این روزها همه درگیر خریدن و خواندن کتاباند. ترجمان، در طول سالهای گذشته، بهصورت پیوسته، مجموعه مطالبی منتشر کرده که از ابعاد مختلفی به ماجرای کتابخوانی نگاه میکنند: چرا برخی به خریدن کتاب اعتیاد دارند؟ چرا باید کتابهایی را بخوانیم که از آنها متنفریم؟ چرا نسبت به کتابخانههایمان غیرت و تعصب داریم؟ چگونه دربارۀ کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟ و البته دستآخر: چه بلایی میآید بر سر مغزی که کتاب نمیخواند؟
پس از پنج سال زندگی جورج و من فهمیدیم که برای صمیمیت عمیقتر یعنی وصلت کتابخانههایمان آمادهایم
اگر میخواهید به کتابخوانِ بهتری تبدیل شوید، نباید به کتابهای موردعلاقهتان اکتفا کنید
وقتی پیر میشویم معنا و مفهوم کتابخوانی برایمان عوض میشود
رمانها سؤال مهمی از ما میپرسند: آیا تاکنون ماجرا را از چشم دیگران دیدهای؟
کتابخانه بیش از آنکه جایی برای نگهداری فیزیکی از کتابها باشد، فضایی است برای تعامل
خواندن نویسندگان قدیمی مثل سفر در زمان است، باید برای آن مجهز شوید
آناکارنینا خودش را پرتاب میکند جلوی قطار، و همراه با او شما هم همینکار را میکنید
مردانی که کتاب جمع میکردند، مدتها مورد سوءظن بودند و «زن صفت» قلمداد میشدند
تاریخ ادبیات پر است از این فقدانهای عذابآور. دو کتابباز تصمیم گرفتهاند در این باره کتابی بنویسند
بهجای آنکه تأسف بخوریم چرا مردم کتاب نمیخوانند بهتر است بپرسیم چرا بخوانند؟
کتاب همیشه نشانۀ فرهیختگی بوده است، حتی برای کسانی که از کتابخواندن متنفرند
هیچکس نمیتواند به ما بگوید کدام کتابها واقعاً ارزشِ خواندن دارند
وسواس به شیوههای سنتی و منسوخ شدۀ پژوهش به روانشناسی غمانگیز محیط دانشگاهی برمیگردد
با گسترش بیسابقۀ گوشیهای هوشمند، شکلکها به بخشی مهم از ارتباط ما با دیگران تبدیل شدهاند
نظام ارجاعات به یک ایست بازرسی برای نویسندگان تبدیل شده است
با پیشرفت تکنولوژی، پیشگوییهای بد دربارۀ مرگ خواندن همچنان پابرجاست
جایزۀ ادبی «صفحۀ صدودوازدهم» برای قضاوت سریع دربارۀ کتابها روشی جدید معرفی میکند.
اگر کتابی وجود داشته باشد که همه چیز را نوشته باشد، دیگر چیزی برای نوشتن باقی نمیماند
با وجود بحران کتابخوانی، آیا تبلیغ میان صفحات کتابها میتواند پاسخی مناسب باشد؟
محققان میگویند باید مراقب چنین وعدههایی باشید: افزایش سرعت مطالعه بدون کاهش درک مطلب.
مرتباً به مطالبی در شبکههای اجتماعی نوک میزنیم و بعد آنها را نشخوار میکنیم
خوبیِ داستانهای تازه این است که کسی دربارۀ آنها نظری نداده است.