نعمت شفیق در سال ۲۰۱۴ به انگلستان آمد و گویی روی پیشانیاش نوشته شده بود که به مقامی بسیار بالا در بانک انگلستان میرسد، اما قسمت نبود اولین رئیس زن این بانک شود.او فقط دو سال آنجا ماند و سپس از سمت معاونت خود استعفا داد تا رئیس مدرسۀ اقتصاد لندن شود. بازگشت به دانشگاه بستری را برای این اقتصاددان فراهم آورده تا دیدگاههایش را در کتاب جدید خود با عنوان آنچه به هم مدیونیم ارائه کند. شفیق در این گفتوگوی کوتاه از مشغولیتهای این روزهایش میگوید.
گفتوگویی با نعمت شفیق،گاردین — نعمت شفیق در سال ۲۰۱۴ به انگلستان آمد و گویی روی پیشانیاش نوشته شده بود که به مقامی بسیار بالا در بانک انگلستان میرسد، اما قسمت نبود اولین رئیس زن این بانک شود.
او فقط دو سال در ساختمان بلندبالای این بانک در خیابان ثرِدنیدل ماند و سپس از سمت معاونت خود استعفا داد تا رئیس مدرسۀ اقتصاد لندن شود.
شایعه شده بود که نعمت شفیق با رئیسش مارک کارنی، که او هم تازه به انگلستان آمده بود و نقشههایی برای دگرگونی بانک مرکزی سیصدساله داشت، به مشکل خورده است. حالا شفیق در دفترش در طبقۀ بالا و جلوی منظرۀ لندن و پل واترلو نشسته است، لبخند میزند و با دیپلماسی مشهورش پاسخ میدهد. «بیخیال، پیشنهاد شغلی مدرسۀ اقتصاد لندن خیلی خوب بود و نمیتوانستم ردش کنم».
رویآوردن به دانشگاه بستری را برای این اقتصاددان -که بهتازگی مورد تقدیر قرارگرفته- فراهم آورده تا دیدگاههایش را در کتاب جدید خود با عنوان آنچه به هم مدیونیم۱ ارائه کند. شفیق به کارزار مبارزه با فرهنگ کسبوکاریِ «همهچیز ازآنِ برنده»۲ پیوسته است، فرهنگی که تمام غنایم نظام سرمایهداری را فقط در اختیار کسانی میگذارد که خود را به صدر میرسانند. این کارزار شفیق را در معیت بعضی از نامدارترین متفکران سیاسی دنیا قرار داده است.
با اینکه شفیق خیلی از زادگاه خود در مصر فاصله گرفته است، اما عادت همیشگیاش در بهچالشکشیدن امتیاز همچنان به قوت خود باقی است. او میگوید «خطرناک و غلط است که بگوییم آدم بهخاطر هوش و سختکوشی موفق میشود، چراکه این یعنی هرکس موفق نیست احمق و تنبل است». شفیق با استناد به دوستش مایکل سَندل، فیلسوف هاروارد، میگوید ویژگی مرحلۀ بعدیِ تاریخ باید کوشش مشترک باشد تا به فردگراییِ افراطیِ چهل سال اخیر پایان دهد.
شفیق میگوید «باید در بحثهایمان این سؤال را مطرح کنیم: "چه چیز به هم مدیونیم و چه انتظاراتی از دیگران داریم؟"». کسانی که خیال میکنند بهتنهایی شقالقمر کردهاند متوجه نیستند که شانس چقدر در پیشرفتشان نقش داشته و جامعه تا چه حد، مستقیم و غیرمستقیم، به آنها کمک کرده است.
در اواسط دهۀ ۱۹۶۰، پدر تاجرش با اصلاحات ارضی و ملیسازیهای جمال عبدالناصر به مشکل خورد و خانه و اموالش را از دست داد. کمر این خانواده با ازدستدادن زندگی آرمانیشان شکست، از اسکندریه به شهر ساوانا در ایالت جورجیا رفتند و آنجا یکی از دوستان دوران دانشجویی پدرش در کالج سلطنتی لندن به او کمک کرد شغلی بهعنوان پژوهشگر علمی پیدا کند. شفیق به نُه دَه مدرسۀ محلی رفت، به قول خودش مجبور بود پیاپی مدرسهاش را عوض کند تا لزوم تعادلبخشی به ترکیب نژادی از سوی مسئولان برآورده شود.
