مبارزه کنی تغییر بدهی. جاهایی که اگر پدر یا مادر نبودی فکرش را هم نمی کردی بایستی و فریاد برنی. بایستی اعتراض کنی. اصلا نایش را هم نداشتی. " اگر بچه نداشتم زندگی رویایی ام را می زیستم" این زندگی رویایی چیست که شما نمی توانید در کنار بچه تان آن را تجربه کنید؟ حالا تمام آدم هایی که بچه ندارند زندگی رویایی شان را زیست میکنند؟ اگر مبخواهی بچه دار شو و اگر نمی خواهی نشو هیچ کس پاسخگوی تو نخواهد بود اگر احساس کنی همه وجوهت را تمام و کمال زندگی نکرده ای. " وحشت هایی که در پدیده مادری پیش میاید" آخر اگر مادر نباشی وحشتی پیش نمیاید. دنبال چه هستید؟ جهانی خالی از وحشت؟ خالی از نگرانی؟ خالی از مشقت؟ خب چرا نمی روید یک گوشه نمی میرید؟ جهان خالی از اینها جهان مرگ است. زندگی آغشته به همه اینهاست با بچه و بی بچه جهان زشتی و زیبایی توامان است. " کاش مادری برای همیشه نیست و مالود میشد" یعنی انسان معدوم میشد؟ خودشان هم میدانند با این قبیل حرف ها نمی توانند آدمی را معدوم کنند اما حداقل می توانند جمعیت زیادی را با خودشان همراه کنند. آدمهایی که حاضرند هر کاری بکنند اما این برچسب فرهیخته روشنفکر را از روی پیشانی شان حذف نشود. آدم هایی که باید خود را وقف پیشرفت و آرمانهای خود یا در واقع منفعت دیگری کنند. دیگری قدرتمندی که شیوه طببعی زندگی مردم را دستکاری میکند. مردمی که مرعوب و منکوب هیبت نام ها و برندها و ایدئولوژی ها میشوند. گروه اندکی که شیوه تفکر جماعت زیادی را تعیین می کنند. آنها رسانه و قدرت و نظریه پرداز ودانشمند در اختیار دارند. آنها بچه دارند و ثروت دارند و نگران منابع خود و فرزندانشان هستند. این توصیه شیوه های غلط مدیریت جهان است که مدام به ساختن پول ببشتر فکر میکند و جهان را نا امن کرده و ربطی به بچه دار شدن یا نشدن من و شما ندارد

Amirhossein

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
0

با تشکر از ترجمان بابت این ترجمه ی این مطلب، از جمله مطالبی بود که بخش نظرات به اندازه ی خود مقاله پر بار و مفید بود.

محمد

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

من در ۳۶ سالگی پدر دوفرزندهستم شوروشعف واشتیاق درونم موج میزنه،از سن ۲۰ سالگی ببعد اکثر دوستان هم سنم میگفتن احتیاج به کسی دارن که پدر صداشون کنه،حس مادر وپدر بودن و انتقال زیبایی ها نیکی ها و خرد به یک فرشته کوچک وتبدیل اون به یک انسان متعالی بهترین حس دنیاست،با سگ وگربه نمیشه عوضش کرد،نمیشه سرکوبش کرد از جای دیگه بروز پیدا میکنه،حس لذت جویی بشر رو به نابودی میکشونه،منم دوست داشتم با همسرم دوتایی خوشبگذرونیم ولی تصمیم گرفتیم عشقمون رو به نسلهای بعد هدیه بدیم،وچه کسی بهتراز فرزند.

فرزانه

۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

من با فرانک فوردی مخالفم، این جنبشها ارتباطی با بی معنا بودن زندگی آنها ندارد. دلایلی که جنبش های محیط زیستی می آورند کاملا منطقی است و اتفاقا به دلیل دوست داشتن زندگی است. در سیاره ای که شرایط زیستی مختل شود زندگی هم ممکن نیست. و نکته ای که در آخر متن درباره روح بشر می گوید به دلیل این است که روح را منحصر به بشر می داند، روح فقط متعلق به بشر نیست.

