نوشتار

نقش بی‌همتای ذرت در پیشرفت اقتصادی کشورهای آسیایی

قدرت اقتصادی و امنیت غذاییِ آسیا را ذرت تأمین کرد نه برنج و گندم

نقش بی‌همتای ذرت در پیشرفت اقتصادی کشورهای آسیایی عکس: جنوب غربی چین. منبع: استرینگر/رویترز.

ذرت چه‌بسا مهم‌ترین محصول کشاورزی در جهان است و به‌لحاظ کاربرد تنها رقیبش سویاست. هرچند که اغلب منشأ ذرت را جهان غرب می‌دانند، اما مدت‌هاست که نقشی برجسته در آسیا یافته و در دهه‌های اخیر اهمیت آن رو به رشد بوده است. حالا دیگر ذرت در آسیا محصولی نادر یا فرعی نیست و برای درک چرایی اهمیت آن باید ذرت را در روایت بزرگ‌تر پیشرفت نسبی آسیا، یا به تعبیری اراده‌اش به قدرت در دهه‌های اخیر بگنجانیم.

پیتر کاکلانیس

پیتر کاکلانیس

استاد تاریخ و مدیر موسسۀ تحقیقات جهانی

aeon

The Golden Fuel

پیتر  کاکلانیس، ایان— ذرت چه‌بسا مهم‌ترین محصول کشاورزی در جهان است و به‌لحاظ کاربرد تنها رقیبش سویاست. باوجوداین، ذرت در کنار نیشکر و روغن پالم از جمله محصولات بسیار مناقشه‌برانگیز است که منتقدان کشاورزی صنعتی به‌طورخاص به آن پرداخته‌اند. هرچند که اغلب منشأ ذرت را جهان غرب می‌دانند، اما مدت‌هاست که نقشی برجسته در آسیا یافته و در دهه‌های اخیر اهمیت آن رو به رشد بوده است. خوشبختانه یا متأسفانه، یا به احتمال زیاد خوشبختانه و متأسفانه، ظاهراً نقشش در آسیا از خط سیر غرب پیروی می‌کند.

وقتی به غذا و عادات غذایی در آسیا فکر می‌کنیم سخت می‌توان برنج را نادیده گرفت. همچنین بی‌دلیل نبوده که برنج هزاران سال در میان منابع غذایی این قاره سرور همتایان1 بوده است و بی‌جهت نیست که برنج را در هندوستان دهانیا می‌نامند که به معنای روزی‌دهِ نسل بشر است. مثال دیگر -که حتی از برخی جهات برجسته‌تر است- این است که در چین باستان، یک شیوۀ معمول (و مؤدبانه) سلام‌کردن با این عبارت کنایی بوده است: «امروز برنجت را خورده‌ای؟». صحبت از چین شد، باید بگویم هرکس مدت زیادی آنجا باشد بعید است از زبان کسی نشنیده باشد که دنبال کاری است که کفاف «یک بشقاب برنج» را بدهد، یعنی ضامن امنیت شغلی است. به بیان دیگر، برنج فرمانرواست.

خب، تند نرویم. با اینکه برنج ممکن است در آسیا جایگاه نخست را داشته باشد، اما خیلی وقت است می‌دانیم که گیاهان کشت‌زادِ2 دیگر -به بیان کلی‌تر، غذاهای دیگر – نیز در آنجا نقشی برجسته دارند. ماهی و غذاهای دریایی منابع بسیار مهمی از پروتئین در بسیاری از مناطق آسیا هستند و دانه‌های غله مانند گندم، ارزن، و تا حدی جوپرک، مدت‌هاست که تغذیۀ افراد زیادی را در مناطق مختلف آسیا تأمین می‌کنند. همان‌طور که سبزیجات و میوه‌ها تقریباً در کل آسیا مهم‌اند، حبوبات (از جمله سویا) نیز اهمیت زیادی دارند؛ تارو و میوۀ نان نیز جایگاه خودشان را دارند.