پانزدهساله که بود، خانوادهاش به مصر برگشتند. او آنجا مدام خودش را با دخترهایی مقایسه میکرد که باید به میل پدر و مادرشان ازدواج میکردند و شرایط اقتصادی کاملاً متفاوتی داشتند.
دیری نگذشت که آمریکا دوباره او را بهسمت خود کشاند. بدینترتیب شفیق در دانشگاه ماساچوست در امهرست مشغول تحصیل اقتصاد شد. پس از آن مدرک ارشدش را هم از مدرسۀ اقتصاد لندن گرفت و برای تحصیلات دکترا وارد کالج سنتآنتونیِ آکسورد شد.
بعد از آکسفورد، در بانک جهانی در واشنگتن مشغول به کار شد، با محمدالعریانِ اقتصاددان (که آنسوی خیابان در صندوق بینالمللی پول کار میکرد) ازدواج کرد و در سیوششسالگی به جوانترین معاون این بانک تبدیل شد. قبل از چهلسالگی دوباره ازدواج کرده بود، دو بچۀ دوقلو داشت و مادرخواندۀ سه فرزندِ شوهرش رافائل از ازدواج قبلی شده بود. او در برنامۀ لوحهای جزیرۀ متروک۳ شبکۀ بیبیسی به کِرستی یانگ گفت در بانک جهانی مانده، چون با داشتنِ پنج فرزند نیاز به شغلی دارد که بتواند چشمبسته انجامش دهد.
کارفرمای سابقش بهخاطر نحوۀ برخورد با همهگیری کرونا مورد انتقاداتی جدی قرار گرفته است، بهخصوص به این دلیل که حاضر نشد به کارزار توزیع گستردهتر واکسن بپیوندد. شفیق میگوید «واکنش به کووید شاید بزرگترین شکست نظام بینالمللی باشد که در عمرم دیدهام. کرونا نمونۀ اعلای بحرانی بود که باید بهشکل جهانی حلوفصل میشد. حالا هم که هر بار سویۀ جدیدی میآید بیشازپیش معلوم میشود که چقدر ناکام ماندهایم». این دیگر اوج جوشآوردن شفیق است که به خونسردی شهرت دارد، هرچند به نگرش دولت بریتانیا نسبت به برنامهریزی هم انتقاداتی جدی دارد. «راهبردی بلندمدت برای مدرسۀ اقتصاد لندن داریم که اسمش را "الاسای ۲۰۳۰" گذاشتهایم. اخیراً دربارۀ این راهبرد با یکی از اهالی دولت صحبت میکردم که گفت "اینجا ۲۰۳۰ فقط یعنی ساعت هشت و نیم"».
از بانک جهانی به لندن آمد تا هم همسرش بتواند به علمورزی خود در تبدیل جلبک به غذا ادامه دهد و هم خودش به وزارت توسعۀ بینالمللی بپیوندد که، پس از تعهد بریتانیا برای خرج ۰.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی جهت کمکرسانی، پول پارو میکرد. شفیق در کارش پیشرفت کرد و دبیر دائم این وزارت شد و سپس به واشنگتن برگشت تا نایبرئیس صندوق بینالمللی پول شود. پس از بازگشتِ دوباره به لندن و بانک انگلستان در سال ۲۰۱۴، در آپارتمانی در منطقۀ لاندنبریج ساکن شد.
شفیق میگوید مسئولان بانک جهانی باید نحوۀ رسیدگی به بحران اقلیمی را هم تغییر دهند و بررسی مفصلی دربارۀ بودجهرسانی به کشورهای فقیر داشته باشند. انتشاردهندگان بزرگ کربن و کشورهایی که سوخت فسیلی زیادی دارند باید درحالحاضر بیش از آنچه معیارهای رسمی اجازه میدهد مورد حمایت قرار گیرند. «این کار فقط به آنها کمک نمیکند، به همۀ ما فایده میرساند».