صبا

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

نویسنده به هیچ عنوان تصویر کاملی از مسائل مربوط به فرزندآوری در غرب ارائه نکرده، مسائلی از قبیل کاپیتالیسم که تمایل دولت ها برای سرمایه‌گذاری عام المنفعه در پرورش کودک رو کم می کنه و زن رو درگیر انتخاب بر سر دوراهی پیشرفت شغلی یا فرزند پروری قرار میده، بدون اینکه رسیدن به هر دو رو با زیر ساخت‌های اجتماعی که به عنوان مثال کشور سوئد که دولت کاپیتالیسم نداره فراهم می کنه میسر کنه. ضمن اینکه با تغییر شکل جوامع از حالت سنتی به خانواده مدرن یا به اصطلاح خانواده هسته ای، کار مراقبت کودک بین چند زن مثل گذشته تقسیم نمیشه و در شکل مدرن خانواده بدون فرهنگ سازی از سنین کودکی برای تقسیم کار خونه، در خانواده ای که هم مرد و هم زن شاغل هستند میل به فرزندآوری در هر دو و به خصوص زن کم میشه. کتابهای زیادی درباره این مسئله و راه های برون رفت از اون نوشته شده و پیوندی که نویسنده بین فرار از مادر شدن و جهان بینی های مربوط به شاخه ای خاص از فعالیت های زیست محیطی و یا اقلیت های تندرو برقرار کرده به نظر مغرضانه و از قضا هم سو با سیاست های دولت های کاپیتالیستی و ضد زن هست. صرف تظر از اینکه نویسنده به بررسی جامعه شناسی و تاریخی این مسئله در کشور خودش نپرداخته، در هر جامعه ای با توجه به نوع حکومت، فرم خانواده و متوسط طول عمر جامعه و .... این به اصطلاح فرار از مادر شدن علل متفاوتی داره که امیدوارم قصد مترجم از ترجمه این متن تعمیم رویکرد اون به مسئله کاهش تمایل به فرزندآوری در جامعه خودمون نباشه.

فاطمه

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

متن به طرز غیر منصفانه ای تلاش کرده تا بچه دار نشدن رو یک امر غیر منطقی و جوگیرانه توصیف کنه،درحالیکه با اوضاع الانِ بشریت،و اخلاقاً،بچه دار نشدن اصلا امری غیر منطقی و جوگیرانه نیست،بلکه واقعیت از منظر دیگری هست

سحر

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

هنوز اکثریت مطلق مردم بچه‌دار میشوند و هیچ کسی هم از آن‌ها نمی‌پرسد چرا. چون غریزه خیلی خیلی خیلی قوی‌تر از عقل است. اگر کسی بتواند غریزه را کنترل کند و تصمیم به بچه‌دار شدن را با عقل بسنجد خیلی محتمل است که به این نتیجه برسد که بهتر است بچه‌دار نشود. نویسنده این یادداشت و همفکران او باید از خودشان بپرسند چرا تصمیم دیگران برای بچه‌دار نشدن آن‌ها را پریشان میکند؟!

مژده

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

من خودم از اون دسته آدم هایی هستم که تصمیم بر بچه دار نشدن دارم دلیل شخصی من هم زندگی در ایرانه.. نمیتونم به زمانی فکر کنم که دخترم رو مجبور به حجاب کنم یا پسرم رو مجبور به خوندن دینی! اما فکر نمیکنم دلیل کلی «بی‌ایمان شدن به روح بشر» باشه.. اگه اینطور بود در زمان جنگ جهانی یا حتی جنگ ایران و عراق خودمون باید ضدزاد و ولد اتفاق می افتاد.

آمیتیس

۱۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

من درمورد شرایط کشور خودم نظر میدم، باوجود آلودگی هوا، محصولات تراریخته که روز به روز بیشتر میشه، شرایط بد مدارس دولتی، عوامل زیاد استرس زا تو کشور ما، بچه آوردن عین خیانت به روح اون بچه است.

غزل

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

این متن بیشتر توهم توطئه به نظر میومد تا یه متن منطقی یا علمی! فقط دلایل دیگران برای بچه نخواستن رو گفته و تقبیح کرده! ولی ما هیچ توضیح و دلیلی ندیدیم که چرا بچه آوردن قرن‌هاست که فضیلته و اجبار بشر متاهل! دغدغه محیط زیستی و اقتصادی و ‌... انسان‌گریزی نیست، واقع گراییه. این که کره زمین داره از جمعیت منفجر می‌شه واقعیته، اینکه منابع زمین داره به پایان می‌رسه و زمین به سرعت داره تبدیل به جایی غیر قابل سکونت می‌شه واقعیته طوری که بشر داره کم‌کم به فکر زندگی در سیاره‌های دیگه میفته. از سمت دیگه اینکه قرن‌ها بشر محکوم بوده به بچه‌دار شدن و هر زن و مردی که ازدواج می‌کردن به خاطر فشار عرف و جامعه حتی اگر دوست نداشتن هم مجبور به بچه‌دار شدن بودن، یک واقعیته. و خیلی هم خوبه که این تابو داره می‌شکنه که اگر زوجی فکر می‌کنن پدر و مادر خوبی نخواهند شد یا شرایط بچه‌دار شدن ندارن بتونن بدون ترس از قضاوت دیگران و طرد شدن توسط جامعه انصراف خودشون رو از فرزندآوری اعلام کنن. اینطوری شاید کودکان طلاق، کودکان کار و کودکان افسرده و دارای بیماری‌های روانی کمتری رو شاهد باشیم. بهتره با هر پدیده جدیدی به خاطر این که مخالف نظر ماست مقابله نکنیم و به نظر دیگرانی که مثل ما فکر نمی‌کنن احترام بذاریم.