علاوه بر این‌ها، از زمان شروع به‌اصطلاح مبادلۀ کلمبی3 در اواخر قرن پانزدهم، محصولات کشاورزیِ «دنیای جدید» از نیم‌کرۀ غربی به این ترکیب غذایی اضافه شدند و در برخی مناطق عمیقاً بر خوردوخوراک، الگوهای کشت محصولات کشاورزی و عادات غذایی آسیایی‌ها تأثیر گذاشته‌اند و آن‌ها را غنی کرده‌اند. برای مثال، حبوبات فراوانی از آمریکا در مناطق مختلفی از آسیا مورد استفاده قرار گرفته‌اند، همین‌طور سبزیجات و میوه‌هایی مثل انواع کدوها، کدو حلوایی، انبۀ هندی، گواوا، آووکادو، گوجه، آناناس، کاکائو، و البته فلفل‌های تند که واقعاً در بسیاری از مناطق آسیا هیچ وعدۀ غذایی‌ای بدون آن طبخ نمی‌شود. مهم‌تر از این‌ها -حداقل از نظر کالری- نفوذ محصولات کشت‌زاد آمریکایی مانند بادام‌زمینی، مانیوک، سیب‌زمینی و سیب‌زمینی شیرین است. دو مورد آخر در کنار یکی دیگر از این محصولات کشت‌زاد، یعنی ذرت که موضوع اصلی این یادداشت است، نقش پررنگی در رژیم غذایی بسیاری از کشورهای آسیایی دارند.

ذرت در اوایل مبادلۀ کلمبی با وسایل مختلف و گروه‌های گوناگون -بازرگانان، نیروهای نظامی، ماجراجویان، دزدان دریایی و غیره – وارد آسیا شد. مصرف و تولید دانۀ‌ غلات به‌سرعت گسترش یافت. در اواسط قرن شانزدهم، ذرت به‌طور گسترده‌ای در مناطقی از چین و تا قبل از سال ۱۷۰۰ در هند کشت می‌شد و همراه با دانۀ غلات به روش‌های مختلفی در هر دو اقلیم خورده ( و به اشکال مختلف استفاده) می‌شد. احتمالاً پرتغالی‌ها ذرت را به چین و هند آوردند، اما اسپانیا و هلند نیز در روند صادرات آن به آسیا، به‌طور خاص فیلپین و سرزمینی که امروزه اندونزی نام دارد، نقش داشتند.

ذرت طی این قرن‌ها به‌صورت مطلق و نسبی در مناطق زیادی از آسیا بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است، با اینکه اهمیتش تمام‌وکمال درک نشده است. در سال ۲۰۱۹ حدود یک‌سوم ذرت جهان در آسیا کشت شده است، در مقایسه با ۴۰ سال قبل که این رقم ۱۷ درصد بود. شگفت‌انگیز است. با درنظرگرفتن این نکته که بخش عمده‌ای از اقلام اصلی غذایی در چین تولید می‌شود شاید این واقعیت حتی شگفت‌انگیزتر باشد که، در دهۀ گذشته، ذرت غلۀ پیشتاز در چین بوده است و تولید آن از برنج و گندم پیشی گرفته است. نمی‌توان گفت که چین تنها سرزمینی در آسیاست که تولید ذرت در آنجا اهمیت بسزایی دارد. با وجود اینکه در سال ۲۰۱۹ چین دومین تولیدکنندۀ ذرت در جهان -پس از ایالات‌متحده- بود، اما دیگر کشورهای آسیایی نیز در فهرست بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ذرت قرار گرفتند. در رتبه‌بندی بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ذرت، اندونزی ششم است، هند هفتم، فیلیپین هفدهم، پاکستان بیستم، ویتنام بیست‌وپنجم و با فاصلۀ کمی تایلند مقام بیست‌وششم را دارد. به‌رغم اهمیت کشت برنج، بی‌شک ذرت در آسیا محصولی نادر یا فرعی نیست و مستلزم نگاهی دقیق و کاملاً تاریخی است که این پدیده را در بافت خود بررسی کند.