به گفتۀ شفیق، تکنولوژی و تغییر نقش زنان امروزه دو عامل محرک تغییر هستند. «تکنولوژی به این دلیل که شغلها را تغییر داده و خیلیها سودی از این بابت نبردهاند، بلکه عقب ماندهاند. مهارت لازم را ندارند و جای درستی هم نیستند، پس آیندۀ روشنی در انتظارشان نیست. همینطور کل قرارداد اجتماعیمان مبنی بر اینکه زنان باید رایگان از کودکان و سالمندان نگهداری کنند. امروزه در کل دنیا، نه فقط در بریتانیا، تعداد دانشجویان زن بیشتر است، بعد هم استخدام میشوند. هزینۀ کارنکردن زنان واقعاً بالاست، پس بهتر است کار کنند. اما راهی نیافتهایم تا با این شرایط جدید سازگار شویم، یعنی از کودکان و سالمندان مراقبت کنیم، بیآنکه زنان کار رایگان انجام دهند». کووید هم اوضاع را بدتر کرد و مسئولیتهای مراقبتی بیشتری به دوش افرادی که از قبل در خط مقدم بودند انداخت.
شفیق، بیآنکه ابایی از نگرش شایستهسالارانۀ خود داشته باشد، میگوید دولت باید برنامهای برای دنیای پسابرگزیت و پساکرونا بریزد. او، طی صحبتهایی شبیه کسانی که با نگرانی میگویند بریتانیا تاکنون از پرسشهای سخت دربارۀ رشد اقتصادی و درعینحال کاهش انتشار کربن طفره رفته است، خاطرنشان میکند که فقط با طرحهای سیاسی دقیق میتوان مردم را مجاب کرد همکاری مفیدتر از فردگرایی است.
«من فقط خواهان افزایش مالیات و تقسیمِ بیشتر نیستم. میخواهم همه سهم خود را از مالیات بدهند و سرمایهگذاری بیشتری روی یکدیگر کنند».
فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازهترین حرفهای دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و بهروز انتخاب میشوند. مجلات و وبسایتهایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابعاند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفتوگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار میگیرند. در پروندههای فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمالکاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداختهایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر میشوند و سپس بخشی از آنها بهمرور در شبکههای اجتماعی و سایت قرار میگیرند، بنابراین یکی از مزیتهای خرید فصلنامه دسترسی سریعتر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتابفروشیها، دکههای روزنامهفروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان بهصورت تک شماره به فروش میرسد اما شما میتوانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهرهمندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک بهعنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال میشود و در صورتیکه فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید میتوانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.
پینوشتها:
• این مطلب گفتوگویی است با نعمت شفیق که در تاریخ ۲۲ ژانویۀ ۲۰۲۲ با عنوان «Minouche Shafik: ‘The idea that you are successful because you are hardworking is pernicious’ » در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ با عنوان «خطرناک است که بگوییم آدم بهخاطر سختکوشیاش موفق میشود» و ترجمۀ علیرضا شفیعینسب منتشر شده است.
•• فیلیپ اینمن (Phillip Inman) سردبیر اقتصادی آبزروِر و نویسندۀ بخش اقتصاد گاردین است.
••• آنچه خواندید، بهطور اختصاصی برای وبسایت ترجمان تولید شده و بهرایگان در اختیار شما قرار گرفته است. شما میتوانید با خرید اشتراک فصلنامه ترجمان علوم انسانی از انتشار این مطالب و فعالیتهای ترجمان حمایت کنید. برای خرید اشتراک فصلنامه ترجمان و بهرهمندی از تخفیف و مزایای دیگر به فروشگاه اینترنتی ترجمان به نشانی tarjomaan.shop مراجعه کنید.
[۱] What We Owe Each Other
[۲] Winner-takes-all نوعی نظام اقتصادی است که در آن بهترین عملکنندگان سهم عمدۀ پاداش را به خود اختصاص میدهند و چیز چندانی برای بقیه نمیماند [مترجم].
[۳] Desert Island Discs
جوایز معتبر در حوزۀ اقتصاد بین چند مؤسسه متمرکز شدهاند، چرا؟
با پذیرش و درک بهتر شانس، میتوانیم در جریان زندگی همزیستی بهتری داشته باشیم
همه نگران اقتدارگرایی روبهشد راستگرایان در جهان سیاستاند، اما شاید خطر اصلی جای دیگری باشد