آنچه میخوانید در مجلۀ شمارۀ 15 ترجمان آمده است. شما میتوانید این مجله را به صورت تکی از فروشگاه اینترنتی ترجمان تهیه کنید.
مردم چیزهای مشخصی را دوست دارند، اما آیا خبرگزاریها هم باید همانچیزها را بگویند؟
بنگاههای خبری امروزه بیش از همیشه از علایق و سلایق خوانندگانشان خبر دارند. بهلطف دادههای جدید، میدانند که هر مطلبی را چند نفر میخوانند، چقدر وقت صرف خواندن آن میکنند و آیا دیگران را به خواندن آن دعوت میکنند یا نه. اما آیا این اطلاعات جدید باعث شده است که خوانندگانِ بیشتری پیدا کنند؟ برعکس. خبر هیچگاه به اندازۀ امروز مورد تنفر عمومی مردم نبوده است. محققی که در مؤسسۀ تحقیقاتی رویترز کار میکند تلاش دارد تا این تناقض را معنادار کند.
الکساندرا بورشارت،پروجکت سیندیکیت— مردم بریتانیا دائماً میخواهند اخبار بیشتر و بیشتری دربارۀ برگزیت بخوانند، دستکم تحلیل دادههای مربوط به چند پلتفرم خبری چنین تقاضایی را نشان میدهد. اما بر اساس جدیدترین گزارش مؤسسۀ رویترز دربارۀ اخبار دیجیتال، ۷۱ درصد از مردم بریتانیا سعی میکنند هیچ خبری دربارۀ جدایی قریبالوقوع این کشور از اتحادیۀ اروپا از رسانهها دریافت نکند. این ناهمخوانی، که میتوان آن را در بسیاری از حوزههای دیگر هم دید، سؤالاتی جدی پیش رویِ رویکرد سازمانهای خبری به گزارش اخبار میگذارد، رویکردی که روزبهروز دادهمبناتر میشود.
ظهور قابلیتِ تحلیلِ دادههای کلان این اطمینان را به ژورنالیسمها و سردبیران داده که خواستههای مردم را میدانند. البته این اطمینان دلیل موجهی هم دارد: وقتی مخاطبان بخش عظیمی از اخبار را از طریق اینترنت دنبال میکنند، پلتفرمهای رسانهای دقیقاً میدانند خوانندگان کدام مطلبها را باز میکنند، چقدر میخوانند و از چه زمانی به بعد حوصلهشان سر میرود، چه چیزهایی را با دوستانشان به اشتراک میگذارند، و چهنوع مطالبی آنها را وسوسه میکند تا برای اشتراک ثبتنام کنند.
دادهها نشان میدهد که مثلاً مخاطبان به ژورنالیسم تحقیقیِ خارقالعاده، توصیههای مربوط به رژیم غذایی و مدیریت مالی شخصی، و جستارهای مربوط به روابط انسانی و خانواده علاقه دارند. آنها داستانهایی را ترجیح میدهند که فضایی شخصی دارند، مثلاً جزئیات سرنوشت انسانی بلادیده را تعریف میکنند، نه گزارشهایی که راجع به کشمکشهای همیشگی در خاورمیانه است یا اخباری که رویدادهای جاری در تالار شهر را گزارش میکند. خوانندگان مجذوب داستانهای جنجالی با تیترهایی میشوند که «تلۀ کلیک» هستند، مثلاً دربارۀ رسواییها و کارهای عجیب و غریبِ رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ.
اما اگر تحریریهها واقعاً خواستههای مخاطبان را در اختیارشان میگذاشتند، بعید بود حدود یکسوم (۳۲%) از پاسخدهندگان گزارش اخبار دیجیتال، بزرگترین پیمایش ادامهدار درمورد مصرف آنلاین اخبار در دنیا، بگویند که بهطور کامل از اخبار دوری میکنند. اما چنین چیزی رخ داد و این رقم نسبت به دو سال پیش سه درصد افزایش یافته است.