امرزوه ذرت، بعد از نیشکر، دومین محصول زراعی برتر جهان بر اساس تولید کل است و، با اختلاف بسیار، مقام نخست تولید را در میان غلات دارد. علاوه‌براین، کشت ذرت در دهه‌های اخیر به‌سرعت رشد کرده است، به طوری که تولید ذرت در جهان بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۲۰۱۹ سه برابر شده است. در سال ۲۰۱۹ تولید ذرت جهان به ۱۱۴۸ میلیون تُن رسید، درحالی‌که کل تولید گندم و برنج هر کدام، گندم ۷۶۶ میلیون تن و شلتوک برنج ۷۵۵ میلیون تن، حدود دوسوم میزان تولید ذرت در سال ۲۰۱۹ بود.

درک برتری ذرت در میان غلات دشوار نیست، زیرا منافع زیادی در هر دو سوی عرضه و تقاضا وجود دارد؛ از منظر عرضه، ذرت تنوع ژنتیک گسترده دارد و به‌راحتی با شرایط آب‌وهوایی مختلف، اعم از معتدل یا گرمسیری، سازگار است. ذرت را می‌توان در انواع خاک و در خاک‌های کم‌کیفیت کشت کرد. به‌طور کلی فصل رشد آن نسبتاً کوتاه است. در مقایسه با برنج، آب و زحمت کمتری می‌برد و، به‌عنوان یکی از گیاهان به‌اصطلاح C۴، نیتروژن را بهتر از غلات C۳ مانند برنج و گندم تثبیت می‌کند. ذرت را در آسیا اغلب در زمین‌های مرتفع ناهموار، که برای دیگر محصولات نامناسب است، کشت می‌کنند. در جنوب شرق و شرق آسیا، هشتاد درصد از ذرت‌ کشت‌شده به‌صورت دیم و بدون آبیاری است، هرچند در برخی از مناطق، بعد از برداشت برنج، در شالیزارهای غرقابی‌شده کشت می‌شود.

حالا برویم سراغ تقاضا: هیچ غله‌ای پرکاربردتر از ذرت نیست و می‌تواند به‌طور کارآمد و به صرفه و مهم‌تر از آن سودآور به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرد. درواقع کاربردهای گوناگون و ماهیت مرموز و غالباً پنهانش آن را به محصول زراعی اساساً پست‌مدرن بدل کرده است. ذرت نه‌تنها «خوراک» انسان‌ها و دام‌هایشان است، بلکه همچنین وقتی به ترکیب شیمیایی اتانول تبدیل می‌شود، سوخت وسایل نقلیه می‌شود. ذرت وقتی به قند و شربت (یا دکستروز که به‌لحاظ ساختار شیمایی فرقی با گلوکز ندارد) یا نشاستۀ ذرت (دکسترین) تبدیل می‌شود راه خود را به طیف وسیعی از غذاهای فراوری‌شده و محصولات آمادۀ مصرف -غالباً برای طبقه متوسط-باز می‌کند که در زندگی روزمره آن‌ها را مصرف می‌کنیم. شما اسم هر غذا یا محصولی را که ببرید احتمالاً به شکلی شامل ذرت می‌شود. اقلامی مانند رنگ، منسوجات، کاغذ دیواری، صابون، شمع، روزنامه، سیگار، حشره‌کش‌ها، باطری خشک، وسایل آرایشی، اقلام دارویی، پلاستیک، نیتروگلیسرین، وسایل آتش‌بازی، واکس کفش و سقف کاذب تنها چند مورد از این محصولات هستند. درنتیجه، ذرت به همراه سویا و روغن پالم به‌درستی یک محصول زراعی به تمام معنی «منعطف» تلقی شده است. بنابراین جای تعجب ندارد که تقاضا برای ذرت به هر شکلی فراگیر شود و تولید ذرت بیش از پیش در سرتاسر جهان، از جمله آسیا، رواج یابد.