آرش

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

بازیابی اعتمادمان به روح بشر و فضایل قدیمی بشری، بهترین پادزهر برای این چرخش علیه بچه‌‌دار شدن است. منظور از اعتماد به روح بشرو فضایل قدیمی؛ در واقع فریب دادن خود است و بازگشت به عقب. مقاله بیشتر این روش زندگی رو تایید کرده(بدون بچه)

لعیا

۱۰:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

متن خوب و روانی بود. استفاده کردم. و امیدوارم فرزند نداشتن مد نشه.

فرزانه

۰۹:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

وقتی علم میگه زمین جایی برای بیشتر از نه میلیارد انسان نداره، و با این سرعت که جمعیت مرتب در حال افزایشه خیلی زود سقف نه میلیارد رو رد می‌کنه، به نظر میرسه راهکاری به جز این جنبش‌ها وجود نداره. واقع بینی به معنای بدبینی نیست.

مریم

۰۵:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

حالا ایا نویسنده این مقاله تونسته معنایی برای زندگی پیدا کنه؟ که بیارزه با بچه اوردن ادامه بدیم؟

صبا

۰۵:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

دوست عزیز، امیدوارم شور و شعف شما همیشه پایدار بماند و از وجود فرزندانتان لذت ببرید. اما تصمیم به بچه دار نشدن هیچ ارتباط مستقیمی با لذت جویی و یا حیوان دوستی ندارد. چنین تصمیمی اگر چه یک تصمیم کاملا شخصی است، هر شخصی بنابر "موقعیت" زندگی خود تصمیم به بچه دار شدن یا نشدن می گیرد و "موقعیت" زندگی ما خود امری شخصی نیست و زوایای اجتماعی، اقتصادی، و تاریخی گوناگونی دارد که نویسنده متن به آنها نپرداخته است. و اما کسانی که تصمیم به بچه دار تشدن نی گیرند، حتی اگر در یک جامعه باشند، لزوما به دلایل مشابهی این کار را نمی کنند. بسیاری از زوج هایی که تصمیم به بچه دار نشدن می گیرند از قضا در عرصه اجتماعی زندگی خود افراد پرمشغله ای هستند که حتی به فکر آن لذت جویی های فردی که به قول شما زندگی بشر را نابود می کند نمی افتند و شاید برخی از همین ها از قضا آدم های بسیار بچه دوستی باشند، و نه به قول شما سگ دوست و گربه دوست، ولی به جای فکر کردن به تکثیر ژن خود، در حال فراهم کردن بستری بهتر برای فردای فرزندانی باشند که دیگران به دنیا آورده اند. و اما گروهی دیگر، که احتمالا اکثریت جامعه را تشکیل می دهند، کسانی هستند که می خواهند بجه دار شوند اما نه به هر قیمتی. زوج های شاغلی که نه پدر و مادری دارند که توان کمک کردن به آنها در پرورش کودک را داشته باشند و نه توان مالی گرفتن مراقب را دارند، و نه می توانند اعتماد به شیرخوارگاه های غیر استاندارد کنند. زنانی که اگر مادر شوند یا باید دست از شغل خود بشویند و خانه تشین شوند یا باید کودک شش ماهه را آواره مهدکودکهای غیر استاندارد کنند یا به دست کارگرانی فاقد تخصص بسپارند. اگر لخظه ای فکر کتید که گروهی از همین زن ها چند سال دیگر معلم فرزندان شما خواهند شد و یا شاید الان باشند بیشتر نگران بعد اجتماعی نداشتن زیرساخت های لازم برای مراقبت از کودک زنان شاغل می شوید تا اقلیتی که صرفا به دلیل اینکه دلشان می خواهد از زندگی لذت شخصی ببرند بچه دار نمی شوند به هر حال شور و شعف درونی حق هر انسانی است و شاید شما آن را در وجود فرزندان خود، دیگری در شغل خود و دیگری در سفر می بیند و انتخاب همه قابل احترام است مسئله این است که همه ما، چه زن و چه مرد، باید از لحاظ امکانات اجتماعی بتوانیم تعادلی از این هر سه را در زندگی خود داشته باشیم هم زندگی خانوادگی هم لذت شخصی هم زندگی اجتماعی. اما گاهی "موقعیت" زندگی تاریخی و اجتماعی ما با واقعیت زندگی شخصی ما دست به دست هم می دهند و ایجاب می کنند بین این سه دست به انتخاب این یا آن بزنیم، و چه قدر زندگی در شرایط سخت برای همه سخت تر می شود وقتی به انتخاب های این یا آن یکدیگر برجسب بزنیم، گیریم در لفافه.