رایجترین دلیلی که برای اجتناب از رسانههای خبری میآورند -همان دلیلی که ۵۸ درصد از آن یکسوم بیان کردند- این است که دنبالکردن اخبار تأثیری منفی بر حال و هوایشان دارد. بسیاری از پاسخدهندگان هم گفتند دلیل اجتناب آنها از اخبار احساس ناتوانی است.
گذشته از این، فقط ۱۶ درصد از شرکتکنندگان با لحنی که در پوششهای خبری استفاده میشود موافقاند، درحالیکه ۳۹ درصد مخالف آن هستند. بهخصوص جوانان از سوگیری منفینگر۱که مدتهاست راه تضمینیِ جذب مخاطبان به شمار میآید خسته شدهاند. از نظر خیلیها، این سوگیری باعث القای حس ناتوانی میشود. گفتوگوها حاکی از آن است که این مشکل برای پدر و مادرهای جوان شددیتر است، چون آنها دوست دارند باور کنند که دنیا جای مناسبی برای بچههایشان خواهد بود. نسلهای جوان همچنین حس میکنند مصرف اخبار باید بیشتر حالت سرگرمی داشته باشد، نه نوعی وظیفه و زحمت.
یکی از دلایل ناهمخوانی میان دادهها و گزارش مردم از ارتباطشان با رسانههای خبری شاید اثر «لذت شرمآور»۲ باشد: مردم میل زیادی به چشمچرانی دارند، اما ترجیح میدهند -بعضاً حتی پیشِ خود- آن را حاشا کنند. اینطور است که روی مقالات مربوط به جنایتهای مهیب یا اخبار مربوط به طلاق سلبریتیها کلیک میکنند، اما درعینحال میگویند که خواهان «خبرهای باکیفیتتر» هستند.
وقتی تحریریهها بدترین خواستههای خوانندگان را تغذیه میکنند، پیامدهای بلندمدتی به بار میآید. رسانهها نقشی حیاتی در پاسخگوبودن صاحبانِ قدرت و نفوذ، و نیز در پرورش روحیۀ مشارکت اجتماعی دارند. علیالخصوص، پایداری حکمرانیِ دمکراتیک در گرو این است که رأیدهندگان نسبت به مسائل فوری مطلع و آگاه باشند. پس سازمانهای خبری مسئولیت دارند تا دربارۀ موضوعات جدی -از فساد سیاسی گرفته تا تغییرات اقلیمی- گزارش دهند، حتی اگر این موضوعات ناخوشایند باشد.
البته این بدین معنا نیست که نارضایتی خوانندگان از سوگیری منفینگر رسانهها را باید نادیده گرفت. بالعکس، اگر قرار است مردم انگیزه یابند تا با چالشهای شکلدهندۀ زندگیشان روبهرو شوند، نباید احساس ناتوانی را در آنها القا کرد.
اینجاست که مفهوم «ژورنالیسم راهحلمحور»۳ وارد صحنه میشود. سازمانهای خبری اگر بتوانند توازنی ایجاد کنند در اطلاعاتی که باید در روایتِ داستانهای واقعی مخابره گردد تا آن اطلاعات منجر به تغییرات مثبت شود، آنگاه خواهند توانست رسالت خود را هم در امر اطلاعرسانی و هم در تقویتِ روحیۀ پیشرفت و ترقی عملی کنند. این امر بدین معناست که گاهی هم باید بپذیریم که استانداردهای زندگی در بلندمدت در مقیاس جهانی بهبود یافتهاند.
آشتی با مخاطبان همچنین مستلزم این است که سازمانهای رسانهای افقهای خود را گسترش دهند. در بیشتر کشورهای غربی، عمدتاً ژورنالیستهای سفیدپوست، مرد و اهل طبقۀ متوسط هستند که اخبار انتخابی و نحوۀ پوشش آنها را تعیین میکنند. این امر دستِ رسانههای خبری را در بازنمایی منصفانه و دقیق جوامع چندفرهنگی میبندد.