تا همین اواخر، بخش اعظم ذرت تولیدشده در آسیا برای مصرف انسان بود. از این لحاظ، تایلند استثنایی قابل توجه است. تولید چشمگیر ذرت در تایلند در مقایسه با دیگر مناطق آسیا دیرتر شروع شد و، برخلاف مناطق دیگر، بخش عمدۀ ذرتی که در تایلند تولید می‌شد، حتی آن اوایل، برای خوراک دام استفاده می‌شد. هنگامی که در آسیا، ذرت برای مصرف انسان استفاده شد کاربردهای زیادی یافت، گاهی غذای اصلی -به‌ویژه در میان فقرا در مناطق ناهموار- همچنین گاهی به‌عنوان یک مکمل یا چاشنی غذایی پرکاربرد که می‌تواند بعد از برشته یا کباب کردن (اغلب به‌صورت میان‌وعده) خورده شود. گاهی نیز ذرت را آسیاب می‌کنند و از آرد آن فرنی، رشته فرنگی، کیک، کلوچه و چیزهایی از این دست درست می‌کنند یا از ذرت به‌عنوان مواد لازم در سوپ‌ها و دسرها یا مثلاً در کُره به‌‌عنوان «چای» استفاده می‌شود. همچنین در آسیا، از ذرت در ساخت نوشیدنی‌های الکلی گوناگون استفاده می‌شود، مانند بایجیو بر پایۀ ذرت در چین، شراب ذرت ویتنامی و تعدادی نوشیدنی الکلی تقطیرشده از ذرت در دارجیلینگ، سیککیم و مناطق مختلف هندوستان.

امروزه، وضعیت بسیار عوض شده است. از سال ۱۹۸۰-در برخی مناطق حتی زودتر- کاربردهای ذرت در آسیا به‌طور چشمگیری تغییر کرده است. تا آن موقع، بیشتر ذرت تولیدشده در آسیا برای مصرف خانواده، خوراک حیوانات خانگی یا برای فروش در بازارهای محلی یا منطقه‌ای اختصاص می‌یافت، اما امروزه بیشترین سهم از تولید ذرت به خوراک دام اختصاص دارد، اغلب برای دامداران صنعتی به‌ویژه آن‌هایی که در کار رشد و پرورش مرغ و گراز هستند و آن‌هایی که، برای تولید تخم‌مرغ و فراورد‌ه‌های لبنی، حیوان اهلی پرورش می‌دهند. دیگر کاربرد وسیع کشت ذرت در آسیا استفاده از آن در تولید بیواتانول است. از این‌ها گذشته، این دو کاربرد نشان می‌دهد که چرا آسیا حجم زیادی از ذرت را از دیگر مناطق جهان وارد می‌کند و چرا صادرات ذرت نسبتاً کم است. برای مثال، کشورهای آسیایی در سال ۲۰۱۹، ۷۸۲۴۰.۲ میلیون تن ذرت -بیش از ۴۳ درصد از کل ذرت جهان- وارد کردند، درحالی‌که فقط ۲۶۲۹.۸ میلیون تن یا کمتر از ۱.۴ درصد صادر کردند. در این راستا، دو واقعیت وجود دارند که باید آن‌ها را در نظر بگیریم، زیرا نقش مهم واردات ذرت به آسیا را تبیین می‌کنند: اول اینکه بخش عمدۀ ذرتی که در آسیا تولید می‌شود همچنان در زمین‌های نسبتا کوچک و کم‌بازده کشت می‌شود. دوم اینکه بازدهی و بهره‌وری کلی بسیار پایین‌تر از مناطقی است که در زمینۀ تولید بسیار پیشرفته‌اند -به‌طور برجسته آمریکا.

برای درک چگونگی و چرایی این تغییرات باید ذرت را در روایت بزرگ‌تر پیشرفت نسبی آسیا، یا به تعبیری اراده‌اش به قدرت در دهه‌های اخیر بگنجانیم، به این دلیل که رشد و توسعۀ سریع اقتصاد آسیا در خلال نیم قرن گذشته بر تولید و مصرف ذرت تأثیر عمیقی گذاشته است و مستلزم آن بوده است. رشد جمعیت آسیا صرفاً طی این دوره -با فرض ثابت‌ماندن متغیرهای دیگر- به این معنی بوده که نیاز به تمام اقلام غذایی از جمله ذرت به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت. اما دو عامل دیگر -رشد درآمد سرانه و شتاب‌گرفتن شهرنشینی- به‌طور بسیار ویژه تقاضا برای ذرت را تغییر شکل داده‌‌اند. به دلیل افزایش درآمد سرانه در سرتاسر آسیا تقاضا برای غذاهایی با کشش درآمدی بالا -به‌طور خاص گوشت و فراورده‌های لبنی- افزایش یافت که منجر شد تقاضا برای خوراک دام، مشخصاً سویا و ذرت، به‌شدت افزایش یابد.