ندا

۰۴:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

اشاره ی خوبی به نقش حکومت ها کردید

فرناز

۰۴:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

بچه نخواستن يك حركت از سمت غريزه به سوي عقلانيته.

على

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

اعتراض برخى دوستان، به منع ديگران از بچه‌دار نشدن با توسل به فشارهاى اجتماعيه

على

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

امروزه با رشد نسبى عقلانيت و دورى از داورى بر مبناى باورهاى دينى، "اعطاى حق حيات" به اندازه‌ى "سلب حق حيات" موضوعى چالش‌برانگيز شده است. عمده‌ى موافقان زادآورى و مخالفان سقط جنين و "مرگ با ترحم"، عقايد توحيدى و دينى را ملاك قضاوت خود قرار مى‌دهند.

مریم

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

اگه قرار بود بخاطر بچه داشتن سر کار نرید و سالعای سال از صبح تا شب فقط مسئول نگهداری از بچه ها باشید مطمئن باشید که اینهمه شوق و ذوق بچه نداشتید. حالا بماند که خودتون قرار نبود اونهارو بدنیا ببارید البته که همه مردها ذوق پدر شدن دارن چون از اینهمه فقط افتخار پدر بودنش مال پدرهاست و هر چی رنج و پسرفت و بازموندن از کار و فعالیت و حضور اجتماعیه مال مادرها

نازنین

۰۳:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

به نظرم اینها همه ش حرف هست و به روحیات طرف کار داره- بعضی خانم ها عاشق بچه هستند و بعضی تمایل درونی خاصی ندارند (شاید غریزی باشه) و این روحیات باعث میشه به دلایل مختلف استناد کنند ....

سحر

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

آفرین. بیشتر اظهار دلخوری بود تا نقد.

مجتبی

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

این مقاله اگرچه در ظاهر در نقد دیدگاه‌‌های ضدفرزندآوری است، اما در عمل، یک معرفی کامل و بلیغ از این دیدگاه‌ها ارائه کرده اما مقاله رو با نقدی احساسی و سردستی به اتمام رسانده است. البته شاید چاره‌ای هم جز این نداشته و بهتر از این هم نمی‌شد نقد کرد این دیدگاه‌ها را. در جامعه مصرف‌گرای امروز، افزایش جمعیت به معنی افزایش نیاز به غذا، پوشاک و ... است و این یعنی تولید و سلاخی دام بیشتر، مصرف بیشتر آب، تخریب بیشتر جنگل‌ها، مصرف بیشتر پلاستیک و آلودگی اقیانوس‌ها، گرمایش بیشتر زمین، و در نهایت، از بین رفتن این گهواره امن و مهربان آدمی.

امیر

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

همیشه خوبه که آدم به تصمیم هایش و دلیل آنها بارها و بارها فکر کنه تا تبدیل به ایدیولوژی نشه. این مقاله از این جهت مفید بود. ولی باز من قانع نشدم و فکر میکنم در شرایط فعلی بچه نیاوردن یا کم آوردن درست تر است.

امیر

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

به جای «فلانی این ایده را تایید کرد که..» می‌شه نوشت «فلانی تأیید کرد که...» فارسی بنویسیم.

Mary Holy

۰۱:۰۷ ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
0

سلام به‌نظر من، نباید برای دیگران نسخه پیچید! این مسئله، در هر رابطه‌ای، «فقط به همان زوج مربوط است»؛ نه دیگران! هیچ دینی، حدّی برای تکثیر تعیین نکرده است. این یعنی اختیار! پ.ن: عرضِ بنده، سؤالی نیست! پس لطفاً جواب مرا ندهید! اگر نظری دارید، مرحمت فرموده، و مستقل بنویسید! ممنون از ترجمان و دوستانِ فهیم

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0