درواقع، تنها ۲۹ درصد از پاسخدهندگان گزارش اخبار دیجیتال موافق بودند که موضوعات انتخابیِ رسانههای خبری برای آنها «موضوعیت» دارد. مطالعهای مشترک از سوی مؤسسۀ رویترز و دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در ماینتس آلمان حاکی از آن است که کلید افزایش این درصدْ بالابردن تنوع در تحریریههاست.
درعینحال، رسانههای خبری باید تلاش بیشتری کنند تا اخبار را در بستر مربوط به خود قرار داده یا بهتر تشریح کنند. گرچه ۶۲ درصد از پاسخدهندگان گزارش اخبار دیجیتال میگویند رسانهها آنها را از رویدادهای مختلف باخبر میکنند، اما فقط نیمی از آنها معتقدند که پایگاههای خبری کمک چندانی به درک اتفاقات میکنند. در دورانی که حدود یکسوم مردم فکر میکنند اخباری که به دستشان میرسد بیش از حد نیازشان است، راهحل ساده است: اخبار کمتر و باکیفیتتر.
این امر مسلتزم گوشدادن به خوانندگان است، نهفقط مطالعۀ تحلیل دادهها. این یعنی تعادلبخشی به اخبار خوب و اخبار بد و، در صورت لزوم، ارائۀ اطلاعاتِ بیشتر جهت روشنکردن موضوع، و همینطور بازنمایی دیدگاههای مختلف. آن سازمانهای رسانهای که این تغییرات را انجام ندهند اعتماد مخاطبان و اهمیتِ خودشان را بهشکل روزافزونی از دست خواهند داد. قطعاً سازمانهای رسانهای با چنان راهبردهایی نمیتوانند مصرفکنندگان را مجاب کنند که کارشان ارزش پرداخت پول دارد.
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ اختصاصی قرار میگیرند. گزیدهای از بهترین مطالب وبسایت ترجمان همراه با مطالبی جدید و اختصاصی، شامل پروندههای موضوعی، در ابتدای هر فصل در قالب «فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی» منتشر میشوند. تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «سفر»، «خودیاری»، «سلبریتیها» و نظایر آن پرداختهایم.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان و دریافت یک کتاب بهعنوان هدیه برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها:
• این مطلب را الکساندرا بورشارت نوشته و در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹ با عنوان «What’s Wrong with the News?» در وبسایت پروجکت سیندیکیت منتشر شده است. و برای نخستینبار با عنوان «مثبت یا منفی مهم نیست، خبر باید راهحل محور باشد» در پروندۀ اختصاصی پانزدهمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ علیرضا شفیعینسب منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰با همان عنوان منتشر کرده است.
•• الکساندرا بورشارت (Alexandra Borchardt) استاد ارتباطات و روزنامهنگار آلمانی است. آخرین کتاب او جالب اما نه درگیرکننده: چطور رسانههای اروپایی برگزیت را پوشش دادند؟ نام دارد.
[۱] سوگیری منفینگر (negativity bias) مفهومی است مبنی بر اینکه چیزهای منفی، در مقایسه با چیزهای مثبت، اثر خیلی بیشتری بر انسان میگذارند (مترجم).
[۲] لذت شرمآور (Guilty pleasure) بدین معناست که آدم از چیزی لذت ببرد که دیگران آن را سطح پایین و بیکیفیت به شمار میآورند، مثلاً یک فیلم، کتاب یا هرچیز دیگر (مترجم).
[۳] Solutions journalism
الگوریتمهای سرگرمیساز برای کار با دانش باستانی حاصل از متون و فضاهای مقدس طراحی نشدهاند
احساس کسلی وقتی پیدا میشود که موضوعِ توجه ما دائم تغییر کند