این تغییرات در هیچ کجا قدرتمندتر از چین نبوده است. چین علاوه بر اینکه مدتی است «مرکز استراتژیک ذخیرۀ گوشت خوک» را تأسیس کرده است، همچنین از ادغام زمین‌های کشاورزی حمایت می‌کند به این امید که، با تولید انبوه، موجب صرفه‌جویی اقتصادی شود -درنتیجه کارایی تولید را ارتقا دهد- و کارخانه‌های فراوری گوشت «صنعتی» در مقیاس کلان ایجاد کند. اما کل ماجرا این نیست: چین با کشورهایی مثل برزیل و آمریکا برای واردات مقادیر هنگفتی ذرت و سویا قرارداد بسته است و در حال سرمایه‌گذاری یا خرید کارخانه‌های فراوری گوشت خارجی است. نمونۀ قابل ذکر مالکیت شرکت غذایی اسمیت فیلد در ویرجینا، بزرگ‌ترین کارخانۀ فراوری گوشت خوک دنیا، توسط گروه دابلیواِچ (که آن زمان به شانگهای اینترنشنال معروف بود) در سال ۲۰۱۳ است.

همان افزایش درآمد ناشی از توسعه که تقاضای غذا را در آسیا دگرگون کرده است باعث شده تقاضا برای بیواتانول بر پایۀ ذرت نیز افزایش یابد که موتور وسایل نقلیه در این قاره را به حرکت درمی‌آورد، به‌علاوه، تقاضا برای طیف وسیعی از محصولات که در فرایند تولید آن‌ها از ذرت یا فراورده‌های ذرت استفاده می‌شود. با شتاب‌گرفتن شهرنشینی و افزون بر آن رشد شاخص‌های زندگی، نظام توزیع و فراوری غذایی آسیا تحول یافته است که این تحول شامل افزایش سوپرمارکت‌ها و هایپرمارکت‌هایی انباشته از محصولات گوشتی -مرغ، خوک، گاو و غیره- تخم‌مرغ و محصولات لبنی می‌شود که تا حد زیادی بر ذرت به‌عنوان خوراک دام متکی هستند. این تحول حتی تا میانمار مطرود نیز گسترش یافته است، جایی که سوپرمارکت و هایپرمارکت‌ها ناگهان سر برآوردند. نمونۀ قابل‌توجه آن سوپرمارکت‌های سیتی مارت در شهر یانگون و ماندالی است. گذشته از این‌ها، این تحول با شرکت‌های فعال در کشاورزی صنعتی پشتیبانی و اغلب کنترل می‌شوند مانند کارگیل، اِی‌دی‌ام و شرکت لویئس دریفوس و همچنین رقبای آسیایی آن‌ها مانند گروه سی‌پی، اُلام، ویلمار و کافکو و همۀ شرکت‌هایی که نقش عمده در مالکیت، فراوری و بازاریابی ذرت و فراورده‌های آن دارند.

گرچه پیش‌بینی‌کردن، آن هم راجع به آینده (آن‌طور که نیلز بور فیزیک‌دان دانمارکی خاطرنشان کرده)، دشوار است اما اغلب ناظران آگاه معتقدند که اهمیت ذرت در آسیا در دهه‌های آتی به رشدش ادامه می‌دهد، زیرا روندهای بنیادینی که بانی پیشرفتش شده‌اند -علی‌الخصوص افزایش درآمدسرانه و شهرنشینی، همچنین ادغام بیش از پیش زمین‌های کشاورزی- با شتاب به پیش می‌رود. مطمئناً، ملاحظاتی مانند تغییرات آب‌وهوایی، نوآوری در فناوری غذایی و احتمال تغییرات در عادات غذایی و حتی سازوکارهای غذایی و کشاورزیْ روندهای بلندمدت و درنتیجه تقاضا برای ذرت را مختل یا حتی وارونه کنند. اما از قرار معلوم احتمال چنین اختلالاتی، چه برسد به وارونگی، حالا حالاها، ضعیف می‌آید و آیندۀ ذرت در آسیا -حداقل با نظر به شرایط فعلی- ظاهراً روشن است.

