مجموعه یادداشتهایی دربارۀ نوستالژی
فکر گذشتههای ازدسترفته اندوهبار است، اینکه همیشه در حسرت همنشینی با کسانی باشی که برنمیگردند یا خوشیهایی که بنا نیست دوباره تجربهاش کنی. این اندوه گذشته چیزی نیست جز نوستالژی: یک احساس دلتنگی که گاه تا سرحد بیماری پیش میرود و بعضاً به افسردگی میانجامد. اما اگر این گذشته صرفاً یک خاطرۀ تحریفشده باشد، چه؟ آیا نوستالژی یک بهانهجویی ساده است یا واقعیتی که میشود آرمانشهرِ آینده را بر روی آن بنا کرد؟
4 دقیقه
♦ برای مطالعۀ هر یک از مطالب پرونده، بر روی تیتر آنها کلیک کنید.
• دورۀ کووید۱۹ چه شباهتی با دورانهای جنگ دارد؟
جنگ و کرونا زندگی ما، خصوصاً خانهنشینیمان، را به شکل واحدی تغییر دادند
دنیایی را که کووید۱۹ برایمان ساخته به دورانهای جنگ تشبیه میکنند و برای توصیف آن استعارههای نظامی را به کار میبرند: صحبت از «نبرد» با ویروسی نامرئی است؛ میگویند کارکنان سلامت در «خط مقدم» حضور دارند و وضعیت بیمارستانها را «بدتر از منطقهٔ جنگی» میدانند. شاید این روایتها درست باشند، اما ماجرا روی دیگری هم دارد. برای اکثر آدمها این همهگیری با هیجان و مرگ خط مقدم همراه نیست، بلکه همراه ملال زندگی خانهنشینی است که در آن کسی نباید با چیزی بجنگد: کلی بشویوبساب اجباری، سروکلهزدن با بچههایی که حوصلهشان سر رفته، و زندگیِ بیهیاهویی که بههیچوجه سرگرمکننده نیست. چگونه میتوان این وضع را تا پایان بحران تاب آورد؟
• نوستالژی به خاطرات واقعی نیازی ندارد، گذشتهای خیالی نیز کفایت میکند
ماده خام سیاست نوستالژی پروپاگاندا است
یوهانس هوفر، پزشک سوییسی که برای اولینبار واژۀ «نوستالژی» را ابداع کرد، نوستالژی را آمیختهای از دو ویژگی اساسی میدانست: یکی آرزوی بازگشت به خانه، و دیگری درد ناتوانی از این بازگشت. نشخوار خاطرات، آنهایی را که از خانه دور افتاده بودند به بیاشتهایی، اضطراب و پریشانی گرفتار میکرد. البته آن خانۀ رؤیایی نه مکانی مشخص، بلکه فضایی درهمآمیخته بود: تجربههای کودکی، تعطیلات دانشآموزی، دوستهای ازدسترفته و نداشتن نگرانی. تحقیقات بعدی نشان داد که نوستالژی گاهی فریبکار میشود و ذهن ما مشغول شبیهسازی گذشتههایی میشود که اصلاً وجود نداشتهاند. پس چطور باید از فریبکاری خاطرات در امان بمانیم؟
• نوستالژی بیش از آنکه برای گذشته باشد، دربارۀ آینده است
هر تکه از نوستالژی جهانی را در درونش زنده میکند که بهشکل بینظیری سرشار از جزئیات است
کلمۀ نوستالژی را اولینبار، سال ۱۶۰۰ میلادی، پزشکی سوییسی برای سربازانی به کار برد که دلتنگ خانهشان شده بودند؛ آنها دچار بیاشتهایی و گریههای عمیقی بودند که بهخاطر یادآوری سرزمین پدریشان بود. مثل طعنههایی که نصیب این سربازان میشد، امروزه هم هرکسی گرفتار نوستالژی بشود باید تمسخرهای زیادی را به جان بخرد. اما الیزابت سوبودا میگوید نوستالژی بیش از آنکه برای گذشته باشد، دربارۀ آینده است. این «درد بازگشت» ما را به گذشتههایی گره میزند که اساساً وجود نداشته و قرار هم نیست در آینده به ما برسد. پس نوستالژی چگونه آینده را میسازد؟
• نوستالژی میتواند مرهمی برای تنهایی باشد
اگر مداوماً یاد گذشته میافتید، به جای نادیده گرفتن احساستان، به دوستی قدیمی زنگ بزنید
بسیاری از آنها که به هر دلیلی از وطن خود دور میمانند، از رنج همیشگی غربت میگویند. آنها در خوابهایشان دوباره خودشان را در شهر کودکیشان میبینند و هر وقت تنها میمانند، یاد خاطرات کشورشان میافتند. به این حس غمآلود «نوستالژی» میگویند. چیزی که روانشناسان و مشاوران معمولاً نوعی بیماری دانستهاند که باید آن را پشت سر گذاشت. اما تحقیقات جدید نشان میدهند که نوستالژی در واقع یکی از ابزارهای ذهن ما برای مبارزه با تنهایی و حفظ ارتباطات قدیمی است.
• پرونده: در آرزوی بازگشت
روزهای خوب گذشته همیشه در پس ذهنمان باقی میمانند
تا پیش از قرن بیستم، نوستالژی اساساً نمایانگر نوعی بیماری بود: احساس دلتنگیِ شدیدی که نهایتاً به یک افسردگی درمانناپذیر منجر میشد. بااینحال، تاریخ نشان میدهد که حسرت و دلتنگی برای گذشته ویژگیِ جداییناپذیر انسانهاست. در اغلب اسطورهها، رد پای آشکار «عصر طلایی» به چشم میخورد و، حتی در دوران نوزایی نیز، اشتیاقی افراطی برای بازگشت به یونان و روم حضور دارد. نوستالژیها میتوانند ما را به گریه بیندازند یا برای چند لحظه خلسهای شیرین نصیبمان کنند. تکلیفمان با این احساسِ همزمان تلخ و شیرین چیست؟
قدردانی شاید حسی به جا مانده از دوران باستان باشد، وقتی همهچیز جادویی به نظر میرسید
سرگذشت افرادی که همهچیز را به یاد میآورند سؤالهای مهمی دربارۀ نقش فراموشی در شخصیت ما مطرح میکند
ابتذال توصیههای آنلاین: چرا همه چیز به یک قالب تکراری تبدیل شده است؟
اعتیاد معمولاً از چند عامل زیربنایی و نهفته ریشه میگیرد