با وجود چنین چشم‌اندازهایی، هنوز نگرانی‌هایی برای آیندۀ ذرت در آسیا وجود دارد، علی‌الخصوص وقتی کسی سیر غلات -و وضعیت بیش از پیش مناقشه‌برانگیزش- را در غرب بررسی می‌کند که امروزه در آنجا منتقدان پرهیاهویی دارد. صریح بگویم، این منتقدان می‌گویند که ذرت، به‌رغم فواید متعددش، درمجموع چندان هم بی‌ضرر نیست. آن‌ها ضمن نقدشان چند نکتۀ قابل‌توجه در خصوص اهمیت روبه‌رشد غلات و سیستم‌های تولید و مصرفی که ذرت هم در آن جای می‌گیرد بیان کردند. تأمل دربارۀ این نکات ارزشمند است.

برای مثال، منتقدان ابراز تأسف می‌کنند که به تولید ذرت در کشورهای درحال‌توسعه عموماً یارانۀ سنگین تعلق می‌گیرد و تسهیلات برای کشت دیگر محصولات سالم‌تر را محدود کرده است. آن‌ها از شرایط ظالمانه و ناسالم نگهداری دام‌ها در دام‌داری‌های صنعتی که علوفه‌شان بر پایۀ ذرت است (دام‌داری‌هایی که اتفاقاً به‌طور فزاینده‌ای در چین و سایر مناطق آسیا فراگیر شده است) ناراحت هستند. آن‌ها به‌خاطر عواقب درازمدت مضری که ناشی از مصرف گستردۀ افراد از شربت ذرت با قند بالاست بسیار نگران‌اند و مدعی شده‌اند که باعث چاقی، دیابت و پدیده‌ای به نام «بحران دیابت چاقی» شده است که موارد بی‌شماری در غرب دارد و متأسفانه در شرق نیز در حال گسترش است. آن‌ها می‌گویند در دنیایی که بسیاری از افراد امنیت غذایی ندارند، اگر نگوییم کمبود مطلق دارند، استفاده از ذرت برای تولید اتانول به‌لحاظ اخلاقی «ناپسند» است. این انتقاد به‌ویژه در سال ۲۰۲۲ تاحدی به‌خاطر «عملیات نظامی ویژه» روسیه در خاک اوکراین به‌طور گسترده‌ای طنین‌انداز شد. منتقدان اغلب حجم زیاد دستکاری ژنتیک را در تولید ذرت، به‌طور خاص در آمریکا، محکوم می‌کنند و بیشتر اوقات بحث خود را با بدگویی از این واقعیت پایان می‌دهند که عوارض منفی مفروض در تولید ذرت، علی‌الخصوص در ابعاد کشاورزی تجاری کلان، به‌ندرت در قیمت ذرت لحاظ می‌شود و آن را بسیار ارزان کرده است. البته این انتقاد باعث نگرانی، اگر نگوییم وحشت، بسیاری از مصرف‌کنندگان کم‌درآمد ذرت در کشورهای درحال‌توسعه و کمترتوسعه‌یافته شده است.

سخت می‌توان این معایب ادعایی را با مزایای متعدد ذرت سنجید. به قول اقتصاددانان، این امر تا حدی بر «پیش‌فرض‌های» کشورها و همچنین چشم‌‌انداز و ایدئولوژی آن‌ها مبتنی است. در هر صورت، بجاست که آسیایی‌ها و دولت‌های آسیایی از این پس چنین انتقاداتی را جدی بگیرند تا شاید بتوانند از مشکلاتی که غرب در خصوص ذرت با آن‌ها دست به گریبان بوده است اجتناب کنند یا آن‌ها را به حداقل برسانند. اما چگونه؟ این پرسشِ سختِ دیگر است، چون مشخصاً تولید ذرت در آسیا متمرکز در کشورهای ثروتمند نیست که نظام‌های مقررات‌گذاری توسعه‌یافته در حوزۀ اقتصاد و محیط‌زیست دارند و بر شاخص ای‌اس‌جی4 متکی‌اند، بلکه در کشورهایی با درآمد متوسط و کم است و جای تعجب ندارد که در این کشورها دغدغه‌های دیگری -به‌طور چشمگیر رشد و توسعه- در صدر الویت‌ها باشند.

باوجوداین، حتی امروز هم می‌شود قدم‌هایی ساده اما مفید برداشت. برای مثال، با انسانی‌ترکردن شیوۀ دام‌داری صنعتی می‌توان کمک کرد که آسیا علاوه بر اقدامات ناگوار اخلاقی از اقدامات ناگوار محیط‌زیستی، که برخاسته از کشاورزی صنعتی در غرب هستند، دوری کند. همچنین، آسیایی‌ها می‌توانند راجع به خطرات اتکای غذایی مفرط به شربت ذرت با قند بالا (و همچنین احتمالاً به روغن پالم) آموزش ببینند و دولت‌های آسیایی می‌توانند به‌جای اینکه از ذرت اتانول بسازند از مواد آلی -مثلاً بیودیزل- برای تولید سوخت موتور استفاده کنند و درعین‌حال مشوق توسعۀ صنعت خودرو برقی شوند. این قدم‌ها شاید جهان را متحول نکند، اما بی‌اثر هم نیست و می‌تواند نقطۀ شروع خوبی باشد.

آیا قدم‌هایی از این دست می‌توانند به اندازۀ کافی مؤثر باشند؟ مطمئن نیستم. شاید در این خصوص بازخوانی کارل مارکس، علی‌الخصوص ابتدای کتاب هجدهم برومر لویی بناپارت5 (۱۸۵۲) ، خالی از لطف نباشد: «هگل در جایی خاطرنشان می‌سازد که تمام وقایع و شخصیت‌های بزرگ تاریخ جهان، به قولی، دو بار ظاهر می‌شوند. او فراموش کرده این مطلب را اضافه کند: بار اول به‌صورت تراژدی است و دومین بار کمدی». قصۀ ذرت در آسیا که تا الان تقریباً به‌دقت از خط سیر غرب پیروی کرده است می‌تواند تراژیک، کمیک یا (امیدوارم) طور دیگری به پایان برسد. بیایید برای عاقبتش دعا کنیم.

به‌هرحال، روایت ذرت در آسیا یادآور داستانی کوتاه و در خور توجه‌ است که امیکو اوهنوکی تیرنی در فصل «مک‌دونالد در ژاپن» -از کتاب کمان‌های طلایی شرق: مک‌دونالد در آسیا (۱۹۹۷)6، ویراستۀ جیمز ال واتسون انسان‌شناس از دانشگاه هاروراد- آورده است. این داستان دربارۀ گروهی از پسران پیشاهنگ ژاپنی در آمریکاست که حین سیاحت در شیکاگو از اینکه این شهر هم مک‌دونالد دارد ذوق زده می‌شوند. خب می‌دانیم که مک‌دونالد در آمریکا متولد شد و دفتر مرکزی‌اش ابتدا در شیکاگو بود، اما پیوندش با آسیا آن‌چنان موفقیت‌آمیز بوده است که، در برخی مناطق آسیا، این فست‎فودی‌ها نه‌تنها با شرایط فرهنگی آنجا وفق یافته‌اند، بلکه از نظر بسیاری امری جدایی‌ناپذیر و حتی بنیادی برای جامعۀ حاضرشان هستند. آیا روزی همین اتفاق برای ذرت در آسیا می‌افتد؟ مثلاً بشود مزارع طلایی ذرتِ شرق. اگر روندهای چهل سال گذشته همچنان ادامه یابند، شاید زمانی برسد که آسیایی‌ها با فهمیدن اینکه ذرت در آمریکا هم کشت می‌شود شگفت‌زده شوند.


فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.

فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

این مطلب را پیتر ای کاکلانیس نوشته و در تاریخ ۱۰ ژانویۀ ۲۰۲۳ با عنوان «The Golden Fuel» در وبسایت ایان منتشر شده است. این مطلب  برای نخستین بار در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ عنوان «نقش بی‌همتای ذرت در پیشرفت اقتصادی کشورهای آسیایی» با ترجمۀ سهراب جعفری در وب‌سایت ترجمان علوم انسانی  و سپس با همین عنوان در سی‌امین شمارۀ مجلۀ ترجمان منتشر شده است.

پیتر ای کاکلانیس(Peter A Coclanis) استاد ممتاز تاریخ و مدیر موسسۀ تحقیقات جهانی در دانشگاه کارولینای شمالی است. او یکی از نویسنده‌های کتاب Plantation Kingdom: The American South and Its Global Commodities و یکی از ویراستارهای کتاب Water and Power: Environmental Governance and Strategies for Sustainability in the Lower Mekong Basin است.

پاورقی

  • 1
    primus inter pares: عبارتی است لاتین از زبان آگوستوس رومی که می‌خواست موقعیت خودرا بین دولت‌مردان وقت توجیه کند [مترجم].
  • 2
    Cultigen گیاهانی مثل گندم که به‌صورت خودرو در طبیعت یافت نمی‌شوند و احتمالاً انسان آن‌ها را ساخته است [مترجم]
  • 3
    Columbian Exchange: این اصطلاح به تبادل گستردۀ گونه‌های حیوانی، گیاهان، فرهنگ، جمعیت‌های انسانی، بیماری‌های مسری، فناوری و ایده‌ها بین قارۀ آمریکا از یک سو و قاره‌های آفریقا و اروپا و آسیا از طرف دیگر پس از کشف آمریکا توسط کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ میلادی برمی‌گردد [مترجم].
  • 4
    environmental, social and governance
  • 5
    The Eighteenth Brumaire of Louis Napoleon
  • 6
    Golden Arches East: McDonald’s in Asia

مرتبط

ترندهای فضای مجازی از کجا می‌آیند؟

ترندهای فضای مجازی از کجا می‌آیند؟

درک اتفاقاتی که در پلتفرم‌ها می‌افتد از همیشه سخت‌تر شده

همان آدمِ همیشگی بودن، مستلزم تغییرات عمیق شخصیتی است

همان آدمِ همیشگی بودن، مستلزم تغییرات عمیق شخصیتی است

ما اصلاً نمی‌دانیم چه هستیم، تا زمانی که به آنچه هستیم تبدیل می‌شویم

چه بر سر خاطرات کودکی ما می‌آید؟

چه بر سر خاطرات کودکی ما می‌آید؟

خاطرات کودکی در شکل‌گیری شخصیت و هویت ما چه نقشی دارند؟

مجبور نیستیم هر فناوری جدیدی را به زندگی خود راه دهیم

مجبور نیستیم هر فناوری جدیدی را به زندگی خود راه دهیم

«انتخاب‌گرایی فناوری» چیست و چه تفاوتی با بدبینی به فناوری دارد؟

خبرنامه را از دست ندهید

نظرات

برای درج نظر ابتدا وارد شوید و یا ثبت نام کنید

گردآوری و تدوین لارنس ام. هینمن

ترجمه میثم غلامی و همکاران

امیلی تامس

ترجمه ایمان خدافرد

سافی باکال

ترجمه مینا مزرعه فراهانی

لیا اوپی

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

دیوید گرِیبر

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

جو موران

ترجمه علیرضا شفیعی نسب

لی برِیوِر

ترجمه مهدی کیانی

آلبرتو منگوئل

ترجمه عرفان قادری

گروهی از نویسندگان

ترجمه به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان

d

خرید اشتراک چهار شمارۀ مجلۀ ترجمان

تخفیف+ارسال رایگان+چهار کتاب الکترونیک رایگان (کلیک کنید)

آیا می خواهید از جدیدترین مطالب ترجمان آگاه شوید؟

بله فعلا خیر 0